تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

چگونه مشخصه هاي انساني مسيح ـ ع ـ با مقام الوهيت وي سازگار است؟


يكي از آموزه هاي مسيحيت مسأله الوهيت حضرت عيسي است اما مقدمتا بايد دانست كه: براي هر موجودي سه حالت متصور است يا وجود برايش ضرورت دارد و خود به خود موجود است و به اصطلاح واجب الوجود است يا وجود برايش ضرورت ندارد و مرهون ديگري است و به اصطلاح ممكن الوجود است و يا وجودش محال مي باشد. و هرگز وجود نخواهد يافت. بنابراين مفهوم ممكن الوجود اين خواهد بود كه معلول و نيازمند به علّت است هم در وجود و هم در بقاء[1] و واجب الوجود هم ويژگي خاص و ذيل را خواهد داشت: ازلي و ابدي بودن: يعني سابقه عدم نداشته و معدوم نخواهد شد زيرا هر موجودي كه سابقه عدم يا امكان زوال داشته باشد واجب الوجود نخواهد بود بساطت و مركب نبودن از اجزاء: هر مركبي نيازمند به اجزائش مي باشد و واجب الوجود از هر گونه نيازمندي منزه و مبرّي است. با توجه به مقدمه فوق معلوم مي شود كه انسان ممكن الوجود بوده و ويژگي هاي واجب الوجود را دارا نيست و يكي از اصلي ترين ويژگي هايش نيازمندي، فقر و حاجت است هم در ثبوت و به وجود آمدن و هم در بقاء. بنابراين انسان ممكن الوجود نمي تواند واجب الوجود و خدا تلقي شود و حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ كه به عنوان انسان در انجيل ها معرفي شده نمي تواند مقام الوهيت داشته باشد براي بررسي اين مطلب ويژگي هاي انساني او را از كتاب انجيل لوقا نقل مي كنيم. لوقا در بيان واقعه تولد حضرت مسيح و حوادث زندگي وي چنين گزارش مي دهد. 1. پس از زائيدن نخستين پسر خود (عيسي) او را در قنداقه پيچيد و در آخور خوابانيد زيرا كه نبود در اندرون كاروانسرا مكاني براي آنها.[2] 2. و چون هشت روز ايام ختنه طفل به اتمام رسيد او را عيسي ناميدند.[3] 3. و عيسي از روح القدس مملو بوده از رود اردن مراجعت فرموده به قوت روح در بيابان روان گشت و مدت چهل روز ابليس او را ممتحن مي ساخت و در آن اوان مطلقا نمي خورد و چون آن ايام با تمام رسيد در آخر گرسنه گشت.[4] 4. در آن روز شنبه كه روز بزرگ است چنين اتفاق افتاد كه چون از ميان زراعت ها عبور مي نمود شاگردان (عيسي) خوشه ها را چيده به دست ها ماليده مي خوردند و در آن ايام چنين اتفاق افتاد كه به سوي كوه به قصد نماز بيرون رفت و در دعاي خدا شب را به سر برده است.[5] در انجيل لوقا خيلي از ويژگي هاي انساني براي حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ ذكر شده است كه همگي نشان مي دهد عيسي ـ عليه السّلام ـ مثل ساير انسان ها متولد شده و غذا خورده، دعا و نماز خوانده و راز و نياز كرده است كه همگي بر نيازمندي و فقر و محتاج بودن حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ به خداوند كه خالق و ربّ و اله است دلالت مي كند و ادعاي هر گونه الوهيت و واجب الوجود بودن را منتفي مي سازد. خلاصه سخن اينكه با ويژگي هاي انساني كه براي مسيح ـ عليه السّلام ـ و ساير انسان ها برشمرديم محال است كه مسيح در عين اينكه انسان است و ويژگي هاي انساني دارد در همان حال اله هم باشد و اين يك تناقض آشكاري است كه مسيحيت بدان گرفتار است. معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. منشور جاويد، جلد 2، ص 298 تا 292، ناشر مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ، سال 73. 2. منشور جاويد، جلد 6، ص 254 تا 245،‌ ناشر مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ، سال 73. 3. تفسير الميزان، جلد 9، ص 338، ناشر. جامعه مدرسين حوزه علميه قم. 4. محاضرات شيخ جعفر سبحاني، ص 40، ناشر مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ. 5. تفسير نمونه، جلد 4، سوره آل عمران.[1] . اقتباس از: مصباح يزدي، آموزش عقايد، سازمان تبليغات اسلامي، سال نشر70، ص79. [2] . انجيل لوقا/ دوم: 7 تا 12. [3] . همان، چهارم: 1 تا 11. [4] . همان، ششم:1 تا 13. [5] . همان.( اندیشه قم ) .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image