:یکی از پرده های نمایش آنچه که در طول تاریخ بر سر «آزادی» آمده، انقلاب معروف مردم فرانسه است. مردم فرانسه در آن انقلاب «آزادی» را از زندان طولانی مستبدان و جباران آزاد کردند. با آزاد شدن «آزادی» مردم هم از یوغ حکومت و تحکم زورگویان و سرمایه داران آزاد شدند. این اتفاق بزرگ و تاریخی برای اروپای استبدادزده آن روز آنقدر مهم و شوق انگیز بود که بر مناسبات تمامی کشورهای آن روز اروپا و برخی از نقاط دیگر جهان تأثیر بسیار زیادی گذاشت و در سال های اول به واقع به شکل گیری سازوکارهای مبتنی بر آزادی کمک شایانی کرد.

:یکی از پرده های نمایش آنچه که در طول تاریخ بر سر «آزادی» آمده، انقلاب معروف مردم فرانسه است. مردم فرانسه در آن انقلاب «آزادی» را از زندان طولانی مستبدان و جباران آزاد کردند. با آزاد شدن «آزادی» مردم هم از یوغ حکومت و تحکم زورگویان و سرمایه داران آزاد شدند. این اتفاق بزرگ و تاریخی برای اروپای استبدادزده آن روز آنقدر مهم و شوق انگیز بود که بر مناسبات تمامی کشورهای آن روز اروپا و برخی از نقاط دیگر جهان تأثیر بسیار زیادی گذاشت و در سال های اول به واقع به شکل گیری سازوکارهای مبتنی بر آزادی کمک شایانی کرد. در آن دوران موج به راه افتاده آزادی آنچنان محبوب و قدرتمند بود که کسی جرئت نمی کرد در مقابل آن بایستد. دردسرهایی که این موج برای قدرت طلبان و افزون خواهان ایجاد کرد، آنها را واداشت تا با این پدیده جدید و مسئله ساز، محتاطانه و با تأمل و تفکر برخورد کنند. نتیجه این درنگ و محاسبه، موج سواری این قشر شد، به شکلی که با به دست گرفتن پرچم آن و سر دادن شعار «آزادی» و پس از سوءاستفاده های فراوان از آن، این موهبت کمتر چشیده شده را دوباره، زیرکانه به بند کشیدند. این روند تا دهه های اخیر نیز ادامه داشت تا به تدریج تشدید شد. طرفه آن که انسان غربی آرمیده در بستر غفلتی که سرمایه داران برایش گسترده بودند، آنچنان مشغول سرگرمی های تهی کننده از انسانیت شده بود که به این فرایند مسخ شدگی واکنش نشان نمی داد. استکبار مسلط شده بر شئون انسان غربی، با بهانه حمایت از آزادی، سهمگین ترین ضربات را به کشورهای غیرغربی زد و در این قضیه آنچنان حق به جانب و قلدرمآبانه رفتار کرد که گویا یگانه حامی و معیار «آزادی» است. در دوره زمانی کوتاه تحول اساسی در حوزه ارتباطات و اطلاعات، این وضعیت که بسیار مطلوب استکبار بود به شدت دستخوش تغییر و تحول شد و مسئله آفرینی برای استکبار آغاز گشت و رفتار دوگانه و متناقض استکبار با مقوله «آزادی» و هر آنچه که به نوعی با آزادی ارتباط داشت، موضع استکبار را متزلزل ساخت. گزاره های زیر آشکارکننده بخشی از آخرین اتفاقات در این باره است: 1- اندکی پس از ساخت فیلم آمریکایی : صهیونیستی ضد اسلامی، اوباما رئیس جمهور آمریکا به عنوان یکی از سخنرانان شصت وهفتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل سخنانش را با اشاره به کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی آغاز کرد که در پی اعتراض مردم بن غازی به ساخت و پخش این فیلم، دست به اعتراض زدند و سفیر آمریکا در حادثه مرتبط با این اعتراضات کشته شد. اوباما در این باره گفت: آینده به دست کسانی چون او (کریستوفر استیونز، سفیر کشته شده آمریکا در لیبی) ساخته می شود، نه کسانی چون قاتلان او. نوحه سرایی شعارگونه اوباما برای فردی است که به لیبی رفته بود تا در فضای آزاد شده پس از سقوط قذافی، فرهنگ مردم لیبی را با ترویج فرهنگ آمریکایی، بیشتر استحاله کند تا در نتیجه آن مردم لیبی در برابر تولید و پخش این گونه فیلم های موهن بی تفاوت باشند. حرف اوباما درست است، مشروط بر اینکه صاحبان فرهنگ های متعالی و فرهیخته باور و اعتقادشان را از دست بدهند؛ اما چنانچه این افراد فرهنگ و اعتقادشان را حفظ کنند آینده را اینان می سازند نه غارتگران فرهنگ های اصیل. اوباما درباره دخالت آمریکا در لیبی و یمن گفت: آمریکا باور دارد ارزش های آزادی و حق تعیین سرنوشت، نه ارزش هایی مختص آمریکا یا غرب، بلکه ارزش های جهانشمول هستند. برای اثبات دروغ بودن این ادعا کافی است به وضعیت اقشار مختلف در آمریکا نگاهی انداخته شود، با اینکه آمریکایی ها به کمک دستگاه عظیم تبلیغاتی شان تلاش کردند با فریب، مردم داخل و خارج آمریکا را متقاعد کنند که در آمریکا آزادی وجود دارد؛ اما رفتار آنها با رنگین پوستان خلاف این را اثبات می کند. مطمئناً اگر دخالت آمریکا نبود و مردم یمن با کسب آزادی، جانشین عبدالله صالح را انتخاب می کردند، الآن در آن کشور کس دیگری قدرت را در دست داشت. اوباما و تمام رئیسان جمهور آمریکا شعار جهانی «آزادی» و «حق تعیین سرنوشت» را سر داده اند، اما در عمل آمریکایی محض یعنی به هر آنچه تأمین کننده منافع آمریکا است، عمل کرده اند. اوباما درباره انتشار این فیلم موهن گفت، معتقد است باید با محتوای آن مخالفت کرد. او گفت: این فیلم نه تنها توهین به باورهای مسلمانان، بلکه توهین به آمریکا نیز هست. با این حال ادامه داد دسترسی به این فیلم محدود نمی شود، چراکه قانون اساسی آمریکا ضامن آزادی بیان است.اوباما از کدام آزادی مقدس صحبت می کند که به بهانه آن، فیلم موهنی ساخته می شود که خود وی معتقد است باید با محتوای آن مخالفت کرد و علاوه بر توهین به باور مسلمانان به آمریکا نیز توهین است، چه کسی برای این آزادی ارزش قائل شده است؟ حال آنکه به گفته خود اوباما کسی کارکردش را (درباره فیلم موهن) قبول ندارد، چه کسی می پذیرد که چنین مفهوم پلیدی از جنس آزادی با شکوه و مقدس است و نمی توان با آن برخورد کرد؟ اوباما در فراز دیگری در این باره، از همه کشورها خواست که خشونت و افراط گرایی را محکوم کنند. منظور اوباما اعتراض مسلمانان با غیرت و حمیت به این فیلم موهن است. آزادی مدنظر اوباما چقدر دستکاری شده است که اعتراض و خشم مقدس مسلمانان در آن جا ندارد، اما تولید و پخش فیلم موهن ضداسلامی که از هر خباثت و جنایتی بالاتر است در آن محترم شمرده شده و از آن حمایت می شود؟ 2- یک هفته پس از اعتراض مسلمانان به تولید و پخش فیلم موهن ضداسلامی، هفته نامه فرانسوی «شارلی ابدو» کاریکاتورهای موهنی از پیامبر اعظم(ص) چاپ کرد که پس از آن دولت فرانسه به جای توقیف این نشریه هتاک از ترس واکنش تند مسلمانان، سفارتخانه ها، مدارس و دفاتر خود را در نزدیک به بیست کشور عمدتاً مسلمان تعطیل کرد و مقامات فرانسوی در توجیه تعطیل نکردن نشریه هتاک فوق، آن را نشانه آزادی بیان توصیف کردند. این توجیه بی شرمانه و ضداسلامی در حالی بود که تقریباً همزمان با چاپ این کاریکاتور شنیع، یک دادگاه انتشار تصاویر عریان عروس خاندان سلطنتی بریتانیا را با عنوان «نمایش بی رحمانه لحظات شخصی» محکوم کرد و از ناشر این تصاویر خواست که سریعاً تمام این عکس ها را از روی اینترنت حذف کند و اصل عکس ها را نیز به خانواده سلطنتی انگلیس بازگرداند. چگونه دفاع از انتشار تصاویر موهنی که برترین مخلوقات جهان را که یک و نیم میلیارد پیرو جان نثار دارد، استهزا می کند و در مقابل، برخورد با نشریه ای که عکس های شخصی فردی را چاپ کرده، به بهانه دفاع از آزادی و نقض حریم خصوصی، برای افکار جهانی و به ویژه مسلمانان قابل قبول است؟ مستکبرانی که از آزادی حداکثر سوءاستفاده را کرده اند متوجه نیستند که این رفتارهای توجیه ناپذیر منافذی را بر پوسته ضخیمی که آنها بر دور هیولای ضدانسانی کشیده اند و نامش را «آزادی» گذاشته اند ایجاد کرده است و مردم دنیا آهسته آهسته از این منافذ ماهیت خبیث آن را می بینند و متوجه می شوند که قصد و نیت مستکبران از آزادی که از آن صحبت و جانبداری می کنند، چیست؟ نتیجه این نوع رفتارها بازاندیشی جهانی در گزافه گویی هایی است که غرب به دروغ آن را «آزادی» می نامد. 3- چند روز پیش، «فرانک گاردنر» گزارشگر امنیتی بی بی سی، در گفت وگویی با یکی از شبکه های رادیویی بی بی سی، گفت چند سال پیش الیزابت دوم ملکه بریتانیا از اینکه برای بازداشت ابوحمزه المصری، روحانی افراط گرای مسلمان، راهی قانونی وجود ندارد ابراز ناخرسندی کرده بود. سرانجام ابوحمزه المصری در سال 2004 براساس قانون مبارزه با تروریسم برای مدتی بازداشت شد، بعداً مقامات قضایی آمریکا خواستار استرداد وی در ارتباط با عملیات تروریستی شدند. در طی سال های بعد این روحانی مسلمان با توسل به مراجع قضایی انگلیس و اتحادیه اروپا، کوشید از تحویل خود به مقامات آمریکایی و محاکمه در آن کشور جلوگیری کند که اخیراً دادگاه حقوق بشر اروپایی استرداد او را باعث نقض حقوق انسانی او ندانست و چند روز پیش، دادگاهی در انگلیس به استرداد او به آمریکا رأی داد. در کش وقوس این مسئله به ظاهر حقوقی که از ناخرسندی ملکه انگلیس شروع و در نهایت به استرداد یک مسلمان به آمریکا ختم شد، با تمام پیچ وتابی که به موضوع دادند تا آن را قانونی و مطابق موازین آزادی انسان ها جلوه دهند، کاملاً مشخص است که در هر مرحله بخشی از آزادی حقیقی با آزادی مد نظر استکبار مثله می شود تا در نهایت نظر ملکه انگلیس و دولتمردان آمریکا تأمین شود. مردم دنیا باید چند نمایش از این تردستی های کهنه و رسواشده استکبار را درباره آزادی ببینند و متوجه نشوند که آنها فریبکار و حیله گرند. به نظر می رسد با افزایش فهم و درک جهانی، ذهن و اندیشه مردم از این مسائل دروغ و فریبکارانه اشباع شده و انوار حقیقت در حال پرتوافکنی است و آزادی حقیقی در حال شکستن قفس استکباری و عرضه خود به جهانیان است تا با معرفی خود راه را بر ادامه سوءاستفاده استکبار از نام مقدس «آزادی» ببندد این چنین است که گفته اند ماه همیشه پشت ابر نمی ماند آزادی در مسیر آزادی /رضا گرمابدری /بصیرت/91/07/09 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه