تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
الكافي عن عمر بن اُذينة :شَكا رَجُلٌ إلى أبي عَبدِاللّهِ عليهالسلام شِقاقاً في يَدَيهِ ورِجلَيهِ ، فَقالَ لَهُ : خُذ قُطنَةً فَاجعَل فيها بانا وضَعَها في سُرَّتِكَ . فَقالَ إسحاقُ بنُ عَمّارٍ : جُعِلتُ فِداكَ ! يَجعَلُ البانَ في قُطنَةٍ ويَجعَلُها في سُرَّتِهِ؟ فَقالَ : أمّا أنتَ يا إسحاقُ ، فَصُبَّ البانَ في سُرَّتِكَ ؛ فَإِنَّها كَبيرَةٌ . قالَ ابنُ اُذَينَةَ : لَقيتُ الرَّجُلَ بَعدَ ذلِكَ ، فَأَخبَرَني أنَّهُ فَعَلَهُ مَرَّةً واحِدَةً فَذَهَبَ عَنهُ. الكافى- به نقل از عمر بن اُذَينَه: مردى از تَرَك پوست دست و پاى خود ، نزد امام صادق عليهالسلام اظهار ناراحتى كرد . امام به او فرمود : «پنبهاى بردار و يك گياهِ بان در ميان آن قرار ده و آن را در ناف خود كن» . اسحاق بن عمّار گفت : فدايت شوم! گياهِ بان را در ميان پنبهاى بپيچد و آن را در ناف خود قرار دهد؟ فرمود : «امّا تو اى اسحاق! بان را در ناف خود بريز ، كه بزرگ است [و گنجايش دارد] » . ابن اذينه مىگويد : پس از آن ماجرا ، آن مرد را ديدم و به من گفت كه آن كار را يك بار انجام داده و ناراحتى او از ميان رفته است .الكافي ، جلد 6 ، صفحه 523 ، حديث 2 ، بحار الأنوار ، جلد 47 ، صفحه 48 ، حديث 75 دانش نامه احاديث پزشكي : 1 / 516www.hadithcity.com .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.