تخمین زمان مطالعه: 16 دقیقه
طی سالهای اخیر، انتشار برخی مقالات و اخبار پیرامون واقعة «آرماگدون» ذهن بسیاری از علاقمندان به پیشگوییهای مربوط به آخرالزمان را متوجه این واقعه کرده است و حتی، برخی را واداشته که به دنبال کشف ردپای این پیشگویی مورد ادعای مسیحیان صهیونیست در میان اخبار، متون و روایات اسلامی برآیند و تلاش کنند که به نحوی این واقعه را با واقعة «قرقیسیا» که در متون اسلامی و روایات منقول از سوی حضرات معصومین(ع) بدان اشاره شده است، منطبق سازند.مقالة حاضر به بررسی این دو واقعه و سنجش وجوه اشتراک و افتراق آنها میپردازد.موقعیت جغرافیایی قرقیسیاقرقیسیا، شهرکی است که در شمال کشور سوریه، در استان «الجزیره» و در شش کیلومتری شهر «رقه» در محل التقای دو رود فرات و خابور قرار دارد. این شهر پیش از اسلام «کیرکسیون» نام داشت و در سال 19 ق. به دست مسلمانان فتح و قرقیسیا نامیده شد. خرابه هایی از قرقیسیا نزدیک «دیرالزور» از شهرهای سوریه کنونی و نزدیک به مرزهای عراق باقیمانده که فاصلة آن تا ترکیه نیز نسبتاً نزدیک است.قرقیسیا حدود 100 کیلومتر با عراق و 200 کیلومتر با ترکیه فاصله دارد.پیشگویی روایات دربارة قرقیسیاروایات متعددی دربارة این منطقه و حادثة بزرگی که در آن رخ خواهد داد، نقل شده است که تنها به نقل یک مورد از آنها اکتفا میکنیم. از حضرت امام محمدباقر(ع) از «میسر»، فاصله قرقیسا را می پرسند و او پاسخ می دهد که همین نزدیکی ها در ساحل فرات قرار دارد. آن حضرت(ع)سخن خود را چنین ادامه می دهند: اما در این ناحیه واقعه ای رخ خواهد داد که مانند آن از زمانی که خداوند تبارک و تعالی، آسمانها و زمین را آفرید، اتفاقی نیفتاده و تا زمانی که آسمان ها و زمین برپا هستند مانند آن اتفاق نخواهد افتاد. سفره ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر می شوند.نبرد بزرگ قرقیسیا اصلی ترین حادثه ای که در قرقیسیا رخ می دهد، جنگ و آشوبی است که «سفیانی» شاخص ترین طرف درگیر آن است: سفیانی... در طول مسیر عراق سپاهیان او وارد قرقیسیا می شوند و جنگی سخت به راه می اندازند که صد هزار نفر در آن کشته می شوند.انگیزه رویارویی و درگیری مطلبی که به طور اتفاق در روایات ذکر شده، این است که علت وقوع جنگ قرقیسیا، گنجی است که فرات آن را نمایان می کند و این گنج ممکن است همان طور که در روایات تصریح شده از جنس طلا و نقره باشد و نیز احتمال دارد که از جنس دیگری [مانند نفت یا غیر آن] باشد.سفیانی در ماه رجب سر به شورش برمی دارد و نبرد قرقیسیا در زمره فعالیتهای وی بر شمرده شده است، اما از آنجا که سفیانی ابتدا بر شام مسلط می شود و آخرین متحدانش در این منطقه در ماه رمضان با او بیعت می کنند،و روایاتی که حاکی از آغاز جنبشها، نمایان شدن جمعیت ها و ابتدای جنگها در ماه شوال هستند، به احتمال بسیار قوی، معرکه قرقیسیا در ماه شوال پیش از ظهور بر پا خواهد گردید. طرفین درگیر در قرقیسیا با توجه به انگیزة جنگ در قرقیسیا که صرفاً تصاحب ثروتی هنگفت میباشد، فرض این که در این میدان بیش از دو طرف درگیر خواهیم داشت، مطلب دور از ذهنی نیست، کما این که در روایات نیز چنین مطلبی را می توان مشاهده کرد.به طور خلاصه می توان گفت که حاضران در این میدان نبرد عبارتند از: ترکها [که احتمالاً منظور روسها باشد]: که در جزیره (بین النهرین) نیرو پیاده کرده اند. رومیان: یهودیان و دولتهای غربی که وارد فلسطین شده اند.سفیانی که در آن هنگام بر شام کاملاً مسلط شده است.دو نفر به نام «عبدالله» که در روایات ما توضیح خاصی درباره آنها اشاره نشده و احتمالاً هم پیمان غربیها باشند. «قیس» که مرکز فرماندهی اش در مصر است. یکی از بازماندگان عباسیان.نکتة قابل توجه و حائز اهمیت این است که روایات تأکید دارند که در این جنگ و به خصوص در میان کشته های آن شیعیان دیده نمی شوند: آیا نمی بینید که دشمنان شما در معاصی خداوند کشته می شوند، بدون آنکه شما حضور داشته باشید در حالی که شما با آرامش و امنیت در گوشه خانه هایتان نشسته اید، برخی از آنها، برخی دیگر را بر روی زمین می کشند. سفیانی عذاب مناسبی برای دشمنان شما و نشانه ای برای خودتان است. وقتی آن فاسق سر به شورش برداشت، شما (شیعیان) اگر یک یا دو ماه پس از شورش او از خود حرکتی نشان ندهید، به مشکلی بر نخواهید خورد تا این که بسیاری از خلق، منهای شما کشته شوند.پیروز میدان قرقیسیا با در نظر گرفتن این که سفیانی پس از این جنگ آنقدر قوی و توانمند است که در ابتدا به طور همزمان به ایران و عراق به خصوص شهرهای شیعه نشین حمله می کند و اندکی بعد در چهار منطقه شام، عراق، ایران و حجاز سپاهیانش حضور جدی و فعال دارند، می توان وی را پیروز میدان قرقیسیا بدانیم.تعداد کشته ها و سرانجام آنهاروایات تعداد مختلفی را برای کشتگان این نبرد ذکر می کنند: صد هزار نفر: [سفیانی] سپاهیانش را به قرقیسیا می رساند و در آنجا هم به جنگ کردن می پردازد. در این جنگ صد هزار نفر از جباران و ستمکاران کشته می شوند. پس از آن سفیانی سپاهی را به کوفه گسیل می دارد. چهار صد هزار نفر: شهری در طرف شرق ساخته می شود که در آن حوادثی روی می دهد که هرگز مردم آن زمان نظیرش را ندیده باشند. ... و یک حادثه دیگر در شام روی می دهد که مجموعاً چهار صد هزار کشته بر جای می گذارد. از هر نه نفر، هفت نفر: قطعاً نهر فرات از کوهی از طلا پرده برمی دارد که مردم برای رسیدن به آن به جان یکدیگر می افتند و از هر نه تن، هفت تن کشته می شود. نود درصد یا (نه دهم) مردم: فرات از کوهی از طلا پرده برمی دارد... و از هر صد نفر، نود نفر در این نبرد کشته می شود و قیامت برپا نمی شود مگر این که ... نه دهم آنها کشته می شود. نود و نه درصد مردم: قیامت برپا نمی شود تا این که ... از هر صد نفر، نود و نه نفر کشته می شود. هر یک از آن مردمان می گوید، شاید من همان باشم که نجات می یابد. ولی آنچه مسلم است این است که کشته ها به هر تعداد که باشند، دفن نشده و خوراک حیوانات می گردند: همانا خداوند در قرقیسیا سفرة پر از طعامی دارد که سروش آسمانی از آن خبر می دهد و ندا می کند که ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین برای سیر شدن از گوشت تن سمتگران بشتابید.علی کورانی در کتاب خویش با عنوان عصر ظهور، چنین می نویسد: چنانکه روایت اشاره می کند، عرصه نبرد، بیابان خشک و بی آب و گیاه است و آنها اجساد کشتگان خود را دفن نمی کنند و یا قادر به دفن آنها نیستند. نحوة جنگیدن در قرقیسیا همانگونه که در روایات متعدد و مختلفی که درباره قرقیسیا ذکر شد، دیدیم، هیچ اشاره ای وجود ندارد که این جنگ صورت خاصی داشته و یا در آن از ابزار خاصی برای کشتن افراد استفاده بشود. زمینه سازی برای قرقیسیا: همان طور که دیدیم آنچه در روایات اسلامی آمده این است که در ابتدای شورش سفیانی، شیعیان باید هیچ حرکتی از خود نشان ندهند و از تمام حوادث آن صحنه و فعالیتهای او خود را بر کنار بدارند. بنابر روایات متعدد پنج حادثة حتمی پیش از ظهور حضرت مهدی(ع) اتفاق می افتند: شورش سفیانی، قیام یمانی، ندای آسمانی در بیست و سوم ماه رمضان، شهادت نفس زکیه و فرو رفتن سپاه سفیانی در (سرزمین) بیداء در بیابانی میان مکه و مدینه.بقیه حوادث نیز در عین آن که احتمال وقوعشان بسیار زیاد است، از احتمال بروز «بداء» در مورد آنها نیز نمی توان چشم پوشی کرد یعنی احتمال واقع نشدن آنها باید به طور جدی مورد نظر قرار گیرد؛ جریان قرقیسیا نیز از این قاعده مستثنی نیست. نکته ای که ذکر آن در این جا خالی از لطف نمیباشد، این است که بیان فرو رفتن سپاه سفیانی (خسف) در سرزمین بیداء در میان علائم حتمی ظهور و در حالی که خود سفیانی هم یکی از افرادی که نابود میشوند شمرده شده، بیانگر عدم قطعیت دیگر اخباری است که پس از وقوع آن حادثه به نحوی با سفیانی مرتبط می شود. البته فراموش نکنیم که با استناد به حتمی بودن شورش سفیانی و جایگاه ویژه نبرد قرقیسیا در بین روایات، می توان ادعا کرد که احتمال وقوع این وقایع از بقیه حوادث مطرح شده در روایات بیشتر است. آثار پیشینی قرقیسیا:همانطور که دیدیم قبول کردن یا قبول نکردن و عدم اعتقاد به وقوع جنگ قرقیسیا اثرخاصی را ایجاد نمینماید. آرماگدوناکنون ویژگیهایی را که دربارة جنگ آرماگدون گفته میشود مورد بررسی قرار میدهیم. موقعیت جغرافیایی آرماگدونخانم گریس هالسل در کتاب تدارک جنگ بزرگ می نویسد: برای این که به تپه «مجدّو» برویم، از «تل آویو» حدود 55 مایل به طرف شمال سفر می کنیم، و به محلی می رسیم که در 20 مایلی جنوب - جنوب شرقی «حیفا» قرار دارد و فاصلة آن از دریای مدیترانه حدود 15 مایل است . البته وی مطالب دیگری را هم درباره این شهر به نقل از همراه خود نقل میکند ولی وقتی دربارة تطبیق آن مکان با محل موعود جنگ آرماگدون می پرسد، جواب می شنود: شما همین اسم ـ یعنی مجدّو ـ را بگیرید. کلمة «هار» (که در زبان عبری به معنی کوه میباشد) را به آن اضافه کنید؛ این دو کلمه به شما «هارمجدّو» را می دهد که ما آنرا «هارمجدون» [آرماگدون] ترجمه می کنیم. هالسل خود می گوید: در حالی که او صحبت می کند، من می کوشم استدلال او را با جستجوی کوه دنبال کنم، امّا کوهی پیدا نمی کنم. امّا با همه اینها آیا هارمجدّو (کوه مجدّو) بر یک محل دلالت می کند یا یک رویداد ، به عبارت دیگر اگر واقع گرایانه بخواهیم نگاه کنیم ابداً معلوم نیست که منظور از آرماگدون مورد بحث یک محل است یا اتفاق. به فرض که آنرا بدون دلیل به نام محل تفسیر کنیم، باز هم قابل تطبیق بر محل مورد ادعا نیست و اعتقاد مبلغان انجیلی مسیحی را اثبات نمینماید زیرا اساساً در آن منطقه چنین کوهی وجود ندارد بلکه دشت مجدو (مگدو) وجود دارد، نه کوه مجدو. از همه مهمتر این که حتی اگر با تسامح بگوییم هارمجدون این جا است مسئلة تحریف کتاب مقدس پیش خواهد آمد و آن موضوعی نیست که بتوان به راحتی از آن چشم پوشی کرد و با در نظر گرفتن آن بنای تمام تسامحهایی را هم که به کار برده بودیم فرو می ریزد و دیگر چیزی باقی نمی ماند که بخواهیم درباره اش اغماض به خرج دهیم. پس اصلاً مشخص نیست که آنچه آرماگدون (هارمجدون) خوانده میشود، چیست یا در کجا قرار دارد. پیشگوییها دربارة آرمگدونجریان «مسیحیان صهیونیست» که همان مبدعان و مبلغان وقوع آرماگدون میباشند، تمام رفتارهای خود را منسوب به مشیت (تقدیر) الهی کرده و در مسیر تحقق خواستههایشان اقدامات خشونت باری را تدارک نمودهاند و آنان پیشگوییهای کتاب مقدس را بهانة این اعمال خود قرار دادهاند تا آنجا که با استفاده از قدرت رسانهای فوقالعادهای مدام که تبلیغ میکنند خداوند مقرر کرده است، بشر هفت دوران از مشیت الهی را از سر بگذارند که یکی از آنها «جنگ هسته ای آرماگدون» است. اما جالب آن است بدانیم که واژة هارمجدون تنها یکبار در انجیل آمده است: و ایشان را [نیروهای اهریمنی] به موضعی که آن را « هارمجدون» میخوانند، فراهم آورند.آشکار است که این عبارت اساساً مدعای آنان را اثبات نمیکند، بلکه ریشههای آنرا باید در اهداف خارج از کتاب مقدس آنان دنبال نمود. و لذا اگر بگوییم که آرماگدون حتی در میان پیشگوییهای تورات و انجیل تحریف نشده نیز وجود ندارد، سخنی گزاف نگفته ایم. نبرد بزرگ آرماگدونمسیحیان صهیونیست میگویند که پیش از ظهور (مجدد) مسیح و برپایی قیامت و پس از یک دورة فلاکت 7 ساله که منجر به نبرد با دجال می شود، جنگ آرماگدون اتفاق می افتد.آنان برای این درگیری ویژگیهای منحصر به فردی بیان میکنند که پس از این خواهیم دید که حتی معتقدند وقوع این جنگ بزرگ جهانی بسیار نزدیک است و نسل فعلی بشریت قطعاً شاهد وقوع آن خواهد بود.اعتقاد به این امر موهوم چنان در میان سیاستگزاران آمریکایی نفوذ کرده است که بسیاری از سیاستهای رییس جمهورهای گذشته و کنونی آمریکا در راستای عملی شدن این جنگ مقدس بوده تا آنجا که آنان حتی در سیاست اقتصاد نیز تلاش می کردند میزان کمکهای دولت آیالات متحده به اسراییل، افزایش یابد.انگیزه درگیری و رویاروییمسیحیان اصولگرا جنگ آرماگدون را با پسوند مقدس توصیف می کنندو نوع بیان دسته بندی طرفین درگیر در میدان جنگ با استفاده از الفاظ مذهبی و با عنوان «مؤمن»، «کافر» و «مشرک» است که به خوبی نشان دهندة دینی جلوه دادن این جنگ است. خلاصه این که همه آنها که ادعا می شود در آرماگدون مقابل همدیگر می ایستند برای دفاع از دین و آیین و مرام خودشان خواهد بود.زمان وقوع نبرد آرماگدونهمان طور که پیش از این متذکر شدیم مسیحیان صهیونیست عنوان میکنند این اتفاق در آینده ای بسیار نزدیک و طی چند سال آینده به وقوع خواهد پیوست و اندکی پس از آن مسیح(ع) ظهور خواهد کرد و بر دجال فائق خواهد آمد. جالب است بدانیم که پیروان این جریان وقوع دو نشانه را پیش از رخ دادن آرماگدون ذکر میکنند و برای این دو نشانه هم ترتیب و توالی زمانی قائلند: تجدید بنای هیکل (معبد) سلیمانمعبد سلیمان که نماد حکومت جهانی دولت یهود است پیش از برقراری حکومت جهانی مطلوب آنها می باید برپا شود، و به منظور وقوع این امر بر وجوب و لزوم قطعی حیات و کمک به اسراییل و مهاجرت تمام یهودیان دنیا به فلسطین اشغالی تأکید شدیدی میکنند. راه وصول به این مقصود نیز تخریب مسجدالاقصی است و میگویند باید معبد بهجای مسجد ساخته شود؛حتی اگر به قیمت آغاز جنگ جهانی سوم باشد.تولد گوسالة سرخ موییهودیان ادعا می کنند که در هنگام بنای معبد و پیش از شروع عملیات ساخت لازم است مراسم «تطهیر» انجام شود و برای انجام آن می بایست گوساله ای سرخ موی که ویژگی های خاصی دارد، با آداب مخصوص به خود قربانی گردد. در چند دهة اخیر یهودیانی با استفاده از دانش ژنتیک اقدام به اصلاح نژادی گاو برای تولید این گوساله کرده اند و چندی پیش ادعای موفقیت در این راستا را نمودند که این ادعا مورد تأیید مؤسسه معبد واقع در اورشلیم قرار گرفت و اکنون این حیوان سه ساله است.یهودیان برای نیل به تخریب مسجدالاقصی با قاطعیت تصمیم دارند که حداقل در ابتدای هر ماه به طور جدی برای تحقق این تصمیم شوم اقدام کنند که تنها در سال جاری شاهد چند مورد تقابل بسیار جدی میان یهودیان با مسلمانان در اطراف قدس بوده ایم.طرفین درگیر در آرماگدونادعا می شود در میدان آرماگدون دو سپاه رودرروی همدیگر قرار می گیرند: مؤمنان: یهودیان و هم پیمایان آنها (مسیحیان صهیونیست) کفار و مشرکان: کمونیستها (شوروی (روسیه)، چین، کوبا و کره شمالی) و مسلمانان که عمدتاً شیعیان مد نظر قرار گرفته اند. در این میان جایگاه ویژة ایران، سوریه، لبنان و عراق را نمی توان نادیده گرفت.نکته قابل توجه این جاست که تا قبل از فروپاشی شوروی، عنوان «امپراتوری شیطان» به آنجا اطلاق می شد و منظور از آن در تبلیغات مسیحیان صهیونیست، رهبری سپاه «شر» در جنگ آرماگدون بود و پس از آن، به خصوص بعد از حمله آمریکا به عراق، بارها از سوی آنها ایران «محور شرارت» خوانده شده و هدف بعدی حمله آنان اعلام شده است.پیروز میدان آرماگدون بنابر آنچه مدعیان آرماگدون ادعا می کنند مسیح مورد نظر آنان پس از کشتار بسیاری از حاضران در میدان نبرد، پیروزمندانه از این معرکه بیرون خواهد آمد و مسیحیان صهیونیست هزار سال در خوشبختی بر جهان حکومت خواهند کرد.تعداد کشته ها و سرانجام آنهامدعیان می گویند در این جنگ بزرگ میلیونها نفر کشته خواهند شدکه 3/2 از یهودیان (غیر صهیونیست) بخشی از آنها خواهند بود و طی مدت هفت ماه این کشته ها دفن می شوندکه البته گاه تا سه میلیارد نفر هم ذکر شده است. شیوة جنگیدن در آرماگدون تمام متون مسیحیان صهیونیست جدید با توجه به برخی از عبارات کتاب مقدس به آرماگدون که در جاهای مختلفی ذکر شده و شاید هیچکدام ارتباطی نیز با یکدیگر نداشته باشند ـ بیان می کنند که این جنگ بزرگ، هسته ای خواهد بود و به عنوان مثال از چرخبالی که از عقب آن گازی کشنده منتشر میشود و نظایر آن سلاحهای کشتار جمعی سخن گفتهاند.زمینه سازی برای آرماگدوناز جمله اساسی ترین مسائلی که میان همة مسیحیان صهیونیست مشترک است و جملگی بر آن اتفاق دارند، این است که ما هماکنون در آخرالزمان زندگی می کنیم و زمینه سازی برای وقوع آرماگدون به عنوان مقدّمه ظهور مسیح، وظیفه ماست.در هم تنیدگی عقاید مسیحیان صهیونیست و سیاستمداران آمریکایی به حدی است در حال حاضر «کلید فهم سیاست آمریکا»چیزی جز شناخت کامل و دقیق این جریان نیست. در راستای تبلیغ این جریان امروزه بیش از 1550 شبکه رادیویی و تلویزیونی، 80,000 کشیش سخنران و مبلغ، 200 مؤسسه و کالج علمی، 100,000 و دانشجوی پروتستان به طور شبانه روزی مشغول فعالیت هستند و تنها در آمریکا مخاطبانشان در حدود جمعیت کل ایران است و در سطح کلان حتی رؤسای جمهور گذشته و حال این کشور آرزو دارند آغازگر این جنگ بزرگ جهانی باشند.عوارض اعتقاد به آرماگدونمشکلاتی که برای سوریه، عراق و ایران در خارج از آمریکا پیش آمده و حتی مشکلاتی که گاه برای کل ساکنان زمین رخ می نماید، از همین روست. جیمز وات، وزیر کشور اسبق آمریکا در جمع کمیته مجلس نمایندگان اعلام کرد: به علت ظهور دوباره و قریب الوقوع مسیح نمی توانیم خیلی دربند نابودی منابع طبیعی خودمان [و صد البته دیگر کشورهای جهان] باشیم. میزان احتمال وقوع آرماگدون برخی از اشکالاتی که می توان به رؤیای غیر قابل تعبیرآرماگدون وارد کرد، از این قرارند: 1. انتساب به کتاب مقدس که آکنده از تحریفات است و حتی نسخه هایی که در صد ساله اخیر منتشر شده اند، بنا به صلاحدید آنها برای تحریف تاریخی قومی غیر یهودی به طور جدی ویراستاری شده و مطالبی خاص را به عمد حذف کرده اند.2. انتساب رفتارهایی ناشایست و دور از مروت و جوانمردی به پیامبر اولوالعزم الهی حضرت مسیح علی نبینا و آله و (ع). به عبارت دیگر حضرت عیسی(ع) هیچگاه با آنچه می گویند سنخیتی نداشته و نخواهد داشت. 3. ویژگیهای غیرقابل باور تعریف شده برای آن4. هسته ای بودن جنگ. البته اینها غیراز آن اشکالاتی است که ذیل هر عنوان به مناسبت از آن سخن گفتیم و در عین حال باز هم می توان موارد دیگری را برشمرد که همگی حاکی از این هستند که ادعای وقوع این جنگ حز توهمی بیش نیست و احتمال وقوع چنین حادثه و پدیده ای در حد صفر است . (بررسی تطبیقی نبرد «قرقسیا» و واقعه «آرماگدون» ، ماهنامه موعود، شماره 67)به جلد 52 بحار الانوار و روز رهایی ترجمه لطیف راشدی ج 2 هم می توانید مراجعه بکنید . .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.