خطر سقوط صاحب نفس مطمئنه /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

ایا خطر سقوط برای صاحب نفس مطمئنه وجود دارد؟


برای هر کسی به غیر از معصومین علیهم السلام ، احتمال خطرسقوط وجود دارد ؛ولی راجع به « صاحب نفس مطمئنه» چنین احتمالی ضعیف است ؛ درواقع همین صفت است که اورا از خطر سقوط باز می دارد ؛ برای روشن شدن موضوع، خوب است راجع به «نفس مطمئنه» بیشتر سخن بگوییم : نفس مطمئنه مرتبه اى کمال یافته و متعالى از نفس انسانى است که پس از تصفیه و تهذیب از صفات ناپسند اخلاقى و هواهاى نفسانى به مرحله اى رسیده که غرایز سرکش و خواهش هاى حیوانى افسارگسیخته را مهار و کنترل نموده است. عقل و فطرت و اراده در مرتبه نفس مطمئنه، چنان نیرومند و قوى شده که توانسته انسان را از اسارت و بندگى نفس اماره برهاند و با دورى از افراط و تفریط، یک مدیریت صحیح و معقول و خداپسندى را در انسان پیاده نماید.   نفس مطمئنه نفسى است که صاحب آن ،به عقاید حقّه و ثواب و عقاب، اطمینان یافته و آرامش دارد. چنانکه امیرالمؤمنین (ع) در صفت اهل تقوا مى فرماید: «فَهُمْ وَ الجَنَّهُ کَمَنْ قَدْرَ آها وَ هُمْ فیها مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النّارُ کَمَنْ قَدْرَ آها وَ هُمْ فیها مُعَذَّبُونَ ( نهج البلاغه صبحى صالح خطبه 193) پرهیزگاران نسبت به بهشت مانند کسانى هستند که آن را دیده و به نعمت آن نایل شده باشند و نسبت به آتش مانند کسانى هستند که آن را دیده و در آن معذب شده باشند». و در روایتى که مربوط به جوانى از انصار است (که بر حسب بعضى روایات «حارثه بن مالک انصارى» نام داشت) نیز نظیر همین جمله هست. این حال اطمینان نفس که از آثار یقین است از شؤون ممتاز نفس است و درجات سعادت بستگى به درجات این اطمینان دارد و از شؤون آن رضا و تسلیم و توکل و تفویض است. در یک بیان جامع مى توان گفت: نفس مطمئنه نفسى است که در پرتو یاد و توجه به خداوند به سکینه و آرامش حقیقى دست یافته و به آنچه خداوند رضاى و خشنود است رضایت مى دهد و در نتیجه خود را بنده اى مى بیند که مالک هیچ خیر و شرّ و هیچ سود و زیانى براى خود نیست و نیز زندگى دنیا را یک زندگى مجازى و گذرا مى بیند. از این رو بى نیازى و فقر و نفع و ضرر دنیا را آزمونى الهى مى داند و در نتیجه اگر غرق در نعمت ها و خوشى هاى دنیوى گردد به سرکش و فساد و برترى طلبى و استکبار دچار نمى شود و اگر به فقر و ندارى مبتلى گردد این تهیدستى و ناملایمات او را به کفر و ناسپاسى وانمى دارد بلکه همواره در همه شرایط و خوشى و ناخوشى هاى زندگى در راه عبودیّت و بندگى خداوند پابرجا و استوار است و از راه راست و اعتدال به سمت افراط و تفریط کشیده نمى شود. تعبیر به «مطمئنه» اشاره به آرامشى است که در پرتو ایمان به پروردگار او یاد و ذکر او به دست مى آید چنان که قرآن کریم مى فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»( رعد ، آیه. 28) «همان کسانى که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا آرامى مى گیرد، آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش مى یابد». دورى از یاد و توجه به سرچشمه قدرت و علم و حیات و کمال باعث مى شود انسان در زندگى، ناآرام و مضطرب و دل نگران باشد و در زندگى به بن بست ها و تنگناها دچار شود چنان که خداوند در سوره مبارکه طه مى فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمى»( طه ، آیه. 124) «و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت، زندگىِ تنگ و سختى خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مى کنیم». از دیدگاه قرآن آنچه عامل مهم ناامنى و اضطراب و ناآرامى است همان «ظلم» مى باشد. ظلم به معناى گسترده آن که بارزترین مصداق آن «شرک به خداوند» است. «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ»( لقمان آیه. 13) «به راستی که شرک ستمى بزرگ است». همچنین گناه و نافرمانى حق تعالى از جمله عوامل اضطراب و تشویش در زندگى است از این رو قرآن کریم در مورد کسانى که به امنیت و آرامش حقیقى رسیده اند مى فرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ»( انعام آیه. 82) «کسانى که ایمان آورده و ایمان خود را به ستم نیالودند، ایشان برایشان آرامش و ایمنى است و اینان راه یافتگانند». بنابراین صاحبان نفس مطمئنه در پرتو دورى از گناه و ظلم و نیز در سایه یاد و ذکر حقیقى پروردگار و ایمان راسخ به او به مقام «نفس مطمئنه» و آرام دست یافته اند. چنین نفسى هم اطمینان به وعده هاى الهى دارد و هم به راه و روشى که برگزیده مطمئن است و هم در خوشى ها و ناخوشى و طوفان هاى زندگى و از همه بالاتر در آن هول و وحشت بزرگ قیامت، آرام و استوار است. خداوند به این نفس مطمئنه خطاب مى کند: «ارْجِعِى إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً. فَادْخُلِى فِى عِبادِى. وَ ادْخُلِى جَنَّتِى»( فجر آیات 27-. 30) «اى نفس مطمئنه، خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد و در میان بندگان من درآى و در بهشت من داخل شو». منظور از بازگشت به سوى پروردگار به باور برخى از مفسران بازگشت به ثواب و رحمت اوست و به عبارتى بازگشت به سوى خود خداوند و در جوار قرب اوست که بازگشتى معنوى و روحانى است. تعبیر به «راضیه» به خاطر آن است که تمام وعده هاى پاداش الهى را بیش از آنچه تصور مى کرد قرین واقعیت مى بیند و آن چنان فضل و رحمت خدا شامل حال او مى گردد که یکپارچه رضایت و خشنودى مى شود. از نفس مطمئنه به «مرضیه» نیز تعبیر شده چون مورد قبول و پسند و خشنودى دوست واقع شده است. در ذیل این آیات پایانى سوره فجر روایتى نقل شده که یکى از یاران امام صادق (علیه السلام) از ایشان پرسید: «آیا ممکن است مؤمن از قبض روحش ناراضى باشد؟ حضرت فرمودند: نه به خدا سوگند، هنگامى که فرشته مرگ براى قبض روحش مى آید اظهار ناراحتى مى کند، فرشته مرگ مى گوید: اى دوست خدا ناراحت نباش سوگند به آن کس که محمد (صلى الله علیه و آله) را برانگیخت من بر تو مهربان تر هستم از پدر مهربان، درست چشم هایت را بگشا و ببین، او نگاه مى کند و رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و امیرمؤمنان على (علیه السلام) و فاطمه (علیها سلام) و امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) و امامان (علیهم السلام) از فرزندان او را مى بیند، فرشته به او مى گوید: اینان دوستان و رفیقان تواند. او چشمانش را باز مى کند و نگاه مى کند، ناگهان گوینده اى از سوى پروردگار بزرگ ندا مى دهد و مى گوید: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ» اى کسى که به محمد و خاندانش اطمینان داشتى بازگرد به سوى پروردگارت، در حالى که تو به ولایت آنها راضى هستى و با توانى که خدا به تو داده خشنود مى باشى داخل شو در میان بندگانم یعنى محمد و اهل بیتش و داخل شو در بهشتم». در این هنگام چیزى براى انسان محبوب تر از آن نیست که هر چه زودتر روحش از تن جدا شود و به این منادى بپیوندد».( تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص. 577) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image