تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
اين سوال را مي توان سه بخش ذيل تحليل و سپس پاسخ داد: 1. آيا در سير و سلوك به سوي خداوند، حتماً استاد و رهنما لازم است؟ 2. چگونه عدهاي از بزرگان، بدون استاد و رهنما به قرب الهي باريافتهاند؟ 3.آيا متون ديني (قرآن، روايات و ادعيه) به جاي استاد و رهنما كفايت نميكند؟ 1. در مورد بخش اوّل سؤال، به دليل نحوة پرسش شما، بايد توجه تان را به اين كلام نغز جلب نمايم كه گفته است: افتادگي آموز گر طالب فيضي هرگز نخورد آب زميني كه بلند است بنابراين اولا: همان طور كه فراگيري علوم ظاهري و پيدا كردن مرجع ضمير از عبارات، كتابهاي مانند سيوطي، مغني و امثال آن بدون استاد و رهنما، كاري آسان نيست و معمولاً طالب علم را وادار ميكند كه در حضور استادي زانوي تتلمذ بر زمين زده و منت او را با جان و دل بخرد و به كمك او مرجع ضميرها را پيدا و عبارات كتاب را حل كند؛ آيا انصاف است كسي توقع داشته باشد، بدون استاد راه پيموده و رهنماي بيداردل، ضمير جان را به مرجع جانان وصل بتواند؟!! ثانيا: به گفته بعضي از بزرگان نكته آموز: «ره چنان رو كه رهروان رفتند»، گر چه در اين باره كه آيا در سير و سلوك عرفاني نياز به استاد است يا نيست، مباحث فراوان وجود دارد، لكن در اين جا تنها به فرازي از بيان يكي از بزرگان وادي معرفت و رهيافتگان خلوت انسي اشاره ميشود كه ضمن شرح جريان همسفري خود با استادش مينويسد: «باري در اين سفر از استاد و لزوم استاد سخن به ميان ميآمد، و حضرت آقا از بدء امر(ابتدا) اصراري هر چه تمامتر به لزوم استاد داشتن و از خطرات شديده اي كه در ميان راه، شاگرد با آن مواجه ميشود، خبر ميداد و لزوم اين امر را (داشتن استاد) ضروري ميدانستند؛ اما هيچ گاه ديده نشد كه خودشان را به عنوان استاد نام ببرد، بلكه هميشه ميفرمودند: در راه، رفيق لازم است و مسافرت راه معني و منازل سلوكي، بيشتر از مسافرت راه ظاهر، و طريق بيابان، احتياج به رفيق دارد؛ چرا كه غايت خطر تنهايي در آن سفر هلاكت بدن و جسم است؛ ليكن در اين سفر، خطر در تنهايي هلاكت نفس و روان آدمي است.» از كلام اين بزرگ مردي كه تجربة سير و سلوك دارد، معلوم ميشود كه داشتن استاد، جزء ضروريات سير و سلوك است؛ لذا حافظ شيرازي ميگويد: قطع اين باديه بيهمرهي خضر مكن ظلمات است بترس از خطر گمراهي البته بايد توجه داشت كه اين حرفها براي كساني است كه ميخواهند به طور رسمي در مسير سير و سلوك عرفان وارد شده و به صورت كلاسيك مسير عرفان علمي را بپيمايد. 2. امّا بخش دوم سؤال: بدون ترديد، زمزم همه معارف و تمام معرفتها را تنها از كلام دل انگيز وحي و كوثر زلال روايات پيامبر و اهل بيت عصمت ـ عليهم السّلام ـ ميتوان به دست آورد. امّا بايد توجه داشت همان گونه كه فهم و درك پيام ظاهري آيات و روايات نيازمند حضور به محضر استاد است، بهرهمندي از هدايت باطني و استفاده عرفاني از آنها نيز، به طريق اولي، نيازمند تشرف به خدمت استاد كار آزموده خواهد بود، و اين درست مثل آن است كه كسي بگويد: با آن همه دارو كه در داروخانهها موجود است، پس چه نيازي است كه انسان به پزشك مراجعه كند. در حالی كه هر كدام از آن داروها، اندازه خاصي و در فواصل زماني خاصي بايد مصرف شود كه آگاه شدن از آن كار پزشك است. در مسأله مورد سؤال شما دقيقاً چنين است؛ لذا استاد، براي هر شاگردي ذكر خاصي، و در زمان خاصي و به مدت خاص سفارش ميكند، معلوم ميشود كه به صورت كلي نميشود عمل كرد. بايد قالب شده و خط كشي شده حركت نمود تا به مقصد رسيد. حتي گفتهاند: در يك زمان خاصي نبايد دو استاد رهنما در مسايل سير و سلوك داشت، همان گونه كه در يك زمان از دو پزشك نبايد دارو گرفت. در پايان مفيد خواهد بود كه اين كلام گران سنگ براي شما بازگو شود كه يكي از بزرگان همواره ميفرمود: شما مشغول درس و بحث خود باشيد و مراقب نفس خود باشيد و بدانيد كه خداوند در هر مرحله از مراحل علمي، استاد مناسب براي آن مرحله براي شما ميرساند و شما را ياري ميكند. شما بايد با تمام حواس، مواظب درس و بحث و مراقبه باشيد. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.