جنگ امام علی(ع) و معاویه /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

جنگ امام علی و معاویه برسر چه موضوعی بود؟
وآیا معاویه باعلی بیعت کردند؟


آن گونه که در تاریخ ثبت شده است، یک روز پس از کشته شدن عثمان، امیرمؤمنان علی(ع) با بیعت مردم و تمامی اصحاب رسول خدا(ص) به خلافت رسید.( تاریخ الخلفأ، جلال الدین سیوطی، تحقیق:محمد محی الدین عبدالحمید، ص 174، فصل فی مبایعْ علی(ع) .)پس از آن، طلحه و زبیر با شکستن پیمان بیعت، همراه عایشه به بهانه خون خواهی عثمان، بر آن حضرت خروج کردند و پس از وقوع جنگ میان دو لشکر و شکست آنان و کشته شدن شمار بسیاری - از جمله طلحه و زبیر - جنگ به پایان رسید. امیر مؤمنان علی(ع) پس از این جنگ، مدت کوتاهی در بصره اقامت فرمود، سپس عازم کوفه شد. در این ایام بود که خبر خروج معاویه بر امام علی(ع) به گوش ایشان رسید.( همان، ص 174) پس از استقرار حکومت امام علی(ع)، آن حضرت تصمیم گرفت از طریق نصب فرمانداران صالح و عزل افراد ناصالح، حکومت عدل اسلامی را تحققِ عینی بخشد و از آن جا که معاویه را شایسته امارت نمی دانست، در اندیشه عزل او برآمد. در همین هنگام، جریر بن عبدالله بجلی که استاندار همدان بود، وارد کوفه شد و از تصمیم امام علی(ع) آگاه شد. امام علی(ع) گفت:«من با معاویه دوستی دیرینه دارم. او را دعوت می کنم تا حکومت بر حقِّ تو را به رسمیت بشناسد و تا روزی که در اطاعت خدا باشد، استاندار تو در شام باقی بماند». امام علی(ع) نپذیرفت و نامه عزل معاویه را به او داد و به او فرمود:دیدی که یاران رسول خدا(ص) که همگی اهل دین و تشخیص هستند، با من همراهند. تو با نامه من به سوی معاویه برو؛ اگر بر آنچه مسلمانان بر آن اتفاق دارند، وارد شد، چه بهتر، وگرنه به او اعلام کن که سکوت و آرامشی که تاکنون وجود داشته است، دیگر وجود نخواهد داشت. به او برسان که من هرگز به استانداری او راضی نبوده ام و مردم نیز به جانشینی او راضی نخواهند بود.( تاریخ طبری، ج 5، حوادث سال 36 ه ق؛ توجیه علی بن ابی طالب جریر بن عبداله الی معاویه، ص 235، نشر عزالدین، بیروت، چاپ دوم، 1989 م؛ الاًّمامه و السیاسه، ابن قتیبه دینوری، ج 1، ارسال علی جریرا الی المعاویه، ص 93 انتشارات شریف رضی، قم 1388 )جریر، با نامه امام علی(ع) رهسپار شام شد. او نزد معاویه رفت و به او گفت:مردم مکه، مدینه، کوفه، بصره، حجاز، یمن، مصر، عمان، بحرین و یمامه، با پسر عمویت علی(ع) بیعت کرده اند و جز همین چند قلعه که تو در میان آن هستی، کسی باقی نمانده است. من آمده ام تا تو را به آن چه رستگاری در آن است، دعوت کنم و به بیعت از این مرد رهنمون گردم.( .همان، ص 94؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 75،)وقتی سخنان نماینده امام به پایان رسید، معاویه گفت:صبر کن تا من از مردم شام نظرخواهی کنم و آن گاه نتیجه را به تو اعلام نمایم.( همان، ج 3، ص 77.)پس از آن منادی دربار معاویه، گروهی از مردم شام را برای اجتماع در مسجد گرد آورد. معاویه برفراز منبر رفت و پس از حمد خدا، رو به مردم کرد و گفت:می دانید که من نماینده امیر مؤمنان عمر بن خطاب و عثمان بن عفان هستم. من درباره کسی کاری انجام نداده ام که از او شرمنده باشم. من ولیِّ عثمان هستم که مظلوم کشته شده است و خداوند در قرآن می فرماید:«آن کس که مظلوم کشته شود، ما به ولیِّ او قدرت بخشیدیم؛ ولی در کشتن اسراف نورزید که مقتول از جانب خدا یاری شده است».(سوره أسرأ، آیه 33.) من مایل هستم نظر شما را درباره قتل عثمان بدانم. حاضران در مسجد برخاستند و گفتند:ما خواهان انتقام گرفتن از قاتلان عثمان هستیم. سپس با او بر این کار بیعت کرده، فریاد برآوردند که در این راه، جان و مال خود را فدا می کنند.( شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 3، ص 78 - 77،)معاویه در سخنرانی اش، از سرزمین شام به وادی پیامبران، و از مردم آن به یاوران انبیا و مدافعان دین و شریعت یاد کرد تا از این طریق هم خود را مدافع آیین الهی قلمداد نماید و هم احساسات مردم را به نفع خود برانگیزد و همگان را در مسیر جنگی خانمان برانداز قرار دهد.او خلیفه مقتول را فردی مظلوم خواند که خون او به وسیله افرادی ظالم ریخته شده است؛ در حالی که عثمان به وسیله اصحاب پیامبر اکرم(ص) و تابعان کشته شد و در منطق آنان، صحابه و تابعان، همگی از پیروان راه حق و دادگرند. به فرض که عثمان مظلومانه کشته شده بود، و بایستی ولیّ او درباره قاتلانش تصمیم بگیرد، مقصود از ولیّ دم، همان وارث اموال مقتول است. آیا معاویه، وارث اموال عثمان بود؟با وجود وارث نزدیک، دیگر نوبت به او نمی رسید؟درست است که عثمان و معاویه در جدّ خود، «امیّه»، به هم می رسیدند، ولی آیا این پیوند دور، با وجود اولیای نزدیک تر، کافی بود که معاویه خود را ولیِّ دم عثمان معرفی کند؟امیر مؤمنان علی(ع) در نامه ای به معاویه نوشت:«تو مردی از بنی امیه به شمار می آیی، ولی با وجود فرزندان عثمان، آنان از تو سزاوارترند به طلب خون او».(الاًّمامه و السیاسه، ابن قتیبه دینوری، ج 1، ص 103)اینها پرسش هایی است که پاسخ به آنها، پرده از نیت واقعی فرزند ابی سفیان برمی دارد و به خوبی روشن می کند که مسأله اصلی برای معاویه، خون خواهی عثمان نبود؛ بلکه انگیزه اصلی او، به دست گرفتن قدرت و ریاست و کنار نهادن امامی بود که مهاجران و انصار به اتفاق، با او بیعت کرده بودند.( فروغ ولایت، جعفر سبحانی، ص 446)علاوه بر آن، قتل عثمان هیچ ارتباطی به علی(ع) نداشت؛ بلکه به گواهی تاریخ، امیرمؤمنان(ع) نهایت تلاش خود را به کار بست تا از قتل عثمان جلوگیری نماید.( تاریخ الخلفأ،،ص163)معاویه بغض شدیدی نسبت به امیر مؤمنان(ع) داشت که می توان خروجش را بر آن امام بر حقِّ مسلمانان، حبّ ریاست او و کشته شدن برادرش حنظله و دایی اش ولید بن عقبه و بسیاری از عموزادگانش به دست حضرت علی(ع) در جنگ بدر دانست.( همان، ذیل خطبه 25، من اخبار معاویْ بن ابی رمضان، ص 338.)معاویه در دوران خلافت خود، به خلاف شرع و بدعت های فراوانی دست یازید که الحاق ابن زیاد به برادری خود، کشتن 40 تن از صحابه مهاجر و انصار، دستور به دشنام دادن به شخصیت بزرگی مانند امیر مؤمنان(ع) بر روی منابر؛ شخصیتی که پیامبر(ص) سب کردن او را به منزله سب کردن خود به شمار آورده بود، و برگزیدن فرزند خود یزید به ولایت عهدی همانند پادشاهان از آن جمله می باشد. از آنچه گفتیم عوامل و زمینه های ایجاد جنگ با امام علی(ع) توسط معاویه روشن شد و مشخص شد که معاویه هرگز با امیرالمومنین بیعت نکرد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image