تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

چه ويژگي در يوسف ـ عليه السلام ـ باعث شد تا به مقام عزت و عزيزي مصر برسد؟


انبياء و پيامبران از افراد برگزيده الهي براي هدايت و راهنمائي بشرند از آنجا که خداوند امر رسالت و نبوت را براي انبياء مقرر کرده بود، لذا ايشان را با سخت ترين امتحانات و بلايا آزمايش مي نمود. يکي از پيامبراني که از همان ابتداي زندگيش علائم نبوت در وي هويدا و آشکار بود، حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ بود. با اينکه وي کودکي بيش نبود ولي همه او را به صداقت و راستگوئي ستايش مي کردند، امّا سرانجام حسادت باعث شد که بين يوسف و پدرش و خانواده اش حدود چهل سال فراق به وجود آيد، که يکي از سخت ترين مراحل زندگي حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ بود. علاوه بر فراق پدر و خانواده در اين مدت، بلايا و سختي هاي فراواني به يوسف روي آورد، ولي با اتکا به خداوند و با غلبه بر نفس اماره همه سختي ها را پشت سر گذاشت و به مقام عزت و بزرگواري رسيد. و قدرت خداوند را براي کساني که نمي خواستند يوسف را عزيز و بزرگوار ببينند، نماياند. از شرح حال يوسف ـ عليه السلام ـ و داستان زندگي اين پيامبر الهي مي توان دريافت که آن حضرت به خاطر چند ويژگي به مقام عالي رسيد. 1. راست گويي: از خصال و ويژگي هاي پسنديده و حميده حضرت که در رسيدن آن حضرت به مقامات الهي کمک شاياني نمود، اين بود که هرگز دروغ نگفت، در تمام عمرش جز به راستي و صداقت و امانت کلامي و سخني نگفت و گامي برنداشت. 2. عفت و پاک دامني: يکي ديگر از ويژگي هاي وي بود که باعث شد خداوند در مقابل اين خصيصه يوسف، وي را به مراتب عالي برساند. البته از نظر ظاهري چرا که انبياء به مرتبه اي از علوّ و مقام مي رسند که افراد عادي بشر توانائي درک آن را ندارند. يوسف با آن چهره زيبا و ملکوتيش، نه تنها عزيز مصر را مجذوب خود کرد، بلکه قلب همسر عزيز را نيز به سرعت در تسخير خود درآورد و عشق او پنجه در اعماق جان او افکند و با گذشت زمان اين عشق روز به روز داغ تر شد و حتي کار به جائي رسيد، که همسر عزيز مصر در خلوت و آشکار از يوسف طلب کام مي کرد. ولي يوسف با پاکي و پرهيزکاري جز به خدا نمي انديشيد و قلبش تنها در گرو «عشق خدا»بود لذا هرگز دست به خيانت و دريدن عفت نزد. 3. تحمل و بردباري يوسف در برابر مصائب و شدايد عامل ديگري بود که او را در برابر امتحان الهي پيروز کرد و به مقام عزت و عظمت رسانيد. با آنکه برادران يوسف مي خواستند يوسف ـ عليه السلام ـ را خوار کنند و به ذلت کشانند، که ابتدا قصد جان او را کردند، سپس در چاه انداختند. و وقتي که ديدند عده اي از رهگذران يوسف را نجات دادند، او را در مقابل مبلغ ناچيزي فروختند و از پدر، برادر و خانواده اش جدا کردند. در مقابل اين همه مصائب يوسف تنها به خدا اتکا کرد و تنها از او استمداد جست و سختي هاي زندان را به جان خريد تا خدايش از او راضي باشد. لذا درسي که مي توان از قرآن در ماجراي يوسف گرفت اين است که عزّت و ذلت بندگان خدا به دست مردم نيست و آنها نمي توانند کسي را خوار کنند يا عزيز و باعظمت گردانند، چنانچه برادران يوسف و ديگران نتوانستند يوسف را خوار کنند. امّا خدا مي خواست او را عزيز و محترم گرداند و به دليل نيکي و صفاي باطنش به او پاداش خوبي دهد و او را در بهترين خانه ها و فراخ ترين نعمت ها جاي دهد و همه گونه شوکت و عظمتي را به وي ارزاني کند و از همه بالاتر مقام نبوت و پيامبري را به او تفويض کند. و زمينه فرمانروائي و عظمت او را در کشور مصر فراهم سازد. 4. خصيصه ديگر يوسف نيکوکاري و دستگيري از ستمديدگان و مظلومان بود و همواره از دوران نوجواني، دوران خدمت در خانه عزيز مصر، دوراني که در زندان بود و بالاخره در دوره اي که به مقام و منصب رسيد، از ضعفا غافل نبود و حتي از سهم غذاي خود به ضعفا مي بخشيد. قرآن کريم اين حقيقت را اين گونه بيان مي کند: «و بدين گونه يوسف را در سرزمين «مصر» مکانت و اقتدار داديم تا به وي تعبير خواب ها را بياموزيم و خدا بر کار خود غالب است، ولي بيشتر مردم نمي دانند «چنانچه برادران يوسف و بزرگان معابد مصر از درک اين حقيقت عاجز بودند» و آنگاه که يوسف به سن رشد و کمال رسيد، او را حکمت و دانش عطا کرديم و نيکوکاران را چنين پاداش مي دهيم». لذا براساس فرموده قرآن آنچه که از عزت و عظمت و حکمت و علم به يوسف اعطا شد، همه در مقابل خصيصه نيکوکاري و احسان يوسف بود که از درياي بي کران فيض الهي بهره گرفت. 5. شکر گزاري: خصيصه ديگري که يوسف داشت و به اين خصيصه در شديدترين حالات تا زماني که به فرمانروايي و نبوت رسيد، ادامه داد سپاسگزاري از توجه خداوند به وي بود. در همه حال سپاس نعمت را به جاي آورد و همه نيازهاي خود را از بي نياز مطلق طلب نمود. و در کنار اين نيازمندي به خداوند، خودش بخشنده و عفو کننده بود چنانچه از گناه زن عزيز مصر و زنان ديگر گذشت و از تقصير برادران که آن همه به وي آزار و اذيت رسانده بودند گذشت. تا خداوند نيز در برابر بخشش او توجهش را از وي سلب نکند. لذا تنها يوسف ـ عليه السلام ـ به مقام عزت و عظمت رسيد حتي خاندان وي از قحطي و زندگي باديه نشيني نجات يافت و در کشوري متمدن همچون مصر به زندگي ادامه دادند. يوسف نيز به نحو احسن شکرانه اين نعمت الهي را بجا آورد. و دست نياز به سوي پروردگار برداشت و گفت: «پروردگارا تو بودي که اين فرمانروايي را به من دادي و تعبير خواب را به من آموختي، تويي آفريدگار آسمان ها و زمين، مرا مسلمان (به حال تسليم و فرمانبرداري خود) بميران و به شايستگان ملحق نما». 6- مدیریت در بحران از ویژگی های دیگر یوسف بود. بنابراين آن همه عزت و عزيزي که نصيب يوسف شد همه از جانب خداوند لايزال بود و آن هم در مقابل خصايص و ويژگي هاي حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ که عبارتند از صداقت، امانتداري، پاکدامني، تحمل و بردباري در برابر مصائب، نيکوکاري و دستگيري از ستمديدگان، بخشش و عفو مجرمان، سپاسگذاري از نعمات الهي که به آن حضرت اعطا شد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image