اولا: قرآن درخواستهایی را از پیامبران دیگر، مانند حضرت نوح و موسی علیهماالسلام راجع به اهل بیتشان نقل کرده؛علاوه بر اینکه در نصوص روایی نیز این گونه درخواستها آمده است، در آن نصوص چنین تصریح شده است که؛ برای هر پیامبری وصیّ وجانشینی از اهل بیتش( به شرط قابلیت)قرار داده شده است. اما اینکه در قرآن از« اهل بیت» پیامبر ذکر شده واز ایشان به طور خاص تجلیل شده، به دلیل این است که ایشان دارای صفاتی بوده اند که سبب شده از برگزیدگان خداوند گردند.ثانیا:امامت عهدی از جانب خداست که برای هر یک از ائمه بسته شده، واین عهد نیز به جهت شایستگیهایی است که در هر یک از ایشان بوده است.ّ اما دلایل

اولا: قرآن درخواستهایی را از پیامبران دیگر، مانند حضرت نوح و موسی علیهماالسلام راجع به اهل بیتشان نقل کرده؛علاوه بر اینکه در نصوص روایی نیز این گونه درخواستها آمده است، در آن نصوص چنین تصریح شده است که؛ برای هر پیامبری وصیّ وجانشینی از اهل بیتش( به شرط قابلیت)قرار داده شده است. اما اینکه در قرآن از« اهل بیت» پیامبر ذکر شده واز ایشان به طور خاص تجلیل شده، به دلیل این است که ایشان دارای صفاتی بوده اند که سبب شده از برگزیدگان خداوند گردند.ثانیا:امامت عهدی از جانب خداست که برای هر یک از ائمه بسته شده، واین عهد نیز به جهت شایستگیهایی است که در هر یک از ایشان بوده است.ّ اما دلایل مطالبی را که عرض شد در آیات وروایات زیر ملا حظه بفرمایید:1- « وَ نادى نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنی مِنْ أَهْلی وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْکَمُ الْحاکِمینَ قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَیْس ...» ( سوره هود آیه45و46 )این آیات بر این مطلب دلالت دارد که امکان وجواز اینکه حضرت نوح از خداوند در خواستی راجع به اهلش داشته باشد، هست؛ اما فرزند نوح علیه السلام، چون فردی غیر صالح بوده نه تنها درخواست حضرت نوح برای فرزندش مستجاب نشد، حتّی خطاب شد که از «اهل» تو نیست وعملی غیر صالح است. 2- «وَ اجْعَلْ لی وَزیراً مِنْ أَهْلی » (سوره طه آیه 29)«وزیری از اهلم برایم قرار بده»در این آیه حضرت موسی برای اهلش درخواستی داشته وخداوند دعا ودرخواست اورا اجابت کرده است.3-درکتاب شریف کافی جلد 1 ص. 278 « بَابُ أَنَّ الْإِمَامَةَ عَهْدٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْهُودٌ مِنْ وَاحِدٍ إِلَى وَاحِدٍ ع»« باب امامت عهدی است از جانب خدا که برای هر یک از امامان بسته شده» 1-«عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَذَکَرُوا الْأَوْصِیَاءَ وَ ذَکَرْتُ إِسْمَاعِیلَ فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا ذَاکَ إِلَیْنَا وَ مَا هُوَ إِلَّا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یُنْزِلُ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ»ابو بصیر می گوید : خدمت امام صادق علیه السلام بودم که نام اوصیاء وامامان بعد از او رابردندومن هم نام اسماعیل را بردم(اسمائیل نام فرزند ارشد امام صادق علیه السلام است) حضرتش فرمودند:ای ابا محمد تعیین امام در اختیار ما نیست اینکار تنها به دست خداست... 2-عَمْرِو بْنِ الْأَشْعَثِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ أَ تَرَوْنَ الْمُوصِیَ مِنَّا یُوصِی إِلَى مَنْ یُرِیدُ لَا وَ اللَّهِ وَ لَکِنْ عَهْدٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ص لِرَجُلٍ فَرَجُلٍ حَتَّى یَنْتَهِیَ الْأَمْرُ إِلَى صَاحِبِهِ و... این عهدی است از جانب خدا ورسولش ... تابه صاحبش برسد 3- ٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْإِمَامَةَ عَهْدٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْهُودٌ لِرِجَال مُسَمَّیْنَ... أَوْحَى إِلَى دَاوُدَ ع أَنِ اتَّخِذْ وَصِیّاً مِنْ أَهْلِکَ فَإِنَّهُ قَدْ سَبَقَ فِی عِلْمِی أَنْ لَا أَبْعَثَ نَبِیّاً إِلَّا وَ لَهُ وَصِیٌّ مِنْ أَهْلِهِ وَ کَانَ لِدَاوُدَ ع أَوْلَادٌ عِدَّةٌ وَ فِیهِمْ غُلَامٌ کَانَتْ أُمُّهُ عِنْدَ دَاوُدَ وَ کَانَ لَهَا مُحِبّاً فَدَخَلَ دَاوُدُ ع عَلَیْهَا حِینَ أَتَاهُ الْوَحْیُ فَقَالَ لَهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَیَّ یَأْمُرُنِی أَنِ أَتَّخِذَ وَصِیّاً مِنْ أَهْلِی فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ فَلْیَکُنِ ابْنِی قَالَ ذَلِکَ أُرِیدُ وَ کَانَ السَّابِقُ فِی عِلْمِ اللَّهِ الْمَحْتُومِ عِنْدَهُ أَنَّهُ سُلَیْمَانُ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ أَنْ لَا تَعْجَلْ دُونَ أَنْ یَأْتِیَکَ أَمْرِی... امام صادق علیه السلام فرمود : ... همانا خدای تبارک وتعالی به داود علیه السلام وحی کرد که از خاندان خود وصیی را انتخاب کن زیرا در علم من چنین آمده که هیچ پیامبری را مبعوث نسازم جز این که برای او وصیی از خاندانش باشد، داود فرزندان بسیاری داشت و در میان آنها جوان نورسی بود که مادرش نزد داود بود وداود آن زن را دوست می داشت ،چون این وحی به داود رسید ،نزد آن زن آمده وبه او گفت :خدای عزّ وجلّ به من وحی فرستاده و امر کرده که از خاندان خودم وصیی را انتخاب کنم ، همسرش به او گفت ؛ خوب است پسر من باشد ، داود به او گفت : من هم همین را خواستارم ؛ ولی در علم خدا گذشته بوده که آن وصی حضرت سلیمان باشد ، خداوند به او وحی کرد تا فرمان من به تو نرسد در این کار شتاب مکن... .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه