تخمین زمان مطالعه: 1 دقیقه
رسول خدا(ص) عازم مدينه گرديد. وقتي مركب پيامبر از »ثنيه الوداع« (نام محلي است در نزديكي شهر مدينه) سرازير گرديد و گام به خاك يثرب مينهاد؛ جوانان و مسلمانان مقدم پيامبر را گرامي شمرده, و با طنين سرودهاي شادي, محيط مدينه را مملو ساخته بودند.رؤساي طوائف زمام ناقه را گرفته هر كدام اصرار ميورزيدند كه در منطقه آنها وارد گردد. ولي پيامبر به همه ميفرمود: از پيشروي مركب جلوگيري نكنيد؛ او در هر كجا زانو بزند من همانجا پياده خواهم شد. ناقه پيامبر در سرزمين وسيعي كه متعلق به دو طفل يتيم به نامهاي سهل و سهيل بود و تحت حمايت و سرپرستي »اسعد بن زراره« بسر ميبردند خانه »ابو ايوب« در نزديكي اين زمين بود. مادر وي از فرصت استفاده كرده اثاثيه پيامبر را به خانه خود برد. نزاع و الحاح براي بردن پيامبر آغاز گرديد. پيامبر گرامي نزاع آنها را قطع كرد و فرمود: اين الرحل: لوازم سفر من كجاست؟ عرض كردند مادر ابوايوب برد. فرمود: »المرء مع رحله«؛ مرد آنجا ميرود كه اثاث سفر او در آنجا است و اسعد بن زراره, ناقه پيامبر را به منزل خود برد.منبع:فروغ ابديت- ج1،آيت الله جعفر سبحاني .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.