ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

آيا معتزله قائل به امتناع رويت خدا هستند؟


دلايل عقلي گواهي ميدهد که خداوند متعال هرگز با چشم سر ديده نخواهد شد، زيرا چشم تنها اجسام و کيفيت آنها را ميبيند و چيزي که جسم نيست و کيفيت جسم را هم ندارد، هرگز با چشم ديده نخواهد شد. به عبارت ديگر چيزي که با چشم ديده شود، حتما داراي مکان و جهت و ماده ميباشد؛ در حالي که خداوند برتر از همه اينهاست. معتزله يکي از مکاتب کلامي اهل سنت است، که با دلايل عقلي و نيز با استناد به آيات و رواياتي، رويت خداوند را در دنيا و آخرت غير ممکن دانسته و استدلال هاي برخي از اهل سنت بر جواز رويت را باطل و غير علمي ميدانند. از جمله دلايلي که معتزله بر غير ممکن بودن رويت خداوند عزوجل ارائه ميدهند عبارتند از: 1. لازمه رويت، جسم بودن خداوند است و چون با دلائل عقلي و نقلي ثابت شده است که خداوند جسم نيست، پس ديدن خداوند متعال محال است. 2. آيات قرآن مخالف رويت: قرآن کريم خداوند متعال را بالاتر از آن ميداند که قابل ديدن باشد و آياتي ناظر به اين مطلب ميباشد: الف: وقتي قوم حضرت موسي ـ عليه السلام ـ از آن حضرت طلب رویت خداوند را نمودند آن حضرت، براي اتمام حجت، آنها را به ميعادگاه آورد و عرض کرد: خدايا خودت را به من نشان بده: خطاب آمد که هرگز مرا نخواهي ديد. خداوند متعال واژه«لن ترانی» را به کار برده است، و اين ميرساند که خداوند متعال نه در دنيا قابل رويت است و نه در آخرت ميتوان آن را ديد. و گرنه بايستي ميفرمود: که تو در دنيا نميتواني مرا ببيني. ب: خداوند متعال به صراحت ميفرمايند: چشمها او را نميبينند، ولي او همه چشمها را ميبيند و او لطيف و از همه چيز آگاه است. اين دو آيه را معتزله دليل بر امتناع رويت دانستهاند. يکي از دلايل اهل سنت براي جواز رويت اين است که خداوند متعال در قرآن کريم ميفرمايند: وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ـ إِلَي رَبِّهَا نَاظِرَةٌ؛ «در آن روز چهره‏هايى هست زيبا و درخشان، كه سوى پروردگارشان نظر مى‏كنند». در حالي که ناظره به معني نگاه کردن نميباشد، بلکه به معني اين است که گروهي در قيامت منتظر ثواب و امر و نعمتهاي الهي هستند و در آيات ديگر قرآن کريم نيز «نظر» به معني انتظار آمده است، از جمله آيه 35 سوره نمل به معني انتظار و منتظر ماندن است، نه نگاه کردن. بنابراين معتزله اين معني را براي آيه 23 سوره قيامت دليل بر بطلان استدلالهاي جايز بودن رويت خدا ميدانند و معني آيه اين ميشود که مومنان در قيامت منتظر رحمت و نعمت الهي هستند نه اينکه خدا را خواهند ديد. يکي از دلايل افرادي که قائل به جواز رويت شدهاند اين است که در آياتي از قرآن کريم آمده است که در روز قيامت خدا را مومنان ملاقات ميکنند. معتزله در برابر اين استدلال ميگويند: لقاء به معني ديدن خداوند نميباشد چرا که در اين صورت بايد قائل شد منافقان نيز در قيامت خدا را خواهند ديد، بخاطر اينکه خداوند متعال در آيه 77 سوره توبه مي فرمايند: فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَي يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُواْ اللّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کانُواْ يَکذِبُونَ؛ اين عمل، (روح) نفاق را، تا روزى كه خدا را ملاقات كنند، در دلهايشان برقرار ساخت. اين بخاطر آن است كه از پيمان الهى تخلّف جستند و بخاطر آن است كه دروغ مى‏گفتن». در اين آيه منظور از ملاقات منافقان خداوند را، ديدن عذاب الهي است که در انتظار آنهاست و همه مسلمانان حتي آنها که قائل به جواز رويت هستند در اين آيه لقاء را به معني ديدن خود خدا نگرفتهاند؛ بلکه گفتهاند، عذاب خدا را خواهند ديد، پس در آيات ديگر نيز ميتوان گفت که مومنان رحمت و نعمتهاي الهي را ميبينند، نه خود خدا را. عدهاي ادعا ميکنند: اجماع صحابه بر اين است که در قيامت خدا را ميتوان ديد در حالي که چنين اجماعي در ميان صحابه وجود نداشت از جمله روايتي از عايشه نقل شده که هر کس قائل باشد به اينکه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ميتواند خدا را ببيند بهتان بزرگي بر خداوند متعال بسته است. اميرمومنان علي ـ عليه السلام ـ و بزرگان ديگر از صحابه نيز امکان رويت را نفي کردهاند و اگر کسي بر خطبههاي نهج البلاغه که مورد تأييد شيعه و سني است، نگاهي داشته باشد به خوبي در مييابد که چنين تفکري بي اساس است و در هيچ جا مشاهده نشده است که صحابه پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بر اميرمومنان علي ـ عليه السلام ـ اعتراض کنند که چرا امکان رويت خداوند متعال را باطل ميداني؟ و اين يعني صحابه نيز قائل به امکان رويت نبودند. اهلسنت روشنترين دليل بر امکان رويت را روايتي از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ميدانند که فرموده: شما در روز قيامت خداوند را خواهيد ديد. معتزله اشکالات اساسي بر اين روايت گرفتهاند از جمله: الف: روايت قابل استناد نميباشد و ضعيف است؛ به دلیل اينکه راوي اين روايت قيس بن ابي حازم است که اميرمومنان علي ـ عليه السلام ـ را دشمن ميداشت. و کسي که آن حضرت را دشمن بدارد، سخنش قابل استناد نميباشد. ب: قيس در آخر عمر حافظه خود را از دست داده بود و لذا ممکن است اين روايت را در همان حال گفتهباشد. ج: اين خبر واحد است و در مسائل اعتقادي نميتوان به خبر واحد استناد کرد. د: این روایت با روايات ديگری که رویت را نفی میکند در تعارض است. هـ: رؤيت در همه جا به معني ديدن نيست، بلکه گاهي به معني علم پيدا کردن ميباشد همچنانکه در آياتي از قرآن به اين معني آمده، مانند آيه 45 فرقان که مي فرمايد: أَلَمْ تَرَ إِلَي رَبِّک کيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاء لَجَعَلَهُ سَاکنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا؛ آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟! و اگر مى‏خواست آن را ساكن قرار مى‏داد سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داد». ماده «رأي» به معني دانستن است نه ديدن و باز در اول سوره فيل ميفرمايد: أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصحَْابِ الْفِيل؛ آيا نديدى پروردگارت با فيل سواران [لشكر ابرهه كه براى نابودى كعبه آمده بودند] چه كرد؟ » که در اين آيه مراد ديدن با چشم نيست، بلکه دانستن داستان اصحاب فيل است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image