من جوان 20 ساله اي هستم كه 13 ماه است که عقد كرده ام ولي در اين مدت فقط 3 ماه با هم ارتباط داشتيم بقيه را در قهر و دوري. ماهها و روزها مي گذرد و بدون هيچ و پوچ سراغي نمي گيرد . احساس مي كنم بيماري رواني دارد، اما نه منزوي و گوشه گير، خيلي هم متحجر، مشكل از آنجا آغاز شد كه آقازاده ماده اول سند ازدواج را قبول نكرد و سرسفره عقد امتناع نمود و خانواده من به اجبار موافقت كردند. ولي بعدأ به من قول داد تا امضا كند. ولي هنوز نكرده و مي گويد بعد از عروسي امضا مي كنم: ولي من اطمينان ندارم. احساس مي كنم حيله اي دارد ولي نمي دانم چيست حالا هم كه مي گويد نمي خواهم درس بخواني و احيانأ شاغل شوي (در حاليكه قبلأ قبول كرده بود) و اين اختلاف دوم شد كه حالا در حدود چند ماه است كه از هم خبر نداريم نه تلفني ... هيچ و من را به اين فكر انداخته كه دوستم ندارد. و چون خانواده آنها نسبت به خانواده ما فقير و شهرستاني هستند و يا ممكن از اختلاف فرهنگي كه در آداب و سنت و ديدگاه خانواده اش بخصوص مادرش است كه از اول با این ازدواج مخالف بوده و است مي خواهم به دادگاه مراجعه كنم. در اين باره كمكم كنيد كه چگونه شكايت كنم. البته خودم مي خواهم مهريه ام را بخواهم اين سكوت او مرا اذيت و عذاب مي دهد. و از نظر رواني كاملأ مشكل دارم . در درسهايم رفتارهاي خانواده گي و با دوستانم خيلي عصباني و بد شده ام. اگر از خدا نمي ترسيدم خودم را ... اما نه آخر چه كار كنم . آبرويم پيش همه رفته از او دلم شكسته اصلأ انتظار نداشتم با من كه با تمام سادگي و فقر و نداري او را قبول كردم چنين رفتار كند. لطفأ جواب نامه ام را سريعأ و كمي با من درد و دل كنيد . خيلي نياز دارم در خانواده ام نتوانستم تحمل كنم و حالا در خوابگاه مدرسه ام هستم، عذاب روحي مي كشم مثل كسي كه محكوم به اعدام ولي پايين سكو نگه داشته اند و طناب را دور گردنم انداخته اند خلاصه لحظه دردناكي است خلاصم نمي كنند. ممنون هستم اگر جوابم را بدهيد.

به نظر مي آيد مشكلي كه مطرح كرديد ريشه در قبل از ازدواج دارد و حل منطقي مشكل نياز به يك تجديد نظر كلي در تفكر و نگرش شما به ازدواج و زندگي آينده تان دارد اگر در مسأله ازدواج اطلاعات لازم نداشته باشيد چه بسا مشكل بار ديگر هم در زندگي شما تكرار شود و آسيب هاي جدي تري به شما برسد بنابراين اول به تبيين مشكل و ريشه هاي آن مي پردازيم و سپس راه كارهايي براي حل مشكل ارائه مي نماييم. معمولا بيشتر انسان هايي كه خود را در گرداب چنين مسائلي مي اندازند عدم شناخت كافي نسبت به كاري است كه مي خواهند انجام دهند اگر كسي كه مي خواهد اقدام به كاري كند (آن هم كار مهمي مانند ازدواج كه نقش سرنوشت سازي در همه زندگي انسان دارد) اطلاعات لازم را نداشته باشد مانند كسي است كه در يك روز گرم تابستاني مي خواهد شنا كند ولي نه از عمق آب خبري دارد و نه از ميزان توانايي خود براي شنا كردن و عليرغم اطلاعات لازم و مهارت هاي مورد نياز خود را به استخر مي اندازد و صرفا به لذت قرار گرفتن در استخر آب آن هم در يك روز گرم تابستاني فكر مي كند در صورتي كه اگر از يك فرد مجرب و آشنا به وضعيت استخر سؤال مي كرد و كمي هم به مهارت ها و توانايي هاي خود توجه داشت تصميم بهتري مي توانست بگيرد به نظر مي آيد چنين مسأله اي در ازدواج شما نقش اساسي داشته يعني در مورد اصل ازدواج (به عنوان يك نياز) شناخت كافي وجود نداشته و همچنين در مورد شخصي كه مي خواستيد با او ازدواج كنيد اطلاعات لازم را نداشتيد چه اين كه حداقل شناختي كه براي ازدواج با فردي ضروري است پي بردن به سلامت جسماني و رواني اوست. نكته ديگر اين كه در حين مراسم عقد عليرغم مخالفت او با شرايط اول عقدنامه، شما و خانواده تان موافقت كرديد حال آن كه همين مخالفت او و امتناع از امضاء، يك نشانه و اماره بود براي اين كه شما در مورد او حداقل ترديد كنيد كه ممكن است بعدا بخواهد مشكلاتي را ايجاد كند. نكته بعدي اين كه شما عليرغم مخالفت خانواده به ويژه مادرش قرينه و نشانه ديگري بوده مبني بر اين كه حكايت از عدم سازگاري بعد از ازدواج مي كرده و شما به اين مسأله هم توجه لازم را نكرديد غرض از تحليل و تبيين و علت يابي مشكل شما صرفا اين نيست كه بگوييم خود شما مقصر هستيد (قطعا عوامل ديگري نيز در اين مسأله دخيل بوده است) بلكه مي خواستيم تذكاري باشد براي اين كه در تصميم گيري هاي بعدي و در برخورد با اين مسأله اي كه براي شما پيش آمده دوباره اين مشكلات تكرار نشود و شما بهتر جوانب مسأله را بسنجيد و گز نكرده نبريد و بعدا انگشت ندامت به دندان بگيريد . اما راه كارهايي كه مي تواند مشكل شما را حل يا حداقل كاهش دهد: 1- توصيه اول اين است كه از اضافه كردن مسائل مورد اختلاف جدا اجتناب كنيد چه اين كه بحث و جدل كردن در مورد مسائل اختلافي مشكلات را پيچيده تر مي كند. 2- سعي كنيد به جنبه هاي مثبت اين ازدواج بيشتر فكر كنيد يعني صرفا به ابعاد منفي آن توجه نكنيد چه اين كه بالاخره همه ما انسان ها ناقص هستيم و هم در شخصيت ما و هم در رفتارمان عيب هايي وجود دارد و ما بايد ميزان تحمل خود را بالا ببريم كه بتوانيم يكديگر را عليرغم عيوبي كه داريم و عليرغم اختلاف سليقه هايي كه داريم تحمل كنيم و يك زندگي مسالمت آميز داشته باشيم. 3- به نظر مي آيد قبل از اين كه شما بخواهيد به فكر طلاق و جدايي باشيد به فكر استمرار زندگي خود با همسرتان باشيد البته در اينجا لازم است از هر طريقي كه ممكن است سلامتي رواني او را احراز كنيد اگر مشكل رواني جدي ندارد و از نظر شخصيتي دچار اختلال نيست ساير مشكلات قابل حل يا حداقل قابل تحمل است. 4- در صورتي كه با تحقيقات لازم به اين نتيجه رسيد كه دچار مشكل رواني است و يا اين كه عليرغم سلامت رواني حاضر به زندگي با شما نيست آن گاه نوبت به مشاوره حقوقي مي رسد كه اطلاعات لازم در اين زمينه نيز ضميمه جواب نامه شما مي شود. 5- براي كاهش استرس و فشار روحي كه الان به آن مبتلا هستيد راهكارهاي زير را به دقت بكار گيريد: - هر روز حداقل 30 دقيقه تا يك ساعت ورزش كنيد. - از قرار گرفتن در تنهايي جدا بپرهيزيد. - روابط اجتماعي خود را بيشتر كنيد. - از منفي بافي و تفكرات منفي نسبت به خود و ديگران جدا اجتناب كنيد. - سعي كنيد به جنبه هاي مثبت زندگي بيشتر فكر كنيد. - به مسائل معنوي مانند نماز ، تلاوت آيات قرآن با تأمل در آيات و ادعيه اهتمام بيشتري بورزيد. - در جلسات مذهبي اعم از روضه و جشن بيشتر شركت كنيد و سعي كنيد حالت روحي خود را در اين جلسات متناسب با آن و هماهنگ با جو آن جلسات كنيد يعني اگر جلسه روضه است راحت گريه كنيد و اگر جلسات جشن و شادي است لباس هاي نو بپوشيد، و راحت همراه با ديگران بخنديد. - در صورت امكان هفته اي دو مرتبه شنا كنيد يا حداقل چند نوبت دوش آب ولرم بگيريد. اما از جهت حقوقي و طرح در دادگاه، به عنوان آخرين راه حل و در نتيجه يك وضعيت ناچاري و اضطراري، با توجه به نكات ذيل مي توانيد اقدام كنيد: 1- تقاضاي اداء مهريه: توجه داشته باشيد كه درخواست پرداخت مهريه، متفرع بر طلاق نيست، بلكه بلافاصله پس از وقوع عقد و بدون اين كه رسما وارد زندگي زناشويي شوند از سوي زن قابل مطالبه است و مرد ملزم به پرداخت آن است. ماده 1082 قانون مدني مقرر مي دارد: به مجرد عقد، زن مالك مهر مي شود و مي تواند هر نوع تصرفي كه بخواهد در آن بنمايد. دو نكته قابل توجه است: الف) اگر در نحوه پرداخت مهريه شرايطي مقرر شده باشد مثلا به نحو اقساط و يا عندالتمكن و... براساس شرايط قابل مطالبه است. ب ) براساس ماده 1092 قانون مدني، در صورت وقوع طلاق قبل از نزديكي نصف مهر به شوهر برمي گردد. لذا مالكيت زن نسبت به مهريه به محض وقوع عقد حاصل مي شود، ليكن نصف آن به صورت قطعي بر عهده شوهر استقرار مي يابد و نصف ديگر مهر به نحو مالكيت متزلزل و ناپايدار است كه پس از برقراري رابطه زناشويي پايدار مي گردد و تماما قابل دريافت است. ج ) احيانا (والله اعلم، چون ما به حقيقت قضيه شما واقف نيستم، ليكن براساس اظهارات شما اعلام مي كنيم كه) شوهر شما قصد دارد مسأله بلاتكليفي شما را بهانه اي قرار بدهد تا شما بگوييد: مهرم حلال، جانم خلاص. ليكن شما بدون درخواست طلاق، درخواست پرداخت مهريه را بنماييد. 2- تقاضاي تعيين تكليف و حسن معاشرت و شرح عسر و حرج حاصله ناشي از بلاتكليفي كه همسرتان براي شما ايجاد كرده است. 3- تقاضاي نفقه گذشته و آينده براساس ماده 1106 و 1107 قانون مدني و چون طلب زن بابت نفقه طلب ممتاز است بر ساير ديون و بدهكاري هاي شوهر مقدم است به مواد 1203 و 1206 و 1129 قانون مدني مراجعه نماييد. ضمانت اجراي مدني نفقه براساس قانون در مواد 1111 و 1112 و 1129 قانون مدني و بند 2 ماده 8 قانون جديد حمايت خانواده مقرر شده است. البته براساس ماده 1108 كه مقرر مي دارد «هرگاه زن بدون مانع مشروع، از اداي وظايف زوجيت امتناع كند، مستحق نفقه نخواهد بود» در صدد بهانه گيري برآيد، در حالي كه مقصود از وظايف زوجيت (مسأله خاص تمكين جنسي است) و نفقه با عقد محقق مي شود اثبات نشوز و نافرماني زن بر عهده شوهر است و شما در ادعاي او بر نافرماني نشوز مي توانيد ادله خود را اقامه و بيان كنيد. 4- در مرحله آخر (نه همزمان با اين موارد) تقاضاي طلاق به استناد ماده 1129 و 1130 قانون مدني. براي كمك گرفتن و انجام مساعدت مي توانيد به دادگاه خانواده دادگستري محل سكونت خود مراجعه نماييد و تقاضاي مشاوره حقوقي نماييد. ضمنا براي اطلاعات بيشتر مي توانيد به كتابهاي حقوق خانواده از جمله كتاب مختصر حقوق خانواده تأليف دكتر سيد حسين صفايي و دكتر اسدالله امامي مراجعه كنيد. www.eporsesh.com .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش

لینک کوتاه