روایات شأن نزول آیه الیوم اکملت /

تخمین زمان مطالعه: 23 دقیقه

روایات شان نزول آیه آیه الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا و از حضرت باقر و صادق علیه السلام آورده است که: نزلت هذه الآیة یوم الغدیر.و قال یهودى لعمر: لو کان هذا الیوم فینا لاتخذناه عیدا.فقال ابن عباس: و اى یوم اکمل من هذا العید؟ «این آیه در روز غدیر نازل شد، و یک مرد یهودى به عمر گفت: اگر این روز در میان ما بود ما آنرا عید مى گرفتیم.ابن عباس گوید: و کدام روزى از این عید کاملتر است » ؟ ابن عباس گوید: بعد از نزول این آیه رسول خدا صلى الله علیه و آله پس از هشتاد و یک روز رحلت کردند.[۲]


روایات شان نزول آیه آیه الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا و از حضرت باقر و صادق علیه السلام آورده است که: نزلت هذه الآیة یوم الغدیر.و قال یهودى لعمر: لو کان هذا الیوم فینا لاتخذناه عیدا.فقال ابن عباس: و اى یوم اکمل من هذا العید؟ «این آیه در روز غدیر نازل شد، و یک مرد یهودى به عمر گفت: اگر این روز در میان ما بود ما آنرا عید مى گرفتیم.ابن عباس گوید: و کدام روزى از این عید کاملتر است » ؟ ابن عباس گوید: بعد از نزول این آیه رسول خدا صلى الله علیه و آله پس از هشتاد و یک روز رحلت کردند.[2] سدى گوید: خداوند بعد از این آیه، نه حلالى را و نه حرامى را نازل نکرد، رسول خدا صلى الله علیه و آله در ذو الحجة و محرم ج بجاى آوردند و رحلت کردند. و در روایت است که چون آیه: انما ولیکم الله و رسوله نازل شد، خداوند پیامبر را امر فرمود که ولایت على بن ابیطالب را اعلان نماید.از این امریه سینه آنحضرت به تنگ آمد چون از فساد دل هاى ایشان اطلاع داشتند.خداوند این آیه را فرستاد: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک. و پس از آن این آیه را فرستاد: اذکروا نعمة الله علیکم و سپس این آیه را فرستاد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى .و در این آیه پنج بشارت است: اکمال دین، اتمام نعمت، رضایت رحمن، اهانت شیطان، یاس منکران.خداوند مى فرماید: الیوم یئس الذین کفروا من دینکم. «در امروز آن کسانى که کفر ورزیده اند از دستبرد به دین شما مایوس شدند». و عید مؤمنین است چنانکه در خبر است: الغدیر عید الله الاکبر «غدیر بزرگترین عید خداست ». عودى گوید: اما قال ان الیوم اکملت دینکم و اتممت بالنعمآء منى علیکم؟ و قال: اطیعوا الله ثم رسوله تفوزوا و لا تعصوا اولى الامر منکم؟ «آیا نگفت که: امروز روزى است که من دین شما را کامل کردم، و نعمت هاى خود را براى شما تمام نمودم؟ و آیا نگفت: اطاعت خدا کنید و پس از آن اطاعت پیامبرش را تا کامیاب شوید، و مخالفت امر اولوا الامر را منمائید» ؟ روایات شواهد التنزیل درباره آیه: الیوم اکملت لکم دینکمحاکم حسکانى با سند متصل خود، از ابى هارون عبدى، از ابى سعید خدرى روایت کرده است که چون آیه: الیوم اکملت لکم دینکم بر رسول خدا نازل شد قال: الله اکبر (على) اکمال الدین و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و ولایة على بن ابیطالب من بعدى.ثم قال: من کنت مولاه فعلى مولاه.اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله. [4] «پیامبر گفت: الله اکبر بر کامل کردن دین، و تمام نمودن نعمت، و رضایت پروردگار به رسالت من و به ولایت على بن ابیطالب پس از من.و سپس گفت: کسى که من ولایت او را دارم على ولایت او را دارد.بار پروردگار من! تو ولایت آن که را داشته باش که او ولایت على را دارد! و دشمن باش با کسى که او على را دشمن دارد! و یارى کن آن که را که على را یارى کند، و خوار کن کسى را که على را خوار کند». و با سند دیگر نیز از ابى هارون عبدى، از ابى سعید خدرى آورده است که: ان النبى صلى الله علیه و آله دعا الناس الى على فاخذ بضبعیه فرفعهما، ثم لم یتفرقا حتى نزلت هذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى.فقال رسول الله صلى الله علیه و آله: الله اکبر على اکمال الدین، و اتمام النعمة و رضى الرب برسالتى و الولایة لعلى.ثم قال للقوم: من کنت مولاه فعلى مولاه. [و] الحدیث اختصرته.[5] «پیامبر صلى الله علیه و آله مردم را به على بن ابیطالب دعوت کرد و دو بازوى او را گرفت و بلند کرد، و آن دو از هم جدا نشده بودند که این آیه نازل شد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى .رسول خدا صلى الله علیه و آله گفت: الله اکبر بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضاى پروردگار به رسالت من و ولایت على.و سپس گفت: هر کس که من مولاى او هستم على مولاى اوست.و این حدیث مفصل است و من مختصرى از آنرا آوردم ». و حموئى با سند متصل خود از ابو هارون عبدى، از ابو سعید خدرى نظیر همین مضمون را روایت مى کند. [6] و نیز با سند دیگر از ابو هارون عبدى، از ابو سعیدخدرى همین مضمون را مفصل تر و با پنج بیت از شعر حسان بن ثابت روایت مى کند. [7] و ابن عساکر با سند خود همین مضمون را روایت مى کند. [8]روایات خطیب بغدادی و ابن عساکر وابن مردویه درباره آیه اکمال دینو سیوطى در «الدر المنثور» از ابن عساکر و ابن مردویه هر دو از ابو سعید خدرى روایت مى کند که قال: لما نصب رسول الله صلى الله علیه (و آله) و سلم علیا یوم غدیر خم فنادى له بالولایة، هبط جبرئیل علیه السلام بهذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم. [9] «چون رسول خدا صلى الله علیه و آله على را در روز غدیر خم نصب کرد و براى او به ولایت ندا کرد جبرائیل علیه السلام آیه اکملت لکم دینکم را فرود آورد». و حاکم حسکانى نیز با سند دیگر خود از ابو هریرة روایت کرده است که قال: من صام ثمانیة عشر [10] من ذى الحجة کتب له صیام ستین شهرا، و هو یوم غدیر خم لما اخذ النبى صلى الله علیه و آله بید على فقال: الست ولى المؤمنین؟ قالوا: بلى یا رسول الله! فقال: من کنت مولاه فعلى مولاه. فقال عمر بن الخطاب: بخ بخ لک یابن ابى طالب اصبحت مولاى و مولى کل مؤمن.و انزل الله: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى.[11] «هر کس روز هجدهم ماه ذو الحجة را روزه بگیرد ثواب شصت ماه روزه براى او نوشته مى شود، و آن روز، روز غدیر خم است که چون پیغمبر دست على را گرفت و گفت: آیا من ولى مؤمنین نیستم؟ ! گفتند: آرى اى رسول خدا! پیامبر فرمود: هر کس که من مولاى اویم على مولاى اوست. عمر بن خطاب گفت: به به آفرین آفرین بر تو اى پسر ابو طالب! صبح کردى در حالى که مولاى من و مولاى هر مرد مؤمنى هستى! و خداوند این آیه را فرستاد:الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى ». و خطیب مثل همین روایت را بعینها با زیادتى درباره روز بیست و هفتم ماه رجب، ضمن ترجمه احوال ابو نصر حبشون بن موسى بن ایوب خلال، با سند متصل خود از حبشون، از ابن سعید رملى، از ضمرة بن ربیعه قرشى، از ابن شوذب، از مطر وراق، از شهر بن حوشب، از ابو هریرة روایت مى کند.و در ذیل آن گوید: این روایت به روایت حبشون مشهور است. [12] و ابن کثیر دمشقى در ترجمه احوال امیر المؤمنین علیه السلام از خطیب بغدادى با همین سند این روایت را با همین الفاظ نقل مى کند. [13] و سیوطى در ضمن تفسیر همین آیه کریمه از ابن مردویه و خطیب و ابن عساکر از ابو هریره تخریج مى کند که: قال: لما کان یوم غدیر خم - و هو یوم ثمانى عشرة من ذى الحجة - قال النبى صلى الله علیه و آله: من کنت مولاه فعلى مولاه.فانزل الله: الیوم اکملت لکم دینکم. [14] «او گفت: چون روز غدیر خم رسید - و آن روز هیجدهم از ماه ذى حجة بود - پیغمبر صلى الله علیه و آله گفت: من کنت مولاه فعلى مولاه.و بر این اساس خداوند آیه الیوم اکملت لکم دینکم را نازل کرد». و حاکم حسکانى نیز با سند دیگر خود، از فرات بن ابراهیم مسندا از ابن عباس روایت مى کند که او گفت: بینما النبى صلى الله علیه و آله بمکة ایام الموسم اذ التفت الى على فقال: هنیئا لک یا [ا] با الحسن ان الله قد انزل على آیة محکمة غیر متشابهة ذکرى و ایاک فیها سوآء: الیوم اکملت لکم دینکم - الآیة. [15] «در موسم حج از روزهائى که ما در مکه بودیم یک وقتى رسول خدا صلى الله علیه و آله متوجه به سوى على شد و فرمود: گوارا باشد بر تو اى ابو الحسن! خداوند آیه اى را بر من نازل کرده است که از آیات محکم است و متشابه نیست، و نام من و نام تو در آن آیه مساوى است: الیوم اکملت لکم دینکم ». و خطیب خوارزمى از سید الحفاظ: ابو منصور شهردار بن شیرویه بن شهرداردیلمى در ضمن آنچه از همدان براى او نوشته است روایت کرده است که او گفت: خبر داد به من ابو الفتح عبدوس بن عبد الله بن عبدوس همدانى کتابة، از عبد الله بن اسحاق بغوى، از حسن بن علیل غنوى، از محمد بن عبد الرحمن زراع، از قیس بن حفص، از على بن حسین، از ابو الحسن عبدى، از ابو هریرة، از سعیدى، از ابو سعید خدرى، که او گفت: چون پیغمبر اکرم مردم را به سوى غدیر خم خواند، امر کرد که زمینى را که در زیر درخت بود جارو زده و تنظیف کردند، و این در روز پنجشنبه بود [16] و سپس مردم را به على خواند و بازوى او را گرفت و بلند کرد بطورى که مردم سپیدى زیر بغل او را دیدند، تا اینکه این آیه فرود آمد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا. در این حال رسول خدا گفت: الله اکبر على اکمال الدین، و اتمام النعمة، و رضى الرب برسالتى و الولایة لعلى.و پس از آن گفت: اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله. و سپس حسان بن ثابت گفت: یا رسول الله! به من اجازه مى دهى که ابیاتى را بسرایم؟ حضرت فرمود: بگو با استمداد از برکات خداوند متعال! حسان گفت: یا معشر مشیخۀ قریش! بشنوید شهادت رسول خدا صلى الله علیه و آله را، و سپس گفت: ینادیهم یوم الغدیر نبیهم بخم و اسمع بالرسول [17] منادیا بانى مولاکم نعم و ولیکم فقالوا و لم یبدوا هناک التعامیا الهک مولانا و انت ولینا [18] و لا تجدن فى الخلق للامر عاصیا فقال له قم یا على فاننى رضیتک من بعدى اماما و هادیا فمن کنت مولاه فهذا ولیه فکونوا له انصار صدق موالیا هناک دعا اللهم وال ولیه و کن للذى عادى علیا معادیا [19] و نیز خوارزمى با اسناد خود از حافظ: احمد بن حسین بیهقى، از حافظ: ابو عبد الله حاکم، از ابو یعلى: زبیر بن عبد الله ثورى، از ابو جعفر بزاز، از على بن سعید رملى، از ضمره، از ابن شوذب، از مطر وراق، همان روایتى را که ما از حاکم حسکانى در «شواهد التنزیل »، و از خطیب بغدادى «در تاریخ بغداد» آوردیم و در آن نزول آیه الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا در غدیر خم بیان شده بود روایت مى کند. [20] روایات ابن مغازلی و حموئی دردر باره اکمال دین و اتمام نعمتو ابن مغازلى، از ابو بکر احمد بن محمد بن طاوان، از ابو الحسین احمد بن حسین: ابن سماک، از ابو محمد جعفر بن محمد بن نصیر خلدى، از على بن سعید بن قتیبه رملى، از ضمرة همین روایت را با بقیه اسنادى که ذکر شد، از ابو هریره روایت مى کند، که هر کس روز هجدهم را که از اول ماه ذى حجه گذشته باشد روزه بدارد، ثواب روزه شصت ماه براى او نوشته مى شود.و آن روز، روز غدیر خم است که چون پیغمبر صلى الله علیه و آله دست على بن ابیطالب را گرفت، گفت: الست اولى بالمؤمنین من انفسهم؟ ! قالوا: بلى یا رسول الله! قال: من کنت مولاه فعلى مولاه.فقال عمر بن الخطاب: بخ بخ لک یا على بن ابى طالب! اصبحت مولاى و مولى کل مؤمن.فانزل الله تعالى: الیوم اکملت لکم دینکم. [21] و علامه طباطبائى - رضوان الله علیه - از کتاب «مناقب » ابن مردویه، و کتاب «سرقات الشعر» مرزبانى، از ابو سعید خدرى مثل همان روایتى را که از خطیب بغدادى گذشت و شامل شان نزول آیه:الیوم اکملت لکم دینکم بود روایت کرده اند. [22] و شیخ الاسلام حموئى با دو سند، یکى از شیخ تاج الدین ابو طالب: على بن انجب بن عثمان بن عبید الله خازن، از امام برهان الدین: ناصر بن ابى المکارم مطرزى، از خوارزمى با سند متصل خود از ابو هارون عبدى، از ابو سعید خدرى همین روایتى را که ما از خوارزمى نقل کردیم روایت مى کند تا اینکه مى گوید: ثم لم یتفرقا حتى نزلت هذه الآیة: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا. و هنوز پیامبر و على علیه السلام از یکدیگر جدا نشده بودند که این آیه نازل شد.و پس از آنکه استیذان حسان را از رسول خدا درباره سرودن اشعار بیان مى کند چهار بیت از ابیات حسان را ذکر مى کند. [23] و دوم با همین سند، از خوارزمى با سند دیگر او که از سید الحفاظ: ابو منصور شهردار بن شیرویه نقل کردیم از ابو هارون عبدى، از ابو سعید خدرى داستان غدیر را که ما از او روایت کردیم روایت مى کند و تصریح مى کند که: ثم لم یتفرقا حتى نزلت هذه الآیة:الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا. و سپس استیذان حسان و ابیات او را مى آورد.و در اینجا پنج بیت از آنرا ذکر مى کند، و سپس مى گوید: مؤلف گوید: این حدیث غدیر است و از براى آن طرق بسیارى به سوى ابو سعید: سعد بن مالک خدرى انصارى است. [24] و ابو نعیم اصفهانى در کتاب خود موسوم به «نزول القرآن فى امیر المؤمنین على بن ابیطالب علیه السلام » مرفوعا، از على بن عامر، از ابو الحجاف، از اعمش، از عطیه روایت مى کند که او گفت: این آیه درباره على بن ابیطالب بر رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شد: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک، و قد قال الله تعالى: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا. [25] و نیز ابو نعیم در کتاب «نزول القرآن » مرفوعا، از قیس بن ربیع، از ابو هارون عبدى، از ابو سعید خدرى، روایت مى کند که رسول خدا مردم را به على بن ابیطالب علیه السلام فراخواند و امر کرد در غدیر خم آنچه خار و خاشاک در زیر درخت بود پاک کنند، و این در روز پنجشنبه بود، در این حال على را به سوى خود خواند و او را بر روى دست خود بلند کرد [26] بطورى که سفیدى زیر بغل رسول خدا دیده شد، و پس از این هنوز جماعت متفرق نگشته بودند که این آیه نازل شد:الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا. در اینحال رسول خدا گفت: الله اکبر على اکمال الدین، و اتمام النعمة، و رضى الرب برسالتى و الولایة لعلى علیه السلام من بعدى.و سپس فرمود: من کنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه! و عاد من عاداه! و انصر من نصره! و اخذل من خذله! و سپس حسان برخاست و ابیات خود را قرائت کرد.و در دنبال ابیاتى که سابقا ذکر شد این ابیات را بیاورد: فقال له قم یا على فاننى رضیتک من بعدى اماما و هادیا فمن کنت مولاه فهذا ولیه فکونوا له انصار صدق موالیا هناک دعا اللهم وال ولیه و کن للذى عادى علیا معادیا [27] روایات سبط ابن جوزی سید رضی درباره آیه اکمال دین و اتمام نعمتابو مظفر سبط ابن جوزى گوید: احمد بن ثابت خطیب، از عبد الله بن على بن محمد بن بشر، از على بن عمر دارقطنى، از ابو نضر: حبشون بن موسى بن ایوب خلال، مرفوعا از ابو هریره روایت مى کند، و در آخرش گوید: و چون پیغمبر صلى الله علیه (و آله) و سلم فرمود: من کنت مولاه فعلى مولاه این آیه نازل شد:الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى - الآیة. [28] و سید رضى در کتاب «المناقب الفاخرة » از محمد بن اسحاق، از ابو جعفر، از پدرش، از جدش، روایت کرده است که چون رسول خدا صلى الله علیه و آله از حجة الوداع مراجعت مى کرد در زمینى فرود آمد که به آن صوجان مى گفتند.پس این آیه فرود آمد: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس. و چون عصمت و حفظ آنحضرت از جانب خداوند تضمین شد، در میان مردم ندا در داد: الصلاة جامعة.مردم همگى جمع شدند، آنگاه فرمود: من اولى بکم من انفسکم؟ ! همگى با ضجه و فریاد پاسخ دادند: الله و رسوله! پیامبر دست على را گرفت و گفت: من کنت مولاه فعلى مولاه.اللهم وال من والاه! و عاد من عاداه! و انصر من نصره! و اخذل من خذله! لانه منى و انا منه، و هو منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى. و این نصب امیر المؤمنین بر ولایت آخرین فریضه اى بود که خداوند تعالى بر امت محمد فرض و واجب گردانیده بود، فلهذا خداوند بر پیغمبرش این آیه را فرستاد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا. حضرت ابو جعفر باقر علیه السلام فرمودند: و مردم از رسول خدا آنچه خداوند از واجبات مانند نماز و روزه و زکات و حج، امر کرده بودند همه را پذیرفته و قبول کرده بودند و پیامبر را در این تکالیف از جانب خدا تصدیق نموده بودند - الحدیث. [29] و ابن کثیر دمشقى در تفسیر خود آورده است که: ابن جریر گوید: و گفته شده است که این آیه بر رسول خدا صلى الله علیه (و آله) و سلم در مسیر آنحضرت در حجة الوداع نازل شده است.و سپس این معنى را از طریق ابو جعفر رازى از ربیع بن انس روایت کرده است.آنگاه گوید: و ابن مردویه از طریق ابو هارون عبدى، از ابو سعید خدرى روایت کرده است که: این آیه بر رسول خدا صلى الله علیه (و آله) و سلم در روز غدیر خم نازل شد در هنگامى که درباره على گفت: من کنت مولاه فعلى مولاه.و سپس آنرا از ابو هریره روایت کرده است.و در این حدیث ابو هریره وارد است که آن روز هجدهم از شهر ذى حجة بوده است، یعنى در مراجعت آنحضرت از حجة الوداع. [30] و ابن کثیر در تاریخ خود نیز آورده است که: ضمرة، از ابن شوذب، از مطر وراق، از شهر بن حوشب، از ابو هریره روایت کرده است که چون رسول خدا صلى الله علیه (و آله) و سلم دست على را گرفت و گفت: من کنت مولاه فعلى مولاه این آیه نازل شد: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى. و ابو هریره گفته است که آن روز غدیر است و روزه آن معادل با شصت ماه روزه است. [31] روایاتى که از طریق شیعه وارد شده است و اعلام ایشان در کتب خود از تفسیر و حدیث ضبط کرده اند همانند على بن ابراهیم قمى در تفسیرش، و شیخ صدوق محمد بن على بن بابویه قمى در «امالى »، و شیخ ابو على طبرسى در «تفسیر مجمع البیان » و شیخ طوسى در کتاب «امالى »، و محمد بن مسعود عیاشى در تفسیر خود، و شیخ ابو منصور احمد بن ابیطالب طبرسى در «احتجاج »، و ابو على فتال نیشابورى در «روضة الواعظین »، و غیر هم بسیار است و تمام ایشان بدون ذکر مخالفى از شیعه همگى بر نزول این آیه در غدیر خم اتفاق دارند.و سید اجل محدث بحرانى، از این بزرگان پانزده روایت آورده است. [32] على بن عیسى اربلى از دوست معاصر حنبلى موصلى خود: بدخشانى در کتاب «مفتاح النجا فى مناقب آل العبا» که بسیارى از مناقب و شان نزول آیات را در شان امیر المؤمنین علیه السلام از او نقل مى کند، درباره نزول آیه شریفه الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا از ابو سعید حدیث غدیر خم را روایت مى کند و سپس مى گوید: پیامبر دست على علیه السلام را بلند کرد و این آیه نازل شد و پیامبر گفت: الله اکبر على اکمال الدین، و اتمام النعمة، و رضى الرب برسالتى و الولایة لعلى بن ابیطالب. [33] و پس از ذکر آیاتى در شان آنحضرت گوید: اینها همگى روایاتى است که از طریق جمهور عامه نقل کردم چون محدث صدیق ما که از او نقل کرده ایم حنبلى مذهب است.و ابن مردویه کتابى در مناقب امیر المؤمنین - علیه الصلاة و السلام - جمع کرده است و در جمع روایات کوشش فراوان نموده و به حد اقصاى مطلب سعى کرده و از هر گونه مساعى و جهدى در جمع آورى کوتاهى نکرده است، و بسیارى از مواضع را بیان کرده است که شیعه بیان نکرده اند و در کتب خود نیاورده اند.و لیکن من از طریق اصحاب خودمان شان نزول آیات را درباره امیر المؤمنین علیه السلام نیاوردم، به جهت آنکه مکابره نشود، و دیگر به جهت بى نیازى از آن به علت آنچه عامه در مناقب على بن ابیطالب در کتب خودشان ذکر کرده اند. [34] مردم به چهار چیز عمل کرده اند‍ و ولایت را ترک گفته اندو پس از آنکه شعر حسان بن ثابت را در ضمن حدیثى از غدیر روایت مى کند مى گوید: از ابن هارون عبدى (راوى شان نزول آیه اکمال دین از ابو سعید خدرى) روایت شده است که او گفته است: من مدتى راى خوارج را داشتم و بر آن عقیده و مذهب بودم و مذهبى جز آن نداشتم تا اینکه مرا مجالست با ابو سعید خدرى دست داد، و شنیدم که مى گفت: مردم مامور شده اند که به پنج چیز عمل کنند.ایشان به چهار چیز عمل مى کنند و یکى را ترک کرده اند.مردى از ابو سعید پرسید: آنچه را عمل کرده اند چیست؟ ! ابو سعید گفت: نماز و زکات و حج و روزه.پرسید: پس آنچه را که ترک کرده اند کدام است؟ ! ابو سعید گفت: ولایت على بن ابیطالب! آن مرد گفت: آیا داشتن ولایت هم، در ردیف آن چهار فریضه، واجب است؟ ! ابو سعید گفت: آرى. آن مرد گفت: بنابراین مردم کافر شده اند که ولایت ندارند! ابو سعید گفت: گناه من چیست؟ ! -------------------------------------------------------------------------------- پاورقی[1] ـ میانة‌ آیه‌ سوّم‌، از سورة‌ مائده‌: پنجمین‌ سوره‌ از قرآن‌ کریم [2] ـ مجلسی‌ در «بحار الانوار» گوید: این‌ گفتار مطابق‌ روایت‌ عامّه‌ است‌ که‌: ارتحال‌ رسول‌ خدا را در روز دوازدهم‌ ماه‌ ربیع‌ الاوّل‌ گرفته‌اند: اوّل‌ در «تفسیر ابن‌ کثیر دمشقی‌»، طبع‌ دارالفکر ج‌ 2، ص‌ 489 آورده‌ است‌ که‌: قَالَ ابن‌ جریر و غیر واحِدٍ: مات‌ رسول‌ الله‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ (وآله‌) وسلّم‌ بعد یوم‌ عَرَفَة‌ بأحد و ثمانین‌ یوماً . و بنابراین‌ مدّت‌ هشتاد و یک‌ روز را با روایات‌ شیعه‌ نیز می‌توان‌ تطبیق‌ داد. [3] ـ «مناقب‌» ابن‌ شهرآشوب‌، ج‌ 1، طبع‌ سنگی‌، ص‌ 527 و ص‌ 528. [4] ـ «شواهد التنزیل‌» ج‌ 1، حدیث‌ 211، ص‌ 157.[5] ـ «شواهد التنزیل‌» ج‌ 1، حدیث‌ 212، ص‌ 158.[6] ـ «فرائد السمطین‌»، ج‌ 1، باب‌ 12، حدیث‌ 39، ص‌ 73. [7] ـ «فرائد السمطین‌»، ج‌ 1، باب‌ 12، حدیث‌ 40، ص‌ 74 و ص‌ 75. [8] 15 ـ «تاریخ‌ دمشق‌» تاریخ‌ أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ ج‌ 2، حدیث‌ 585، ص‌ 85 و ص‌ 86.[9] ـ «الدّرّ المنثور»، ج‌ 2، ص‌ 259.[10] ـ ثامن‌ عشرة‌ صحیح‌ است‌ فلهذا در ترجمه‌ تصحیح‌ شد.[11] ـ «شواهد التنزیل‌»، ج‌ 1، حدیث‌ 213، ص‌ 158. [12] ـ «تاریخ‌ بغدا»، ج‌ 8، ص‌ 290. [13] ـ «البدایة‌ و النّهایة‌»، ج‌ 7، ص‌ 349. [14] ـ «الدّرّ المنثور»، ج‌ 2، ص‌ 259.[15] ـ «شواهد التنزیل‌»، ج‌ 1، حدیث‌ 214، ص‌ 160.[16] ـ پنجشنبه‌ بودن‌ روز غدیر بنا بر روایت‌ دیگری‌ است‌ که‌ در بسیاری‌ از کتب‌ آمده‌ است‌ ؛ ولی‌ آنچه‌ ما سابقاً تحلیل‌ کردیم‌ بنا بر آنکه‌ روز عرفه‌ جمع‌ باشد عید غدیر در روز یکشنبه‌ بوده‌ است‌.[17] ـ نسخه‌ بدل‌: بالنَّبِیِّ .[18] ـ نسخة‌ بدل‌: نَبِیُّنَا.[19] ـ «مناقب‌ خوارزمی‌»، طبع‌ سنگی‌، ص‌ 80 و ص‌ 81 و طبع‌ نجف‌ ص‌ 80 و ص‌ 81. و در «غایة‌ المرام‌» قسمت‌ اوّل‌ ص‌ 336 و ص‌ 337. باب‌ بیست‌ و نهم‌، حدیث‌ اوّل‌ را از خوارزمی‌ با همین‌ سند نقل‌ کرده‌ است‌ ولیکن‌ چهار بیت‌ از أبیات‌ را آورده‌ است‌. و «المیزان‌» ج‌ 5، ص‌ 205 و ص‌ 206 از «غایة‌ المرام‌» نقل‌ کرده‌ است‌. و نیز در «الغدیر» ج‌ 1، ص‌ 234 از خوارزمی‌ روایت‌ کرده‌ است‌. و همین‌ مضمون‌ از روایت‌ را بنا به‌ نقل‌ «الغدیر» ج‌ 1، ص‌ 231 و ص‌ 232 حافظ‌ أبونُعیم‌ اصفهانی‌ در کتاب‌ «ما نَزَل‌ من‌ القرآن‌ فی‌ علیٍّ» با سند متّصل‌ خود از أبوسعید خدری‌ روایت‌ کرده‌ است‌، و در ذیل‌ آن‌، هر شش‌ بیت‌ از أبیات‌ حسّان‌ را آورده‌ است‌. و همچنین‌ در «تفسیر المیزان‌»، ج‌ 6 ص‌ 60 آیة‌ تبلیغ‌ و آیة‌ إکمال‌ دین‌ را در بارة‌ أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ از أبونعیم‌ در کتاب‌ «ما نزل‌ من‌ القرآن‌ فی‌ علیّ» ذکر کرده‌ است‌.[20] ـ «مناقب‌ خوارزمی‌»، طبع‌ سنگی‌، و طبع‌ نجف‌، هر دو ص‌ 94 و «الغدیر» ج‌ 1، ص‌ 234 از خوارزمی‌ در «مناقب‌». [21] ـ «مناقب‌» ابن‌ مغازلی‌ شافعی‌، ص‌ 18 و 19 حدیث‌ 24، و «تفسیر المیزان‌»، ج‌ 5، ص‌ 208، از «مناقب‌ ابن‌ مغازلی‌». [22] ـ «تفسیر المیزان‌»، ج‌ 5، ص‌ 208.[23] ـ «فرآئد السّمطین‌»، ج‌ 1، باب‌ 12، حدیث‌ 39، ص‌ 72 و ص‌ 73. و «غایة‌ المرام‌»، قسمت‌ اوّل‌، ص‌ 337، حدیث‌ دوّم‌. و «الغدیر»، ج‌ 1، ص‌ 235 حدیث‌ 13 و «تفسر المیزان‌»، ج‌ 5، ص‌ 206 و ص‌ 207. [24] ـ «فرآئد السّمطین‌»، ج‌ 1، باب‌ 12، حدیث‌ 40، ص‌ 74 و ص‌ 75. و «غایة‌ المرام‌»، قسمت‌ اوّل‌، ص‌ 337، حدیث‌ سوّم‌. و «الغدیر»، ج‌ 1، ص‌ 235 حدیث‌ 13 و «تفسر المیزان‌»، ج‌ 5، ص‌ 206 و ص‌ 207.[25] ـ «غایة‌ المرام‌» قسمت‌ اوّل‌، ص‌ 337، حدیث‌ چهارم‌، و «تفسیر المیزان‌» ج‌ 5، ص‌ 206.[26] ـ باید دانست‌ که‌ بلند کردن‌ رسول‌ خدا أمیرالمؤمنین‌ را طوری‌ بود که‌ با دو پنجة‌ دست‌ خود، دو بازوی‌ او را گرفته‌ و بلند کردند ؛ زیرا که‌ در این‌ عبارت‌ آمده‌ است‌: فَأخَذَ بِضَبعَیْهِ فَرَفَعَهُما حَتَّی‌ نَظَرَ النّاسُ بَیَاضَ إبْطَی‌ رَسُولِ اللَهِ : «پس‌ رسول‌ خدا دو بازوی‌ علی‌ را گرفت‌ و بر افراشت‌ به‌ حدّی‌ که‌ مردم‌ سفیدی‌ زیر دو بغل‌ رسول‌ خدا را دیدند».و معنای‌ ضَبْع‌ در لغت‌، بازو و یا وسط‌ بازو است‌. و در بعضی‌ از روایات‌ آمده‌ است‌ که‌: مردم‌ سفیدی‌ زیر بغل‌ رسول‌ خدا و أمیرالمؤمنین‌ هر دو را دیدند. و در این‌ صورت‌ قامت‌ أمیرالمؤمنین‌ به‌ قدری‌ از رسول‌ خدا بلندتر شد که‌ به‌ قدر و درازای‌ دستهای‌ أمیرالمؤمنین‌ از سر انگشتان‌ تا نیمة‌ بازوی‌ او بود، و طبعاً پاهای‌ او در برابر زانوهای‌ رسول‌ خدا یا قدری‌ بالاتر از آن‌ قرار گرفت‌. و علیهذا رسول‌ خدا آن‌ حضرت‌ را بر روی‌ دستهای‌ خود بدین‌ کیفیّت‌ بلند کردند، نه‌ آنکه‌ فقط‌ دستهای‌ او را بلند کرده‌ باشند بدون‌ آنکه‌ بدن‌ بلند شده‌ باشد.[27] ـ «غایة‌ المرام‌» قسمت‌ اوّل‌، ص‌ 337، حدیث‌ پنجم‌. و «تفسیر المیزان‌» ج‌ 5، ص‌ 206.[28] ـ «تذکرة‌ خواصّ الامّة»‌، ص‌ 18. [29] ـ «غایة‌ المرام‌» قسمت‌ اوّل‌ ص‌ 337، حدیث‌ ششم‌، و «تفسیر المیزان‌»، ج‌ 5، ص‌ 207.[30] ـ «تفسیر ابن‌ کثیر»، ج‌ 2، ص‌ 491 از طبع‌ دارالفکر. [31] «البدایة‌ و النّهایة‌ فی‌ التاریخ‌» ج‌ 5، ص‌ 213، و ص‌ 214.[32] ـ «غایة‌ المرام‌» قسمت‌ اوّل‌، ص‌ 338 تا ص‌ 341. [33] ـ «کشف‌ الغمّة‌» ص‌ 95. [34] ـ «کشف‌ الغمّة‌» ص‌ 94، و در ص‌ 25 و 92 و 96 ذکری‌ از صدیق‌ حنبلی‌ خود که‌ راوی‌ حدیث‌ است‌ به‌ میان‌ آورده‌ است‌. [35] ـ «کشف‌ الغمّة‌» ص‌ 94. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image