تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

آیا این قضیه صحت دارد؟ (وقتی که امام سجاد(ع) دید شخصی را می‌خواهند قصاص کنند از طالب قصاص پرسید: او کیست؟ جواب داد: استادم بوده، اما چون پدرم را کشته، خواهان قصاص او هستم. حضرت فرمود: چون استادت بوده از او در گذر. او نیز از قاتل پدرش گذشت.)


صرف نظر از مباحث سندی، موضوع مورد پرسش در یکی از منابع تفسیری ذکر شده است: «وَ لَقَدْ جَاءَ رَجُلٌ یَوْماً إِلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع بِرَجُلٍ یَزْعُمُ أَنَّهُ قَاتِلُ أَبِیهِ فَاعْتَرَفَ، فَأَوْجَبَ عَلَیْهِ الْقِصَاصَ، وَ سَأَلَهُ أَنْ یَعْفُوَ عَنْهُ لِیُعْظِمَ اللَّهُ ثَوَابَهُ، فَکَأَنَّ نَفْسَهُ لَمْ تَطِبْ بِذَلِکَ. فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع لِلْمُدَّعِی- وَلِیِّ الدَّمِ الْمُسْتَحِقِّ لِلْقِصَاصِ: إِنْ کُنْتَ تَذْکُرُ لِهَذَا الرَّجُلِ عَلَیْکَ حَقّاً فَهَبْ لَهُ هَذِهِ الْجِنَایَةَ، وَ اغْفِرْ لَهُ هَذَا الذَّنْبَ. قَالَ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص لَهُ عَلَیَّ حَقٌّ- وَ لَکِنْ لَمْ یَبْلُغْ [بِهِ‏] أَنْ أَعْفُوَ لَهُ عَنْ قَتْلِ وَالِدِی. قَالَ: فَتُرِیدُ مَا ذَا قَالَ: أُرِیدُ الْقَوَدَ فَإِنْ أَرَادَ لِحَقِّهِ عَلَیَّ أَنْ أُصَالِحَهُ عَلَی الدِّیَةِ صَالَحْتُهُ وَ عَفَوْتُ عَنْهُ. قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع: فَمَا ذَا حَقُّهُ عَلَیْکَ قَالَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ص لَقَّنَنِی تَوْحِیدَ اللَّهِ وَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللَّهِ، وَ إِمَامَةَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ الْأَئِمَّةِ ع. فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع: فَهَذَا لَا یَفِی‏ بِدَمِ‏ أَبِیکَ‏! بَلَی وَ اللَّهِ، هَذَا یَفِیَ بِدِمَاءِ أَهْلِ الْأَرْضِ کُلِّهِمْ- مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ سِوَی [الْأَنْبِیَاءِ وَ] الْأَئِمَّةِ ع إِنْ قُتِلُوا فَإِنَّهُ لَا یَفِی بِدِمَائِهِمْ شَیْ‏ءٌ، أَ وَ تَقْنَعُ مِنْهُ بِالدِّیَةِ قَالَ: بَلَی».[1] نقل شده است؛ مردی با کسی که گمان می‌کرد قاتل پدرش بوده، خدمت امام سجاد(ع) رسید و گفت: یا ای پسر رسول خدا(ص) این مرد پدرم را به قتل رساند. امام زین العابدین(ع) از متهم حقیقت را پرسید، آن مرد نیز اعتراف به قتل نمود. امام حکم به قصاص داد، اما از فرزند مقتول درخواست بخشش نمود و فرمود: چون عفو، ثواب و أجر بسیاری از سوی پروردگار دارد، از قتل وی درگذر. فرزند مقتول به عفو راضی نشد. امام سجاد(ع) رو به وی نمود و گفت اگر این مرد بر تو حقّی دارد باید به یاد آری و این جنایت را بر وی ببخشی و او را به بهانه آن حقّ نکشی، و به خاطر این گناه از خدا برایش طلب بخشش نمایی و او را برای این جرایم عفو کنی. آن مرد گفت: ای فرزند رسول خدا(ص) او بر من حق دارد، اما آن‌قدر نیست که به خاطر آن او را عفو نمایم و از خون پدرم درگذرم. امام(ع) فرمود: از او چه می‌خواهی؟ گفت: اگر اراده شما باشد که من به همان حقّ اندک او با وی مصالحه به دیه کنم و از قصاصش درگذرم، من نیز صلح کردم و او را عفو نمودم. حضرت سجاد پرسید: حقّ او در ذمّه شما چیست؟ گفت: وی توحید خدای مجید و نبوّت حضرت رسول(ص) و امامت علیّ بن أبی طالب و أئمّه معصومین(ع) را به من آموخت. امام(ع) فرمود: آیا به نظر شما این کفایت از خون پدرت نمی‌کند؟! و اللَّه به خدای عالم که این تعلیم حقایق دین و آداب شریعت، به خونبهای تمام مردم زمین از أوّلین و آخرین - غیر از انبیای مرسل و ائمه معصوم- اگر کشته شوند می‌ارزد، امابه خونبهای أنبیای مرسلین و أئمّه معصومین(ع) کفایت نمی‌کند. آیا به دیه راضی می‌شوی؟! گفت: بله. [1] . حسن بن علی علیه السلام، امام یازدهم، التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص 596، قم، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف‏، چاپ اول، 1409ق؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 319، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق. .

موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/03



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image