لعن دشمنان در زیارت عاشورا /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

آیا لعنهای موجود در زیارت عاشورا بر اثر تحریفات بوده است؟ اگر نه، پس چرا در قرآن لعن و نفرین کردن را نهی فرموده است؟!


اصل لعن در زیارت عاشورا مسلم است ولی بعضی تفصیلات آن در منابع معتبر نیست.در مورد لعن، باید گفت لعن به معناى دورى از لطف و رحمت الهى است و آنچه نکوهش شده ناسزاگویی و سب به خدایان مشرکان است «لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم؛... و آنهایی را که جز خدا می خوانند دشنام مدهید که آنان از روی دشمنی [و] به نادانی خدا را دشنام خواهند داد» (انعام، آیه 108). اما لعن به معنای طلب دوری از رحمت الهی، نسبت به کافران و ظالمان در قرآن نیز آمده است «ان الله لعن الکافرین و اعد لهم سعیرا؛ خداوند کافران را لعن می کند و عذاب را برای آنان آماده کرده است» (احزاب، ایه 64). و همچنین کسانی که پیامبر را آزار داده اند مورد لعن قرار گرفته اند. «ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخره؛ کسانی که خداوند و پیامبرش را آزار می دهند خداوند آنان را در دنیا و آخرت مورد لعن قرار می دهد» (احزاب، آیه 57).براى معاندان و محاربان با امام حسین(ع) و ظالمین به اسوه ها و الگوهاى هدایت مردم، ابدى است. زیرا ملاک لعن، ابدى است. آنچه که موجب لعن و نفرین نسبت به ظالمین به حق محمد و آل محمد(ص) شده است، و ملاک لعن است، چون باقى است لعن هم باقى است. علاوه بر این، حقیقت و روح دین را همین حب و بغض ها تشکیل مى دهد.حب و عشق نسبت به کسانى که بندگان مطیع و عارف درگاه الهى بوده اند و بغض نسبت به کسانى که دشمن حق و حقیقت بوده اند (تولی و تبری) از نشانه های ایمان است. همچنان که در متون دینى آمده است «هل الدین الاّ الحبّ؟ و هل الایمان الاّ الحبّ و البغض؟ آیا دین و ایمان چیزى غیر از حبّ و بغض است؟»، (میزان الحکمه، ج 2، ص 944)و در حدیث قدسى آمده است: «خداوند به موسى(ع) فرمود: آیا هرگز کارى براى من انجام داده اى؟ موسى عرض کرد: برایت نماز گزاردم، روزه گرفتم، صدقه دادم و تو را یاد کردم؛ خداوند فرمود: نماز برهان و حجّت براى توست و روزه سپر تو در برابر آتش جهنم است و صدقه، سایه ى سرت و یاد من، نورى است براى تو چه کارى براى من کرده اى؟ موسى(ع) عرض کرد: مرا به کارى که براى توست راهنمایى فرما. خداوند فرمود: اى موسى! آیا هرگز براى من با کسى دوستى کرده اى و براى من با کسى دشمنى کرده اى؟ پس، موسى دانست که برترین اعمال، حبّ و دوستى به خاطر خدا و بغض و دشمنى به خاطر خداست»، (همان، ص 966).در زمینه حب و بغض بخاطر خدا، نقل متواتر از شیعه و سنى رسیده است. نبى اکرم مى فرماید: «حبّ و بغض به خاطر خداوند، واجب است»، (کنزالعمّال، ح 24688) بنابراین، یکى دیگر از فلسفه هاى زیارت عاشورا را همین تحکیم حبّ و بغض به خاطر خدا مى توان برشمرد.با توجه به آنچه گفته شد، لعن بر دشمنان و صلوات بر اولیاء موجب حفظ و تقویت روحیه ظلم ستیزی با دشمنان و پیوستگی با مؤمنان می شود. به همین جهت شخصیت وارسته و جامع نگری مانند امام راحل فرموده اند «آنچه ما داریم از محرم و صفر داریم» و «آنچه اسلام را زنده نگه داشته محرم و صفر بوده است».و هم چنین تحلیل گران از دشمنان به این نتیجه رسیده اند آنچه موجب حفظ روحیه ظلم ستیزی شیعیان شده، زنده نگهداشتن خط سرخ عاشورا است و آنچه به شیعیان امید می دهد، ایمان به خطر سبز انتظار است.اما آنچه مهم است باید برپایی مجالس عزاداری و لعن و نفرین ها، با معنا و جهت دار باشد به طوری که نفرت از یزیدهای زمانه را به دنبال داشته باشد و تجدید روحیه یاران باوفای امام حسین(ع) در میان مؤمنان امروزه به نمایش در آید و منظور شهید مطهری رعایت این نکته است که از زمان خود غافل نشویم. و شعارهای ما بر پایه شعور باشد. البته راه های ظلم ستیزی متعدد است که خودکفایی و بی نیازی از تکنولوژی دشمن نیز یکی از نمونه های آن است.از روایت فهمیده می شود که لعنت بر چهار قسم است ; لعنت حرام , مکروه , جایز و مستحب.لعنت حرام : لعنت مؤمن و کسی که مستحق لعنت نیست حرام می باشد. رسول خدا(ص ) فرمودند: ((هرگاه لعنت از دهان لعنت گر خارج شود نگاه می کند, اگر راهی به سوی آن چیزی که متوجه آن شده است یافت به طرفش می رود وگرنه به طرف کسی که از دهانش خارج شده است برمی گردد)). امام باقر(ع ) فرمودند:(( از لعنت کردن مؤمن بپرهیزید که به خودتان برمی گردد)). حتی شخصی کسی را که پیامبر او را حد می زد لعنت کرد حضرت فرمودند لعنتش مکن او خدا و رسولش را دوست دارد (گرچه گنهکار است ). لعنت مکروه : لعنت حیوانات است که انسان حیوانی را لعن کند. لعنت جایز: لعنت کافرین (احزاب , آیه 64), لعنت ظالمین و کسانی که به خداوند دروغ می بندند (هود, آیه 18), لعنت مردان زن نما و زنان مردنما, بدعت آورندگان در دین , کسی که پدر و مادر خویش را لعن کند, رشوه دهنده و رشوه ستان و واسطه میان آن دو, کسی که بین مرد و زنی سعایت کند تامیان آنها جدایی افکند, کسی که میان مؤمنان سخن چینی کند, کسی که تقدیر خدا را دروغ بداند, رباخوار و ربادهنده و گواهان بر ربا, کسی که احترام مسجد را نگه ندارد, زن آوازه خوان و...., (ترجمه میزان الحکمه , ج 11, ص 5324). لعنت مستحب : لعنت به کسانی که خدا و رسولش را اذیت کنند (احزاب , آیه 57), کسانی که به زنان پاک دامن و مؤمن تهمت زنا می زنند (نور, آیه 23 - هود, آیه 60 و 99 - قصص , آیه 42), کسانی که دشمن دین و اهل بیت پیامبر هستند که در این مسائله دو روایت در وسائل الشیعه , ج 4, کتاب الصلاه, ابواب التعقیب ذکر گشته است.[پایان کد انتخابی]لعن به معناى دور بودن از رحمت الهى است.قاموس قرآن، ج 6، ص 60. این واژه، بارها در قرآن آمده است و کفار، مشرکان، منافقان، تحریف کنندگان حق و جهنمیان، از جمله لعن شدگان بوده اند.عمل لعنت هم به خداوند متعال و هم به فرشتگان و هم به انبیاء و هم به مردم نسبت داده شده است. براى نمونه، مى توانید به بقره (2)، آیات 88، 89، 159 و 161؛ آل عمران (3 )، آیه 87؛ نساء (4)، آیات 46، 47، 51، 94 و 118؛ مائده (5)، آیات 13، 60، 64 و 78؛ اعراف (7)، آیات 138 و 144 و... اشاره کرد. یکى از آیاتى که در آن به لعن دشمنان الهى تصریح شده است، این آیه است: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً»؛احزاب (33)، آیه 57. «کسانى که خدا و رسولش را اذیت کنند، خدا در دنیا و آخرت، آنها را نفرین مى کند و عذابى با ذلت، آنها را در مى یابد».تفسیر این آیه، مى تواند پاسخى به علت لعن برخى اصحاب باشد. براى روشن شدن موضوع، به نکات زیر توجه کنید:1. در این آیه، اذیت و آزار پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)، در دایره لعن قرار گرفته است؛ یعنى هر کارى که موجب آزار پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) شود، همچون شرک، الحاد، تهمت هاى ناروا، مخالفت با دستورات وى، ایجاد مزاحمت براى وى و همچنین اذیت اهل بیت او، از مصادیق اذیت - در این آیه - مى باشندالمیزان، ج 17، ص 421 و 422. و کننده و فاعل آن، مشمول نفرین الهى و عذاب است و ما به پیروى از حضرت حق، موظفیم چنین کسانى را لعن کنیم. در این باره، به برخى روایات، از منابع اهل سنت، مى توان اشاره کرد:الف) پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در اواخر عمر، پس از اعزام سپاه اسامه براى نبرد با رومیان و تخلف برخى از اصحاب، فرمود: «لعن اللَّه من تخلف عن جیش اسامه؛ نفرین خدابر کسى که از لشکر اسامه سر پیچى کند».شهرستانى، الملل و النحل، ج 1، ص 29. بدون شک، این لعن، همه کسانى راکه از دستور پیامبر تخلف کردند و با سپاه مذکور به جبهه اعزام نشدند، شامل مى شود.ب) پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) اذیت امام على(علیه السلام) را مساوى با اذیت خود مى دانست. پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خطاب به عمرو بن شاس الاسلمى فرمود: «یا عمرو اما و اللَّه لقد آذیتنى. فقلت: اعوذ باللَّه ان اوذیک یا رسول اللَّه. قال: بلى من آذى علیاً فقد آذانى؛عمرو! به خدا قسم! مرا آزردى. عمرو مى گوید: عرض کردم: اى پیامبر خدا! به خدا پناه مى برم از این که شما را بیازارم. پیامبر فرمود: بله، آن که على را بیازارد، همانا مرا آزرده است».مسند احمد، ج 3، ص 483؛ المستدرک على الصحیحین، ج 3، ص 422.ج) پیامبر، آزار فاطمه(علیه السلام) را آزار خود مى دانست و مى فرمود: «اما فاطمهَ بضعة منّى یوذینى ما آذاها؛ فاطمه، پاره تن من است؛ آن که او را آزرده کند، مرا آزرده است».مسند احمد، ج 4، ص 5؛ صحیح مسلم، ج 7، ص 141؛ سنن ترمذى، ج 5، ص 360؛ المستدرک على الصحیحین، ج 3، ص 159.د) پیامبر(صلى الله علیه وآله)، آزار حسن و حسین(علیه السلام) را نیز اذیت خود مى شمرد. انس بن مالک مى خواست امام حسن(علیه السلام) را در حالى که کودک بود و بر سینه پیامبر نشسته بود، از وى جدا کند؛ پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «ویحک یا انس دع ابنی و ثمرهَ فوادی فانه من آذى هذا فقد آذانی و من آذانی فقد آذى اللَّه ؛مجمع الزوائد، ج 1، ص 284. واى بر تو اى انس! پسرم و میوه دلم را آزاد بگذار؛ هر کس او را آزار دهد، مرا آزرده و هر کس مرا آزار نماید، خدا را آزرده است».2. اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله)، یکدیگر را لعن مى کردند؛ چنان که عمار، عثمان راسبّ کرد.سیر اعلام النبلاء، ج 1، ص 425.3. لعن برخى اصحاب، از ویژگى هاى شیعه نیست؛ بلکه اهل سنت نیز برخى از اصحاب را لعن مى کنند؛ آنان، قاتلان عثمان را نفرین مى کنند ابن حزم درباره اصحابى که به قتل عثمان مبادرت کردند، مى گوید: «لعن اللّه من قتله ؛الفِصَل، ج 3، ص 74 و 77. لعن خداوند بر قاتلان او باد».مسلم نیشابورى در کتاب خود، بابى را با عنوان «افرادى که پیامبر آنان را لعن و نفرین کرده»، ذکر کرده است.صحیح مسلم، ج 5، کتاب البرو الصلة، باب 25، ح 88 - 97.4. اسلام، اگرچه لعن و نفرین را تجویز کرده است و آن را امرى پسندیده مى شمارد، امّا از سب و دشنام، نهى کرده است و تفاوت این دو نیز روشن است؛ خداوند مى فرماید:«وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ»؛انعام (6)، آیه 108. «و شما مؤمنان بر آنان که غیر خدا را مى خوانند، دشنام ندهید؛ تا مبادا آنها هم از روى دشمنى و جهالت؛ خدا را دشنام دهند».هر چند ممکن است که مراد این آیه، سب کردن در صورت رو به رو شدن با دشمنان خدا باشد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image