تجسس در امور دیگران /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

توراخداکمکم کنید.خیلى درزندگى خصوصى دیگران کنجکاوى میکنم.وگاهى که میفهمم افرادبدى هستندخیلى متأثروغمکین میشوم.چرا اینقدرآدم خوب کم است؟آدم دلش رابه چى خوش کند؟کاش کوروکربودم تااین وصع رانمیدیدم.حالامن آدم باخدایى باشم وقتى این وضع رامیبینم خوش باشم؟ کارى هم که از دستم برنمیادکشورمون اسمن اسلامى ست.کاش من درکشوری آفریقایى زندگى بدوى داشتم خوشتربودم.


در پاسخ به مطالب ذیل توجه کنید : الف . اگر منظورتان از کنجکاوی در زندگی خصوصی دیگران تجسس است در این مورد نکاتی قابل دقت است :1- در قران کریم به صراحت از تجسس درامور دیگران منع شده است : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا ....(حجرات 12)کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمان ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان ها گناه است، و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید .2- جستجوگرى عاملى است براى کشف اسرار و رازهاى نهانى مردم، و اسلام هرگز اجازه نمى دهد که رازهاى خصوصى آنها فاش شود.و به تعبیر دیگر اسلام مى خواهد مردم در زندگى خصوصى خود از هر نظر در امنیت باشند. بدیهى است اگر اجازه داده شود هر کس به جستجوگرى در باره دیگران بر خیزد حیثیت و آبروى مردم بر باد مى رود، و جهنمى به وجود مى آید که همه افراد اجتماع در آن معذب خواهند بود.3- قرآن با صراحت تمام تجسس را در آیه فوق منع نموده، و از آنجا که هیچگونه قید و شرطى براى آن قائل نشده نشان مى دهد که جستجوگرى در کار دیگران و تلاش براى افشاى اسرار آنها گناه است، ولى البته قرائنى که در داخل و خارج آیه است نشان مى دهد که این حکم مربوط به زندگى شخصى و خصوصى افراد است، و در زندگى اجتماعى تا آنجا که تاثیرى در سرنوشت جامعه نداشته باشد نیز این حکم صادق است. اما روشن است آنجا که ارتباطى با سرنوشت دیگران و کیان جامعه پیدا مى کند مساله شکل دیگرى به خود مى گیرد، لذا شخص پیغمبر ص مامورانى براى جمع آورى اطلاعات قرار داده بود که از آنها بعنوان عیون تعبیر مى شود، تا آنچه را ارتباط با سرنوشت جامعه اسلامى در داخل و خارج داشت براى او گرد آورى کنند.و نیز به همین دلیل حکومت اسلامى مى تواند ماموران اطلاعاتى داشته باشد، یا سازمان گسترده اى براى گرد آورى اطلاعات تاسیس کند، و آنجا که بیم توطئه بر ضد جامعه، و یا به خطر انداختن امنیت و حکومت اسلامى مى رود به تجسس بر خیزند، و حتى در داخل زندگى خصوصى افراد جستجوگرى کنند.البته این امر هرگز نباید بهانه اى براى شکستن حرمت این قانون اصیل اسلامى شود، و افرادى به بهانه مساله توطئه و اخلال به امنیت به خود اجازه دهند که به زندگى خصوصى مردم یورش برند، نامه هاى آنها را باز کنند، تلفنها را کنترل نمایند و وقت و بى وقت به خانه آنها هجوم آورند.4- بنا بر این مرز میان تجسس و به دست آوردن اطلاعات لازم براى حفظ امنیت جامعه بسیار دقیق و ظریف است، و مسئولین اداره امور اجتماع باید دقیقا مراقب این مرز باشند، تا حرمت اسرار انسانها حفظ شود، و هم امنیت جامعه و حکومت اسلامى به خطر نیفتد.تفسیر نمونه، ج 22، ص: 1885- از مطالب فوق استفاده می شود که اگر تجسس به نیت جستجوی بی مورد در اسرار دیگران از روی فضولی و یا با نیت بر ملا کردن اسرار انها نباشد بلکه برای امری مهم و منطقی مانند ازدواج و یا گزینش در مراکز حساس و تاثیر گذار و یا با مقاصد صحیح امنیتی باشد اشکالی ندارد و گاهی در برخی موارد لازم و واجب است . ب. اما اگر منظورتان از کنجکاوی در زندگی خصوصی دیگران تحسس حرام نیست بلکه اگاهی اتفاقی و یا ناخواسته از زندگی انها است که به دنبال ان از بد بودن و انسان مطلوب نبودن آنها اگاه می شوید باز به چند نکته توجه کنید : 1- قضاوت در باره افراد کار دشواری است زیرا باید از همه خصوصیات ظاهر و باطن انها اطلاع داشت تا بتوان در باره انها قضاوتی جامع و درست داشت . 2- افراد معمولا صفات خوب و بد را با هم دارند و اگاهی ما از بدی ها و صفات ناشایست انها معنایش عدم وجود صفات خوب و شایسته در انها نیست . 3- خوب نبودن برخی انسان ها معنایش بی فایده بودن خوب بودن من نیست زیرا هر کس مسئول اعمال خود می باشد و در قیامت باید جوابگوی رفتار و عملکرد و اعتقادات خود باشد . 4- در عین حال خوب بودن من موجی امیداری دیگران در جامعه به وجود انسان های خوب و رغبت انها به خوبی می شود زیرا اگر بدهای جامعه زیاد باشند زمینه برای بد شدن دیگران فراهمتر است زیرا به قول معروف مردم میخواهند همرنگ جماعت باشند و خوب یا بد بودن افراد جامعه و اینکه تعداد کدامیک بیشتر است در خوب یا بد بودن آنها موثر است . بنا بر این خوب بودن من موجب می وشد به تعداد خوب ها یک نفر اضافه شود و از تعداد بد ها یک نفر کاسته شود که این خود در وضعیت اخلاقی و هنجارهای اجتماعی نقش موثری دارد . 5- من به عنوان فرد مسلمان وظیفه دارم در همه شرایط اجتماعی ایفای نقش مثبت کنم و به اندازه خود در تغییر وضعیت بد و نامطلوب جامعه تاثیر گذار باشم و مواجه شدن با انسان های بد و یا زیاد بودن تعداد انها این وظیفه را از من سلب نمی کند . 6- البته غصه خوردن و ناراحت شدن از دیدن بدی ها و افراد بد نشانه داشتن تعهد و احسا س مسئولیت است و نشانه دین داری است اما این غصه و غم باید محرک و عاملی برای کار وتلاش در راه بهتر کردن اوضاع و تغییر رفتارها و عملکردهای از بد به سوی خوب و از نامطلوب به سمت مطلوب باشد . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image