غفلت ازنماز /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

تعریف کلی راجع به غفلت ازنماز ؟و اینکه چرا حسد و تکبر باعث غفلت از نماز مبشه ؟چرا با وجود اینکه سجده اوج قرب به خداست ما از آثار آن بهره مند نمیشویم ؟


قال الصادق - علیه السلام -:اذا قام العبد الى الصلاة اقبل الله - عز و جل - علیه بوجهه فلا یزال مقبلا علیه حتى یلتفت ثلاث مرات فاذا التفت ثلاث مرات اعرض عنه   وقتى بنده به نماز ایستاد، خداوند متعال به وى توجه مى کند و توجه اش را از او قطع نمى کند تا موقعى که سه مرتبه از یاد خدا غافل گردد، در این هنگام خداوند سبحان نیز از او اعراض خواهد کرد.(بحارالانوار، ج 84، ص 241) با توجه به حدیث شریف می توان غفلت از نماز را به غافل بودن از یاد خدا در موقع نماز تعریف کرد یعنی زمانی که ما مشغول نماز خواندن هستیم اگر به غیر خدا توجه کنیم در این صورت از نماز خود غافل شده ایم. البته تعاریف دیگری را می توان برای غفلت از نماز ذکر کرد: مثل سبک شمردن نماز، کسالت به جا آوردن نماز، غافل بودن از اثرات دنیوی و اخروی نماز و ... با توجه به تعریف غفلت نه تنها حسد و تکبر بلکه تمامی گناهان موجب غفلت از نماز می شوند چرا که اعمال ما مستقیم و بدون واسطه در کیفیت نماز ما تاثیر دارند ما اگر طول روز را مراقبه و محاسبه داشته باشیم قطعا کیفیت نماز ما بالا می رود ولی اگر قبل و بعد از نماز به فکر گناه و ... باشیم کیفیت نماز پایین آمده و نماز ما بی روح و سرد خواهد شد. از طرفی یکی از علل تشریع نماز درمان تکبر در انسان هاست (والصلاه تنزیها عن الکبر) پس قطعا در مورد کسی که تکبر دارد اثرش کم تر خواهد شد و این شخص باید هر چه بیشتر در نمازهای خود دقت کند تا با خواندن نماز این صفت رذیله به طور کلی از بین برود. اما در مورد سجده: شخصى آمد خدمت نبى مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: یا رسول اللّه گناهانم بسیار گشته و اعمالم اندک و ضعیف است. حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: أَکْثِرِ السُّجُودَ فَإِنَّهُ یَحُطُّ الذُّنُوبَ کَمَا تَحُطُّ الرِّیحُ وَرَقَ الشَّجَرِ «بسیار سجده کن زیرا سجده (بر خدا) گناهان را فرو مى ریزد همانطور که باد برگهاى درختان را بر زمین مى ریزد.» (بحارالأنوار     82     162 ) در فضیلت سجده، سخن بسیار گفته شده است، سجده زیباترین و کاملترین حالت عبودیت و بندگى در برابر مولاىِ روؤف و خالق بى همتاست و در روایات آمده است:  «نزدیکترین حالت انسان به خداوند مهربان، حالتى است که او در سجده قرار دارد.» و در روایتى دیگر اینچنین آمده است: «سجده هاى خود را طولانى کنید زیرا هیچ عملى بر شیطان سخت تر از این نیست که بنى آدم را در سجده ببیند....» و نقل شده است که گروهى خدمت رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) رسیدند و عرض کردند: «یا رسول اللّه رفتن به بهشت را براى ما در نزد خدا ضمانت کن». حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «باشد امّا در مقابل آن که  شما نیز مرا با سجده هاى طولانى یارى کنید» آن گروه پذیرفتند و حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) بهشت را براى آنها ضمانت فرمود. از سلمان فارسى نقل شده است که فرمود: «اگر نبود سجده براى خدا و همنشینى با گروهى که کلام طیب و طاهر مى گویند، هر آینه آرزوى مرگ داشتم.» . با توجه به مضامین بالا ما نمی توانیم بگوییم که اثرات سجده را نمی بینیم سجده موجب بخشش گناهان و بهشتی شدن انسان می شود و این از بهترین اثرات آن می باشد. بنابراین، شاید این موارد از تلقینات شیطان باشد که می خواهد ما را از سجده باز دارد و نگذارد ما بندگی خدا را به جا بیاوریم. راهکار حضور قلب در نماز: تمرکز در نماز و حضور قلب یکی از حالات بلند عرفانی و معنوی است و سال های متمادی و پیاپی زمان می خواهد تا انسان به این مقام برسد که در عبادات مخصوصا در نماز حضور قلب و تمرکز داشته باشد و به هیچ وجه حواس اش به غیر عبادت پرت نشود. باید دانست حضور قلب کامل نتیجه رفع غفلت از خدا و تمرکز روی خداشناسی و خداپرستی توحیدی و عشق به خدای متعال است. به عبارت دیگر این مقام عرفانی نیاز به سیر و سلوک و حرکت توحیدی دارد, یعنی حرکت از کثرت دنیا به وحدت حق تعالی و انس به خداوند و عشق به او. برای رسیدن به این منظور باید انسان از طریق شناخت, ریاضت و عبادت های گوناگون انس اش را به خداوند زیاد نماید و در نتیجه انس اش به دنیا کم شود. در غیر این صورت وقتی که فکر و ذهن اش به دنیا و کثرات مشغول است و با امور دنیوی انس دارد نباید از خودش توقع داشته باشد که وقتی به عبادت مشغول می شود و یا به نماز می ایستد، ذهن و دل اش کاملا در اختیار خداوند باشد و به سمت دنیا نرود. این افراد که اکثریت مردم هستند، به هر مقدار که بخواهند ذهن خود را کنترل کنند که منحرف نشود، با اندک غفلتی مهار آن را از دست می دهند و ناگهان می بینند که در همان حالت نماز خواندن، مدتی است که غرق در دنیا و رتق و فتق امور آن در ذهن خود هستند، زیرا هر کسی به هر چیزی که علاقه و انس دارد در همان زمینه می تواند تمرکز داشته باشد.انسان از انس است و مانند کبوتری که به لانه خود انس می گیرد و او را از هر کجا که رها سازیم، به سمت لانه خود تمایل می یابد و حرکت می کند به اموری که به صورت مستمر بدان می پردازد و در فکر آن است انس پیدا می کند. راهکار درمان این حالت این است که موضوع انس را عوض کنیم و سعی کنیم به خداوند انس پیدا کنیم و از دنیا و انس به آن فاصله بگیریم.عامل دیگر تمرکز حواس و حضور قلب, گرایش های عاطفی انسان است. علاقه ها, دلبستگی ها و به خصوص عشق که همان شدت حب و دلبستگی است, تعیین کننده ترین علت تمرکز انسان بر یک موضوع است. کسی که عاشق تحصیل دانش است, تمرکز بیشتری در درس و مطالعه دارد تا کسی که علاقه چندانی به آن ندارد. کسی که عاشق کسی شده است شاید تمام فکر و ذکرش یاد او شود و دائم به فکر او باشد. همین طور در مورد نماز و عبادت کسی که عاشق خدای متعال و پرستش او است, در نماز بیشتر از هر زمان و موقعیت دیگری, حضور قلب دارد؛ زیرا نماز دقیقا هنگامی است که اجازه یافته با معشوق خویش سخن بگوید و راز و نیاز عاشقانه داشته باشد و در این حالت آنقدر در جذبه حق است که امکان ندارد حواسش از محبوب به چیز دیگری که بدان چندان علاقه ای ندارد, پرت شود؛ از آن رو بهترین و بالاترین درجه حضور قلب مخصوص عارفان حقیقی و عاشقان خدا است و سایرین نیز هر یک به نسبت معرفت و عشق و علاقه که به خداوند دارند, از حضور قلب برخوردار می شوند.در مقابل این علاقه و احساس حضور, علاقه و دلبستگی به دنیا و لذت های مادی و مانند آن قرار دارد که باعث می شود انسان حواس و تمرکزش به سمت دنیا گرایش پیدا کند و در نتیجه نسبت به امور معنوی بی توجه گردد و در نماز که یک امر معنوی است, حضور قلب کمتری داشته باشد.منتهی نکته ظریف دیگری در این زمینه وجود دارد که حاکی از حالت بسیار دقیقی است که معمولا اهل معرفت قادرند آن را در خویش به وجود بیاورند. آنها می توانند با ادراک عظمت هستی و تنظیم و کوک کردن ذهن با هستی بی نهایت چنان محو جمال ذات وجود شوند که نه تنها مشکل تمرکز و حضور قلب نداشته باشند، بلکه گاها خارج شدن از این حالت برایشان دشوار است. اگر کسی موفق شود ذهن خود را با هستی مرتبط و همراه کند، می تواند به حضور قلب کامل دست یابد، ولی رسیدن به این مقام چندان آسان نیست و نیاز به عرفان و شناخت وحدت هستی و تمرین و ریاضت و فراغت دارد.پس از آشنایی با معیار اصلی حضور قلب اکنون شما نیاز به یک بررسی دارید, شاید دلیل کم شدن تمرکز و حضور قلب شما در تقویت گرایش های عاطفی نسبت به دنیا و لذت های مادی باشد, در این صورت اگر بخواهید این حالت را درمان کنید, لازم است رابطه محبت آمیز خود با خدای متعال را تقویت نمایید. برای این منظور شناخت هر چه بیشتر و حقیقی تر خدای متعال و رابطه از طریق دعا, مناجات و اظهار محبت به او و در مقابل کم کردن مشغله های دنیوی و قطع علائق مادی راه درمان واقعی است.راهکاری از علامه طباطبایی( ره)یکى از شاگردان علامه طباطبایى(ره) از نداشتن خشوع در نماز و عدم حضور قلب رنج مى برد به خدمت علامه(ره) رسید و راهکاری خواست. ایشان نخست از پاسخ خودداری کردند، پس از چندبار اصرار به شاگرد خود رو کردند و فرمودند: «شما نمی توانی!» شاگرد گفت: آقا شما بفرمایید حداقل اگر کسی پرسید به او بگویم.علامه(ره) فرمودند: «فکر در نماز دنباله افکار شبانه روز است. کسی که صبح تا ظهر به یاد خدا نبوده نمی تواند هنگام نماز یاد خدا را استمرار دهد.بنابراین توصیه می شود محیط زندگى و کار و فعالیت و همچنین فضای ذهنی خود را سالم کرده و با نیت خالص و پاک همه امور آنرا با یاد و نام خداوند پیگیری نمود و همچنین آنرا از حالت یکنواختى و خسته کننده بیرون آوره و با یک برنامه ریزى مناسب به کارهاى شخصى، درسى، کاری و روابط خوب با دیگران بپردازید، و به همه کارهاى روزانه خود رنگ خدایى بدهید و پیش خود بگویید: «خدایا من در طول روز در کلاس و هنگام فعالیت آن چه تو دوست داری انجام مى دهم و تو هم قلب مرا از محبت خود پر گردان و نگرانی از آینده را از دل من بر طرف بگردان. چنین رازگویی و نیازخواهی صادقانه با خدا دریچه ای از نور و عرفان به سوی انسان می گشاید. و تداوم این عهد و پیمان، مشکلات را یکی پس از دیگری برطرف می سازد.کسی که در ابتدای راه کمال و خودسازی قرار دارد نباید از خود انتظار حضور قلب کامل داشته باشد بلکه باید آن را به تدریج تمرین کند و بدست آورد. برای نمونه راههای حضور قلب در نماز و دعا می توانید از راه هاى زیر استفاده کنید:1- دقت در انجام مقدمات نماز، مانند وضوى با معنویت، انجام مستحباتى چون اذان، اقامه و...در کتاب هاى حدیث آمده است: شخصى از پیامبر(ص) درخواست کرد که راهى به او بنمایاند تا حضور قلب بیشترى در نماز پیدا کند حضرت او را به شاداب گرفتن وضو فرمان دادند. بنابراین وضوی شاداب و با آداب خود در حضور قلب انسان در نماز مؤثر است.2- گزینش مکان مناسب، دورى ازجاهای شلوغ و پر سر و صدا و پرهیز از هر آنچه که موجب انحراف توجه از خداوند شود.3- گزینش وقت مناسب و تا آن جا که ممکن است اول وقت خواندن نماز.4- تا حد امکان در مسجد و با جماعت نماز خواندن و دعا کردن (به ویژه در جماعاتى که بعد معنوى بیشترى دارد).5- نماز را با طمأنینه و دقت در مفاهیم و معانى آن خواندن و دعا را با توجه به عظمت خداوند و کوچکی خود به جا آوردن.6- در نماز در حال ایستاده به مهر نگریستن و در رکوع پایین پا و در تشهّد به دامن خود نظر نمودن.7- تخلیه دل از حب دنیا و امور دنیوى وآن را مالامال از عشق خدا ساختن. توضیح: ذهن انسان همواره متوجه چیزى است که به آن عشق مى ورزد؛ همانند عاشقى که آنى از فکر معشوق خود بیرون نمى رود. این که ما در نمازهایمان همواره به فکر مسائل دیگر هستیم، به خاطر تعلق شدید نفس به دنیا و حب آن است. اما آن که عاشق حق شد، در هر حال و در هر کارى به یاد خدا خواهد بود به طورى که گویى همیشه در نماز است.8- توجه به این که مبدأ و منتهاى انسان خداوند است وآنچه در این بین است براى امتحان آدمى و ابزارى جهت رشد و کمال اوست.9- ضبط قوه خیال. توضیح : پرنده لجام گسیخته خیال، چکاوکى است که هر آن بر شاخسارى مى نشیند. ازاین رو همیشه افکار انسان به این طرف وآن طرف متوجه بوده و قرار و آرامى ندارد؛ اما اگر آدمى با دقت و هوشیارى در کنترل آن بکوشد پس از چند صباحی رام و مطیع شده و به هر سو که اراده شود متوجه می گردد. بنابراین انسان باید در نماز از اول با قاطعیت بنا را بر این بگذارد که تمام توجه خود را به سوی پروردگار معطوف دارد و هر گاه پرنده خیال از چنگ او گریخت، بلافاصله آن رابه همان جهت برگرداند. اگر چندین مرتبه در ایام متوالى چنین کند، کم کم ذهنش عادت خواهد کرد.10- توجه به عظمت و هیبت پروردگار و فقر و فاقه خود. روشن است اگر آدمى بداند با چه بزرگى روبه رو است و خود در مقابل او هیچ بلکه عین احتیاج و فقر و فاقه است، با تمام وجود و ذهن و اندیشه خاضع خواهد گردید.یکى از اولیاى خدا توصیه نموده اند که مدتى قبل از شروع نماز حداقل 15 دقیقه به حسابرسی و تخلیه درون بپردازید و به صورت ارادی عوامل پریشانی خاطر را تعدیل بخشید. با گفتن ذکر های مستحبی و دعاهای افتتاح نماز و استغفار خود را براى نماز مهیا سازید.در پایان گفتنی است: حضور قلب شرط کمال نماز است و نمی توان به بهانه نداشتن حضور قلب نماز را ترک کرد و گفت فایده ای ندارد, زیرا همین نماز دست و پاشکسته ای که می خوانیم فواید و آثار فراوانی دارد و ما را از گناه و انحراف کلی از خدای متعال محافظت می کند. حضور قلب نیز دارای مراتب است و کسی می تواند آن را تحصیل کند که اهل نماز و عبادت باشد.مطالعه کتاب هایى همچون «آداب الصلوه» یا «پرواز در ملکوت امام خمینى» و «اسرار الصلوه» مرحوم میرزا جواد آقا ملکى بسیار نافع است.دو کتاب دیگر نیز در این مورد پیشنهاد مى کنیم:1. حضور قلب در نماز، على اصغر عزیزى تهرانى2. حضور قلب در نماز، محمد بدیعى. موفق باشید. چشم براه مکاتیات بعدی شما هستیم.     .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image