بیش از 10000 نتیجه (1.25 ثانیه)
فلسفه ختم نبوت (خاتمیت) چیست؟ به عبارت دیگر علل تجدید نبوت در زمان های گذشته و عدم تجدید آن بعد از اسلام چیست؟
خاتم الاوصیاء(ع) شبیه ترین به خاتم الانبیا(ص) پیامبر(ص)، در خطبه روز غدیر درباره خاتمیت حضرت مهدی(ع) می فرمایند: ...
خاتم امامان ما مهدی است؛ خاتم الاوصیاء(ع) شبیه ترین به خاتم الانبیا(ص) پیامبر(ص)، در خطبه روز غدیر درباره خاتمیت حضرت مهدی(ع) می فرمایند: ...
بنابراین، شیعیان با اعتقاد به ولایت ائمه (ع)عملا با خاتمیت در تعارض هستند.
امامت يک منصب تکويني است يا تشريعي؟ اگر تشريعي است که در اين صورت با خاتميت سازگار نيست؟ اگر تکويني است نمي تواند در خاندان اهل بيت محصور باشد؟
T}دلایل خاتمیت پیامبر اسلام(ص){T خاتمیت رسول گرامی اسلام دلایل فراوانی دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
راز تجدید نبوتهابرای درک عقلانی خاتمیت لازم است ابتدا علل تجدید نبوت ها را برشماریم تا در پرتو آن راز خاتمیت را دریابیم:
انبیائے الهٰی دو قسم کے هیں: ان میں سے پهلے قسم کے انبیاء صاحب شریعت هیں، جن کی تعداد بهت کم هے اور وه حسب ذیل هیں:حضرت نوح{ع} ، حضرت ابراھیم{ع} ، حضرت
خاتم امامان ما مهدی است خاتم الاوصیاء(ع) شبیه ترین به خاتم الانبیا(ص) پیامبر(ص)، در خطبه روز غدیر درباره خاتمیت حضرت مهدی(ع) می فرمایند: ...
با توجه به اینکه اصول ادیان آسمانی یکی است چرا پیامبران اولوالعزم با کتاب و آیین جدید ظاهر شدند و سر انجام اعلام خاتمیت می شود؟
مسأله «خاتمیت» از مسائل دسته دوم است.
و خاتميّت، براى خدا شريك هم قايل باشند؟ ج)اگر خوردن دست پخت كافر جايز باشد، آيا گوشت و ماهى كه كافر مى پزد را نيز مى توان خورد؟ د( اگر كافر پاك است، در
و خاتميّت، براى خدا شريك هم قايل باشند؟ ج( اگر خوردن دست پخت كافر جايز باشد، آيا گوشت و ماهى كه كافر مى پزد را نيز مى توان خورد؟ د( اگر كافر پاك است،
کا آسمانی ادیان کے نزول سے بے نیاز اور مستغنی ھونا ھے۔ یھ دین احکام کو بھتر کشف کرنے میں انسان کو خودمکتفی ھونے کی منزل کی جانب ھدایت کرسکتا ھے، اور خاتمیت
امامت و خاتمیت؛ ا امام عصر(عج) ولی الهی و معلم اسماء مقام آدمیت متعلق به انسان کامل است، شخص آدم معیار نیست.
چگونه می توان حقانیت نبوت و رسالت حضرات پیامبران و فرستاده های الهی(علیهم السلام) و به ویژه حضرت محمد(صلی الله علیه و اله و سلم) به عنوان آخرین پیامبر
آیا قمه زدن بهطور مخفى حلال است یا اینکه فتواى شریف حضرت عالى عمومیت دارد؟
در بررسیهای مربوط به خاتمیت، ثابت شده است که در اسلام دو نوع قانون وجود دارد: ۱- قانون ثابت و به اصطلاح ابدی که به هیچ وجه دگرگونی در آنها راه ندارد.
حال "شیعیان غالی" همه این مراتب سهگانه را برای امامان خود قائل اند و غافل اند از این که چنین اعتقادی، گویی با خاتمیت نمیسازد"؛ یعنی معتقدند: 1.
به طور کلی این خاتمیت از موضوعاتی است که اثبات آن نیاز به دلیل نقلی دارد و عقل تنها می تواند آن را توجیه و درک کند و خود به به تنهایی قادر نیست که بر لزوم
پذيرفتن مقام نبوت از سوي انبيا آيا اختياري بوده و يا جبري .
آیا قمه زدن به طور مخفی حلال است یا اینکه فتوای شریف حضرت عالی عمومیت دارد؟
حال "شیعیان غالی" همۀ این مراتب سهگانه را برای امامان خود قائل اند و غافل اند از این كه چنین اعتقادی، گویی با خاتمیت نمیسازد"؛ یعنی معتقدند: 1.
حضرت آقای بهجت در چند جا که از ایشان سؤال شده بود که برای رفع مشکلات و گرفتاری ها چه ذکری بگوییم؛ فرموده بودند که ذکر «استغفرالله» را دایما بگویید.
در نظر برخى مانند فخر رازى و شیخ محمد عبده مقام امامت همان مقام نبوت بوده و فرقى بین آن دو نیست.
چرا محمد(ص) ختم نبوت هستند؟ من به دلیل عقلی نیاز دارم. منابع لطفا معتبر باشند.
It is said that if while reciting the salawat, one omits the end part of “آل محمد”, he/she has committed a sin. I know that Suyuti in his tafsir narrates from Bukhari, Muslim, AbuDavud, Tirmidi, Nisa’i and Ibn Majah that a man came to the prophet (pbuh) and asked him: “We know how to say salam to you, but how are we supposed to send salawat upon you? The prophet (pbuh) replied: “Say اللهم صل علی محمد و آل محمد کما صلیت علی ابراهیم انک حمید مجید اللهم بارک علی محمد و آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید”. In addition to this hadith, Suyuti has narrated 18 other hadiths in which all state that when reciting the salawat, one must add “و آل محمد” at the end. According to the narration of Ibn Hajar in Sawa’iq, the prophet (pbuh) has prohibited the believers from reciting the salawat incompletely by merely saying: “اللهم صل علی محمد” and has asked them to instead say: “اللهم صل علی محمد و آل محمد” when they want to recite the salawat.My question is doesn’t the verse that tells us to send salawat upon the prophet (pbuh) only tell us to send it on him? If that is the case, then why is it wajib to add his household (آل محمد)? Isn't this itself a form of innovation and bid’ah? Regarding saying “اشهد ان علیا ولی الله” in the adhan, scholars have said: “If it is said with the intention of being mustahabb, it has thawab and rewards, and if one says it with the intention of it being part of the adhan, it is haram because it is bid’ah and innovation. Having said this, can we say that adding the household of the prophet (pbuh) to the end of the salawat is only considered mustahabb and no more because of the fact that the verse only mentions sending salawat upon the prophet (pbuh) without making any mention of his household (Indeed Allah and His angels bless the Prophet; O you who have faith! Invoke blessings on him and invoke Peace upon him in a worthy manner). This is while one can neither claim that the term ‘prophet’ covers the Ahlul-Bayt, nor that the pronoun at the end of the verse covers them as well, in order to say that the verse has indirectly asked us to do so. In other places of the Quran it is possible to interpret certain terms in a way so that they cover the Ahlul-Bayt as well, such as the terms ‘Ulul-Amr’ and ‘Imam’, but that isn't the case with the term ‘prophet’ in this verse; it is only used to refer to prophet Muhammad (pbuh). So, considering all of this, can we say that sending salawat upon the family of the prophet (pbuh) isn't part of the salawat and is only mustahabb and not wajib?Please give me a theological and philosophical response without making any references to Sunni or Shia hadiths, because I already know all of them.
ديدار حضرت خضر و حضرت موسي قبل از نبوت حضرت موسي بود يا بعد از آن؟
نبوت حضرت آدم(عليه السلام) چگونه اثبات مى شود؟
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.