تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

این‌که می‌گویند اگر پسری پدرش را به قتل برساند، جوان مرگ می‌شود یا سریع از دنیا می‌رود، صحیح است و روایتی برای این مطلب وجود دارد؟!


با جست‌وجویی که داشتیم، روایت قابل استنادی از معصومان را که صریحاً به این موضوع اشاره کند نیافتیم. با این وجود، گزارشی از مرگ زودهنگام منتصر عباسی بعد از قتل پدرش متوکل وجود دارد که ابتدا به اصل گزارش اشاره کرده و سپس به نکاتی خواهیم پرداخت:منتصر روزی از پدرش متوکل شنید که او به حضرت فاطمه زهرا(س) دشنام می‌داد. این موضوع را با دانشمندی در میان نهاد، او به منتصر گفت: اگر این طور باشد، کشتن پدرت واجب است، ولى کسى که پدرش را بکشد، عمری طولانى نخواهد کرد. منتصر گفت: اگر این عمل(کشتن پدر) در راه اطاعت از دستور خدا باشد، من ترسى ندارم که جوان‌مرگ شوم! و سپس پدرش را کشت و خود او نیز بعد از کشتن پدر، بیش از هفت ماه زنده نبود.[1]این روایت از سه جهت نیاز به بررسی دارد:1. آیا متوکل به جهت توهینی که کرده بود مهدور الدم به شمار می‌آمد یا خیر؟در پاسخ باید گفت که فقها کسی را که به یکى از معصومان(ع) دشنام دهد، یا با آنان دشمنى داشته باشد، کافر دانسته و حکم به نجاست او داده، قتل او را جایز یا واجب می‌دانند؛ اما اجرای این حکم دارای شرایطی است.[2]2. آیا فرزند می‌تواند پدر خود را به علت کافر شدن، بکشد یا خیر؟ در این باره باید گفت؛ مجازات مُجرمان باید بر اساس موازین شرعی و قانونی باشد و از اقدامات خودسرانه و طبق تشخیص و تصور افراد جلوگیرى شود.[3]3. متوکل چگونه کشته شد؟درباره علت کشته شدن متوکّل چند احتمال مطرح شده است:الف) متوکّل از خاندان امام على(ع) بسیار رویگردان بود، و منتصر به سبب محبّتی که نسبت به این خاندان داشت، متوکّل را به قتل رساند.[4]ب) میان متوکل و منتصر همواره دشمنى وجود داشت، تا آن‌که منتصر با گروهى از امرا درباره کشتن متوکّل و فتح بن خاقان نقشه چیدند و در حالى که متوکّل به نوشیدن شراب مشغول بود، او را کشتند، و سپس چنین شایع کردند که فتح بن خاقان، متوکّل را کشت، و سپس آنها نیز فتح را به سبب آن به قتل رساندند.[5]گزارش شده که وقتی منتصر پدرش متوکّل را کشت، مردم به یک دیگر مى‏گفتند منتصر پس از پدرش زیاد زندگی نخواهد کرد، و او را به شیرویه پسر خسرو پرویز که پدرش را کشت، و پس از وى از پادشاهى کامیاب نشد، تشبیه مى‏کردند.[6]با آن‌که برخی در ذیل این روایت گفته‌اند؛ آن شخص عالمی که خبر از کوتاهی عمر منتصر در صورت کشتن پدرش را داد، باید معصوم باشد، زیرا غیر معصوم نمی‌تواند از غیب خبر دهد،[7] اما به نظر می‌رسد این امکان هم وجود دارد که فردی غیر معصوم هم با استناد به موارد زیادی از این دست که خوانده و یا دیده بود، چنین احتمالی را مطرح کرده باشد و بر این اساس، نمی‌توان با قطع و یقین گفت که گوینده این سخن به منتصر، معصومی است که در صدد بیان سنتی تغییر ناپذیر بود.نتیجه نهایی آن‌که حتی اگر این سخن از معصوم هم باشد، در صدد بیان علت تامّه نبوده و به عبارت دیگر، گرچه کشتن پدر می‌تواند یکی از عوامل کاهش عمر باشد، اما نمی‌توان آن‌را قاعده‌ای بدون استثنا دانست؛ زیرا افرادی هم وجود دارند که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم پدرشان را کشته‌اند، اما عمرشان چندان کوتاه نبوده است. .

اسلام کوئست

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/23



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image