میزان مهریه /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

خواستگار خواهرم، پسر خوبی بود اما خانواده ها درباره ی میزان مهریه به نتیجه نرسیدند. راهی برای تعیین میزان مهریه در اسلام مشخص شده؟ ممکن است دختر و پسر بدون مهریه ازدواج کنند و بعداً وقتی یکدیگر را شناختند و دیدند رابطه شان خوب است، مهریه ی کمی را در نظر بگیرند؟


عدم توافق بر چنین موضوعاتی، آن هم وقتی که معیارهای اصلی وجود دارد، نازیبا است. همان گونه که شما هم در مورد خواهرتان تجربه نمودید، میزان مهریه موضوعی است که هنگام ازدواج، ذهن دو خانواده ی عروس و داماد را مشغول می کند. گاهی خانواده ها در تعیین مهریه دچار سردرگمی هستند و نمی دانند بر چه مبنایی باید مهریه را تعیین کنند. به واسطه ی نداشتن مبنایی صحیح برای تعیین آن، دو خانواده راه هایی را انتخاب می کنند که گاه نتایج خوبی در پی ندارد. بعضی انتخاب میزان مهریه را به اختیار عروس یا خانواده ی او می گذارند. در این حالت، مهریه بنا به انصاف و سلیقه ی عروس و خانواده ی او انتخاب می شود. گاهی در این روش، عروس و خانواده اش راه افراط را می روند و مهریه ی سنگینی برمی گزینند و گاه عروس، اگر عشق و علاقه ی زیادی به همسر آینده خود داشته باشد، به یک شاخه گل اکتفا می کند که در این حالت او تلاش می کند تا خانواده اش را به مهریه ی کمتر راضی نماید. روش دوم این است که دو خانواده طی یک چانه زنی قوی و مستمر، به یک توافق بینابین برسند. این راه حل اگرچه نسبت به راه حل اول به لحاظ اقتصادی، عقلانی تر است، لیکن گاهی توأم با آزردگی خاطر است و همین مسأله بعدها می تواند کدورت هایی را بین طرفین ایجاد کند. روش های دیگری مانند تعیین مهریه بر مبنای مقدار متداول در خانواده ی عروس یا داماد نیز وجود دارد که مسیر تعیین میزان مهریه را به مقایسه های ناصواب، چشم و هم چشمی های ناشایست، رقابت های نامعقول و فزون طلبی های بی حاصل و نیات سوداگرانه رهنمون می شود. مثلاً تعیین آن براساس آن چه درباره ی سایر دختران یا پسران خانواده یا فامیل تعیین شده. بحثی که مطرح می شود، این است که آیا اصولاً می توان یک مبنا برای تعیین میزان مهریه ارائه کرد تا خانواده ها با خاطری آسوده، مبادرت به تعیین مهریه نمایند و در عین حال این مبنا در تحکیم ازدواج و خانواده هم مؤثر افتد و یا حداقل باعث تزلزل یا کدورت زوجین و خانواده های آن ها نباشد؟ بنای دین بر این نیست که در تمام جزئیات زندگی، قوانین خشک و انعطاف ناپذیری وضع کند و راه هرگونه آزادی را سد نماید. به ویژه در مسأله ی مهریه چنین چیزی روا نیست، زیرا همان گونه که بیان شد، مهریه نوعی پیشکش و هدیه از جانب مرد و نشانگر میزان عشق او به زن و بهایی است که در این زمینه حاضر است بپردازد، لذا تعیین حد برای هدیه، امری نامعقول است. ضمن این که مقدار مهریه تابع شرایط اجتماعی و اقتصادی است و تعیین حدّ مشخص برای آن، با تغییر ارزش پول در زمان های مختلف، تا حدودی مشکل ساز است. از سوی دیگر، مهریه هر قدر هم که باشد جنبه ی تحمیلی بر مرد ندارد؛ زیرا ازدواج نوعی عقد است که با رضایت طرفین حاصل می شود و اگر فردی که از وی خواستگاری شده حاضر به ازدواج با مهریه ی سبک نباشد، می تواند دیگری را برگزیند. در این جا نمی توان بهانه آورد که من در دل خواستار اویم؛ زیرا اگر بنا باشد خواسته ی دل من حاکم باشد، چرا خواسته ی دل طرف مقابل هم که فلان مبلغ مهریه است عملی نشود؟! هرچند اسلام از نظر اخلاقی تأکید زیادی بر کم کردن مهریه دارد و حد مستحبی (مهرالسنّه) را مشخص می نماید، ولی اجباری در این زمینه ندارد. چنانچه در شرع مقدس اسلام برای مهریه مورد خاصی در نظر گرفته می شد (اعم از مادی و معنوی) که مرد موظف بود فقط همان را به همسر خود تقدیم کند، چنین شرایطی بعضاً می توانست مانعی برای ازدواج باشد. پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «بهترین زنان امت من آن هایی هستند که در عین زیبایی چهره، مهریه شان کمتر باشد»[ «أفضَلُ نِساء أمّتی أصبَهنَ وَجهاً وَ أقَلّهُنّ مَهراً» (کلینی، 1429ق.، ج 10، ص 572).]. به عبارت دیگر زیبایی چهره و دارا بودن مدارج بالای علمی و تحصیلی و متعلّق بودن به خانواده ای مُرفّه و برخوردار بودن از خوش نامی و شهرت، نمی تواند معیاری برای افزون خواهی در میزان مهریه باشد. خیلی ها همین باور کلیشه ای و نادرست را از مهریه دارند، مهریه ای که فلسفه اش بر محبت، صداقت، صمیمیت، مهر و صفا نهاده شده است؛ مهریه ای که می تواند پاسخ زیبا و پُرمعنایی به گوشه ای از فطرت مهرطلبی و محبت پذیری زن باشد؛ همین جمله کلیشه ای «کی داده و کی گرفته!» قداست و ارزشمندی مهریه را خدشه دار نموده است. این باور نیز که «مهریه ی سنگین، پشتوانه ی خوبی برای عدم جدایی و پیشگیری از طلاق است»، مبارکی و مهر آفرینی مهریه را زایل می نماید. با عقد ازدواج، زن، مالک مهریه می شود و چون مالک می شود حق مطالبه ی آن را پیدا می کند. گاهی در مهریه های سنگین شاهد یک تغییر رفتاری تسلط جویانه در عروس هستیم و گاهی پس از اتمام شور و شوق ازدواج، شاهد یک تغییر معکوس (مثل اضطراب یا دل خوری) هم در داماد، ناشی از بدهی سنگینی که به او تحمیل شده، می باشیم[ رسول اللّه(صلی الله علیه و آله و سلم): «تَیاسَروا فِی الصَّداقِ، إنَّ الرَّجُلَ یُعطِی المَرأَةَ حَتّى یَبقى ذلِکَ فی نَفسِهِ عَلَیها حَسیکَةً: مهریه را سبک بگیرید؛ زیرا گاهی مرد (آن مهریه سنگین را) می پردازد، اما به خاطر آن، کینه ای نسبت به زن در دلش می ماند» (ابن اثیر جزری، 1367، ج1، ص 386).]. گاهی نیز وقتی مهریه ای بسیار کم تعیین شده باشد، ممکن است داماد از کمی مهریه به عنوان حربه برای تحمیل شرایطی به همسر خود استفاده کند. عروس و دامادهایی این تغییرات را نخواهند دید که مهریه ای متناسب انتخاب کرده باشند. مهریه ی متناسب، مهریه ای است که با وضعیت مالی زوجین و خانواده هایشان، به ویژه مرد، تناسب داشته باشد. زمانی که شایستگی و قابلیت خواستگار برای دختر و خانواده اش مُحرز می گردد، خوب است در تعیین مهریه، به حداقل معقول بسنده نمایند و هنگامی که پسر و خانواده اش نیز از کفایت ها، صلاحیت ها و شایستگی های دختر اطمینان حاصل می نماید، شایسته و سزاوار است پسر، ارزشمندترین چیزی را که در اختیار دارد و یا می تواند داشته باشد و تهیه کند، به عنوان مهریه تقدیم دختر نماید. خوب است در ادامه نگاهی به انواع مهریه در اسلام بیندازیم. در فقه شیعه و به تبع آن قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران از چهار نوع مهریه یاد شده است: «مَهرالمُسَمّی، مَهرالسُنّه، مَهرالمِثل و مَهرالمُتعَه». 1. مهرالمسمی: مهریه ای است که میزان آن به هنگام عقد نکاح، معین و از آن نام برده شده است[ فیض (1373، ص 377).]. حال اختیار تعیین مهریه ممکن است به زوج یا زوجه یا شخص سومی سپرده شود. میزان مهریه ای که در مهرالمسمی تعیین می شود منوط به تراضی طرفین یا شخص ثالث مورد رضایت طرفین است. 2. مهرالسنه (مهر محمدی): اگر مرد، زن را به کتاب خدا و سنت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تزویج کند، مهریه او پانصد درهم است[ همان، ص 259.]. در شرح لمعه قیمت پانصد درهم را پنجاه دینار تعیین می کند. در جاهای دیگر آمده است که دینار برابر است با یک مثقال شرعی طلا. علت آن که این مبلغ را مهرالسنه گویند این است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) این مبلغ را مهریه زنان و دختر خود قرار داده اند. تعیین مهرالسنه به عنوان مهریه، مستحب است. 3. مهر المثل: یعنی مهریه ای مثل مهریه زنان هم شأن و هم ردیف او (از لحاظ سن، زیبایی، تحصیلات، موقعیت خانوادگی و اجتماعی و مقتضیات زمان و مکان). مهرالمثل در زبان حقوقی به مهری گفته می شود که مقدار آن، با رعایت حال زن از حیث شرافت و سایر صفات و وضعیت او نسبت به مثل او، اقران، اقارب و همچنین معمول محل و... در نظر گرفته شود. ملامحسن فیض کاشانی در «مفاتیح الشرایع»[ فیض کاشانی (1392، ج 3، ص 278).] می گوید: «آنچه در مهرالمثل معتبر است، حال زن است در شرافت، زیبایی، عقل، بکارت، حَسَب، نَسَب، دارایی، کاردانی و حُسن و نظایر این ها و از جمله عادت خویشاوندان او در آن شهر یا نزدیک به آن شهر که با آن شهر در عادت و عُرف تفاوتی نباشد». 4. مهرالمتعه: در ماده 1093 قانون مدنی آمده است؛ «هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهریه زن خود را طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از آن طلاق دهد، مستحق مهرالمثل خواهد بود». در تعیین میزان مهر المتعه، برخلاف مهرالمثل، استطاعت مرد لحاظ می گردد. یادگاری امام صادق(علیه السلام): «أمّا شُؤمُ المَرأةِ فکَثرَةُ مَهرِها وعُقوقُ زَوجِها: شومى و ناخجستگى زن، زیاد بودن مهریه او و نافرمانى از شوهرش مى باشد»[ حرعاملی (1409ق.، ج 21، ص 252).]. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image