ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

از آثار مسیحیان(عهد جدید) استفاده میشود که روح القدوس در همه مراحل زندگی مسحیان حضور دارد و بدون مساعدت روح القدس، يک لحظه هم نميتوان زندگي مسيحي داشت، آيا مطالبي که در کتاب عهد جديد در این باره آمده است، صحيح است ؟


روح القدس از نگاه اسلام در روايتي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ چنين معرفي شده است: خداوند متعال روح القدس را خلق کرد، هيچ خلقي به اندازه او به خداوند نزديک نيست، ولي با اين حال گراميترين خلق نيست پس چون امري را بخواهد به او القاء ميکند. و در روايتي ديگر از معصوم ـ عليه السّلام ـ چنين آمده است: رسول خدا و امامان ـ عليهم السّلام ـ روحي داشتهاند به نام روح القدس که آنان را از معصيت و خطا حفظ مينموده و اين همان روحي است که قرآن کريم در آيه شريفه اوحينا اليک روحاً من امرنا بدان اشاره شده است. و اين معنا را آيه شريفه «و ايدتک بروح القدس» که خداوند متعال خطاب به حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ فرموده است، تأييد ميکند. مسيحيان روح القدس را، اقنوم سوم از اقانيم سه گانه الهي ميشمرند و آن را روح گويند. زيرا که او را مبدع و مخترع حيات ميدانند و از آنرو بدان مقدس گويند که يکي از کارهاي مختص او را تقديس قلوب مؤمنين ميشمرند. مسيحيان غير از نام روح القدس، نامهايي چون روح الله و روح المسيح را نيز براي روح بيان کردهاند. توضيح آنکه مسيحيان پس از مرگ (عروج) حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ او را مسيح و سپس خداوندگاري که در ماهيت با خداي خالق برابر بود تصور کردند، در کنار مسيح، شخصيت ديگري به نام روح القدس يا روح خدا را مطرح کردند که در ابتدا براي او هويت مستقلي قائل نبودند ولي رفته رفته از اين عامل نيز يک شخصيت مستقل الهي تصور کردند که در کنار خداي پدر به اعمال قدرت ميپرداخت. نصاري ميگويند: ذات خداوند متعال جوهر واحدي دارد و اين حقيقت واحده سه اقنوم دارد که عبارتند از: اقنوم هستي، که پدر نيز به او ميگويند و اقنوم علم که همان کلمه است و پسر نيز او را نام نهادهاند و بالاخره اقنوم سوم حيات است که همان روح ميباشد و با نامهايي چون روح القدس، روح خدا و روح مسيح، آن را ميشناسند و آن را روشني بخش اشياء ميدانند. اما تصور روح القدس، در عرض حضرت حق و مستقل، نه تنها صحيح نيست بلکه باطل و غير معقول ميباشد چرا که: اولاً: بنابر آنچه خود اناجيل بدان اعتراف کردهاند، روح القدس مطيع خدا و رسولان او و فرمانبر او و محکوم به حکم او است و معنا ندارد که کسي خودش به خودش امر کند و حکمفرماي خودش باشد. ثانياً: طبق آنچه در خود اناجيل آمده روح القدس توسط پدر فرستاده شد تا ايمانداران را با مشارکت صميمانه به پيروي از حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ رهنمون سازد. و اين ميرساند که روح القدس مخلوق خداوند متعال بوده است. فلذا تصور روح القدس در عرض خداوند متعال نتيجه باطلي به همراه دارد و آن اتحاد خالق و مخلوق است و اين معنا ندارد که شيء منقاد خود و خالق خودش باشد. ثالثاً: عبادت کردن روح القدس براي خداوند متعال، کاشف از بنده و مطيع خداوند بودن او است نه هم عرض خداوند، همچنانکه قرآن کريم ميفرمايد: ... سبحانه بل عباد مکرمون. رابعاً: اين سخن هم چنان مطرح است که روح القدس يا ممکن الوجود است که در اين صورت مخلوق و نيازمند به واجب الوجود ميشود و يا واجب الوجود است که در آن صورت يکي ميشود چون دو يا سه نامحدود امکان ندارد، پس روح القدس به تنهايي خدا ميشود و اقنومهاي ديگر مخلوق او ميشوند، پس هر چه فرض کنيم دادن منصب الوهيت به روح القدس با عقل سازگاري ندارد. اما برخي از مطالبي که در اين جملات در باره روح القدس آمده است منع عقلي و ديني ندارد و هيچ گونه ربطي به حقانيت عقايد مسيحيان پيدا نميکنند. مثلاً اين که روح القدس به ايمان داران قدرت عظيم ميبخشد، همان چيزي است که ما هم معتقديم که پيامبران و امامان با روح القدس تأييد ميشوند. منتهي مراد مسيحيان از ايمان داران، مؤمنين به حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ بر سبک عقيده مسيحيان ميباشد که اين عقيده باطل است. به هر صورت تحريف و جعل نه تنها در نامههاي پولس بلکه در خود اناجيل و هر اثر بشري ديگر راه دارد و نميتوان آن را منتفي دانست. و اين را با قاطعيت ميتوانيم بگوئيم که اين نامههايي که به پولس يا پطرس و لوقا و يوحنا نسبت داده شدهاند به طور مسلّم ابلاغيات و نظريات شخصي خود نويسنده ميباشد و به دين واقعي حضرت مسيح و علوم آسماني ربطي ندارند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image