تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
عشق، تقسيم به دو قسم حقيقي و مجازي مي شود و عشق مجازي نيز خود داراي دو قسم حيواني و نفساني است. بدون ترديد عشق مجازي به معناي عشق حيواني، با عشق حقيقي، كاملاً در تضاد و تنافي است و هرگز نميتوانند مكمل همديگر باشند، اما در مورد عشق مجازي به معناي ديگرش- يعني عشق نفساني- صاحبنظران مطالب فراواني گفتهاند؛ از جمله صدرالمتألهين ميگويد: اين عشق، (عشق مجازي غيرحيواني) گرچه از جمله فضايل شمرده ميشود، لكن بايد توجه داشت، فضيلت داشتن و مقدس بودن اين نوع عشق، هميشه و براي همگان مطرح نيست؛ بلكه اين نوع محبت، تنها براي كساني خوب است كه در اوائل سلوك عرفاني قرار دارند و در حال بيدار كردن نفس از خواب غفلت و گرفتاريهاي طبيعت بسر مي برند ؛ اما هرگاه نفس انسان، با علوم و معارف الهي كامل شد و با عالم قدس ارتباط پيدا كرد، ديگر سزاوار نيست كه به شمايل موجودات زيبا عشق بورزد؛ زيرا مقام او بالاتر از آن است و از اين عشق كه آن را عشق عفيف ميخوانند، بايد بالاتر رفت و به عشق حقيقي رسيد. طبق اين تحليل، اگر احياناً گفته ميشود: (المجاز قنطرة الحقيقة) يعني عشق مجازي، سرپل براي رسيدن به عشق حقيقي است و انسان را آماده ميكند، به عشق حقيقي برسد. مراد اين نوع، عشق مجازي است؛ يعني عشق عفيف به مظاهر زيبا، نه عشق حيواني و شهواني. و درباره عشق عفيف كه پل عبور براي رسيدن به عشق حقيقي شمرده ميشود، صدرالمتألهين در جاي ديگر گفته است: روح انسان وقتي به محبوب مجازي ، وصال پيدا كند، آمادگي و توجه بهتر به محبوب حقيقي براي او حاصل ميشود كه محبوب حقيقي، جامع همه كمالات و پناهگاه همه موجودات و منبع انوار و معدن آثار است. يك مبناي ديگر نيز در رابطه با اين كه عشق مجازي ميتواند مكمل عشق حقيقي باشد يا نه؟ وجود دارد و آن اين است كه مراد از عشق مجازي، عشق به انسان كامل است و اگر كسي بتواند و اين توفيق را داشته باشد كه به صفات متعالي انسان كامل علاقه و عشق پيدا كند، به تدريج با عشق به او كه عشق مجازي است، عشق حقيقي يعني عشق به خدا و اسماء و صفات او برايش حاصل ميشود؛ بنابراين اگر گفته ميشود كه عشق مجازي سرپل براي رسيدن به عشق حقيقي است، مراد اين است كه از عشق به انسان كامل ميتوان به تدريج به عشق حقيقي رسيد. طبق اين ديدگاه، عشق مجازي بدين معنا، نه تنها منافاتي با عشق حقيقي ندارد، بلكه راه رسيدن به آن است و عشق مجازي و حقيقي بدين معنا به طور يقين مكمل همديگرند. لذا وقتي تاريخ را مطالعه ميكنيد كه هر كدام از ياران پيامبر و يا ائمه ـ عليهم السلام ـ كه عشق و محبت بيشتر به پيامبر و امام داشته است، محبت خدا در دل او فراوانتر بوده است. و اين معنا در همه زمانها و هماكنون نيز به آساني قابل درك است؛ مثلاً افرادي كه به اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بيشتر عشق و علاقه دارند، به خدا نزديكتر و باتقواترند و بيشتر مواظبندكه خلاف دستور خدا عمل نكنند و ريشه اين مواظبت، به عشق و محبت نسبت به خداوند، مربوط ميشود؛ چون كسي كه خدا را دوست دارد، در پي جلب رضايت او بيشتر تلاش ميكند. در قرآن كريم، اين حقيقت كه عشق به انسان كامل پلي است كه انسان را به عشق حقيقي يعني محبت خدا ميرساند، در اين آيه اشاره شده كه فرمود: قل ان كنتم تحبّون الله فاتبعوني يحببكم الله يعني بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيروي كنيد تا خدا شما را دوست بدارد. بی ترديد، پيروي از پيامبر، بدون محبت او ممكن نيست و تا انسان كسي را دوست نداشته باشد، به حرف او گوش نميدهد، چه اين كه محبت پيامبر، بدون محبت خداوند و جلب رضايت خدا امكان ندارد، چون پيامبر را مردم از آن جهت كه فرستاده خداوند است، دوست ميدارند و از او پيروي ميكنند. بنابراين آيه ياد شده، دليل خوبي براي اين مسأله خواهد بود، و شاهد بر صحت اين برداشت، اين تحليل است كه گفتهاند: «از ثمرات و بركات محبت، عمل بر طبق آن است و اگر اين ثمره نباشد، بايد دانست كه محبت واقعي نبوده است. پس اظهار عشق با عمل به لوازم ايمان و محبت به خدا، شرط مهم عاشقي است، زيرا نزد اهل جذبه و محبت، عزم بر طاعت از روي عشق و محبت پديد ميآيد. بنابراين اگر انسان دوستي كرد و به لوازم آن پايبند بود، بايد از محبوب پيروي و تبعيت كند». همچنانکه انسان از عشق مجازی می تواند به عشق حقيقی برسد بالعکس از عشق به خداوند هم می توان به عشق مجازی رسيد منتها با اين فرق که اين عشق به مخلوقات در پرتو عشق به حقتعالی رنگ و بوی عشق حقيقی را گرفته است. همچنانکه سعدی در اشعار خود می گويد: به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.