تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
انسان همواره در خطر خرافات و رسوم نا درست بوده است دین زرتشت نیز همانند بیشتر ادیان الهی که یکی پس از دیگری آمده و نسخ شدهاند از تحریف منفعت طلبان و جاهلان بی نصیب نمانده البته اکنون زرتشتیانی هستند که خود را موحد دانسته و آیین خود را از هرگونه آتش پرستی بدور میدانند و برخی آداب این آیین در شکل تحریف یافته آن توجه به آتش بوده است که آخرین چهارشنبه سال را با انجام اعمال خرافی خاصی سپری میکردهاند که اجمالی از آنها از لغتنامه دهخدا در مدخل واژه چارشنبه سوری چنین آمده است:چارشنبه سوری: آخرین چهارشنبهء اسفند ماه هر سال شمسی که ایرانیان در شب آن جشن چارشنبه سوری میگیرند و آداب و رسوم خاصی را در آن شب برگزار میکنند آئین چهارشنبهسوری یا شب چهارشنبهء آخر سال بر دو قسم است یک قسمت از آن عمومی و مشترک میان تمام مردم ایران است که حتی بعضی از آنها را در ملل دیگر نژاد آریا میتوان یافت و قسمت دیگر آئین خصوصی است که مردم تهران بدعت گذاشتهاند و از اینجا کم و بیش بشهرهای دیگر ایران رفته است. دهخدا اعمالی که در این روز انجام میگرفته را چنین برمیشمارد: 1. توپ مروارید: در میدان ارک طهران توپ کهنسالی بود که مدت صد سال بر فراز صفهای جاگرفته بود و چون پیران زمینگیر از جای خود نمیجنبید – شبهای چهارشنبهسوری زنان و دخترانی که حاجتی داشتند مخصوصاً آن زنانی که در آرزوی شوی بودند از آن توپ بالا میرفتند و بر فراز آن دمی مینشستند و از زیر آن میگذشتند و در برآورده شدن آرزوی خود شک نداشتند و بچههای شیرخوار را که به اصطلاح «نحسی» میکردند یا ریسه میرفتند از زیر توپ مروارید و سر در نقاره خانه میگذراندند. این توپ را توپ مروارید مینامیدند و افسانههای گوناگون در حق آن میگفتند.2. آتش افروختن: زیباترین و شاید قدیمترین آداب چهارشنبهسوری آتش افروختن و جستن از آن و شادی کردن در کنارآتش است.... مردم از روی این اخگرهای افروخته یکی پس از دیگری جستن میکنند و در هر جستنی میگویند: «زردی من از تو سرخی تو از من» یعنی زردی بیماری و ناتوانی را از من بستان و سرخی و شادابی و تندرستی را که در خود داری بمن ببخش» پس از سوخته شدن خاکستری را که از آتش میماند باید در خاک اندازی جمع کنند و از خانه بیرون برند و در کنار دیوار بریزند و آنکس کهبیرون ریخته است در بازگشت در میزند باید از درون خانه از او بپرسند: «کیست؟» و او هم جواب دهد؛ «منم» گویند: «از کجاآمدهای؟» جواب دهد که: «از عروسی» بپرسند: «چه آوردهای؟» گوید: «تندرستی». 3. کوزه شکستن: مردم طهران تا چند سال پیش که از سر در نقارهخانه بالا میرفتند کوزهای آب ندیده با خود میبردند و از آنجا بزمین میافکندند و میشکستند و کسانی که بدانجا دسترس نداشتند از بام خویش کوزه را بزمین میافکندند اینکار در بسیاری از نقاط ایران معمول است و عقیده دارند که بلاها و قضاهای بد را در کوزه متراکم کردهاند و چون بشکنند آن قضا و آن بلا دفع شود...4. آجیل: در شب چهارشنبهسوری آجیل خوردن از رسوم و آداب مخصوص است و مخصوصاً بایستی آجیل شور و شیرین باشد...5. فالگوش: کسانی که حاجتی دارند شب چهارشنبهسوری نیت میکنند و بر سر چهارراهی یا اگر چهارراه نبود بر سر رهگذری به فالگوش میایستند و نخستین عابری را که گذشت بسخن او توجه میکنند و هر چه از دهان او برون آمد در استجابت مقصود خود به فال نیک یا به فال بد میگیرند اگر آن نخستین سخن به اجابت آرزوی صاحب حاجت مطابق باشد آن آرزوی برآورده است و گرنه برآورده نیست. همین فال را ممکن است بر پشت در خانهای یا در اطاقی گرفت و باید آهسته بپشت درآمد و بیآنکه کسانی که اندرون خانه یا اطاقند بدانند که کسی بر در ایستاده است گوش فراداد و اولین سخنی را که گفته میشود در اجابت مقصود خود یا ناروا ماندن آن فال گرفت.6. گرهگشایی: کسانی که بخت ایشان گره خورده و عقدهای در کارشان روی داده است چارهای جز آن ندارند که شب چهارشنبهسوری گوشهء دستمالی یا چارقدی یا گوشهء دیگر از جامهء خود و یا پارچهای را گره زنند و بر سر راهی بایستند و از اولین کسی که بر ایشان گذشت خواستار شوند که آن گره را بدست خود بگشاید ممکن است قفلی را بر پارچه یا دستمال و یا گوشهای از جامه بست و بر سر راه ایستاد و کلید آن را به نخستین کسی که از راه میگذرد داد که با آن کلید قفل را بگشاید و عقده از کار فروبستهء آن درمانده باز کند. 7. دفع چشمزخم و بختگشایی: برای بختگشایی در شب چهارشنبهسوری تدابیری معمول است و از همه شگفتتر آن است که به دبّاغخانه میروند و از آب دباغخانه اندکی برمیدارند و با خود بخانه میآورند و برای گشوده شدن بخت بر سر میریزند. 8. کندر و خوشبو: یکی از آداب چهارشنبهسوری آن است که زنان بر در دکان عطاری میروند و از او «کندر وشا برای کارگشا» میخواهند و تا عطار برود بیاورد فرار میکنند این دکان باید رو بقبله باشد سپس بدکان دیگری که رو بقبله باشد میروند و «خوشبو» میخواهند که مراد اسفند است و چون عطار پی آن برود باز میگریزند و سپس بدکان سومی که رو بقبله باشد میروند و مقداری کندر و اسفند میخرند و در خانه برای دفع چشم زخم و حل مشکل خود دود میکنند. 9. قلیا سودن: یکی از وسایل دفع جادو در شب چهارشنبهسوری قلیا سودن است اندکی قلیای خشک در هاون برنجین کوچکی میریزند و هفت دختر نابالغ دسته میزنند و با آب میسایند و بر آن بول میکنند و آن آب را در چهارگوشهء صحن خانهای که آن را جادو کردهاند میریزند و یقین دارند که بهمین تدبیر جادو باطل میشود. 10.آش بیمار: در خانهای که بیماری باشد شب چهارشنبهسوری باید در شفای او کوشید که بیماری او بسال دیگر نرسد برای این کار آشی میپزند که در میان زنان به اسم «آش بیمار» یا «آش امام زینالعابدین بیمار» معروف است باید بادیهء مسین بدست گرفت و با قاشق بدرخانهای یا به در اطاق همسایه رفت و چنانکه او نداند که این خواهش از جانب کیست با آن قاشق بر آن ظرف مسین کوبید و صاحب خانه یا اطاق وجداناً مکلف است که چیزی که بتوان دراش ریخت مانند آرد یا برنج یا غلات و بنشن و پیاز و هر چه از این قبیل در خانه موجود باشد و اگر نیست چند شاهی پول در آن ظرف بریزد. هر چه در ظرف ریخته میشود باید در ترکیباش داخل شود و اگر پول در آن ظرف دریوزهگری ریختند با آن پول باید لوازماش را تدارک دیده و از آناش بیمار را داد و بازماندهء آن رابه تهیدستان رهگذر داد و همیناش هر دردی را شفا میبخشد. 11. فال گرفتن با بولونی: یکی از شیرینترین آداب چهارشنبهسوری که بیشتر جنبهء بازی و تفریح گوارایی دارد فال گرفتن با بولونی است. بولونی کوزهء دهان گشاد کوچکی است که در خانههای ما فراوان است و در آن ادویهء خشک یا ترشی و مربا و غیره میریزند زنان و دختران جوان گرد یکدیگر جمع میشوند و کوزهای را میآورند هر کس هر چه همراه خود دارد و نشانهای از او بشمار میرود در آن بولونی میاندازد و اشعار مختلف در وصف الحال که بتوان بدان تفأل کرد بر قطعه های کاغذ مینویسند و تا کرده در بولونی میاندازند سپس دختر نابالغی را میخوانند و او دست در بولونی میکند و پارهای کاغذ را بیرون میآورد و یکی از حاضران شعری را که بر آن نوشته است میخواند سپس همان دختر یکی از آن اشیاء را بیرون میآورد و ارائه میدهد و آن شعر که خوانده شده است فالی است که در حق صاحب آن نشانی زدهاند در اصفهان یک سرمهدان و یک آئینهء کوچک نیز علاوه بر آن اشیاء در بولونی میاندازند و با دیوان حافظ تفأل میکنند یعنی هر چیزی که از بولونی بیرون آمد برای صاحب آن فالی از دیوان حافظ میزنند. == با توجه به آنچه از لغت نامه دهخدا نقل شد باید گفت :در نظرات بزرگان دین اسلام و آنچه که از کل دین برمیآید این آداب خرافه محض بوده و حتی بوی شرک میدهد که کاری را به غیر خداوند مستند میداند از این رو شهید مطهری در باره این اعمال چنین میگوید: آتش شب چهارشنبه آخر سال که نمونه ای از آتش پرستی های قدیم است که نه تنها چیز خوبی نیست بلکه خیلی چیز بدی هم هست همین را می گویند فقط برای اینکه به قول اینها فرهنگ را ( این فرهنگ ، معنایش علم و فلسفه نیست بلکه به معنی سنت است ) باید زنده نگه داشت «آشنایی با قرآن ص85» در جای دیگر ایشان مینویسند: مسلما ایرانیان نیز ناخود آگاه برخی عقاید خویش را با صبغه اسلامی حفظ کردند متأسفانه پاره ای خرافات هم اکنون در میان برخی ایرانیان وجود دارد از قبیل پریدن از روی آتش در چهارشنبه آخر سال و سوگند خوردن به سوی نور چراغ که از بقایای ما قبل اسلام است «خدمات متقابل ص24 »مقام معظم رهبری نیز درباره چهار شنبه سوری میفرمایند: اما راجع به چهارشنبه سوری در این چند روز قبل از سال، تقریباً تمام رادیوهای بیگانه صحبت کردند! درست نقطه مقابل آن نظر اسلامی! .... شما ببینید در ایّام تحویل، مردم چه مکانهایی اجتماع می کنند! دیشب در اطراف آستان قدس رضوی، با این که نیمه شب بود، جای سوزن انداختن نبود! تا بست شیخ بهایی و تمام این اطراف، مردم برای توجّه، روی زمین نشسته بودند! یعنی عید نوروز، همراه با معنویت. یا دیشب - نیمه شب - هزاران انسان علاقه مند، از خواب و خانه و زندگی و محیط خانواده بیرون آمدند و به مرقد امام بزرگوار رفتند. یعنی جنبه معنوی. سخنرانی در بارگاه رضوی 1/1/1378 بنابراین چهارشنبه سوری از جمله خرافاتی است که در سالهای اخیر با خطرات جانی برای نوجوانان و کودکان نیز همراه شده و ترویج و گرایش به آن اگر در گذشته که با خطرات جانی همراه نبود اکنون که چنین است جزء ناهنجاریهای اجتماعی و مسلمان از نظر دین مبین اسلام نیز ناپسند است. .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.