تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آیه 62 سورۀ بقره می گوید: "ای بنی اسرائیل یاد آرید وقتی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر بالای سر شما فرا داشتیم و دستور دادیم که احكام تورات را با عقیده محكم پیروی کنید و پیوسته آن را در نظر بگیرید باشد که رستگار شوید."طبق این آیه برافراشته شدن کوه طور بعد از گرفتن پیمان از بنی اسرائیل است .لازم به توضیح نیست که چقدر این آیه از حقایق علمی به دور است. اگر منظور از بر افراشتن کوه طور در ابتدای خلقت است. آوردن این جمله پس از گرفتن پیمان از بنی اسرائیل چیزی به جز هذیان گویی نویسنده قرآن تداعی نمی کند. چطور این آیه قابل توجیه است؟


در آیه 62 سورۀ بقره در رابطه با بنی اسرائیل به دو نکته اشاره شده است:1. پيمان‏ گرفتن از بنی اسرائیل: این پیمان که برخی از مواد آن در آیات قرآن مجید[1] و نيز در تورات بيان شده است عبارت بود از: توحيد پروردگار، ايمان به همه پيامبران الاهى، نيكى به پدر و مادر و بستگان و يتيمان و مستمندان، صدقه و انفاق در راه خدا، گفتار نيك، بر پا داشتن نماز، پرداختن زكات، پرهيز از خون ريزى و ... در ذيل آيه 12 سوره مائده براى آنها تضمين مى‏كند كه اگر به اين پيمان عمل كنند، اهل بهشت خواهند بود.2. قرار گرفتن کوه طور بالاى سر بنى اسرائيل.طبق آنچه در کتب تفسیر آمده است، قرار گرفتن کوه طور بالاى سر بنى اسرائيل یک امر واقعی بوده که در زمان حضرت موسی (ع) واقع شده است و نه موضوعی که در ابتدای خلقت رخ داده باشد. گفتنی که قرآن در چند آیه از آیات خود با تعبیر "وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّور" و مشابه آن در باره بنی اسرائیل به این نکته و حقیقت اشاره کرده است.[2]طبرسى از قول "ابن زيد" چنين نقل مى‏كند: "هنگامى كه موسى (ع) از كوه طور بازگشت و تورات را با خود آورد، به قوم خويش اعلام كرد كتاب آسمانى آورده‏ام كه حاوى دستورات دينى و حلال و حرام است، دستوراتى كه خداوند برنامۀ كار شما قرار داده، آن را بگيريد و به احكام آن عمل كنيد. يهود به بهانه اين كه تكاليف مشكلى براى آنان آورده، بناى نافرمانى و سركشى گذاشتند، خدا هم فرشتگان را مامور كرد، تا قطعه عظيمى از كوه طور را بالاى سر آنها قرار دهند. در اين هنگام موسى (ع) اعلام كرد: چنانچه پيمان ببنديد و به دستورات خدا عمل كنيد و از سركشى و تمرد توبه نمائيد، اين عذاب و كيفر از شما بر طرف مى‏شود و گرنه همه هلاك خواهيد شد. آنها تسليم شدند و تورات را پذيرا گشتند و براى خدا سجده نمودند، در حالى كه هر لحظه انتظار سقوط كوه را بر سر خود مى‏كشيدند، ولى به بركت توبه سرانجام اين عذاب الاهى از آنها دفع شد".[3]بنابراین آیه فوق بیانگر نشانه ای از عظمت و قدرت خداوند در رابطه با تنبیه کافران و متمردان از دستورات و میثاق های انبیا است که در تاریخ واقع شده است و با توجه به قدرت لایزال الاهی که میلیون ها ستاره و منظومه و کهکشان را آفریده و با فواصل معینی در فضا با سرعت بسیار زیاد به آنها حرکت داده است، امکان و وقوع چنین امری که قرآن از وقوع آن خبر داده است (تمام کوه طور یا قسمتی از آن بر بالای سر قوم بنی اسرائیل به حرکت در آید)، از نظر عقل و علم محال نیست و جای شگفتی ندارد. بله ممکن است از نظر عادی امری خارق العاده باشد، ولی باید گفت این حادثه همانند دیگر معجزات انبیای الاهی (زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی، خارج کردن شتر از میان کوه توسط حضرت صالح و....) که همگی کارهایی خارق العاده بود، ولی به اذن خداوند در جلو چشم همگان به وقوع می پیوست، واقع شده است.يادآورى اين نكته در اين جا نيز ضرورى است كه در توصیف چگونگى قرار گرفتن كوه بالاى سر بنى اسرائيل جمعى از مفسران معتقدند كه به فرمان خداوند، طور از جا كنده شد و همچون سايبانى بر سر آنها قرار گرفت.[4] این نظر بر گرفته از این آیه است که می فرماید: "و (نيز به خاطر بياور) هنگامى كه كوه را همچون سايبانى بر فراز آنها بلند كرديم، آن چنان كه گمان كردند بر آنان فرود مى‏آمد (و در همين حال، از آنها پيمان گرفتيم و گفتيم:) آنچه را (از احكام و دستورها) به شما داده‏ايم، با قوّت (و جديت) بگيريد! و آنچه در آن است، به ياد داشته باشيد، (و عمل كنيد،) تا پرهيزگار شويد!"[5]البته در ارتباط با جزئیات این حادثه، احتمالات دیگری مطرح شده مبنی بر اینکه زلزله شديدى در كوه واقع شد و چنان كوه به لرزه درآمد كه افرادى كه پایين كوه بودند، سايۀ قسمت هاى بالاى آن را بر سر خود مشاهده كردند و احتمال مى‏دادند هر لحظه ممكن است بر سر آنها فرود آيد، ولى به لطف الاهى زلزله آرام گرفت و كوه به جاى خود قرار گرفت.[6] و یا اینکه " اين احتمال نيز وجود دارد كه قطعۀ عظيمى از كوه به فرمان خدا بر اثر زلزله و صاعقه شديد از جا كنده شد، و از بالاى سر آنها گذشت به طورى كه چند لحظه، آن را بر فراز سر خود ديدند و تصور كردند كه بر آنها فرو خواهد افتاد."[7]اما به نظر می رسد، برخی از توصیفات و توجیهات ارائه شده، به دنبال آن بوده که به مخاطبان خود بباوراند که این معجزۀ الاهی، چندان هم عجیب و شگفت انگیز نبوده و با معیارهای عادی عقل بشری سازگار است.ما معتقدیم که هر موضوعی که محال عقلی نباشد، بدون نیاز به هیچ توجیهی در حیطۀ قدرت پروردگار خواهد گنجید و در توصیف جزئیات یک معجزه، تنها باید با تکیه بر مستندات شرعی و یا موازین مسلم عقلی بهره جست.پی نوشتها:[1] مائده، 12.[2] بقره،63؛ بقره 93؛ نساء 154؛ اعراف، 171.[3] مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏1، ص 294.، دار الكتب الإسلامية، تهران‏، 1374 ش.‏[4] طبرسى، فضل بن حسن، ‏مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏4، ص 764 (ذيل آيه 171- اعراف)، انتشارات ناصر خسرو، تهران‏، 1372 ش‏.[5] اعراف، 171.[6] رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ذيل آيه مورد بحث. به نقل از تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 294[7]. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏1، ص 294.، دار الكتب الإسلامية، تهران‏، 1374 شمنبع: http://farsi.islamquest.net .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image