تخمین زمان مطالعه: 14 دقیقه
وضعیت منابع انرژی در جهان چگونه است؟ اگر منابع انرژی غرب به پایان برسد آنگاه کارخانههای انرژی در جهان چگونه به تولید ادامه دهند؟ در این شرایط وضعیت تولید چه خواهد شد؟ در صورت تحریم نفتی غرب علیه ایران وضعیت قیمت انرژی به چه سمتی حرکت میکند؟ آیا اروپای خسته و امریکای بیمار توان تحریم نفتی ایران را دارند؟
برآوردهای کارشناسی نشان میدهد منابع انرژی به روزهای پایانی خود نزدیک میشود؛ البته این اتفاق طبق گزارشات مستند منتشر شده از سوی مراکز مطالعاتی، مختص برخی کشورهای مصرف کننده انرژی از جمله امریکا، انگلیس، کانادا و ... خواهد بود. برآوردها میگوید ایران طی دههی آینده به دلیل دارا بودن منابع انرژی بسیار بزرگ، بزرگترین دارندهی ذخایر انرژی در جهان خواهد بود. غرب هم این را میداند و سعی میکند تا با اقداماتی کاملا مغرضانه در سالهایی که هنوز دسترسی به انرژی ارزان قیمت دارد؛ به انرژی کاملا نامحدود جمهوری اسلامی ایران دسترسی پیدا کند! یکی از اقدامات او تحریم نفتی ایران از تیرماه 1391 است. اروپا و امریکا قرار است دیگر از تیرماه 91 از ایران نفت نخرند. آیا این امکان برای غرب وجود دارد؟ اروپا چگونه میخواهد از تیرماه 91، جایگزین مناسبی مانند ایران پیدا کند؟
آیا اروپای خسته و آمریکای بیمار که خود هر روز با معضلات اجتماعی – اقتصادی – سیاسی دستوپنجه نرم میکند، توان مدیریت تحریمهای گسترده علیه جمهوری اسلامی ایران را دارند؟! در همین ارتباط گروه اقتصادی برهان در گفتوگویی اختصاصی با «دکتر بیژن صفوی» استاد اقتصاد دانشگاه و رئیس سابق پژوهشکدهی وزارت اقتصاد به بررسی این موضوعات پرداختهاست.
آقای دکتر، مقام معظم رهبری در بیاناتی که در ابتدای سال 91 در مشهد مقدس ایراد فرمودند به مقایسهای دربارهی ذخایر انرژی ایران و سایر کشورهای تولید کنندهی انرژی اشاره کرده و اذعان فرمودند که مهمترین دلیل مخالفت غرب با ایران، چالش انرژی در غرب است. ایشان فرمودند هماکنون غرب با یک چالش جدّی و جدیدی با عنوان انرژی دست به گریبان شده و قصد دارد با تحت اختیار قرار گرفتن برخی کشورها از جمله ایران، از این چالش که به زودی رخ خواهد داد، فائق آید. تحلیل شما از بیانات معظم له چیست؟
قبل از این که مستقیماً به سؤال شما پاسخ دهم، اجازه میخواهم تا برآوردهای کارشناسی مراکز مطالعاتی– پژوهشی خود غربیها را برای شما قرائت کنم. این مراکز مطالعاتی که قریب به اتفاق، کار آنها مطالعات کارشناسی دربارهی موضوعات اقتصادی – اجتماعی کشورهاست، در ماههای اخیر با انتشار گزارشهای مستندی از وضعیت انرژی در جلسات، به اغلب کشورهای جهان هشدار دادهاند که به زودی با چالش کمبود انرژی مواجه خواهند شد. گزارشهای سالانه و ماهانهای که توسط مراکز پژوهشی- مطالعاتی خود غربیها هر از چند گاهی منتشر میشود، کاملاً این موضوع را تأیید میکند. یک اتفاق جدید اقتصاد کشورها را به زودی به مخاطره خواهد انداخت.
مرکز مطالعات انرژی آمریکا نیز چندی پیش در گزارشی تأکید کرد ایالات متحده و برخی کشورهای صنعتی در آینده با بحران انرژی مواجه خواهند شد. در هر حال بنده تأکید میکنم که فراگیر شدن یک بحران جدید در آیندهای بسیار نزدیک با عنوان بحران انرژی در جهان کاملاً از سوی مراکز مطالعاتی غرب، تأیید شده است و چیز جدید و غیرعادی نیست. بدون شک منطق اقتصادی حکم میکند که در بحران انرژی آینده که دامن اغلب کشورهای جهان را خواهد گرفت، آنها چند سال زودتر به فکر بیفتند و نگذارند که امنیت انرژیشان با خطر روبهرو شود. غرب اکنون تشنهی انرژی ارزان قیمت است و میداند که برای به دست آوردن انرژی ارزان قیمت در آینده، با چالشهای جدّی مواجه خواهد شد.
چرا تا کنون دست به کار نشده است؟!
مراکز مطالعاتی غرب این هشدارها را چند سال پیش هم به دولتمردان خودشان داده بودند. اما اینک بحران انرژی خیلی نزدیک شده است. شاید تا چند سال دیگر ... شاید همین نزدیک شدن بحران، دولتمردان غرب را به تکاپو انداخته که برای چند سال آیندهی خودشان فکری کنند. آنها نمیتوانند تصور کنند که ایران پر از منابع انرژی، دشمن درجهی یک آنهاست.
چند سال دیگر؟!
گزارشها، متفاوت است. برخی کشورها 7 الی 8 سال و برخی دیگر 8، 9 الی 10 سال دیگر. شما در یک دههی آینده باید دنیایی را متصور باشید که اغلب کشورهای آن دیگر انرژی برای فعالیتهای اقتصادی ندارند. دنیایی که کارخانههای بلعندهی انرژی آن کمبود انرژی دارند. تمام ذخایر انرژی نیز مصرف شده است؟! حالا باید چه کرد. تحلیل بنده این است که اغلب کشورهای صنعتی دههی آینده، منابع انرژی ندارند که کارخانههای خود را فعال کنند!
بنابراین با این اوصاف رکود هم دامن اقتصاد غرب را خواهد گرفت؟
آنها نگران این موضوع هستند. وقتی بحران انرژی در جهان رخ دهد. اغلب بنگاههای صنعتی – تولیدی کشورهای جهان به ورشکستگی سوق پیدا خواهند کرد. غرب نگران است تا در آینده با بحران انرژی مواجه گردد و به همین دلیل هم تلاش میکند با اقدامهایی که از آن به عنوان دیپلماسی یاد میکند، فعالیتها و رایزنیهایی انجام دهد که مقداری از بحران آینده بکاهد. هماکنون غرب و کشورهای بزرگ صنعتی مانند ایالات متحده، انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و کانادا بزرگترین مصرف کنندهی انرژی در جهان هستند.
اغلب این کشورها شاید تولید کنندهی نفت باشند، مانند آمریکا، انگلیس، کانادا و... اما مسألهای که اکنون آنها را نگران کرده این است که تا چند سال دیگر همین کشورهای تولید کننده نه تنها نفتی برای فروش و ذخیره نخواهند داشت بلکه فقط وارد کنندهی مطلق و صرف انرژی از کشورهایی مانند ایران خواهند بود. حالا با وضعیتی که تا چند سال دیگر در جهان رخ خواهد داد، تمام معادلات جهانی تغییر خواهد کرد. تمام کارخانههای غرب وابسته به انرژی ایران و چند کشور معدود خواهد بود! البته این موضوع طبیعی است. طبق آمارهای رسمی منتشر شدهی وزارت نفت، ایران تا 90-80 سال دیگر انرژی دارد. البته این مقدار فقط مقادیر کشف شده هستند. شما میدانید خیلی از جاها در کشور وجود دارد که پر از منابع خدادادی انرژی است و تا کنون استخراج از آنها یا انجام نشده یا فعلاً کشف نشده است.
نکتهی بعد این که از قرن سیزدهم به بعد در دنیای غرب و نظام سرمایهداری به خصوص کشورهای اروپایی-آمریکایی رقابت بسیار شدیدی برای دستیابی به ذخایر انرژی البته بدون توجه به ملاحظات زیست محیطی و سایر ملاحظات ایجاد شد. رقابتی که دنیا برای توسعهی بنگاههای صنعتی مجبور بود به آن تن دهد. از این رو این رقابت هماکنون به طرز عجیب و غریبی در حال ادامه یافتن است. رقابتی که هماکنون خیل عظیمی از بنگاههای صنعتی جهان را که کاملاً انرژیبر هستند، مجبور کرده تا به هر قیمت که شده، انرژی ارزان قیمت به دست بیاورند. گفتنی است این بنگاهها در حال حاضر اغلب در آمریکا و اروپا هستند و جالب این که در تباه کردن منابع انرژی هم با یکدیگر مسابقه گذاشتهاند. شاید یکی از دلایل تمام شدن سریع انرژی غرب همین تباه کردن بدون ملاحظهی انرژی در گذشته بوده است. بنابراین اگر روزی به هر دلیل حالا خواسته یا ناخواسته انرژی به آنها نرسد، حیات آنها نیز غیرممکن خواهد بود. کارگران بیکار خواهند شد و کارخانهها ورشکسته میشوند. به طور حتم مرگ نظام اقتصادی غرب با بحران انرژی که به زودی فراگیر خواهد شد، فرا میرسد.
آقای دکتر! اگر موافق باشید مقداری هم دربارهی وضعیت آتی قیمت انرژی در ماههای آینده سخن بگوییم. اروپاییها قرار است طبق مصوبهای که چند ماه پیش آن را در اتحادیهی اروپا به تصویب رساندهاند از تیرماه 1391 دیگر از ایران نفت نخرند. حضرتعالی به عنوان یک کارشناس اقتصادی که تخصصتان هم در حوزهی اقتصاد بینالملل است، این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
همانطور که میدانید، تحریک کنندهی اصلی اروپاییها برای عدم تعامل با ایران، ایالات متحدهی آمریکاست. دولتمردان آمریکایی همواره سعی کردهاند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به هر طریقی که ممکن است و میتوانند، به ایران اسلامی ضربه وارد کنند. بیش از سه دهه است که آنها ایران را تحریم کردهاند و هر روز هم با انواع تحریمها و محدودیتها، دامنهی تعامل اقتصاد ایران با دیگر کشورهای جهان را تنگتر میکنند. در هر حال اقتصاد ایران هماکنون حدود سه دهه است که با تحریمهای گستردهی غربیها مواجه است، اما هیچگاه این محدودیتها منجر به تنزل اقتصاد ایران نشده است. اگرچه غرب همواره هدف اصلیاش تنزل اقتصاد ایران بوده، اما واقعیت این است که ما هیچگاه نزول نداشتهایم و شاخصهای اقتصادی ما با رشد مواجه بوده است. در هر حال اقدامهای غرب برضد ایران در سه دههی اخیر تنها با هدف به زانو درآوردن جمهوری اسلامی بوده، اما هیچ وقت اینگونه نشده و آن چه رخ داده، شکست تلاشهای ضد ایرانی بوده است و بس!
با این توضیحات میخواهم بگویم تلاش غرب برای منزوی کردن جمهوری اسلامی، این بار اگرچه مقداری سختتر از گذشته است، اما به شما قول میدهم اجرایی شدن تحریم نفتی از تیر ماه امسال نیز مانند محدودیتهای گذشته، هیچ اخلالی در اقتصاد ایران پدید نیاورد. این نکته را هم تأکید میکنم، در صورتی که کشورهای اروپایی از تیر ماه 91، 20 درصد نفت ایران را نخرند، هیچ اتفاق خاصی برای اقتصاد ایران رخ نخواهد داد. زیان کنندهی اصلی این معامله، اروپاییها هستند، چرا که ایران به آسانی میتواند مشتریان جدیدی برای نفت خود پیدا کند.
برخی میگویند پیدا کردن مشتری خوب نفتی به همین سادگیها نیست و ایران به زودی با یک بحران جدید مواجه میشود و آن هم بحرانی با نام بحران فروش نفت است. این گفتهها را تا چه حد، درست میدانید؟!
این گفتهها به هیچ وجه درست نیست. البته منطقی هم نیست. اقتصاد در جهان همواره از یک منطق پیروی میکند. منطق اقتصادی چیزی نیست که به همین سادگی، چند کشور ابرقدرت بتوانند آن را به هم بزنند. بله، قرار است ایران دیگر از تیر ماه 91 به اروپاییها نفت نفروشد، اما توجه داشته باشید که اروپا تنها سهم 20 درصدی در مبادلات نفتی ایران دارد و بس. ما 80 درصد نفتمان را به دیگر کشورها میفروشیم. بازاریابی برای 20 درصد نفت چیز خیلی مهمی نیست. نکتهی بعد این که پیشبینی میشود با توجه به بحرانهای اجتماعی- سیاسی در منطقهی خاورمیانه و بهبود وضعیت اقتصادی جهان در سال 2012م. تقاضای انرژی به شدت در حال افزایش باشد. شک نکنید که جهان در سال 2012م. بیش از گذشته به انرژی ایران نیازمند است.
نکتهی دیگر رشد وضعیت اقتصادی کشورهایی مانند چین و هند در سال جاری و آینده است. این دو کشور سهم بسیار قابل توجهی از منابع انرژی را میخواهند و خیلی هم به دنبال سیاسی بازیهای آمریکا و اروپاییها نیستند. بنابراین هدف اصلیشان تنها خرید انرژی و دسترسی آسان به نفت و گاز است. بنابراین بنده معتقدم جمهوری اسلامی ایران بلافاصله میتواند جایگزین و مشتریان جدیدی را برای فروش نفت پیدا کند. یادمان باشد که وضعیت در جهان به گونهای است که جایگزین کردن مشتری نفتی کار خیلی سختی برای جمهوری اسلامی نیست. اگرچه غربیها میخواهند نشان دهند که پیدا کردن مشتریجدید برای نفت ایران محال است.
وضعیت قیمت نفت چه میشود؟ آیا در این فاصله قیمت نفت هم تغییری خواهد کرد؟
شک نکنید که قیمت نفت، افزایش مییابد. همان طور که بنده در اظهاراتم خدمت شما عرض کردم، وضعیت اقتصادی جهان نشان میدهد قیمت نفت بالاتر از اینها میرود. منطق اقتصادی هم این ادعا را تأیید میکند. از این رو پیشبینی بنده این است که روند افزایشی قیمت نفت ادامه خواهد یافت.
بنابراین دنیا باید به زودی منتظر قیمتهای بالاتر از اینها باشد؟
به این نکته توجه کنید، علاوه بر افزایش تقاضای انرژی به واسطهی وضعیت اقتصادی در جهان و مناسبات سیاسی و جوّ روانی در جهان نیز عامل بسیار مؤثری در نوسانات قیمت انرژی محسوب شود. از این رو اگر به خاطر داشته باشیم هنگامی که اتحادیهی اروپا تصمیم گرفت خرید نفت از ایران را تحریم کند، قیمت نفت به واسطهی عدم مناسبات سیاسی و جوّ روانی متشنج نیز بالا رفت. شما نمیتوانید این نکته را انکار کنید که افزایش قیمت نفت طی ماههای اخیر به دلیل اعلام اخیر تحریم ایران نبوده است. جالب اینکه تنها خبر تحریم نفتی، آن هم در ماههای آتی فضای قیمتگذاری نفت را از تعادل خارج کرد. طبق گزارشهای رسمی، اعلام خبر تحریم ایران در ماههای اخیر، تأثیر منفی بر بازار گذاشته و سبب افزایش بهای نفت و بنزین در بازارهای جهانی شده است. به طوری که بهای هر بشکه نفت برنت دریای شمال در بازارهای جهانی به بیش از 120 دلار رسیده است. شما میدانید قیمت نفت حتی به 128 دلار هم رسید و این رقم در 4 سال اخیر بیسابقه است.
بنابراین ایران نقش تعیین کنندهای در بازار نفت جهان دارد؟
بله، به طور حتم همین گونه است. شک نکنید که ایران یکی از اضلاع بسیار قوی در امنیت انرژی جهان به حساب میآید. گزارشهای سالانه نشان میدهد که ایران به طور متوسط حدود 2.3میلیون بشکه نفت صادر میکند که این رقم، عدد بالایی است. ایران هماکنون به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای تولید و صادر کنندهی نفت، نقش بسیار زیادی در ثبات بازار انرژی جهان دارد و بدون شک هرگونه تغییر در میزان تولید و یا فروش نفت جمهوری اسلامی، تأثیر بسیار زیادی بر بازارهای جهانی انرژی میگذارد. بنابراین تحریم واردات نفت از ایران به طور قطع شوک بسیار بزرگی را به غرب تحمیل خواهد کرد.
اگر موافق باشید مقداری هم دربارهی اقتصاد ایالات متحده و وضعیت اقتصادی برخی کشورهای اروپایی سخن بگویید. در حال حاضر وضعیت آمریکا و اروپا را چگونه میبینید. سؤالم را از این منظر میپرسم که آیا دنیای غرب توان تحریمهای گستردهتر ایران را دارد؟
وضعیت اقتصادی ایالات متحده و اروپا هماکنون نمود پایان یافتن نظام سرمایهداری است. هیاهوهای اخیر و وضعیت نامناسب اجتماعی – اقتصادی و سیاسی در آمریکا و اروپا نشان میدهد، اوضاع خیلی مناسب نیست. همانطور که میدانید، اقتصاد آمریکا هماکنون با یک وضعیت غیرعادی مواجه است. آمریکا در حال حاضر به شدت با عدم تعادلهای ذاتی ساختاری مواجه است. واردات با حجم بسیار بالا و بدهیهای بسیار سنگین، توان مدیریت را از دولتمردان آمریکایی گرفته است.
شما به خوبی میدانید آمریکاییها به شدت مردمی مصرف کننده هستند. البته ذاتاً همتولید کننده نیستند و عملاً مصرف کننده میباشند. مصداق این نکته را در تراز تجاری این کشور میتوان به عینه مشاهده کرد. کسری تراز منفی تجاری آمریکا با برخی کشورهای تولید کننده از جمله چین، میتواند این ادعا را ثابت کند. در هر حال کسری بودجهی سنگین و بدهیهای بالا، جزو ویژگیهای اقتصاد ایالات متحده است.
بنابراین نمیتوان انتظار داشت کشوری که هماکنون خود با انواع بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مواجه است، برای دیگر کشورها نسخه بپیچد. در مورد اقتصاد اروپا نیز همه چیز عیانتر از اقتصاد آمریکاست. اروپا اینک بدترین دوران خود را سپری میکند. به جرأت میتوان اذعان کرد اقتصاد اروپا هماکنون دورهی زوال خود را میگذراند و کشورهایی همچون یونان، ایتالیا، پرتغال، اسپانیا و... در آستانهی ورشکستگی اقتصادی قرار دارند. بنابراین اگر اجازه بدهید، بنده از این منظر به وضعیت اقتصادی اروپا و آمریکا نگاه میکنم که آنها با شرایط موجود، به هیچ وجه توان تحریم نفتی ایران را ندارند. اگرچه در صورت تحریم نفتی ایران نیز محدودیت یاد شده به دلیل شرایط خاص جهانی به زودی با شکست مواجه خواهد شد.
منظور شما از وضعیت خاص چیست؟
وضعیت خاص همان اوضاع نابسامان اقتصادی این کشورهاست. اگر به وضعیت بیثبات سیاسی- اقتصادی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی توجه کنید، متوجه میشوید که اوضاع در آن کشورها خاص و شرایط ویژه است. بسیاری از مردم کشورهای اروپایی و آمریکا از اقدامهای سیاسی دولتمردان خود خسته شدهاند. تجمعها و اعتراضها در خیابانهای اروپا و آمریکا این ادعا را کاملاً تأیید میکند. همان طور که مقام معظم رهبری نیز در بیانات چندی پیش خود تأکید کردند، به زودی اعتراضهای کنونی در آمریکا و اروپا به اعتراضهای اجتماعی تبدیل خواهد شد؛ بنده نیز معتقدم منطق عقلایی حکم میکند که ما شاهد اعتراضهای شدیدتری در اروپا و آمریکا باشیم.
بنابراین خود غرب با نوعی برهم ریختگی اقتصادی- اجتماعی مواجه است و اینک از مدیریت خود غافل است؛ چه برسد بر مدیریت دیگر کشورها. به عنوان مثال پس از اعلام خبر تحریم نفتی ایران، در بسیاری از کشورهای جهان علاوه بر افزایش قیمت نفت، قیمت بنزین نیز به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرد. طبق آمارهای اعلام شده، قیمت بنزین در آمریکا به طرز قابل ملاحظهای روند صعودی به خود گرفت. بنده میخواهم این نکته را تأکید کنم که غرب خود اینک با انواع معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مواجه است، چگونه میخواهد تحریمها را مدیریت کند؟ خبر تحریم نفتی ایران، قیمت بنزین را مانند عقربهی ساعت تکان داد. مطمئن باشید اگر تحریم نفتی ایران رنگ واقعیت به خود بگیرد، به طور حتم اقتصاد جهان با شوکهای بزرگتری مواجه خواهد شد.
با تشکر از این که وقت خود را در اختیار «برهان» قرار دادید/برهان،۱۳۹۱/۱/۱۹ .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.