تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
علامه شهید، آیت الله سید محمدباقر صدر، یکی از بزرگترین اندیشمندان مسلمان ـ و به تعبیر امام خمینی: «مغز متفکر اسلامی» ـ در تاریخ اسلام به ویژه در قرن چهاردهم هجری است. آثار درخشان، شهامت و درستکاریاش او را به سرچشمه حیاتی فعالگرایی شیعه عراق تبدیل کرد. مطالعات و تحقیقات او از مهمترین عواملی بود که ذهنیت اندیشمندان جامعه اسلامی را در برابر یورشهای فرهنگی غرب استواری بخشیده است .علاوه بر آن تحول در فعالیتهای تشکیلاتی اسلامی از دیگر دستاوردهای مهم شهید صدر است.
علامه شهید، آیت الله سید محمدباقر صدر، یکی از بزرگترین اندیشمندان مسلمان ـ و به تعبیر امام خمینی: «مغز متفکر اسلامی» ـ در تاریخ اسلام به ویژه در قرن چهاردهم هجری است. فقیهی جامع الشرایط، فیلسوفی اجتماعی، مفسری بزرگ، متفکری آگاه به فرهنگ و علوم زمانش ، نویسنده ای توانمند و پرکار و سیاستمداری هوشمند و شجاع و دردمند بود. سید محمدباقر صدر در تاریخ 25 ذی القعده 1353 در شهر مقدس کاظمین دیده به جهان گشود.[1] و دومین فرزند خانواده بود. اجدادش همه از عالمان دین بودند: پدرش سید حیدر که جوانمرگ شد، پدربزرگش آیت الله العظمی سید اسماعیل صدر که یکی از مراجع بزرگ تقلید شیعه در نیمه اول قرن چهارده اسلامی بود و در سال 1338 ق. وفات کرد. و دیگر اجدادش که شاخههایی سرسبز و پربار از شجره پربرکت «خاندان صدر» و از تبار غیرتمند و پاک امام کاظم علیه السلام بودهاند و در سرزمین ایران، لبنان و عراق از پاسداران فرهنگ و اندیشه و دانش و دین بشمار میرفته اند.برادر بزرگ و معلمش سید اسماعیل نیز از علماء و مجتهدان پرتلاش و جوان نجف بود که در سال 1388 ق. در چهل و هشت سالگی درگذشت. خواهرش «آمنه بنت الهدی صدر» یکی از زنان دانشمند، شاعر، نویسنده و معلم فقه و اخلاق بود که در مسیر جهاد و مبارزه، با برادرش سید محمدباقر همگام شد و سرانجام سرنوشت هر دو به شهادت و سعادت ابدی ختم گشت.[2] سید محمدباقر، از پنج سالگی به مدرسه رفت و تا یازده سالگی دوره ابتدایی را به اتمام رساند. در این دوران، نبوغ شگفت انگیز و استعداد سرشار خدادادی در او درخشید و تعجب آموزگاران و همکلاس های خود را برانگیخت، به طوری که اولیای مدرسه تصمیم گرفتند او را به مدرسه کودکان تیزهوش و نابغه بگذارند تا به هزینه دولت درس بخواند و پس از طی مراحل لازم و قانونی، به دانشگاههای اروپا یا آمریکا اعزام کنند و در رشته های علوم جدید تحصیل کند و به کشور خود بازگردد.او به تحصیل علوم دینی و پرداختن به رشته کار پدرانش گرایش داشت و از طرفی مادر و برادر بزرگش رضایت ندادند که او به پول دولت وابسته به غرب و دست اندرکاران خود باخته آموزش و پرورش آن روز عراق، درس بخواند... بالاخره با راهنمایی دو دایی فقیه و دانشمندش آیت الله «شیخ محمدرضا آل یاسین» و آیت الله «شیخ مرتضی آل یاسین» به فراگیری دروس حوزوی و علوم دینی پرداخت.[3] تحصیلات علوم دینی را با کتاب «معالم الاصول» نزد برادرش سید اسماعیل آغاز کرد و دیگر کتاب های دوره سطح حوزه را با شور و شوق و تلاش بسیار در مدتی کوتاه خواند و تمام کرد. او علاوه بر تحصیل، دروس ابتدایی را نیز به خواهرش بنت الهدی می آموخت و بنت الهدی بی آن که به مدارس نامناسب دخترانه آن روز عراق پای بگذارد، نزد برادرش سید محمدباقر و گاه سید اسماعیل، قرآن، ادبیات، تاریخ، حدیث، فقه، اصول و... را آموخت [4]سال 1365 ق. که دوازده ساله بود به همراه برادرش سید اسماعیل به نجف اشرف رفت تا در محضر اساتید بزرگ حوزه علمیه شهر امامت، به تحصیلات عالی بپردازد. او دوره عالی فقه و اصول را در نزد مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی و مرحوم آیت الله شیخ محمدرضا آل یاسین گذراند.[5] فلسفه اسلامی (اسفار ملاصدرا) را از مرحوم «شیخ صدرا بادکوبه ای» آموخت. و در کنار آن، طی سالها، فلسفه غرب و نظرات فلاسفه غیرمسلمان را به دقت مورد تحقیق و نقد قرار داد.[6] کتاب «فلسفتنا» (فلسفه ما) گویای ابعاد گسترده اندیشه های فلسفی سید محمدباقر صدر است.در دیگر رشته های علوم مثل حدیث، رجال، درایه، کلام و تفسیر نیز سالها به تحصیل و تحقیق و مطالعه گذراند و به کمال رسید. سید محمدباقر در طول هفده ـ هیجده سال تحصیل (از آغاز تا پایان) علاوه بر استفاده از هوش و استعداد و نبوغ فوق العاده اش، روزانه حدود شانزده ساعت به تحصیل و مطالعه و مباحثه و تحقیق می پرداخت.[7] و خودش نیز همیشه می گفته است که من به اندازه چند طلبه درسخوان، تلاش میکنم. در سایه این پشتکار جانانه بود که بر همه مشکلات فایق آمد و در کسب دانش و فضیلت به مقامی عالی دست یافت و گفتهاند که از هنگام بلوغ شرعی، خود مجتهد شده بوده و از مجتهد دیگری تقلید نکرده است.[8]
اصول اندیشه ای شهید صدر:
نقش برجسته و برتر سید محمدباقر صدر به عنوان رهبر فکری و معنوی و الهامبخش شیعیان عراق غیرقابل تردید است. نوشته های درخشان او و نیز شهامت و درستکاریاش او را به سرچشمه حیاتی فعالگرایی شیعه عراق تبدیل کرد.[9] مطالعات و بررسیها و تحقیقات او از مهمترین عواملی بود که ذهنیتهای اندیشمندان جامعه اسلامی را در برابر یورشهای فرهنگی غرب استواری بخشیده است .علاوه بر آن تحول در فعالیتهای تشکیلاتی اسلامی از دیگر دستاوردهای مهم شهید صدر است. طرح دگرگون ساز شهید صدر در سه حوزه قابل بررسی میباشد.
1_ ایجاددگرگونی بنیادی فکری
2_ ایجاددگرگونیهای اجتماعی
3_ ایجاد دگرگونیهای سیاسی.
اصول دگرگون ساز بنیادی شهید صدر در عرصه فکر و اندیشه بر پایههای زیر استوار است.
1_ بازسازی اندیشه اسلامی بطوریکه این اندیشه بتواند ضمن حفظ اصالت برخاسته از قرآن و سنت متناسب با نیازهای زندگی کنونی عرضه گردد و نیازمندیهای انسان معاصر را برآورده سازد.
2_ تجدید نظر در شیوههای تحقیق و تدریس در حوزههای علمیه و مراکز مطالعات اسلامی و بهینهسازی پژوهشهای علمی در برنامههای مرسوم دینی و هماهنگ ساختن محتوا و شکل آن با چشماندازها و نیازهای انسان معاصر.
3_ عرضه اسلام به مثابه نظامی هماهنگ و همبسته و برخاسته از دیدگاه فلسفی محکم درقبال هستی و انسان با پشتوانه استدلال منطقی با تأکید بر استقلال مکتب فکری آن و نیز با پرهیز از روشهای انفعالی در عرصه اسلام .
4_ مقابله اصولی با اندیشه مخالف .
5- تربیت نسلی فعال و پرنشاط از کادرهای فکری از میان علمای حوزه و روشنفکران دانشگاهی و مسلح کردن آنها با فرهنگ ریشهدار و اندیشه نوین اسلامی و گسیل آنان به عرصههای کارزار با جریانهای الحادی و مادی مخالف .[10]
شهید صدر متوجه شده بود که تغییر اوضاع اجتماعی امت تنها به یاری آن دستگاه رهبری عملی میشود که هم مورد اعتماد امت باشد هم برخوردار از شایستگیهایی در رهبری باشد که امکان تغییر در اوضاع اجتماعی و تبدیل آن به حالت مطلوب را فراهم سازد. در هیئت اجتماعی امت جز دستگاه مرجعیت دینی که قلب تپنده است و محور فعالیتهای دینی و حرکت اجتماعی آن به شمار میرود دستگاه دیگری با چنین قابلیتهایی وجود ندارد. ناگزیر باید از این دستگاه شروع کرد و آنرا از دستگاهی فردی و متکی به شخص به نهادی اصولی تبدیل کرد که ایفای نقش راهبردی و دگرگونساز امت را برای مرجعیت دینی فراهم آورد. از نگاه شهید صدر مهمترین جنبههایی که باید در مرجعیت صالح و توانمند وجود داشته باشد از این قرارند:
1_ هدفمندی آگاهانه
2_ پیگری جدی این اهداف و تلاش برای تحقق آنها
3_ پیمودن راه و مسیر و مراحل عملی که تحقق این هدفها را تخمین مینماید.
از نظر او تحقق عملی این اهداف مستلزم آن است که مرجعیت صالح دو گام بردارد:
1_ تدارک عملی قبلی بدین معنا که پیدایی و ظهور مرجعیت صالحی که حامل هدفهای پیش گفته باشد مستلزم وجود زمینهای مساعد در حوزه و امت است.
2_ بهبود و تکامل شیوههای مرجعیت بدین منظور که دستگاه مرجعیت حتماً باید بهبود و تکامل یابد که این امر نیز با بهینهسازی دستگاه مرجعیت امکان پذیر است.[11]
در حوزه سوم یعنی حوزه دگرگونیهای سیاسی او معتقد بود که دگرگونیهای همهجانبه در امت جز از طریق به اجرا گذاردن کامل شریعت خداوندی در امور زندگی تحقق نخواهد پذیرفت. این امر نیز مستلزم برقراری حکومتی اسلامی است که عهدهدار پیاده کردن اسلام در تمامی جنبهها در زندگی جامعه بشری باشد. برای تحقق این امر ناگزیر باید امت را چه به لحاظ فکری و چه به لحاظ عملی در عرصه سیاسی آماده ساخت. به عقیده شهید صدر آمادهسازی و تدارک عملی باید از طریق دستکم چهار طرح به شرح زیر صورت گیرد :
1_ بازسازی دستگاه مرجعیت دینی به طوری که از عهده رهبری فکری و سیاسی امت برآید.
2_ تدارک پایگاههای گسترده و مؤمن مردمی که به اسلام ایمان حقیقی داشته و آنرا عمیقاً و آگاهانه و با تکیه بر اصل همهجانگی آن درک کرده باشند.
3_ ایجاد نیروهای آگاه و فعال در صفوف امت اسلامی که عهدهدار تربیت و راهنمایی و بستدهی به آن در جهت هدف سیاسی موردنظر باشند.
4_ ایجاد تشکیلاتی اسلامی انقلابی که زیرنظر مرجعیت عالی دینی فعالیت کند و هدفهای آنرا آویزه گوش قرار دهد و سعی در تغییر اوضاعفاسد و تحقق هدفهای سیاسی مرجعیت داشته باشد.[12]
او در آغاز جوانی حزبی را به نام «حزب الدعوه الاسلامیه» پایهگذاری کرد. این اقدام در ظرف زمانی خود با توجه به سطح فکر سیاسی موجود آن روز در حوزه علمیه نجف از شعور عمیق سیاسی وی حکایت میکرد و حرکتی آگاهانه بشمار میآمد. در روزگاری که بسیاری از دینداران هرگونه انتساب به یک حزب اسلامی را نشانه انحراف از اسلام اصیل و همگامی با استکبار میدانستند. برافراشتن بنیان یک حزب اسلامی به راستی بازگوکننده بینش اسلامی او بود. جریان تأسیس این حزب در سال 1377 ق اتفاق افتاد. شهید صدر در جلسات هفتگی خود به بررسی و تحلیل مصالح امت اسلامی میپرداخت. اما با آنکه خود در تأسیس حزب پیشگام بود بعد از حدود پنج سال این تشکل اسلامی را ترک کرد. زیرا برخی بدخواهان نسبت به این عمل او نزد مرحوم آیتالله العظمی سیدمحسن حکیم زبان به اعتراض گشودند.آایتالله حکیم در پیامی به شهید صدر نوشت: شأن شما پاسداری از همه حرکتهای اسلامی است اما وابستگی به یک حزب خاص سزاوار نیست. شما باید همه ابعاد مسائل اسلامی را مورد نظر داشته باشید. شهید صدر بعد از مدتی از حزب مذکور کنار کشید. وی پس از رحلت آیتالله حکیم به تدریج عهدهدار مرجعیت شد و در این زمان بود که نظریه لزوم جدایی دستگاه مرجعیت صالحه از تشکیلات حزبی را مطرح ساخت.[13]
دستاورد های شهید صدر:
بطور کلی مهمترین دستاوردهای شهید صدر را میتوان به شرح زیر دانست:
1_ ابداع شیوههای پژوهشی روشمند در مطالعات اسلامی
2_ مطالعه و تأمل در اندیشههای دیگران و برخورد منطقی با آنها در بحثهای علمی
3_ پرداختن به معضلات و مسائل روز جامعه بشری
4_ نواندیشی در عرصه مطالعات اسلامی
5- تربیت کادرهای برجسته علمی و اخلاقی در حوزه علمیه و خارج از آن که اثر بسزایی در سمت و سودهی به حرکت اسلام و تربیت امت و رهنمونی بخشها و اقشار مختلف آن داشتهاند.
6- مصونیت بخشی و ایمنسازی اندیشه روشنفکران مسلمانان در برابر هجوم اندیشههای الحادی غرب
7_ بنیانگذاری تشکیلات انقلاب اسلامی که جهشی کیفی در تاریخ نهضتهای اسلامی شیعیان بشمار میرود.
8- بنیانگذاری دستگاه مرجعیت عالی با استفاده از طرح مرجعیت صالح
9_ آغازگری انقلاب اسلامی در عراق و رهبری آن و پس از آن ارائه تخمینهای لازم برای تداوم و استمرار آن از طریق مقاومت قهرمانانه در برابر ستمگران تا لحظه شهادت.[14]
یکی از موارد غیرقابل انکار پیرامون شخصیت شهید صدر نقش او به عنوان یکی از پدر خواندههای فکری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. در واقع شواهد حاکی از آن است که او کمک عمدهای به چهارچوب ایدئولوژیک نظام اسلامی ایران کرده است. او پس از بازگشت پیروزمندانه امام خمینی(ره) به ایران بررسیهای ششگانهای تحت عنوان «اسلام راهنمای زندگی» برای امام فرستاد که نظریه اسلامی او در مورد ساخت امت، نقش پیشتازی مقامات مذهبی، توزیع اختیارات اجرایی و قضایی و طرح نظریه اقتصاد اسلامی را دربر میگرفت.[15]
نکته دیگری که در مورد زندگی و شخصیت شهید صدر نمیتوان بدون اشاره از آن گذشت، ضعفی بود که مرجعیت عالی آن زمان عراق (مرحوم آیتالله خوئی) در حمایت از مواضع انقلابی سترگ شهید صدر نشان داد. این ضعف چشمگیر در موضع مرجعیت عالی به پراکندگی مواضع دینی در سختترین شرایط رویارویی با رژیم بعثی و خونخوار عراق منجر شد و موجب عدم همراهی فراگیر و گسترده شهید صدر از سوی تودهها شد.[16] لذا او نتوانست کل جامعه را به حرکت درآورد و سرکوب وحشیانه سالهای 1980 رژیم بعثی به الدعوه و جنبش شیعی ضربات سنگینی وارد ساخت. و آیتاله شهید سیدمحمدباقر صدر به جرم حمایت از حزبالدعوه اعدام شد و به فیض عظمای شهادت نائل آمد .
منابع:
--------------------------------------------------------------------------------
مباحث الاصول، سید کاظم حسینی حائری، چاپ 1407، قم، مقدمه، ص 33 به نقل از : 1-کتاب گلشن ابرار، مصطفی قلی زاده ، جلد 2
2-شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، مصطفی قلی زاده، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ 1372، ص 17ـ18
همان، ص 23-3
همان، ص 24-[4]
مباحث الاصول، مقدمه، ص 42-[5]
شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ص 29.-[6]
مباحث الاصول، مقدمه، ص 44 -[7]
همان، ص 52-[8]
[9] - کدیور ، جمیله. مصر از زاویه ای دیگر . تهران: اتشارات اطلاعات ، 1373 ، ص 138 .
[10] - اراکی، محسن. دورهها و پیشگامان یبداری اسلامی. ترجمه محمد مقدس. تهران: فراکتاب، 1381، ص 100
[11] - اراکی ، محسن . پیشین ، ص 107-100 .
[12] - همان ، ص 110-109 .
[13] - ابوالحسینی، رحیم. "شهید سیدمحمدباقر صدر ". فصنامه اندیشه تقریب. سال دوم، شماره 6، 1385، ص 109 .
[14] - اراکی ، محسن . پیشین ، ص 122- 113 .
[15] - دکمچیان، هرایر. اسلام در انقلاب. ترجمه حمید احمدی. چاپ چهارم تهران: مؤسسه کیهان1383، ص 333 .
[16] - اراکی ، محسن . پیشین ، ص 129 .
(مغز متفکر اسلامی
حمزه نجاتی آرانی
مرکز اسناد انقلاب اسلامی) .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.