تمرکز حواس -عوامل حواس پرتی-حواس پرتی-حضور قلب در نماز /

تخمین زمان مطالعه: 25 دقیقه

هرکار مى کنم نمى توانم در نماز تمرکز پیدا کنم و حواسم پرت مى شود لطفا بگوئید چه عواملى موجب عدم حضور قلب در نمازم مى شود به گونه که نمى توانم یک نماز با خضوع و خشوع بخوانم؟ و آیا براى رفع این عوامل راه حلى وجود دارد تا بتوانم نمازى با تمرکز، بدون حواس پرتى و با حضور قلب داشته باشم؟


همانگونه که گفته شد یکى از شرطهاى اساسى پذیرفته شدن نماز در نزد خداى متعال ، مسأله « حضور قلب » در حین نماز است و این در حالى است که متأسفانه بسیارى از ما عبادتهاى خود را بدون حضور قلب و با حواس پرتى کامل انجام مى دهیم و به همین جهت است که یک عمر نماز مى خوانیم ، اما اثرى از آثار معنوى و روح نواز آن را در خود نمى بینیم . علت حواس پرتى و عدم حضور قلب در نماز ، معلول علت هاى مختلفى است که هر یک از این علت ها راه حل خاص خود را مى طلبد که در این قسمت به مهمترین عوامل حواس پرتى در نماز اشاره نموده و راه حل بر طرف نمودن آن را شرح مى دهیم : {J . 1 غفلت از عظمت پروردگار J} امام خمینى ( قدس سره ) در کتاب سرالصلاه . 1 مهمترین عامل عدم حضور در نماز را غفلت از عظمت پروردگار دانسته و گفته اند : اگر انسان به مناجات با حق تعالى و ولى نعمت خود به قدر مکالمه با یک مخلوق عادى ضعیف اهمیت دهد ، هرگز این قدر نسیان و سهو و غفلت نمى کند ولى نعمتى که آدمى را به وسیله انبیا و اولیا و قرآن کریم ، به مناجات با خود دعوت فرموده و درهاى مکالمه با خود را به روى او گشوده است ، با این وصف ما به قدر صحبت با یک بنده ضعیف ، ادب حضور او را نگاه نداریم . {J راه حل J} {J الف : شناخت خداى تعالى J} بى شک هنگام صحبت کردن با فردى بزرگوار و داراى مقامات عالى ، اگر انسان نسبت به او شناخت نداشته باشد ، نه تنها از هم صحبتى با او لذت نمى برد ، بلکه ادب حضور و همکلامى با او را نیز رعایت نمى کند . یکى از یاران امام صادق ( علیه السلام ) نقل مى کند به ایشان عرض کردم : امام سجاد ( علیه السلام ) را دیدم هنگامى که به نماز ایستاد ، رنگ چهره اش دگرگون شد . امام صادق ( علیه السلام ) به من فرمود : « به خدا قسم ، على بن الحسین ( علیه السلام ) کسى را که براى او نماز مى کرد ، مى شناخت » . 2 {J ب : یاد خدا در همه حال J} دلى که در بیشتر وقت ها از یاد خدا غافل است ، نمى تواند در نماز به یاد خدا باشد . پس باید همواره دل را از هر چه جز خدا خالى داشت و یاد خدا را تنها حاکمِ بر قلب و روان خود نماییم و از هر چه جز خواست او رو بگردانیم تا از نمازى ملکوتى و روحانى در فضایى پر از اخلاص و بندگى خداوند بهره مند شویم . {J ج : توجه به عظمت الهى قبل از نماز J} در این باره روایات بسیار وارد شده است ، از آن جمله : امام صادق ( علیه السلام ) فرمود : « وقتى حضرت على ( علیه السلام ) براى اقامه نماز مى ایستاد ، و قبل از تکبیر مى فرمود : « وَجَّهْتُ وَجْهِى لِلَّذِى فَطَرَ السّموات و الأرض . » . 3 ( روى و تمام وجود خویش را به سوى خداوندى نمودم که آسمانها و زمین را پدید آورد . ) رنگ صورت مبارکش دگرگون مى شد ، به حدّى که در چهره اش نمایان مى گردید . » {J د : توجه به عظمت الهى حین نماز J} از حضرت رسول ختمى مرتبت ( صلى الله علیه وآله ) روایت است که « عبادت کن خداى تعالى را چنانچه گویا او را مى بینى ، و اگر تو او را نمى بینى او تو را مى بیند . 4 . {J . 2 عدم توجه به هدف نماز J} افعال نماز بمنزله ظرفى است که هدف نماز در آن جاى گرفته است ، بنابر این بجا آوردن نماز در حال غفلت از هدف آن ، ظرفى را ماند که بى محتوا است ، لذا حضور قلب در هنگام نماز تابع ایمان انسان بحقیقت نماز و این که نماز از همه اعمال بهتر و برتر است میباشد ، و آن کس که باین حقیقت اعتقاد داشته باشد که نماز معراج او است مسلما هم و غمش جملگى نزد آن نماز خواهد بود و هیچ چیز دیگرى نمى تواند او را از این عمل باز دارد و کسى که همتش در پى نماز باشد قلبش هم نزد نماز خواهد بود و هر اندازه که همت انسان بیشتر در پى نماز باشد غفلتش از غیر نماز بیشتر خواهد بود . 5 . {J . 3 دغدغه ها و مشکلات زندگى J} دغدغه ها و گرفتارى هاى زندگى اعم از مشکلات معیشتى ، تحصیل ، خانواده و . . . نیز یکى دیگر از عوامل حواسپرتى و عدم حضور قلب در نماز مى باشد . {J راه حل J} راه حل این امر علاوه بر تلاش و تدبیر بیشتر در امور زندگى توکل به خدا و یادآورى قدرت الهى مى باشد چراکه این خداوند است که تمامى امور در قبضه قدرت اوست و مى تواند به راحتى تمامى مشکلات و حتى مشکل زندگى ما را حل نماید در روایتى آمده که امام صادق ( علیه السلام ) فرمود : « هنگامى که بنده به نماز بایستد ، و نمازش را سبک ادا کند ، خداوند - تبارک و تعالى - ( به فرشتگان ) مى فرماید : آیا به بنده من نمى نگرید ، گویا خیال مى کند که برآورده شدن حوایجش به دست غیر من است ، آیا نمى داند که برآورده شدن خواسته هایش به دست من است ؟ » . 6 پس چه دلیلى دارد که به هنگام نماز حلال مشکلات را رها نموده و به مشکلات و گرفتاریها پناه ببریم بلکه باید به خود نماز براى حل مشکلات یارى جست همانگونه که خداوند متعال فرموده : « یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ » . 7 ( اى افرادى که ایمان آورده اید ! از صبر ( و استقامت ) و نماز ، کمک بگیرید ! » {J . 4 ضعف قواى جسمى J} پزشکان معتقدند ، اگر آدمى غذا را با شادى میل کند ، زودتر و بهتر جذب بدن مى شود . طب روحانى نیز خبر مى دهد که اگر انسان غذاهاى روحانى را از روى اشتیاق صرف کند و از خمودگى دور با شد ، آثار پاکى و زدایندگى آن زودتر در قلب پدیدار مى شود . نشاط جسمى ، از عوامل ایجاد شور و شوق به نماز و در نتیجه ، یکى از زمینه هاى حضور قلب در نماز است . بى گمان ، نماز کسى که در سلامت جسمى کامل به سر مى برد ، با نماز کسى که از بدنى بیمار رنج مى برد ، در میزان بهره مندى از اشتیاق و حضور قلب در نماز ، از برخى جنبه ها با هم متفاوت است . پس سزاوار است ، کسانى که دغدغه حضور قلب در نماز را دارند ، تندرستى خویش را قدر بدانند و جسم خود را در حال نشاط و آمادگى همیشگى براى بندگى شایسته پروردگار نگه دارند . {J . 5 مشغول شدن حواس ظاهرى J} یکى از عوامل حواسپرتى ، متوجه شدن به امور خارجى است ، چرا که قلب و ذهن به منزله حوضى هستند که این پنج حس به آن مى ریزند و به واسطه آنها صورتهاى معانى بر قلب وارد مى شود ، به طورى که به واسطه دیدن تصویرى یا شنیدن صدایى چندین صورت خیالى بر ذهن وارد مى شود و قلب را مشغول خود مى کند . اگر در هنگام نماز ، گوش آدمى چیزى را بشنود یا چشم چیزى را ببیند ، حواس و ذهن نمازگزار متوجه آن شنیدنى ( مسموع ) یا تصویر مى گردد و از خدا و توجه به او غافل مى گردد و چه بسا با شنیدن یک کلمه ، خاطره هاى زیادى در ذهن او نقش بندد و تا آخر نماز او را مشغول بدارد . {J راه حل J} علاج آن در از بین بردن این اسباب است که به صورتهاى مختلف بیان گردد : الف . اختصاص مکان مناسبى براى نماز امام صادق ( علیه السلام ) فرموده اند : « کَانَ عَلِى ( علیه السلام ) قَدْ جَعَلَ بَیتاً فِى دَارِهِ - لَیسَ بِالصَّغِیرِ وَ لَا بِالْکَبِیرِ لِصَلَاتِه » . 8 ( امیرالمومنین ( علیه السلام ) در منزل خود اتاق متوسطى که نه کوچک بود و نه بزرگ براى نماز خود اختصاص داده بودند . » ب : چشم بستن یکى از راههاى معمولى که در میان مردم بیشتر مشاهده مى شود ، بستن چشمها در حین نماز است تا تمرکز حواس بیشترى حاصل کنند که این امر البته براى کسانى است که نمى توانند بدون بستن چشمها در نماز و با نگاه به محل سجده ، آن تمرکز لازم را کسب کنند و گرنه کسى که مى تواند با نبستن چشمها در نماز و با نگاه کردن به محل سجده ، حواس خود را جمع کند ، بهتر است که چشمها را نبندد . ج . انتخاب مکان مناسب براى نماز نمازگزار براى این که هیچ چیز او را به خود جلب نکند ، باید مکان خلوت و بى سر و صدا ، بى منظره و ساده اى را انتخاب کند مثلا در مکانى که عکس ، تلویزیون و رادیوى روشنى ، زن و بچه و . . . نباشد که مسلماً تحصیل حضور قلب در چنین مکانى راحت تر از مکان شلوغ ، پر رفت و آمد و . . . مى باشد . چون زمینه حواسپرتى در آنجا کمتر است . از همین رو در روایات نقل شده که حضرت على ( علیه السلام ) اتاق ساده را مخصوص نماز خود قرار داده بودند . امام صادق ( علیه السلام ) در این خصوص فرموده اند : « کَانَ لِعَلِى ( علیه السلام ) بَیتٌ لَیسَ فِیهِ شَى ءٌ إِلَّا فِرَاشٌ وَ سَیفٌ وَ مُصْحَفٌ وَ کَانَ یصَلِّى فِیهِ أَوْ قَالَ کَانَ یقِیلُ فِیه » . 9 ( على ( علیه السلام ) در خانه خود اتاقى داشت که در آن ، غیر از فرش و شمشیر و قرآن چیز دیگرى نبود و او در آن اتاق نماز مى خواند . » د . حضور در نماز جماعت علاوه بر ویژه گیهاى برجسته نماز جماعت که به ان توصیه هاى فراوان شده یکى از خصوصیات آن ایجاد حضور قلب براى نمازگزاران مى باشد چراکه در نماز جماعت امورى همچون مراقبت از تعداد رکعات نماز به دیگران محول شده و دل یکسره متوجه معبود مى باشد . 10 . و . توجه به معانى و اسرار نهفته در اعمال نماز ( هم از جهت معنوى و هم از جهت کاربردى ) اگر قبل از هر عبارت نماز ، معناى آن را در ذهن تداعى کنید و سپس الفاظ عربى آن را بیان کنید ( معنى لغوى ) و این که متوجه معناى رکوع و سجود و . . . باشید ، ملاحظه خواهید کرد که دیگر نمازتان نمازى بى روح و کسالت آور نخواهد بود بویژه اگر پس از تمرین و ممارست در توجه به معانى لغوى عبارات نماز ، به معناى کاربردى آن توجه کنید ، حضور قلب در نماز چشم گیر خواهد بود . مثلا ًوقتى عبارت الحمد لله رب العالمین را بر زبان جارى مى کنید به یاد نعمتهاى الهى افتاده و لطف پروردگار را در احسان و بخشش او در نعمتهاى بى شمارش متذکر شوید در این صورت ارتباطى لذت بخش بین شما خداى متعال برقرار خواهد شد . ه . دقت در انجام مقدمات نماز ، مانند مسواک ، تخلیه دستگاه گوارش وضوى با معنویت ، انجام مستحباتى چون اذان ، اقامه و . . . در کتاب هاى حدیث آمده است : شخصى از پیامبر ( صلى الله علیه وآله ) درخواست کرد که راهى به او بنمایاند تا حضور قلب بیشترى در نماز پیدا کند حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان دادند . بنابراین وضوى شاداب و با آداب خود در حضور قلب انسان در نماز مؤثر است . ى . رعایت مستحبات نماز - نگاه کردن به محل سجده در حال قیام ، بین دو قدم در حال رکوع و دامن یا روى دو پا در حال تشهد و سلام - بازى نکردن با اعضاى بدن و هر چیز دیگرى در نماز . امام باقر ( علیه السلام ) در این خصوص مى فرماید : « در نماز با دست و سر و ریش خویش بازى مکن ، و در نماز با خودت صحبت نکن و خمیازه نکش . . . ) . 11 - نگاه نکردن به اطراف - سر وقت براى نماز برخاستن و بالاخره رعایت تمام آداب مستحبى که به آن ها در توضیح المسائل مراجع عظام اشاره شده است همگى مى تواند مانع از حواسپرتى انسان در نماز گردد . {J . 6 هرزگى قوه خیال J} از اسباب محورى و اصلى حواسپرتى ، فرّار بودن ، و هرزگى قوه خیال است . آدمى داراى نیرویى است که دایماً ذهن و خیالش را به کار مى گیرد . اگر ذهن انسان در مورد موضوعات کلى ، به صورت منظّم و مرتّب فعالیت کند و از یک مقدمه ، نتیجه اى بگیرد ، در این صورت تفکر و تعقّل حاصل شده است ، ولى اگر ذهن انسان بدون هیچ مقدمه و نظمى در موضوعات جزئى ، از چیزى به چیزى و از جایى به جایى پرواز کند و هیچ رابطه منطقى بین موضوعاتى که در ذهن آمده ایجاد نکند ، تخیل صورت گرفته است . {J - ویژگیهاى قوّه خیال J} یکى از ویژگیهاى قوّه خیال ، فرّار و متحرک بودن آن است ، چون اگر تفکر نباشد ، هزاران خاطره و مسأله به ذهن انسان ( در طى چند لحظه ، بدون هیچ ارتباطى با هم ) مى رسد . دیگر از ویژگیهاى قوّه خیال که از تعریف آن بر مى آید . آن است که در موضوعات جزئى کار مى کند و هم چنین از بى نظمى خاصى برخوردار است . {J انواع خیالات در نماز J} در نمازى که مى خوانیم ، تمام انواع چهارگانه تصوّرات خیالى که در ذیل مى آید ، وجود دارد ، مگر کسانى که قوه خیال را کاملا تربیت کرده و متمرکز بر نماز کرده باشند . گاهى آنچه در نماز به ذهن خطور مى کند ، انجام کار خیرى است مثلا در این تصور است که چگونه بعد از نماز سخنرانى کند و یا با فلان بزرگ یا دوست ، چگونه گفتگو کند . و یا انجام کار شرّى است ، مثلا در این تصوّر است که چگونه بر سر دیگرى کلاه بگذارد و . . . . گاهى آنچه در خاطر و خیال مى آید ، صرف خیال است و آن یا خیال پسندیده است مثلا ( در خاطر خود بگذراند که پولدار شود تا بتواند گرسنگانى را سیر و برهنگانى را لباس بپوشاند و . . . ) و یا خیال فاسدباشد ( مثلا در خاطر خود لذت گناه و چگونگى آن را بیاورد و با آن دلخوش کند ) . پس آنچه که در قوه خیال ما مى آید از این چهار حالت خارج نیست ، اگر چه گاهى در نماز قوّه خیال در امور پسندیده فعّالیت مى کند ، و لیکن در جهت کسب حضور قلب ، خیال در امور پسندیده هم باید کنترل شود و از پرواز آن به امور مختلف ، خوب نگه داشته شود تا قلب یکسره متوجه خداوند گردد . {J راه حل J} الف . بیرون نماز باید در بیرون نماز ، تمرین و ممارست در حفظ قوه خیال و متمرکز کردن آن صورت گیرد ، به این صورت که در ابتدا تمرین کنیم که فکر و خیال خود را به امور خاصّى تمرکز بدهیم و دایماً مواظبت بنماییم که خیال به جایى دیگر نرود که اگر این تمرکز ادامه پیدا کند ، آرام آرام مى توانیم فکر و خیال خود را ضبط و نگهدارى کنیم که هر کجا اراده کردیم حرکت کند . کیفیت تغذیه قوه خیال هر یک از قواى ما محتاج به تغذیه مناسب خود مى باشد و از آنجا که نماز آینه تمام نماى اعمالى است که انسان در طى روز انجام داده مى باشد ، اگر کسى فکر و روح خود را در طى ساعات روز با اعمال الهى مانوس کرده باشد در نماز نیز همین سیر ادامه پیدا مى کند و اگر غیر از این باشد فکر انسان نیز در نماز پراکنده مى گردد . بنابراین براى منظم کردن قوه خیال و جهت دادن به آن ، از عوامل کنترل قوّه خیال و گفتن ذکر دایم با توجه و متمرکز کردن ذهن به امور پسندیده ، استفاده کرد . از جمله امور پسندیده عبارتند از : یاد خدا بودن تمام کارها و اعمال خود را نیت و هدف خدایى دادن تفکر در مسائل علمیه و مسائل اعتقادیه ( مبدأ و معاد ) و وظایف انسانى و عملى ( کسب اخلاق حسنه و رفتار انسانى ) مراقبت بر احوال و رفتار خود که چه مقدار منطبق با عقل ، شرع و رضاى خداوند است و هم چنین یادآورى گذرگاه بودن دنیا و مسافر بودن خود و دقّت و تعقّل به عجایب خلقت و آثار نظم و قدرت پروردگار همه اینها عوامل کمک کننده در کنترل قوه خیال مى باشد . ب . داخل نماز یکى از روشهاى کنترل قوه خیال در نماز « تصمیم بر مخالفت است » یعنى تصمیم بگیرد که خیال خود را متمرکز در نماز و یا معانى نماز نماید و هر وقت کنترل آن از اراده انسان خارج شد دوباره برگرداند . حضرت امام خمینى قدّس سره مى فرماید : « طریقه عمده رام نمودن آن « عمل نمودن به خلاف است » و آن ، چنان است که انسان در وقت نماز خود را مهیا کند که حفظ خیال در نماز کند و آن را حبس در عمل نماید و به مجرّد این که بخواهد از چنگ انسان فرار کند آن را استرجاع نماید ( برگرداند ) و در هر یک از حرکات و سکنات و اذکار و اعمال نماز ملتفت حال آن ( قوه خیال ) باشد و از حال آن تفتیش نماید ( جستجو کند ) و نگذارد سر خود باشد و این در اوّل امر ، کارى صعب ( مشکل ) به نظر مى آید ، ولى پس از مدتى عمل و دقت و علاج ، حتماً رام مى شود و ارتیاض پیدا مى کند ( ورزیده مى شود ) » . 12 . {J . 7 دنیا پرستى J} از موانع مهم و اصلى حضور قلب ، دنیا پرستى و اسارت و فریفتگى در برابر آن است . غالب اندیشمندانى که درباره اهمیت نماز کتاب نوشته اند ، مسأله دنیا دوستى را یکى از مهمترین مانع حضور قلب بر شمرده اند . آنچه اسلام بدان معتقد است ، ترک پرستش دنیا و کمال مطلوب و محبوب واقعى ندانستن آن است . تمام آیات و روایاتى که در مذمّت حبّ به دنیا آمده ، اشاره به این قسم دارند و آنچه مانع حضور قلب در نماز مى گردد ، همین « دنیاپرستى و اسارت دنیا » است . در قرآن کریم و روایات اهل بیت ، دنیا ، ناپایدار و محل گذر و اهل دنیا ، مسافر معرفى شده است . 13 . و این واقعیتى غیر قابل انکار است و نیز در بعضى از آیات آمده که دنیا وسیله اى است جهت رسیدن به هدف ، نه نهایت آرزو و کمال مطلوب بشرى . 14 . {J راه حل J} از مطالب گذشته روشن گردید که آنچه مانع حضور قلب است ، دنیاپرستى و دلبستگى به آن است . ترک اسارت و بندگى دنیا ، با چند لحظه و دقیقه ممکن نخواهد بود ، بلکه با آشنایى به آفات آن و به میزان عزم و تلاش و مجاهدت واقع بینانه ، مى توان به ترک دنیا به معناى حقیقى آن رسید . براى درمان دنیا زدگى ، باید : اولاً : دیدگاه خود را نسبت به دنیا و انسان از زاویه دین اسلام اصلاح نمود . ثانیاً : قبل از تکبیره الاحرام تمامى مسائل دنیوى را از ذهن خود پاک کرده و آماده نماز گردد همانطور که امام صادق ( علیه السلام ) فرموده اند : « اذا استقبلت القبله فانس من الدنیا و ما فیها و الخلق و ما هم فیه و استفرغ قلبک عن کل شاغل یشغلک عن الله » . 15 ( هنگامى که براى نماز به جانب قبله ایستادى ، دنیا و آن چه در آن است را فراموش کن و قلب خود را از هر گونه سرگرم کننده اى که تو را از خدا بازدارد ، فارغ ساز . » ثالثا : پس از شروع نماز هرآنچه در برابر خداوند متعال قرار مى گیرد را کوچک بداند امام صادق ( علیه السلام ) فرموده اند : « فاذا کبرت فاستصغر ما بین السموات العلى و الثرى دون کبریائه » . 16 ( هرگاه تکبیره الاحرام گفتى همه چیز را از آن چه در آسمان و زمین است درمقابل خداى کبیر و متعال ، کوچک و ناچیز بشمار ، مگر کبریایى و بزرگى خداوند متعال را . » رابعا : نماز خود را در اول وقت بخوانیم چراکه اهمیت دادن به نماز و مداومت بر نماز اول وقت ، بیانگر ترجیح دادن نماز به تمام امور مادى و دنیوى است و همى امر کم کم انس با نماز را ایجاد خواهد کرد و موجب لذت بردن از نماز خواهد شد اما کسى که هر کارى را بر نماز ترجیح دهدنماز خواندن را براى اوقات بى کارى خود مى گذارد و هنگام نزدیک شدن به طلوع یا غروب آفتاب نمازش را مى خواند ، علاوه بر این که حضور قلب پیدا نمى کند ، هیچ گاه از نماز خواندن نیز ، لذت نخواهد برد . {J . 8 وسواس در قراءَت J} هدف اصلى از عبادت ، تحصیل مقام « جدایى کامل از غیر خدا » است ، لذا موانع این راه ، باید برداشته شود . یکى از این موانع ، توجه زیاد و وسواس داشتن در قراءت است که موجب مى شود نمازگزار از باطن و حقیقت نماز به ظاهر توجه کند و به جاى توجه کردن به معانى نماز و کسب حضور قلب به الفاظ و چگونگى تلفظ آنها مشغول گردد ، اگر چه رعایت قراءت ، از شرایط صحت نماز است ، و لیکن شرط صورى است و باید در حدّ تکلیف آن را انجام داد و نیز از توجه زیاد به ظاهر ، باید پرهیز کرد . این که بعضى مى خواهند به واسطه حفظ قراءت ، تمرکز حواس کامل پیدا کنند ، اشتباه است ، چون حواس در قراءت ، کافى نیست ، ثانیاً هدف نیست ، بلکه هدف ، توجه کامل قلب به خداست و چنین شخصى ، به جاى توجه به خدا و بریدن از اغیار ، گرفتار اداى کلمات از مخرجشان مى شود . {J راه حل J} الف . آشنایى به ظاهر و باطن نماز باید بداند که رعایت قراءت و امثال آن ، از احکام ظاهریه نماز و عبادت باشند و باید در حدّ اعتدال و تکلیف به آنها توجّه کرد و حضور قلب و تخلیه قلب از اغیار از شرایط باطنیه نماز است و حقیقت نماز با وجود آن معنا پیدا مى کند که هرچه توجه به این معنا زیادتر باشد ، نماز کاملتر خواهد شد ، چرا که باطن نماز برخلاف ظاهر آن ، محدود به حدّى نیست . باید دانسته شود که فرق نماز امیر المؤمنین ( علیه السلام ) با نماز ما در حضور قلب به خدا مى باشد نه به مدّ « و لا الضالّین » و قراءت کامل تر آن حضرت . ب . همانند سازى با الگوهاى دینى براى این که نمازگزار ، متوجه شود که دچار وسواس شده یا خیر ، بهتر است عمل خود را بر علما و فقها عرضه کند و از آنها سؤال کند که آیا مبتلا به مرض وسواس است یا خیر ؟ چون کشف مرض ، براى مریض مشکل است ، بلکه چه بسا خود را عادى مى بیند و دیگران را متّهم به بى مبالاتى مى نماید و از عمل آنها رنج مى برد . لذا وقتى از علما در مورد حال خود سوال کند و از نظر آنها نسبت به خود با خبر شود ، مقدارى مشکل حل خواهد شد . بالاتر این که ، به عمل خود علما نگاه کند و ببیند که آنها هم مثل او این قدر حساسیت دارند یا عملشان بر خلاف او است ؟ اگر عملکرد علما را برخلاف خود یافت ، پس باید بداند که یقیناً دچار وسواس شده است . 17 . {J . 9 غفلت از مرگ J} به راستى ، از کجا مى دانیم که پس از این نماز ، آن قدر زنده بمانیم که به نماز دیگر نیز برسیم ؟ ما وقتى وارد نماز مى شویم ، حتى نمى توانیم یقین کنیم که همین نماز را به پایان خواهیم برد ، تا چه رسد به این که بخواهیم ، به نمازهاى دیگر دل خوش کنیم ! اگر انسان چند لحظه اى پیش از نماز بنشیند و بیندیشد که شاید این ، آخرین نماز من باشد ، بارى شاید آن نماز را با حالت توجه به درگاه خداوند به جا آوَرَد . {J راه حل J} توجه داشتن به تک فرصتى بودن نماز یکى از مواردى که مى تواند به حضور قلب بیشتر در نماز کمک کند و در روایت ها نیز به آن اشاره شده ، در نظر داشتن این نکته است که احتمال دارد این نماز ، آخرین نمازى باشد که مى خوانیم . در روایتى نقل است که پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله به یکى از یاران خود فرمود : « فَلْیصَلِّ صَلَاهَ مُوَدِّعٍ » . 18 ( به هنگام نماز ، به گونه اى نماز بخوان که گویا این آخرین نمازى است که مى خوانى و نماز خداحافظى توست » . ( 1 ) امام خمینى ( قدس سره ) ، سرالصلاه ، مؤسسه ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى ( ره ) ، 1378 ش ششم ، ج : 2 ، ص . 24 ( 2 ) بحار الأنوار ، ج 46 ، ص . 66 ( 3 ) فلاح السائل و نجاح المسائل ، ص ، . 101 ( 4 ) حضرت امام خمینى » ره » ، آداب الصلاه ، مؤسسه ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى ( ره ) ، 1378 شمسى ، هفتم ، ص . 37 ( 5 ) میرزا جواد آقا ملکى تبریزى ، أسرار الصلاه ، ، رضا رجب زاده ، انتشارات پیام آزادى ، 1378 شمسى ، هشتم ، ص . 301 ( 6 ) الکافى ، ج 3 ، ص 269 ادب حضور ( ترجمع فلاح السائل و نجاح المسائل ) ، ص . 284 ( 7 ) البقره ) 2 ( ، . 153 ( 8 ) بحار الأنوار ، ج 73 ، ص . 161 ( 9 ) وسائل الشیعه ، ج 5 ، ص . 296 ( 10 ) امام خمینى ( قدس سره ) ، سرالصلاه ، مؤسسه ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى ( ره ) ، 1378 ش ششم ، ج 2 ، ص . 32 ( 11 ) الکافى ، ج 3 ، ص . 299 ( 12 ) حضرت امام خمینى » ره » ، آداب الصلاه ، مؤسسه ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى ( ره ) ، 1378 شمسى ، هفتم ، ص . 44 ( 13 ) سید رضى ، نهج البلاغه ، قم ، هجرت ، 1414 ق ، اول ، خطبه 201 نهج البلاغه ، حکمت 133 روم ) 30 ( ، آیه . 7 ( 14 ) کهف ) 18 ( آیه 18 رعد ) 13 ( آیه 12 یونس ) 10 ( آیه . 100 ( 15 ) میزان الحکمه ، ج 5 ، ص . 396 ( 16 ) عبد الرزاق گیلانى ، مصباح الشریعه ، عبد الرزاق گیلانى ، تهران ، پیام حق ، 1377 ش ، اول ، ص . 91 ( 17 ) حضور قلب در نماز ، على اصغر عزیزى تهرانى ، ص . 11 ( 18 ) بحار الأنوار ، ج 10 ، ص . 107 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image