عاقبت جهنمیان -فرجام جهنمیان /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

سرانجام جهنمیان چه خواهد شد؟ آیا آنها برای همیشه در آتش می مانن؟


در این باره آنچه از تحقیق در آیات و روات به دست می آید چنین است.1ـ شیعیان غیر فاسق اهل بهشتند ؛ لکن مرتبه بهشت آنها تابع درجه ایمان و عمل آنهاست.2ـ شیعیان فاسق اگر فسقشان در حدّ زیاد باشد ابتدا وارد جهنّم شده و بعد از مدتی به حدّ فاصل بین بهشت و جهنّم منتقل می شوند و در نهایت وارد درجات پایین بهشت می شوند. ولی اگر فسق آنها متوسّط باشد وارد جهنّم نمی شوند بلکه بین بهشت و جهنّم منتظر شفاعت اولیاء الهی می مانند و در نهایت به درجات پایین بهشت بار می یابند. امّا اگر فسق آنها اندک باشد بنا به برخی روایات، در برزخ معذّب می شوند ولی در آخرت وارد بهشت می شوند. همچنین همه ی این سه گروه در برزخ معذّب خواهند بود.3ـ کفّار ، مشرکین ، و مسلمانان ناصبی که با اهل بیت (ع) عداوت دارند ، اهل جهنّم اند. 4ـ مسلمانان غیر شیعه که عداوتی با اهل بیت (ع) ندارند ، اگر فاسق باشند اهل جهنّمند ؛ چون وقتی شیعه فاسق اهل جهنّم شد غیر شیعه فاسق به نحو اولی اهل جهنّم است ؛ لکن امید نجات برای این گروه نیز وجود دارد ؛ به خصوص اگر اهل بیت (ع) را محترم بدانند.5 ـ مسلمانان غیر شیعه و غیر ناصبی اگر اهل ورع باشند ؛ و راه تقوا پیش بگیرند ؛ اهل بهشتند لکن به درجات بالای بهشت نمی رسند. البته به شرط آنکه حقیقتاً از درک حقّانیّت اهل بیت (ع) قاصر باشند. امّا اگر قدرت درک حقّ و باطل را در مساله امامت داشته باشند ؛ ولی عمداً در این باره تحقیق نکنند ، به این راحتی نمی توان آنها را اهل بهشت دانست ؛ گرچه حکم به جهنّمی بودن آنها نیز آسان نیست .شاید بتوان اینها را هم در ردیف مسلمانان غیر شیعه ی فاسق و غیر معاند قرار داد ؛ چون تحقیق در مساله امامت بر آنها واجب بوده است. امّا اگر کسی که به گمان خود قدرت فهم را در این زمینه دارد ، تحقیق کند ولی حقّانیّت شیعه برای او ثابت نشود ، او معذور است ؛ و در حقیقت چنین کسی قدرت درک لازم را در این رابطه ندارد ؛ بلکه خودش خودش را اهل درک می پندارد. لذا چنین کسی در جرگه مستضعفین فکری است. چنین کسی اهل اجتهاد و فهم نیست بلکه اهل سواد و حفظ و ارائه مطالب است. مستضعف فکری بودن مستلزم بی سواد یا کم سواد بودن نیست ؛ بلکه حتّی ممکن است یک شخص مجتهد و دانشمند در برخی علوم نیز در بحث اعتقادات مستضعف فکری باشد ، و نتواند در میان انبوه آراء و ادلّه ، رأی و دلیل درست را تشخیص دهد. امّا اگر کسی حقیقتاً اهل فهم باشد و در این رابطه تحقیق کرده و حق را دریابد ولی تحت تاثیر هوای نفس ،آن را نپذیرد ، یقیناً چنین کسی اهل جهنّم خواهد بود ؛ بلکه چنین کسی از بدترین ساکنان جهنّم است. چون عدم اعتراف او به حقیقت باعث انحراف دیگران نیز می شود. این گروه در واقع ناصبیهای پنهانند که آشکارا با اهل بیت (ع) دشمنی نمی کنند ولی در دل از آنها روی گردانند. اینها به صراحت بر ضدّ اهل بیت (ع) سخن نمی گویند ولی معارف آنها و اعتقادات شیعه را که از اهل بیت (ع) گرفته اند به باد انتقاد و فحش می گیرند ؛ و چه بسا فتوا به شرک شیعه می دهند. عدم اظهار دشمنی اینها با اهل بیت (ع) نیز عمدتاً از آن جهت است که اکثر علمای اهل سنّت محبّت اهل بیت (ع) را بنا به آیه « ... قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى ... »( الشورى:23) واجب شرعی دانسته اند. لذا اینها از ترس واکنش اکثر علمای اهل سنّت دشمنی خود را به زبان نمی آورند ؛ ولی در عمل، سعی می کنند هر اثری را که مربوط به اهل بیت می باشد ، نابود کنند. 6ـ اگر کسی خدا را بشناسد، و حقیقتاً تابع احکام عقل و تابع باقی مانده ی دین یکی از انبیاء باشد، و توان عملی تحقیق در مورد دین حقّ را هم نداشته باشد، یا اساساً مستضعف فکری باشد و استعداد تحقیق نداشته باشد، با او به اندازه توانش و بر اساس اعمالش رفتار می شود. لذا این گونه افراد جهنّم نمی روند؛ مگر به اندازه ی گناهشان؛ و در نهایت امید نجات دارند. امّا اگر امکان و استعداد تحقیق را دارد ولی تحقیق نمی کند، اگر عامل به احکام عقل و باقی مانده ی دین یکی از انبیاء باشد، جهنّم می رود امّا تا ابد در آن نمی ماند. امّا اگر تحقیق نمود و به حقّ رسید و ایمان نیاورد، او در جرگه ی کفّار خواهد بود. ـ مطلبی فلسفی در این باب1ـ در حکمت متعالیه (مکتب فلسفی ملاصدرا ) با براهین عقلی اثبات شده که زمان از ویژگیهای موجود مادّی دنیای است ؛ لذا در عالم برزخ و عالم آخرت ، زمان به معنی حقیقی کلمه وجود ندارد. لذا این سوال که « زندگی در آخرت تا چه زمانی است ؟» جای طرح ندارد. عالم آخرت ابدی است امّا نه به معنی بی نهایت سال بودن ؛ بلکه ابدی است به این معنا که اساساً زمانی در آن مرتبه موجود نیست. همانگونه که در عالم ملائک نیز زمان راه ندارد یا برای خدا نیز زمان نیست. همچنین اموری چون حقایق ریاضی و قواعد عقلی فرا زمانی اند ؛ لذا فرسودگی در آنها راه ندارد. 2ـ جهنّم بسته به مرتبه ی وجودی اهل آن به سه قسم کلّی تقسیم می شود که عبارتند از: جهنّم ذات ، جهنّم صفات و جهنّم اعمال. جهنّم ذات برای کسانی است که در مرتبه ی ذاتشان کافرند ؛ مثل ابلیس و ابوجهل و دیگر ائمه کفر که کفر در ذاتشان رخنه کرده است و در عین اینکه به وجود خدا یا حقّانیّت انبیاء و دیگر امور اعتقادی علم دارند به آن کفر می ورزند ؛ « و جَحَدُوا بِها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُم . » (نمل:14) ؛ « فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْکافِرین » (بقره:89)امّا جهنّم صفات برای کسانی است که ذاتشان آلوده به کفر نیست ولی در مرتبه ی صفات و ملکات ، گرفتار کفر و الحاد و شرک می باشند. امّا جهنّم اعمال جایگاه آنانی است که نه در ذات و نه در صفات و ملکات کافر و مشرک نیستند و شرک صفاتی آنها در حدّ ملکه ی راسخه نیست ولی در عمل ، کار مشرکانه انجام داده ، کم یا بیش ، اهل فسق و فجورند. 3ـ عالم آخرت گرچه جای تکامل اختیاری به معنی دنیوی آن نیست ، ولی در آن نیز یک نحوه تکامل وجودی به نحو رجوع از ظاهر به باطن موجود است ؛ که عرفا آن را تجدّد امثال گفته اند. لذا چنین نیست که اهل جهنّم دائماً در یک حال باشند و دچار تحوّل نشوند. با توجّه به آیات و روایات ، دو گروه از اهل جهنّم ( اهل جهنّم اعمال و اهل جهنّم صفات) بعد از مدیدی تحمّل عذاب به ذات و باطن خود بازگشته از جهنّم خلاص می شوند. اهل جهنّم اعمال ابتدا به صفات خود باز می گردند و چون رذائل آنها در حدّ ملکه ی راسخه نیست ، منطقه ی صفات را بهشت می یابند ؛ در این هنگام اعمال خیر دنیایشان ـ هر چند یک عمل خیر باشد ـ جلوه می کند؛ و اینها به بهشت اعمال داخل می شوند . امّا اهل جهنّم صفات ابتدا از دوزخ صفات به ذات خود سفر کرده از دور ، ذات و فطرت الهی خود را ملاقات می کنند ، در این هنگام صفاتشان آب فطرت یافته جهنّم صفاتشان بی فروغ می شود ولی همچنان خاکستر گرم آن به صورت جهنّم اعمال باقی می ماند تا سر آخر آن نیز خاموش گشته شخص خود را در بهشت اعمال می بیند. امّا اهل جهنّم ذات تا ابد در جهنّم ذات خویش معذّبند و خلاصی نخواهند داشت ؛ چرا که تغییر و تبدیل ذات به ذات دیگر و زائل شدن ذات از ذات ، عقلاً محال است. اینان همان سران کفرند که ذاتشان عین آتش سوزان جهنّم بوده هیزم آن هستند و دیگران نیز به آتش اینان می سوزند. « إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ أُولئِکَ هُمْ وَقُودُ النَّار. ــــ کسانى که کافر شدند، ثروتها و فرزندانشان نمى تواند آنان را از(عذابِ) خداوند باز دارد ؛ در حالی که آنان خود ، هیزم آتشند. » (آل عمران:10)لازم به ذکر است که بسیاری از گناهکاران قبل از آنکه قیامت بر پا شود در اثر جهنّم برزخی به اصل خویش برگشته در آخرت اهل بهشت می شوند و حتّی عدّه ای در همان عالم برزخ بعد از برهه ای تحمّل عذاب به بهشت برزخی منتقل می گردند؛ در آخرت نیز میزان ماندگاری افراد در جهنّم بستگی به میزان اعمال و صفات شرک آلود او دارد ؛ و سر آخر در جهنّم نمی ماند مگر افرادی اندک از سران کفر و الحاد که منشاء انحرافات بزرگی بوده و هیچگاه به خود نیامده اند. همچنین باید دانست که بهشت نیز مراتبی دارد و چنین نیست که بهشت مومنان و بهشت رها شدگان از جهنّم در یک سطح باشد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image