بیدارى اسلامى و فرصت بازشناسى انقلاب اسلامى /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

بیداری اسلامی نشان داد نکات مهمی از موضوع صدور انقلاب که برخی در داخل و خارج نسبت به آن کینه ورزی شدید داشتند طی سال های گذشته در زیر پوست جوامع اسلامی زنده و پویا اما آرام و پنهان جریان داشته و در زمانی که می بایست فوران کند به عرصه آمد و چهره منطقه و معادلات مورد نظر استکبار را بر هم زد، بدون آنکه استکبار بتواند آن را مهار کند. اشاره


بیداری اسلامی نشان داد نکات مهمی از موضوع صدور انقلاب که برخی در داخل و خارج نسبت به آن کینه ورزی شدید داشتند طی سال های گذشته در زیر پوست جوامع اسلامی زنده و پویا اما آرام و پنهان جریان داشته و در زمانی که می بایست فوران کند به عرصه آمد و چهره منطقه و معادلات مورد نظر استکبار را بر هم زد، بدون آنکه استکبار بتواند آن را مهار کند. اشاره سالگرد انقلاب اسلامی در سال های پس از پیروزی انقلاب غالباً با رویکرد داخلی بزرگ داشته می شد و جشن های پیروزی نیز بر حول همین محور برگزار می گردید؛ اما امسال برای اولین بار است که بزرگداشت سالگرد پیروزی انقلاب در حالی برگزار می شود که انقلاب اسلامی و جهان شاهد وقوع انقلاب های مشابه در برخی کشورهای اسلامی است. این واقعه مبارک ایجاب می کرد که امسال در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، به مسائل این انقلاب فراتر از سال های گذشته نگریسته شود. به عبارت دیگر، انقلاب های رخ داده در برخی کشورهای اسلامی با ویژگی های مشترکی که با انقلاب اسلامی ایران دارند، فرصت بازشناسی انقلاب اسلامی به عنوان انقلاب اصلی و مرکزی را فراهم آورده که نباید از آن غفلت شود. نوشتار حاضر مروری مجمل بر این موضوع دارد. خاستگاه و چارچوب بحث یگانه بودن، گاهی اوقات خوب است و گاهی اوقات خوب نیست و شاید از منظری ارزش باشد و از منظر دیگری ارزشمند تر. چنانچه آن «یگانه» از مسائلی باشد که توسعه و تکثیرش از ارزش ها و آمال ذاتی اش باشد، ارزش این یگانگی در یگانگی محبوس می شود و در آنجا می ماند و با گرفتار شدن در «حجاب تفرد» ناچار می شود به حداقل های توانمندی هایش بسنده کند که این که خسران بزرگ و ضایع کردن نعمت است. حال آنکه در نقطه مقابل با به حداکثر رساندن ظرفیت های آن «یگانه» با حفظ یگانگی و تکثیر طولی آن می توان تحولات بزرگی در عرصه آن یگانگی ایجاد کرد. پدیده هایی از جنس انقلاب های سیاسی، اجتماعی یا از نوع یگانه ها هستند یا از توابع و نظایر یگانه ها. شناخت آنهایی که از نوع یگانه ها هستند، تا زمانی که در یگانگی محض و «حجاب تفرد» و بدون توابع و نظایر قرار دارند، هم مشکل است و هم موانع زیادی پیش رو دارد؛ اما به محض اینکه از «حجاب تفرد» بیرون آمد و دارای توابع و نظایر شد، امکان شناخت همه جانبه اش بیشتر می شود، در پی شناخت بیشتر، دستاوردهای ارزشمندی نیز برایش حاصل می گردد. با اینکه انقلاب «یگانه» بسته به آرمان ها و توانایی هایش می تواند دست به اقدامات بزرگ بزند و در حد توانش تغییر و تحول ایجاد کند؛ اما به سبب «یگانه» بودن و خشم و غضب دشمنان که از یگانگی آن برای وارد کردن فشار بیشتر بر آن استفاده می کنند «در زندان ثانوی» قرار می گیرد که حرکت های مبارک آن را در داخل و خارج کند و پرهزینه می کند. این همه، در زمانی کم کم رنگ می بازد که انقلاب «یگانه» از «حجاب تفرد» به هر نحوی خارج شود و بتواند توابعی را ایجاد کند. حسن بزرگ دیگر خروج از «حجاب تفرد» و ایجاد توابع و نظایر این است که بزرگان و هوشمندان انقلاب «یگانه»،را وادار به «بازشناسی» انقلاب شان می کند و چنانچه پس از پدیدارشدن انقلاب های تابع و نظیر، بزرگان انقلاب «یگانه» از «بازشناسی» انقلاب شان غافل ماندند، باید به آنها نهیب زد و آنها را هوشیار کرد که به این مهم اهتمام ورزند، چراکه در آن منافع بسیاری برای عرصه ها و موقعیت های مختلف انقلاب «یگانه» وجود دارد. شناخت اولیه انقلاب اسلامی ایران هنگامی که در 22 بهمن 1357 رژیم 2500 ساله شاهنشاهی در ایران رسماً سقوط کرد و انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، کل جهان از حیث ارتباط با انقلاب اسلامی به دو دسته کلی تقسیم می شد: 1- خشم کشورهای قدرتمند و تأثیرگذار در معادلات جهانی؛ با سیاست خارجی «نه شرقی نه غربی» انقلاب اسلامی این گروه از کشورها را که سرنوشت جهان در دست آنها بود، بسیار عصبانی کرده بود. این موضع جمهوری اسلامی یکی از منابع اصلی شناخت آنها درباره انقلاب اسلامی ایران بود. آنها با ارزیابی این شعار و پایبندی ایران به آن متوجه شدند، ایران کشوری است که در پایبندی به آموزه های دینی اش استکبارستیز است و ضمن نفی مناسبات گذشته این گروه از کشورها با ایران، ادامه آن را در نظام بین المللی هم برنمی تابد. در ذیل مقوله استکبارستیزی انقلاب ایران مسائل دیگری قرار دارد که دشمنان کم و بیش با آن آشنا شدند؛ اما مقوله «استکبارستیزی» برجسته ترین شاخصه ای بود که سلطه گران جهانی با آن آشنا شدند و از منظر خود انقلاب را سنجیدند. 2- دولت های خنثی، حاکمان دیکتاتور و مردم مستضعف؛ این گروه در دو دسته دیده می شدند: 1- حاکمان دیکتاتور که لرزه بر اندام شان افتاده بود و در آینه انقلاب اسلامی ایران سرنوشت خودشان را بسیار شوم می دیدند و برای گریز از آن سرنوشت و تغییر آن دست به دامن سلطه گران شدند و آنها نیز با دامن زدن به این ترس و دلهره، آنها را بیشتر به خودشان وابسته کردند که این موضوع با فراز و فرودهایی تاکنون ادامه دارد. 2- دولت های خنثی و مردم مستضعف که دولت های خنثی خیلی مهم نبودند؛ اما مردم مستضعف در عین خوشحالی نمی توانستند این واقعه شگفت انگیز را باور کنند. شناخت آنها از انقلاب اسلامی ایران بیشتر کلی بود و عوام بودن و اعجاب آور بودن این اتفاق و نیز شادمانی شدید و نیز محرومیت چندجانبه، به آنها اجازه چندانی برای غور در مسائل انقلاب ایران را نمی داد و کلی بودن شناخت آنها از انقلاب ایران ادامه یافت. در داخل ایران هم که افراد از نزدیک با گذشته و حال انقلاب آشنا بودند، در بحث شناخت، از لحاظ عمق، اعتقاد و توان انقلاب و مسیری را که باید بپیماید متفاوت بودند و پس از سپری شدن دهه اول انقلاب این تفاوت ها و اختلاف نظرها بیشتر و بیشتر شد و این در حالی بود که امام خامنه ای(مدظله العالی) همچنان با اعتقاد راسخ به آرا و اندیشه های حضرت امام(ره) و تبیین آنها و افزودن مباحث جدید، بستر مناسب تر شناخت همه جانبه انقلاب اسلامی را فراهم می کردند؛ اما گویا هضم این مسائل برای برخی سخت بود و محتاج موارد عینی و تجربی بودند. بیداری آغاز شده در بخشی از جهان اسلام برای این گروه و همه ایرانیان و غیر ایرانیانی که خالصانه و بدون غرض در پی شناخت انقلاب اسلامی ایران بودند، فرصت استثنایی را ایجاد کرد تا شناخت شان از انقلاب اسلامی ایران بیشتر شود. بیداری اسلامی ویژگی ها و چگونگی آنچه حرکت های بیداری اسلامی را که از حدود یک سال پیش در جغرافیای جهان اسلام آغاز شد، با انقلاب اسلامی ایران مرتبط می کند وجود چند ویژگی است: 1- مسلمان بودن؛ این پدیده در کشورهایی پدیدار شد که مردم آن مسلمان بودند. مسلمان بودن آنها و مسلمان بودن مردم ایران ویژگی های چندگانه مشترکی را در بر دارد. 2- حاکم دیکتاتور؛ مردم این کشورها نیز مانند مردم ایران گرفتار حاکم دیکتاتوری بودند که از حمایت قدرت های بیگانه برخوردار بود. 3- ظلم ستیزی؛ آنچه که مردم این کشورها را به ستوه آورد و فریاد مظلومیت و دادخواهی آنها را بلند کرد، ظلم مستمری بود که بر آنها روا داشته شده بود، چنین وضعیتی در ایران نیز وجود داشت. 4- شعارهای اسلامی؛ برجسته ترین شعار در اسلام تکبیر است که در کنار سایر شعارهای اسلامی در همه این انقلاب ها و انقلاب ایران وجود داشت. 5- استکبارستیزی؛ مردم این کشورها نشان دادند که مانند مردم ایران با استکبار و دخالت آن در کشورشان به شدت مخالفند. 6- ... از رفتار اعتراضی و انقلابی این مردم معلوم بود آنها به سرحد انفجار، سیده و منتظر بهانه بودند و این حالت به شکل دفعی برای آنها پیش نیامده بلکه طی سال های طولانی، مجموعه ای از عواملی که قطعاً یکی از مهم ترین آنها تأثیر تدریجی انقلاب اسلامی ایران بود، آنها را به این نقطه رساند. شناخت ثانویه انقلاب اسلامی ایران وقوع انقلاب در قالب بیداری اسلامی در کشورهای تونس، مصر، لیبی، یمن و حرکات اعتراضی در بحرین و عربستان و... براساس اصول حاکم بر مباحث انقلاب ها حاکی از آن است که آنها به شدت از انقلاب اسلامی ایران متأثرند و ضرورت دارد تا انقلاب اسلامی ایران «بازشناسی» شود و بسیاری از نقاط قوت آن که کمتر مورد توجه بود، به عنوان یک مبحث جدی مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. بیداری اسلامی نشان داد نکات مهمی از موضوع صدور انقلاب که برخی در داخل و خارج نسبت به آن کینه ورزی شدید داشتند طی سال های گذشته در زیر پوست جوامع اسلامی زنده و پویا اما آرام و پنهان جریان داشته و در زمانی که می بایست فوران کند به عرصه آمد و چهره منطقه و معادلات مورد نظر استکبار را بر هم زد، بدون آنکه استکبار بتواند آن را مهار کند. پس از بیداری اسلامی غربی ها به شدت احساس خطر کردند و اندیشه ورزانشان در غرب و عوامل شان را در کشورهای اسلامی و رسانه های شان را بسیج کردند و به صحنه آوردند تا به جهان و به ویژه مسلمانان بگویند هیچ نسبتی بین بیداری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران وجود ندارد؛ اما با تمام این تلاش ها ارتباط جدی بیداری اسلامی با انقلاب اسلامی ایران برای همگان اثبات شده است و نشانه روشنی است از ظرفیت های گرانبهای انقلاب اسلامی که برخی آن را انکار می کردند و برخی انتظار ظهور و بروزش را در چهره بیداری اسلامی نداشتند. این نشانه و نمونه برجسته عینیت یافته، شاهد قدرتمند و امیدبخشی است برای باور داشتن وجود ظرفیت های گرانسنگ دیگری در انقلاب اسلامی که در «بازشناسی» می توان آن را کشف کرد و یا به ارزش واقعی آنهایی که در اختیار است پی برد و برای حصول به کارکرد اصلی آنها تلاش کرد. یکی از فواید ارزشمند «بازشناسی» که از قبل قابل پیش بینی است اینکه با اعتماد و اطمینان به دست آمده از بیداری اسلامی که در اندیشه های انقلاب اسلامی ایران در مبحث صدور انقلاب قرار داشت، انگیزه پیگیری برخی از مفاهیم کلیدی انقلاب که در سال های اخیر محسوس تر و به روزتر شده، بیشتر خواهد شد، مانند: استکبارستیزی، عدالتخواهی، تولید علم و توسعه آن، حمایت از جبهه مقاومت، مردم سالاری دینی، دفاع از حقوق ملت مظلوم فلسطین، تقویت پیوند بین کشورهای اسلامی، پیگیری یافتن راه هایی برای قطع کامل وابستگی، تشکیل بسیج جهانی اسلام و... چنانچه از فرصت بیداری اسلامی برای «بازشناسی» عمیق انقلاب اسلامی استفاده شود و ظرفیت های ناشناخته و یا کمتر شناخته شده آن شناخته و از نو بررسی شود و با طراحی و برنامه ریزی درست به عینیت برسد، انقلاب اسلامی این مرتبه با خیل دوستان و همراهان غیرایرانی همگام شده با ایرانی ها، وارد دنیای جدیدی خواهد شد که شاخصه هایش را آموزه های اسلامی تعیین کرده است. به امید نزدیک بودن آن روز. ان شاءالله (ظرفیت هاى عینیت نیافته انقلاب/رضا گرمابدرى، بصیرت، 90/11/17 ) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image