دلیل شرکت حضرت علی (ع) در شورای خلافت /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

شیعه می‌گویند ابوبکر و عمر خلافت را از علی غصب کردند، و علیه او توطئه نمودند تا او را از رسیدن به خلافت باز دارند و ... .می‌گوییم اگر آنچه شما می‌گویید درست است پس چرا عمر علی جزو افراد شورا قرار داد؟ اگر او را از شورا بیرون می‌کرد چنان که سعید بن زید را بیرون کرد یا کسی دیگر غیر از او را تعیین می‌کرد هیچ کس اعتراض نمی‌کرد؟!


دلائل شرکت علی(ع) در شورای شش نفره در پاسخ باید گفت: شرکت علی(علیه السلام) در شورای شش نفره بخاطر دلائلی بوده که آن حضرت بخاطر آن ناچار از شرکت در شورا بود. ما در اینجا به برخی از آن دلائل اشاره می کنیم:1- ترس از بروز فتنه: حضرت نمی توانست از حضور در شورا خود داری نماید چون زمینه ایجاد فتنه وجود داشت. و لذا با توجه به دستور عمر برای شرکت در شورای شش نفره، هنگامی که عباس عمویش به او می گوید: در شورا شرکت مکن، پاسخ می دهد: دوست ندارم اختلاف ایجاد شود.(1) پس از تعیین اعضای شورا و طرح انتخاب خلیفه، بلافاصله حضرت به بنی هاشم روی نموده و می فرماید: خلافت به شما بنی هاشم نمی رسد(2) و می فرماید: من می دانم آنان خلافت را به عثمان وا می گذارند، و می دانم که پس آن بدعتها و رویدادهائی خواهد بود و اگر زنده ماندم به شما یاد آوری خواهم نمود، و اگر بمیرم یا کشته شوم، خلافت را در میان بنی امیه دست بدست خواهند نمود،(3) علاوه بر اینکه دستور عمر برای شرکت در شورا و اینکه گفته بود: اگر کسی با تصمیمات شورا مخالفت کند باید کشته شود(4)؛ باعث به خطر افتادن جان حضرت می شد و در این صورت عدم شرکت علی(ع) در شورا به معنای اعتراض به تصمیمات شورا بود و هنگامی که مقداد و عمّار در رابطه با شایستگی و اولویّت علی(ع) برای خلافت سخن می گویند، عبدالرحمن بن عوف به مقداد می گوید: از خدا بترس، من از بروز فتنه بر تو می ترسم(5)، و یا هنگامی که علی(ع)، کمترین اعتراض نسبت به چگونگی گزینش عثمان می نماید، عبدالرحمن بن عوف به علی(ع) می گوید: خود را در معرض خطر قرار مده(6). 2- اثبات تناقض عمر در قول و عمل: علی(علیه السلام) با شرکت در شورا قصد داشت تا تناقض در گفتار و عملکرد عمر را بر همگان آشکار سازد، زیرا وی قبلاً گفته بود پیامبر فرموده: خلافت و نبوت در یک خاندان جمع نمی شود، و حال آنکه خود، آن حضرت را برای خلافت در شورا کاندید کرده بود.روایت شده: وقتی عمر دستور داد: آن گروهی را انتخاب کنید که عبدالرحمن در میان آنان است، ابن عباس به علی(ع) گفت: خلافت از میان ما رخت بر بست، عمر می خواهد که خلافت به عثمان انتقال یابد؛ علی(ع) فرمود: من این موضوع را می دانم، ولیکن می خواهم وارد شوری شوم، زیرا عمر با این فرمان مرا شایسته خلافت دانست، و او پیش از این می گفت رسول خدا(ص) فرموده است: نبوّت و خلافت در یک خانواده جمع نمی شود، بنابراین من وارد شوری می شوم، تا برای مردم روشن کنم: عمل عمر با روایتش متناقض است.(7) 3- شورا فرصتی برای بیان برتری علی(علیه السلام) بر سایرین: شورا فرصتی را پدید آورد تا علی(ع) مقداری از فضائل خود را بگوید، و سفارشات پیامبر(ص) را در مورد خود به دیگران یاد آور شود، زیرا نوعی آزادی، لااقل آزادی بیان در آن موقعیت زمانی وجود داشت و این در حالی است که این آزادی در فرصتهای پیشین برای حضرت حاصل نشد؛ علی(ع) (در نشست شورا) برخاست و پس از ستایش پروردگار و یادآوری خاطره بعثت رسول خدا(ص) فرمود: ما اهل بیت نبوّت و معدن حکمت، و امان اهل زمین، و باعث نجات آن کسی هستیم که چنین بخواهد، ما حقی داریم که اگر به ما داده شود آن را دریافت می کنیم، و اگر ما را از آن باز دارند(هم چون اسیران ) بر پشت شتران سوار شویم، هر چند زمان آن دراز و بسیار طولانی باشد....(8)و در بعضی از روایات می فرماید: «آنچنان احتجاج کنم، که عرب و عجم نتوانند آن را تغییر دهند»، و سپس سی مورد از فضایل خود را بیان می دارد(9).و امّا اینکه چرا علی(علیه السلام) در شورا فقط از مناقب خود گفت و متعرض دستور پیامبر(ص) در مورد خلافت خود نگردید، و فقط به عنوان حق، مسئله را مطرح نمود، به دلیل آن است که آن حضرت به استدلال آن افراد برای دست یابی به خلافت که عبارت از فضیلت مهاجرت، و سبقت در ایمان و جهاد و قرابت با پیامبر(ص) بود، متوسّل گردید و منظور حضرت آن بود که اگر اینها دلیل شماست من بیش از همه دارای این مناقب و فضائل هستم.(10) پس در نتیجه شرکت دادن عمر علی (ع) را در شورا خود سیاست دیگری بود برای محروم نمودن آن حضرت از حق خلافت و می خواست منافقانه این مسئله (غصب خلافت) وجه ی مردمی بدهد و خود را از اعتراض مردم در امان نگهدارد اگر این کار را نمی کرد صد در صد با اعتراض مردم مواجه می شد.ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدیدج 1ص191؛ تاریخ طبری مج2ص581 و دیگر تواریخ وآثار .2. تاریخ طبری ج 2ص5813. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدیدج 1ص1924. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 1ص191؛ تاریخ طبری ج 2ص581.5. طبری ج2ص583.6. شرح نهج البلاغه این ابی الحدیدج 1 ص194و تاریخ طبری ج 2 ص5837. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج1، ص 189.8. تاریخ ابن اثیر- ج 2- ص62-65.9. صواعق المحرقة، ابن حجر ص75؛ المناقب، خوارزمی، ص217؛ فرائد السمطین، جوینی، ج1 باب 58 و...10. علی محدث (بندر ریگی)؛ سیاهترین هفته تاریخ .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image