زندگی نامه ی حضرت علاّمه حسن حسن زاده آملی حفظه الله /

تخمین زمان مطالعه: 32 دقیقه

زندگی نامه ی حضرت علاّمه حسن حسن زاده آملی حفظه الله


زندگی نامه ی حضرت علاّمه حسن حسن زاده آملی حفظه الله در پایان سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در خانه ایمان و تقوی از پدری الهی، بزرگوار و اهل یقین و مادری جدّاً با ایمان، پاک و راستگو متولّد شده ام... سپس در دامن او که دامن ولایت و درایت و طهارت بود پرورش یافتم و از پستان او که پستان معرفت و اخلاص و صداقت بود شیر نوشیدم و همانا یقین دارم هر برکتی که از پروردگارم – سبحانه- به من افاضه شده است، از اینجا ناشی شده که خدای تعالی مرا در چنان دامن عفیفی پرورش داده و از چنان پستان شریفی روزی ام فرمود. ... در حالی که شش ساله بودم به مکتب خانه خدمت یک معلّم روحانی شرفیاب شدم و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتم و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندم تا این که در خردسالی تمام قرآن را به خوبی فرا گرفتم. پس از آن وارد دوره ابتدایی مدارس جدید شدم. بیش از دو سال از ورودم به مدرسه نگذشته بود که مادرم (علیها الرضوان) در سنّ جوانی، مخاطب به خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربّک راضیه مرضیه» گشته، وفات نمود... ...و در سنّ چهارده سالگی به فضل پروردگارم بارقه مشرقیه الهیه و شهاب قبسی به من رسید که به اقتضای عین ثابته ام مطلوب من بود... ...پس، سرّ من به آنچه که زبان وحی به آن ناطق است مترنّم شد که «انّی انست ناراً لعلّی اتیکم منها بقبس أو أجد علی النّار هدی» و این بارقه همانند نوری در پیش رویم شتافته، مرا در کسب معارف الهی راهنمایی کرده و کرّهً بعد کرّهً به تخلّق به اخلاق ربوبی ترغیب و مرّهً بعد مرّهً به تأدّب به آداب انسانی تحریص می کرد و برهه بعد برهه مرا به فرار و انزجار از مردم آن زمان و آیین های تباه و پستشان تحریص می نمود. و قد اضرمت نار الصّبابه فی الصّبی هدایا الجنون قوی و صبّتی و به تحقیق، آتش عشق در کودکی، ارمغان های دیوانگی را در میان قومم شعله ور نمود. فقد قادنی لطف الاله الی الحمی علی صغری حمداً له من عطیّه پس همانا لطف خدا مرا در کودکی ام به قرقگاه، راهبری کرد- سپاس بر عطایایش. و قد نوّر الروح أنین لیالیاً و قد طهّر السّرّ دموعُ کریمتی به درستی که ناله شبهایم، روحم را منوّر و اشک های چشمانم، باطنم را مطهر نموده است. ورود به مدارس دینی باری، آن بارقه مرا از تاریکی به روشنی در آورد به این جهت که محبت تحصیل معارف قرآنی را در قلبم برافروخت. پس، از پدرم رضوان الله تعالی علیه برای ورود به مدرسه دینیّه (حوزه علمیه) اجازه خواستم و او بی درنگ همراه با شعفی شدید و گریه ای بلند که از سر شوق و خوشحالی و سرور بود اجازه داد. پس از برهه ای شروع کرد به نصیحت کردن و پند دادنم در مورد کاری که در پیش گرفته ام و مرا به صبر و استقامت و اتکال بر خدای متعال و کوشش در تحصیل کمال وصیت نمود. چون شب روی آورد هنگام سحر برخاستم به گونه ای که احدی از افراد خانه متوجه حال من نبود. دیوان خواجه حافظ شیرازی را برداشته از باطن خویش ندایش کردم و گفتم تفأل به دیوان تو در اصقاع مشتهر شده، به اسماع رسیده است و من قرائت فاتحه به روح تو نثار می کنم به این امید که حُسن خاتمه کارم را به من بنمایانی. پس از قرائت فاتحه دیوان را گشودم، غزلی به این مطلع آمد: کنون که در کف گل، جام باده ی صافست به صد هزار زبان بلبلش در اوصافست بخواه دفتر اشعار و راه صحرا گیر چه وقت مدرسه و بحث کشف کشافست به دُرد صاف تو را حکم نیست، دم در کش که هر چه ساقی ما ریخت عین الطافست ببر زخلق و زعنقا قیاس کار بگیر که صِیت گوشه نشینان زقاف تا قافست این ابیات بر شوق وافرم افزود و مرا به شتاب در طلب مراد تهییج نمود. آن بارقه ار دوحه شجره طیبه و نفَسِ نفسی زکیه و اشاره عالمی ربانی دارای محاسنی فراوان تابیدن گرفت و او میرزا ابوالقاسم مشتهر به فرسیو پسر ملا باشی ابراهیم (رحمه الله علیهما) بود که اعلم و اتقی و ازکای علمای شهرمان آمل و حقّاً از اعلام علمای دین و از افاخم مجتهدین بوده است. او اساتید تهران و عالمان اصفهان روزگار خویش را ادراک نموده، سپس به حوزه نجف کوچ کرده از مشایخ و اعلام آن حوزه؛ سید ابوالحسن اصفهانی، آخوند خراسانی، میرزا حسین نائینی و غیرهم حظّی وافر بلکه أوفر برده بود. خلاصه، فضایل آن روحانی بطل و محاسنش در علم و عمل و سیره اش در تقوی و کمالش در حسن خطّ و آنچه از سختی های روزگار و دهر خیانتکار از سوی طاغوت پهلوی خیانتکار بر او گذشت، بسیار گسترده است. من پیش او شاگردی نکردم چون ایشان در ابتدای اشتغالم به دروس روحانی به جوار رحمت الهی پیوست ولی در ایماض آن بارقه، او را بر من حقی عظیم است. شهرمان آمل در آن وقت حافل عده ای از علماء بود که نمونه های فضل و تقوی بودند همانگونه که از دیرباز جایگاه علم بود و بر این مطلب تاریخ و آملی های مذکور در کتب تراجم و نیز مصنفات علمی و مدرسه ها و مکتب های دینی شان گواهی می دهند. نخستین اساتید و اولین کتب درسی و این حُججِ باهره جهت جلوگیری از اندراس اعلام هدایت در لُجَجِ غامره در تأدیب و تعلیم ما کوششی تامّ نمودند. شایسته است به ذکر نامهای نامی شان تبرّک بجویم؛ آیات و حجج: محمد غروی، عزیزالله طبرسی، ابوالقاسم رجایی، حاج شیخ احمد اعتمادی و عبدالله اشراقی رضی الله تعالی عنهم و رضوا عنّا. اوّلین کتاب هایی که به ما تعلیم دادند اینهایند:۱- رساله منظومی در لغت به نام «نصاب الصبیان» تصنیف ابو نصر فراهی ۲- رساله امثله از کتاب «جامع المقدمات» در طیّ چند هفته نصاب را یاد گرفتیم و کاملاً حفظ کردیم و درس جامع المقدمات هم به «عوامل ملا محسن» رسیدیم. در حالی تحصیلات کتب ابتدائیه را که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان و رساله عملیه فارسی آیه الله سید ابوالحسن اصفهانی (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غیرهم که همگی از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیه الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند. روزی که درس در مورد «کانَ» از حروف مشبهه بالافعال و الغاء آن از عمل و شاهد بر الغاء، قول شاعر «کان ثدیاه حُقّان» بود، مخبر مرگ به مدرسه آمد و خبر وفات پدرم آورد رحمه الله علیه. پس از آن خاله ام رحمه الله علیها سرپرستی مرا به عهده گرفت و نسبت به من از والدینم نیکوکارتر و مهربان تر بود. مهاجرت به تهران پس از گذشت شش سال از اشتغالم به تحصیل در شهر آمل در روز چهارشنبه اوّل شهریور ماه ۱۳۲۹ هجری شمسی مطابق با نهم ذی القعده الحرام ۱۳۶۹ از هجرت نبوی(علی مهاجرها آلاف التحیه و الصلاه و السلام) به تهرا ن مهاجرت کردم. پس از سختی های زیاد پروردگارم مرا در مدرسه حاج ابوالفتح (علیه الرحمه) واقع در آخر خیابان ریِ تهران مأوی داد... ...به اسم فتح تفأل به خیر زدم. گویا به اسم آرزوی فتوحات ربّ فاتحم (عزّ اسمه) داشتم. ایشان چند سالی در مدرسه مبارک حاج ابوالفتح (رحمه الله علیه) به سر بردند و باقی کتب شرح لمعه از عام و خاص قوانین تا آخر جلدین آنرا در محضر شریف مرحوم آیه الله آقا سید احمد لواسانی (رضوان الله تعالی علیه) درس خواندند. و بعد از آن چندین سال در مدرسه مبارک مروی به سر بردند. و به ارشاد جناب آیه الله حاج شیخ محمد تقی آملی (قدس سره) به محضر مبارک علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی (اعلی الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، سالیانی دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت – به مدت 13 سال – و از فنونی چند دری بروی ایشان گشود. از منقول تمام مکاسب و رسائل شیخ انصاری (قدس سره) و جلدین کفایه آخوند خراسانی (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهای صلوه و خمس و زکات و حج و ارث جواهر را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست. آنگاه حضرتش را به تصدیق مُنّه استنباط و قوه اجتهاد مشرف ساخت. از معقول اکثر شرح خواجه طوسی (قدس سره) بر اشارات ابن سینا (قدس سره) و اکثر اسفار ملاصدرا (قدس سره) و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح شفای شیخ الرئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است. از تفسیر تمام دوره تفسیر مجمع البیان طبرسی از بدو تا ختم آن. از کتب قرائت و تجوید: شرح شاطبیه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شیخ علی بن قاصح عذری بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینی شاطبی در علم قرائات است. می باشد. شرح شاطبیه (در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد علامه شعرانی (قدس سره) آنرا پیش پدرش خوانده بود. از کتب ریاضی و نجوم: 1. رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هیئت 2. شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهیه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمینی معروف به «شرح چغمینی». 3. استدراک بر تشریح الافلاک شیخ بهایی تألیف علامه شعرانی 4. کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقلیدس صوری به تحریر خواجه طوسی که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضی مبرهن است. 5. اُکَرمالاناوس به تحریر خواجه طوسی 6. اُکَر ثاوذوسیوس در مثلثات و اشکال کروی به تحریرخواجه طوسی 7. شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهیه» محقق طوسی در علم هیئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زیج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، پرداختند. 8. تعلیم کتاب کبیرمجسطی تألیف بطلیموس قلوذی به تحریر طوسی در علم هیئت است و شریفترین مصنف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطلب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد، همانگونه که شرح خفری یاد شده و اُکَر ثاوذسیوس و اُکَر مالاناوؤس و کتاب «الکره المتحرکه» تألیف اوطوقوس به تحریر خواجه طوسی و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسی و نظایر این کتاب از متوسطات و اصول اقلیدس و کتابهای پایین تر از آن در حساب و هندسه و هیئت از بدایات در این رشته طبق مراتب درجاتی که نزد اهل هیئت معمول است می باشند. 9. استخراج تقویم نجومی که چهار سال تعلیم آن در محضر علامه شعرانی طول کشید حضرت استاد علامه حسن زاده (مدّ ظله العالی) به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن متمهّر گشتند و آنرا به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نگشته است. از این زیج نه سال استخراج تقویم کردند که چاپ و منتشر شد. در عمل به آلات رصدی: اسطرلاب و ربع مجیّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای یاد شده مذکور است. از کتب طبّ: 1. قانونچه محمد بن محمود چغمینی 2. شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب 3. تشریح کلیات قانون شیخ الرئیس در علم درایه و رجال: دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل «جامع الرواه اردبیلی» علیه الرحمه در حدیث و روایت: جامع وافی فیض کاشانی (رضوان الله تعالی علیه) پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دین و انسلاک درسلسله حمله احادیث صادره از اهل بیت عصمت و وحی مشرف گشته است که دستخط شریف علامه شعرانی در کتاب «درآسمان معرفت» حضرت مولی آمده است. راهیابی به محضر درس آیت الله قمشه ای به دلم گذشت به کسی مراجعه کنم که به علماء بینا و داناست. به محضر آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی که از بزرگان علماء در تهران بود مشرّف شده، جریان شرکتم در بعضی از محافل درسی و ناخشنودیم را از درس های رایج معمولی برایش حکایت کردم... ...ایشان مرا به طور جدی به ادراک محضر علامه ذوفنون آیت الله حاج میرزا ابوالحسن شعرانی و حکیم میرزا مهدی الهی قمشه ای تشویق کرد. در اثنای تتلمذمان پیش استاد الهی، خداوند سبحان به فضل و کرمش دری دیگر از رحمتش به روی ما گشود و شرکت در محضر معلّم العصر، فخر العلم، مفخر الاسلام، آیت الله العلیم العلام، العلامه ذی الفنون الاستاذ الاعظم حاج میرزا ابوالحسن شعرانی (افاض الله علینا من برکات انفاسه القدسیه النفسیه) را آسان و ممکن ساخت که به مدت 13 سال در محضر او شاگردی نمودم. این قهرمان علمی در گردآوری علوم منحصر بفرد بود. احدی از علمای معاصرمان را ندیدیم که در جمع علوم و احاطه بر آنها همتای او باشد. استخراج تقویم خداوند سبحانه ما را به اخذ و تعلّم کتاب «زیج بهادری» از محضر استاد در طیّ چهار سال موفق نمود در حالی که بر همه مسایل آن از بدو تا ختم برهان اقامه می کردیم. من به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحّر شدم که بر استخراج آن متمهّر گشتم و آن را به طور کامل شرح کردم که هنوز چاپ نشده است. از این زیج نُه سال استخراج تقویم کردم که چاپ و منتشر شد. بعد از تسلّط بر زیج بهادری دستور دادند به تعلّم کتاب کبیر مجسطی بطلیموس قلوذی به تحریر خواجه طوسی. این مجسطی دستوری بزرگ در علم هیئت و شریف ترین مصنّف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطالب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد. اساتید حوزه تهران در محضر علامه رفیعی قزوینی رضوان الله تعالی علیه : در آن سنوات استاد آیه الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و چند سالی (5 سال) در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس صدر الدین قونوی و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن عروه الوثقی فقیه آقا سید محمد کاظم یزدی) و خارج اصول (از متن کفایه الاصول آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند. در محضر درس آیه الله حکیم الهی قمشه ای رضوان الله تعالی علیه: تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را تلمذ نمودند. و نیز در مجلس تفسیر قرآن آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد. و نیز مدتی مدید در تهران در درس خارج فروع فقهیه و اصول علامه جناب آیه الله آشیخ محمد تقی آملی شرکت فرمودند. و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد محمد حسین فاضل تونی (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر فصوص شیخ اکبر محی الدین عربی را نزد ایشان تلمذ نمودند. و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیه الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند. تدریس همراه تحصیل در مدت اقامت حضرتش در تهران در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در مدارس (حوزه علمیه) روحانی نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند: 1. معالم الاصول 2. مطوّل تفتازانی, « حضرت مولی شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت » و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادی از بیان بدیع آنرا تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است. 3. کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد در علم کلام که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید. 4. قوانین در اصول 5. شرح محقق طوسی بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه 6. شرح لمعه در فقه 7. ارث جواهر در فقه 8. لئالی منتظمه 9. جوهر نضید 10. حاشیه ملاعبدالله 11. شرح شمسیه این چهار کتاب اخیر در علم منطق است. 12. هیئت فارسی در قوشچی 13. شرح چغمینی 14. تشریح الافلاک شیخ بهایی 15. اصول اقلیدس 16. زیج بهادری این پنج کتاب در ریاضیات: هیئت و حساب و هندسه است و همچنین موفق به یادگیری زبان فرانسه گردیدند. از جمله کسانی که خداوند سبحان در تهران... از سفره های علمی آنها روزی ام داد، عارف بالله و حکیم متأله جامع و ادیب متضلّع بارع مولایم علامه شیخ محمد حسین فاضل تونی، شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیّه حاج شیخ علی محمد جولستانی، حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، حاج میرزا احمد آشتیانی و حاج شیخ محمد تقی آملی (رفع الله درجاتهم) بودند. خدای دانا را گواه می گیرم بر این که این بزرگان برای خدا علم آموختند و برای خدا عمل کردند و برای خدا تعلیم دادند علیهم صلوات الله و سلامه. مهاجرت از دار العلم تهران به شهر مقدس قم سپس خداوند سبحان به قضاء محتوم و قدر مبرمش مهاجرت از دارالعلم تهران را به شهر مقدس قم در روز دوشنبه ۲۲ مهر ماه سال ۱۳۴۲ هجری شمسی مطابق با ۲۵ جمادی الاولی سال۱۳۸۳هجری قمری برای ما مقدر فرمود . بعد از ورود به قم، تدریس معارف حقّه الهی و تعلیم فنون ریاضی را شروع کردند. برخی از دروسی که حضرت استاد (حفظه الله تعالی) تدریس فرمودند، از شرح دفتر دل باب یازدهم جلد 2 شارح حضرت استاد صمدی آملی (حفظه الله تعالی) به شرح ذیل می باشد: 1. تدریس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحیح دقیق و تعلیقات وشرحی محققانه همراه بوده است.(صفحه 253) 2. تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم برای چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حضرت حجه الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل حضرت آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ 24/7/1370 برابر هفتم ربیع الثانی 1412 قمری آغاز شد که تا صفحه 49 این کتاب به طبع انتشارات فجر در طی 184 جلسه ادامه یافت و در تاریخ 26/11/71 با کسالت حضرت مولی تعطیل شد. (صفحه 255) 3. تدریس شرح فصوص الحکم قیصری چهار دوره که برای شاگردان املاء می فرمود و آنان می نوشتند. (صفحه 255) 4. تدریس یک دوره کامل شفا شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روی چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشی نمودند. (صفحه 254) 5. تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دوره اش حدود چهار سال به طول انجامید. (صفحه 254) 6. تدریس « اُکَر مانالاؤس » که مدت سه سال در حوزه علمیه قم بطول انجامید. (صفحه 256) 7. تدریس دو کتاب « اُکَر ثاوذوسیوس و مساکن » به تحریر خوجه طوسی. (صفحه 257) 8. تدریس اصول اقلیدس. (صفحه 257) 9. تدریس دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی. (صفحه 263). بعد از ورود به قم تدریس معارف حقه الهی و تعلیم فنون شریف ریاضی را شروع کردم و تاکنون ۲۴ سال است که بر این وتیره مُثلی سیر می نمایم «ذلک فضل الله یوتیه من یشاء» و همچنین چند سالی به علت حرص به علم جویی در تعدادی از دروس فقهی در محضر مشایخ آن شرکت جستم. ادراک محضر حضرت علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه همچنین به محض ورود به قم محضر مبارک راقی به قله های معارف قرآنی و سامی به اسنمه سرشت های انسانی و نائل به ذروه علیای اجتهاد در علوم عقلی و نقلی، عَلَمِ علم و عمل، طود تحقیق و تفکیر، فخر اسلام، صاحب تفسیر قویم عظیم المیزان، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالی «حساب و هندسه»، استاد اکبر، معلم اخلاق، مکمّل نفوس شیقه به کمال، آیت الله العظمی سیّد محمّد حسین طباطبایی (قدس الله نفسه القدسیه) را ادراک نمودم... ...خداوند منّان از فضل جسیم خود ما را به استفاده از محضر قدسی او به مدّت هفده سال تأیید فرمود. حضرت استاد علامه، یگانه عصر به مدت 17 سال از محضر قدسی علامه طباطبائی (ره) بهره بردند. در خدمت ایشان کتابهای زیر را خواندند: 1. کتاب «تمهید القواعد» صائن الدین علی بن ترکه، که شرحی است شریف بر « قواعد التوحید » ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه 12 شعبان المعظم سنه 1383 هجری قمری به اتمام رسید. 2. کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم 1386 هجری قمری مطابق با آذر ماه 1347 هجری شمسی بوده است. 3. جلد نهم اسفار صدرالمتألهین به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن می باشد و درس آن در روز یکشنبه 23 شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه 1346 هجری شمسی بطور کامل پایان پذیرفت. 4. کتاب توحید بحار مجلسی. تاریخ شروع آن: شب پنجشنبه 14 شوال المکرم 1394 هجری قمری بوده است. 5. جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب دیگر آن است و آنرا به تمامی خواندند. از جمله چیزهایی که از محضر قدسی او استفاده کردند، تحقیق در مورد شعب علم، بحث از واجب تعالی و صفات او، تفسیر آیات قرآنی و تنقیب در عقاید حقّه جعفری بوده است. حضرتش سوگند یاد کرده و می فرمایند: « به جانم سوگند مهمترین چیزی که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علمیّه و امهّات عقلیه ای بود که القاء می فرمود و هر یک از آنها دری بود که درهای دیگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فیضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هیمانی ملکوتی را حکایت می کرد. » در محضر علامه محمّد حسن الهی طباطبایی رضوان الله تعالی علیه از جمله کسانی که در عتبه علیای او اعتکاف داشتم- عتبه ای که در آن، جان من از نسیم روح زندگی برخوردار بود و نفسی را که در زمره اموات شمرده می شد احیاء کرد و او را از ظلمات به نور درآورد- زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف، مولایم حاج سیّد محمد حسن الهی طباطبایی تبریزی – برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبایی تبریزی- بود. این دو برادر (رضوان الله تعالی علیهما) در اکتساب جمیع فنون علمی و آداب سلوک عرفانی قرآنی یار و همسفر یکدیگر بودند و حقّ این دو بزرگ بر من عظیم است. (جزاهم الله خیر جزاء المحسنین در محضر حاج سید مهدی قاضی تبریزی رضوان الله تعالی علیه حضرت آقا به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیه الله العظمی حاج سید علی قاضی تبریزی مصداق « اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیه» اعنی الحجه سید مهدی قاضی مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.» به خداوند سوگند قلم و زبان به ادای شکر محشار نیکی هایی که این مشایخ عظام در حقّ ما نموده اند وافی نیست؛ اگر چه عله العلل و مفیض علی الاطلاق، الله ربّ العالمین است. تحصیلات حوزوی: اجتهاد مقدمات: شرح جامی، آمل؛ شرح شمسیه، آمل؛ تبصره علامه، آمل؛ شرح نظام، آمل. سطح : شرایع الاسلام، آمل؛ شرح لمعه، آمل؛ قوانین الاصول (تا عام و خاص)، آمل؛ معالم الاصول، آمل؛ شرح قوشچی، آمل. آقا عبدالله اشراقی، رساله عملیه آیت اللّه اصفهانی، آمل؛ سید احمد لواسانی، شرح لمعه، 3 سال، تهران؛ سید احمد لواسانی، قوانین الاصول، 3 سال، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، رسائل، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، مکاسب، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، کفایه، تهران. توضیح: ایشان، دروس سطح را در مدت 6 سال، از 1323 تا 1329 هـ. ش در آمل فرا گرفته است. استادان ایشان در حوزه علمیه آمل عبارت بودند از: محمد آقا غروی، احمد مشائی، ابوالقاسم دید کوهی، شیخ احمد اعتمادی، ابوالقاسم رجایی و عزیز الله طبرسی خارج فقه و اصول: میرزا ابوالحسن شعرانی، فقه (بحث طهارت، صلوة، خمس، زکات، حج، ارث)، تهران؛ میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، فقه (بحث طهارت، صلوة، اجاره)، تهران؛ میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، اصول (بحث اجتهاد و تقلید)، تهران؛ شیخ محمد تقی آملی، فقه و اصول، تهران؛ محمدعلی اراکی، فقه، 1342 هـ. ش، قم؛ سیدمحمدرضا گلپایگانی، فقه، 1342 هـ. ش به بعد، قم؛ سید محمد محقق داماد، فقه، 1342 هـ. ش، قم. توضیح: فراگیری درس خارج ایشان در تهران از سال 1338 تا 1342 هـ. ش به درازا کشیده است. تفسیر: میرزا مهدی الهی قمشه ای، تفسیر قرآن، 11 سال، تهران؛ سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر قرآن، 1342 هـ. ش به بعد، 17 سال؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، مجمع البیان، تهران. حدیث: میرزا ابوالحسن شعرانی، الوافی فیض کاشانی، تهران؛ علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، کتاب توحید بحارالانوار، سال 1394 هـ. ق، قم؛ علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، ج 3 بحار الانوار، قم. عرفان علمی و عملی: میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، شرح فناری بر مصباح الأنس، تهران. اخلاق علمی و عملی: محمد حسین فاضل تونی، شرح علامه قیصری بر فصوص الحکم، تهران . منطق: علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، برهان منطق شفا، 1345 هـ. ش، قم؛ شیخ علی محمد جولستانی، لئالی منتظمه، تهران. فلسفه و کلام: میرزا مهدی الهی قمشه ای، منظومه، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ میرزا مهدی الهی قمشه ای، الهیات اسفار، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ میرزا مهدی الهی قمشه ای، اشارات، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، اسفار، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، شرح خواجه نصیر طوسی بر اشارات، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، بحث نفس و حیوان و نبات و تشریح از کتاب شفا، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ استاد محمد حسین فاضل تونی، از طبیعیات شفا، 1329 ـ 1342 هـ ش، تهران؛ میرزا احمد آشتیانی، بخشی از طبیعیات شفا، 1342 هـ. ش، تهران؛ علامه محمد حسین طباطبایی، تمهید القواعد، 1342 هـ. ش، تهران؛ علامه محمد حسین طباطبایی، برهان منطق شفا، 1345 هـ. ش، تهران؛ علامه محمد حسین طباطبایی، ج 9 اسفار، 1346 هـ. ش، تهران. رجال و درایه: میرزا ابوالحسن شعرانی، 2 ج، جامع الرواة (اردبیلی)، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، درایه (استاد شعرانی)، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران. ریاضیات و نجوم: میرزا ابوالحسن شعرانی، رساله فارسی قوشچی در هیأت، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، شرح چغمینی، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، استدراک بر تشریح الافلاک، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، الاصول (اصول اقلیدی صوری)، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، اکرامالانوس، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، اکرثاوذوسیوس، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، شرح علامه خفری برالتذکرة فی الهئیة، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، زیج بهادری، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، مجسطی، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، عمل به آلات رصدی اسطرلاب و ربع مجیب، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، معرفت آلاتی که در کتاب های بالا یاد شده است، تهران. علوم دیگر: عزیزالله طبرسی، خط، 1323 ـ 1329 هـ. ش، آمل؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، شرح شاطبیه (علم قرائات)، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، پزشکی (قانونچه ی چغمینی)، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، شرح الاسباب نفیس بن عوفی بن حکیم طبیب، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ میرزا ابوالحسن شعرانی، تشریح کلیات قانون شیخ الرئیس، 1329 ـ 1342 هـ. ش، تهران؛ میرزا احمد آشتیانی، طب بوعلی سینا زبان فرانسه، قم شیخ عارف، کامل مکمّل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قلّه بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حِبر فاخر و بحر زاخر و عَلَم علم، عارف مکاشف ربانّی، فقیه صمدانی عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غریبه و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسِّر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله و مکمل نفوس شیّقه الی الکمال، آیه الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن بن عبدالله طبری آملی (حفظه الله تعالی) که به حسن زاده شهرت دارند، در اواخر سال 1307 هجری شمسی در روستای ایرای لاریجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادری الهی، بزرگوار و اهل یقین، تربیت و از پستان پاک مادری عفیفه صدیقه طاهره و پاک از ارجاس حین الولاده که پستان معرفت و اخلاص و صداقت بود، شیر نوشیدند و پرورش یافتند. مجموعه آثار حضرت علامه ذوالفنون حسن زاده آملی بیش از یک صد و ده مجلد کتاب است که بیش از نیمی از آن به زیور طبع آراسته و در اختیار عموم قرار گرفته است. فهرست مکتوب آثار علاّمه حسن زاده آملی حفظه الله : ۱- نامه ها بر نامه ها 2 ولایت تکوینی 3 وحدت از دیدگاه عارف و حکیم 4 مشکاة القدس علی مصباح الانس 5 الهی نامه 6 انسان در عرف عرفان 7 تصحیح و تعلیق تمهید القواعد 8 تصحیح و تعلیق رساله تحفة الملوک 9 تصحیح و تعلیق شرح فصوص خوارزمی 10 تصحیح و تعلیق شرح فصوص قیصری 11 تصحیح رساله مکاتبات 12 رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور 13 رساله لقاء الله 14 رساله مفاتیح المخازن 15 رساله انه الحق 16 رساله ای در سیر و سلوک 17 شرح طائفه ای از اشعار و غزلیات حافظ 18 شرح فصوص الحکم 19 کلمه علیا در توقیفیت اسماء 20 قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند 21 عرفان و حکمت متعالیه 22 فص حکمة عصمتیه فی کلمة فاطمیه 23 نثرالداری علی نظم اللئالی 24 گنجینه گوهر روان 25 نصوص الحکم بر فصوص الحکم 26 معرفت نفس 27 مفاتیح الاسرار لسلاک الاسفار 28 النور المتجلی فی الظهور الظلی 29 النفس من کتاب الشفاء ابن سینا (تحقیق) 30 الالهیات من کتاب الشفاء ابن سینا (تحقیق) 31 الاصول الحکمیه 32 الحجج البالغه علی تجرد النفس الناطقه 33 ترجمه و تعلیق الجمع بین الرایین 34 ترجمه و شرح سه نمط آخر اشارات 35 تصحیح و تعلیق شرح اشارات 36 تصحیح و تعلیق شفا 37 تقدیم و تصحیح و تعلیق آغاز و انجام خواجه طوسی 38 تقدیم و تعلیق رساله اتحاد عاقل به معقول علامه رفیعی قزوینی 39 دروس اتحاد عاقل به معقول 40 دررالقلائد علی غررالفرائد ( تصحیح و تعلیق بر شرح منظومه ) 41 جزوه من کیستم 42 مُثُل و مثال 43 توبه 44 تقدیم و تصحیح و تعلیق رساله قضا و قدر محمد دهدار 45 تقدیم و تصحیح و تعلیق کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد 46 رساله امامت/رساله فی الامامة (در هشت رساله عربی ) 47 رساله حول الرویه 48 رساله خیرالاثر در رد جبر و قدر 49 قرآن هرگز تحریف نشده/فصل الخطاب فی عدم تحریف کتاب رب الارباب 50 انسان و قرآن 51 تصحیح خلاصة المنهج ملافتح الله کاشانی 52 مصادر و ماخذ نهج البلاغه 53 انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه 54 تصحیح نهج البلاغه 55 تصحیح سه کتاب ابی الجعد،نثراللئالی،طب الائمه 56 تکملة منهاج البرائه از جلد 15 الی 19 در شرح نهج البلاغه 57 حکمت عملی یا اخلاق مرتضوی 58 رساله ای در اربعین 59 شرح چهل حدیث در معرفت نفس 60 اضبط المقال فی ضبط اسماء الرجال 61 وجیزه ای در ترجمه و شرح زندگانی علامه طباطبائی 62 وجیزه ای در مناسک حج ( در ده رساله فارسی ) 63 تعلیقات علی العروة الوثقی 64 القطب و المنطقه 65 استخراج جداول تقویم 66 استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعة الاصطرلاب 67 تصحیح و تعلیق الدر المکنون و الجوهر المصون 68 تصحیح و تعلیق اکرمانالاوس 69 تصحیح و تعلیق تحریر مجسطی بطلمیوس به تحریر خواجه طوسی 70 تصحیح و تعلیق تحریر مساکن ثاوذوسیوس 71 تصحیح و تعلیق تحریر اصول اقلیدس 72 تصحیح و تعلیق تحریر اکرثاوذوسیوس 73 تصحیح و تعلیق شرح بیرجندی بر بیست باب 74 تصحیح و تعلیق شرح بیرجندی بر زیج الغ بیک 75 تصحیح و تعلیق شرح بیرجندی بر زیج الغ بیک 76 تصحیح و تعلیق شرح چغمینی 77 تعلیقه بر رساله قبله مولی مظفر 78 دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی 79 دروس معرفة الوقت و القبله 80 دروس معرفت اوفاق 81 رساله تعیین سمت قبله مدینه 82 شرح زیج بهادری 83 شرح قصیده کنوز الاسماء 84 مصادر اشعار دیوان منسوب به امیرالمومنین (ع) 85 امثال طبری 86 تصحیح و اعراب اصول کافی 87 تصحیح گلستان سعدی 88 تصحیح کلیله و دمنه 89 تقدیم و تصحیح و تعلیق نصاب الصبیان 90 تعلیقه بر باب توحید حدیقة الحقیقة 91 تعلیقه بر قسمت معانی مطول 92 دیوان اشعار 93 قصیده ینبوع الحیوة ( ضمیمه در رساله جعل ) 94 مجموعه مقالات 95 هزار و یک نکته 96 هزار و یک کلمه - جلد اول 97 هزار و یک کلمه - جلد دوم 98 هزار و یک کلمه - جلد سوم 99 هزار و یک کلمه - جلد چهارم 100 هزار و یک کلمه - جلد پنجم 101 هزار ویک کلمه - جلد ششم 102 هشت رساله عربی 103 تقدیم و تصحیح و تعلیق خزائن 104 ده رساله فارسی 105 یازده رساله فارسی 106 در آسمان معرفت 108 کشیکل 109 نهج الولایه 110 طب و طبیب و تشریح 111 صد کلمه در معرفت نفس 112 صحیفه زمردین در سخنان سیدالساجدین 113 ادله ای بر حرکت جوهری برگرفته از پایگاه : azha.ir استادی کسی همچون حضرت آقای حسن زاده آملی (دامت معالیه) که میان مراتب عالیه علمی و مقامات و فتوحات معنوی و روحی جمع کرده اند برای هر مؤسّسه علمی، دانشگاه و حوزه ای، مغتنم و موجب افتخار است. مقام معظّم رهبری، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای حفظه الله برگرفته از پایگاه : allameyedahr.blogfa.com فرمایش حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله در مورد حضرت امام خامنه ای حفظه الله : خدایا به حقّ پیغمبر و آل پیغمبر سایه ی این بزرگ مرد، این رهبر اصیل اسلامی، آیت الله معظّم خامنه ای عزیز را مستدام بدار الهی آمین الهی آمین الهی آمین بعدد کلماتت آمین . خداوندا؛ ما را در دنیا و آخرت با حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله محشور فرما؛ الهی آمین الهی آمین الهی آمین بعدد کلماتت آمین .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image