راهنمایی  /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

من یه دوست دارم که تقریبا دچار پوچی شده و حرفایی از بی سرانجامی و پوچی کل هستی میزنه. ولی من یه مدت که بهش نزدیکتر شدم فهمیدم به اون حرفایی که میزنه به طور کامل اعتماد نداره و خودش یه جاهایی به تناقض میرسه. این شد که تصمیم گرفتم رابطمو باهاش نزدیکتر کنم تا شاید بتونم کمک هر چند کوچک بهش بکنم. در حد توان و اطلاعات خودم جواب خیلی از ابهاماتی که تو ذهنش بود رو دادم ولی خوب بعضی وقتا هم سکوت تنها جوابم در مقابل سوالاتش بود. از جمله اخیرا که بحث در مورد خدا بود و بعد از کلی مباحثه قبول کرد که خدایی هست. اما بعد یه سوال کرد که من نتونستم جواب بدم. پرسید: بر فرض هم که خدایی باشه، فقط قادر مطلقه اما این دلیل بر مهربونیش نمیشه. تو به من ثابت کن که مهربون هم هست. البته از چند نفر هم پرسیدم، ولی یا جوابای قانع کننده ای نمیدادن و بیشتر احساسی با قضیه برخورد میکردن، یا جواباشون طوری بود که مناسب حال همچون آدمی که تقریبا زمینه مذهبی نداره، نبود. حالا گفتم از شما بپرسم بلکه بتونید کمکی کنین.


وقتی که ما از مهربونی سخن می گوییم مفاهیم و مصادیق مادی و روزمرة آن به ذهنمان خطور می کند، چون سخن از علاقه و مهربانی انسانی به میان می آید مهر مادر به کودکش بعنوان مصداق کامل و واقعی آن در مقابل دیدگانمان مجسم می شود. وقتی می گویی فردی با ما مهربان است مصداق آن را در راهنمایی، کمک، حمایت و مواردی از این دست می یابیم.تمام این موارد و مواردی از این نوع، از علاقه و محبت سخن می گوید که اگر بیشتر موشکافی شود ابراز علاقه ای خالص هم نیست مثلاً فردی که به ما کمک مالی ای می کند چه بسا قصدش یافتن یاری برای رفع مشکلاتش باشد، مادری که به کودک خود عشق می ورزد یقیناً از نیازی در وجود او برای مادر بودن و داشتن فرزند ناشی می شود. الیته اینها را ما با این سخنان بی اهمیت نمی دانیم بلکه به بررسی آنها پرداخته و از علت وقوع شان سخن می دانیم.حال اگر این رابطه ها را کمی عمیق تر بررسی کنیم شاید مطلب واضح تر گردد، وقتی که مادری تنها واسطه ای برای تولد کودکی بوده و نیز بعد از تولدش با ابراز علاقه اش عطش میل به فرزند داشتن اش را بر آورده ساخته و حتی او خود را آنقدر محق می داند که بخاطر این کارها خود را صاحب اختیار کودک بشمار آورد و گاهی این کار را آنقدر به افراط کشاند که خود برای کودک مشکل آفرین شود، حال وقتی چنین رابطه ای را با تمام نقض هایش نشانه و مصداق کامل مهر و محبت می دانیم، آیا اگر کسی به موجودی هستی بخشید و این بخشندگی اش را لحظه به لحظه استمرار داد آیا او را نمی تواند مهربان نامید یقیاً او واقعاً و حقیقتاً مهربان است نه کس دیگر، مصدایق دیگر مهربانی فقط چیزی را به فرد می دهند اما خداوند به ما وجود و هستی بخشیده است او تمام نیازهای ما را با آفرینندگی اش بر طرف ساخته است، او حتی یک لحظه ما را رها نساخته است و ما را از استمرار بخشندگی وجودی اش محرم ننموده است.البته باید توجه داشت که مهربان بودن خداوند همانند مهربانی مهربانان این دنیا دارای نقض و ناخالصی نیست و اینگونه نیست که در اثر مهربانی در خداوند تغییری ایجاد گردد بطوری که حالت او قبل از محبت ورزیدن است و پس از آن متفاوت گردد و نیز ابراز علاقه او از نیازی در او سرچشمه نمی گیرد.ابراز علاقه و محبت ورزی خداوند از سخن وجود و هستی است، بگونه ای است که نقض و غرضی در آن وجود ندارد. او خالقی مهربان و موجودی است که محبت خود را در بهترین صورت خود به بندگانش ارزانی می دارد و در عوض آن هیچ چیزی را طلب نمی کند و اصلاً انتظار پاسخ گویی آنها را نیز ندارد، هر چند که سپاس آنان خود در واقع نه سودی به خالقشان بلکه منقعتی برای خود آنان است. چرا که نزدیکی به زیبارویان و نیکان و بزرگان منفعتی برای آنان نیست بلکه به دیگران که سعی در نزدیک شدن بدانها را دارند سود می رساند و سپاس بندگان نیز خود در واقع بهترین راه برای نزدیکی به خداوند و بهرمند شدن از الطاف اوست.در پایان باید به مطلب پوچ گرا بودن این فرد اشاره کرد و چند مطلب را گوش زد نمود : در ابتدا باید علل و عوامل این اندیشه های پوچ گرایانه شناخته شود، سپس به درمان آن پرداخت : پوچ گرایی علل مختلفی دارد که اهم آنها عبارت است از: 1. نداشتن فلسفه درست و اساسی در زندگی و عدم آگاهی از بعضی حقایق جهان هستی؛ 2. ناکامی وشکست در رسیدن به بعضی از آمال و آرزوها و خواسته های فردی ، اجتماعی و خانوادگی؛ 3. تعارضات فکری داخلی و ناتوانی در حل بعضی از مسایل عقیدتی و فکری . بنابراین شما به ریشه یابی پوچ گرایی و اعتقادات باطل وی بپردازید و متناسب با آن به حل آن اقدام کنید. در صورتی که مشکل ایشان ناشی از ضعف اعتقادی و بینش و شناخت کافی از مجموعه جهان هستی باشد، می توانید از راه کارهای زیر استفاده کنید: 1. با کمک گرفتن از اساتیدمعارف ، سیر مطالعاتی مناسبی به او معرفی کنید تا به جهان بینی خود عمق وتوسعه بخشد؛ 2. در زمینه مسایل و شبهات و مشکلاتی که مطرح می کند به گفت و گو بنشیند و در مواردی که نمی توانید او را قانع کنید، از اساتید مربوطه کمک بگیرید؛ 3. به وی توصیه کنید سؤال های فکری و عقیدتی خود را با افراد خبره و کارشناس در میان بگذارد و در صدد حل آنها برآید و با ایجادرابطه عاطفی و صمیمانه با وی ، او را در این راه تشویق کنید (نشانی و نحوه ارتباط با واحد مشاوره و پاسخ در اختیار ایشان قرار دهید)؛ 4. برای غنای فکری ، نامبرده را به خواندن کتاب های شهید مطهری تشویق کنید .اما درصورتی که پوچ گرایی وی ناشی از مشکلات خانوادگی ، روانی و عدم موفقیت در زندگی و تحصیل و مشکلات مالی است ؛ ضمن گفت و گو با وی ونشان دادن توانایی ها، استعدادها و موفقیت های قبلی و فعلی او، روح امید وتلاش را در وی زنده کنید و با ذکر نعمت های الهی و علاقه خداوند نسبت به همه انسان ها و موجودات ، نگرش او را به جهان هستی به یک نگاه مثبت تبدیل نمایید . وی را تشویق کنید، مشکلات روحی و روانی احتمالی خود را بامشاوران دانشگاه در میان گذاشته ، به حل آن بپردازد. گفتنی است شرط تأثیرگذاری شما این است که ضمن داشتن روابط عاطفی و صمیمانه ، با وی نکات زیر را رعایت کنید: 1. در بحث ها و گفت و گو علمی با وی زیاد جر وبحث و مجادله نکنید. 2. او را در یک موضوع محکوم معرفی نکنید؛ بلکه بابیان مطالب و نکات لازم بگویید شاید چنین باشد ) ) ، ( ( احتمال دارد این سخن درست نباشد ) ) و ... 3. در مواردی که به توافق نرسیدید، نتیجه را به قضاوت یک فرد مورد اعتماد واگذار کنید. 4. او را به سبب داشتن چنین افکاری طردنکنید؛ بلکه ضمن پذیرش وی ، تلاش کنید او را به حقایق دینی راهنمایی کنید. 5. او را دوست داشته باشید و با دلسوزی کامل در صدد حل مشکلات فکری او برآیید. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image