تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
اهل سنت از نظر کلامی به چندین فرقه تقسیم میشود.1ـ اهل حدیث:این شاخه کسانی هستند که در اصول و فروع، به کتاب و سنت مراجعه میکنند و عقل را در این قلمروها دخالت نمیدهند. امروزه از این گروه به عنوان «سلفیه» یاد میکنند و در گذشته «حشویه» و یا «حنابله» نامیده میشدند.[1]مشاهیر این گروه عبارتند از: 1. مالک بن انس (93 ـ 179 ه). 2. احمد بن حنبل ( 164 ـ 241 ه). 3. داود بن علی اصفهانی (202 ـ 270). 4. علی بن احمد معروف به «ابن حزم» (384 ـ 456 ه).[2]2ـ معتزله:گروهی که به عقل، بیش از حد بها دادهاند و در موارد زیادی به دلیل تصادم نصوص با عقل، به تأویل آ نها میپرداختند.این گروه پنج مسأله را از اصول اعتزال میشمارند: 1. توحید. 2. عدل. 3. وعده و وعید. 4. امر به معروف و نهی از منکر. 5. منزلة بین المنزلتین.پایهگذار این مکتب کلامی «واصل بن عطاء» شاگرد حسن بصری بود است که در یک جریان از حوزه درس او جدا شد و حوزه مستقلی تشکیل داد و بدین مناسبت حسن گفت «اعتزل عنّا» یعنی از ما جدا شد. به همین مناسبت بود که پیروان و اصل «معتزله» نامیده شدند.[3]3ـ اشاعره:این گروه عقاید اهل حدیث را با تعدیل خاصی پذیرفتهاند. پایهگذار این مکتب ابو الحسن اشعری (ت. 260 ـ 324) میباشد. وی قبل از پایهگذاری این مکتب بر مکتب معتزله بود، او در قرن چهارم هجری به دفاع از عقاید اهل حدیث و مخالفت با آرای معتزله قیام کرد و مکتب جدیدی بوجود آورد که در جهان تسنن شهرت بسزائی یافت.[4]4ـ خوارج:گروهی که نسبت به دو خلیفه نخست، مهر ورزیده و از خلیفة سوم و چهارم تبری میجویند. این گروه در اصول و فروع برای خود آرایی دارند. این فرقه در سال 37 هجری در جریان جنگ صفین و مسألهی حکمیت پدید آمد.خوارج را «مارقه» یا «مارقین» نیز مینامند، در سخنان امام علی ـ علیه السّلام ـ از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ دربارة فردی به نام «ذی الخویضرة» روایت شده که فرمود:«از نژاد این مرد، قومی پدید خواهد آمد که چنان از دین خارج میشوند که تیر از کمان خارج میگردد.»[5]5ـ مذهب ماتریدیّه:این مذهب یکی دیگر از مذهب کلامی معروف و مورد قبول در میان اهل سنت است که در اوایل قرن چهارم هجری پدید آمد، مؤسس این مذهب کلامی، ابو منصور ماتریدی (متوفای 333 ه) است.انگیزه ماتریدی و اشعری در مخالفت با معتزله، انگیزهای واحد بود، ولی روش آنان کاملاً یکسان نبود، زیرا عقلگرائی در ماتریدیه بر ظاهرگرائی غالب است.[6]6ـ فرقه مرجئه:این فرقه را بدان جهت مرجئه میگفتند، که مرتبة عمل را پس از مرتبة قصد و نیت قرار میدادند و بر این اساس ایمان قلبی را کافی در نجات و سعادت انسان میدانستند و برای عمل نقش چندانی قایل نبودند. در نتیجه گناه را مانع نجات و رستگاری مؤمن نمیدانستند و گناهکاران را بیش از حد امیدوار میساختند.[7]7ـ وهابیّه: مسلک وهابی منسوب به شیخ محمد فرزند «عبد الوهاب» نجدی است، وی در سال 1115 هجری قمری در نجد تولد یافت. این گروه خود را «سلفیه» مینامند و مسائلی را بر اصول «سلفیه» افزودند که بیشتر مربوط به توحید و شرک است.محمد بن عبد الوهاب با مطالعة کتابهای ابن تیمیه، گرایش خاصی به احیای اندیشههای او پیدا کرد، در این رابطه زیارت پیامبر، تبرک به آثار او، توسل به وی و بنای سایبان بر قبور را شرک دانست و دیگر طوایف مسلمین را متهم به شرک و خروج از دین کرد و تنها مذهب وهابیت را اهل نجات دانست.[8]عقاید و اندیشههای افراطی و رفتار خشن و انعطافناپذیر آنان، منشأ تفرقه و نزاع در میان امت اسلامی شده است بدین جهت، در راستای اهداف و منافع استکبار جهانی و دشمنان اسلام قرار گرفته است.مذاهب نام برده شده مهمترین مذاهب کلامی اهل سنت هستند غیر از این مذاهب، مذاهبی هم وجود دارند که فقط فهرستوار نام میبریم: 1. اباضیه. 2. جهمیّه. 3. کرّامیه. 4. ضراریّه. 5. نجاریّه.اهل سنت در مسائل فقهی به چهار مذهب تقسیم میشود:در واقع از چهار تن از فقهای اهل سنت پیروی کرده و میکنند.این چهار نفر، نه از صحابة پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودهاند و نه از تابعین و نه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ پیروی از آنها را توصیه نموده است. و در هیچ حدیثی حتّی در کتابهای خود اهل سنت اثری از این چهار مذهب نمیباشد.1. مذهب حنفی: که منسوب به ابو حنیفه است، وی در سال 80 هجری به دنیا آمده و در سال 150 هجری قمری درگذشته است.2. مالکی: منسوب به مالک بن انس، وی در عهد خلافت ولید بن عبد الملک به دنیا آمد و در روزگار هارون الرشید در مدینه از دنیا رفت.3. شافعی: منسوب به محمد بن ادریس شافعی، وی در سال 150 ه ، در غزه به دنیا آمد و در سال 204 ه ، در مصر از دنیا رفت.4. حنبلی یا حنابله: منسوب به احمد بن حنبل، وی در سال 165 هجری به دنیا آمد و در سال 241 هجری در گذشته است.[9]معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:1. فرق و مذاهب کلامی، استاد ربانی گلپایگانی.2. فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، استاد جعفر سبحانی.پی نوشت ها:[1] . سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، انتشارات توحید، چاپ اول، 1371، ص 149.[2] . ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی بر علم کلام، انتشارات دار الفکر، چاپ اول، 1378، ص 246.[3] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چ دوم، 1372، ج 3، ص 85،.[4] . ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب کلامی، انتشارات مرکز جهانی، چاپ سوم، 83، ص 201.[5] . شهرستانی، ملل و نحل، ج 1، ص 115، اقتباس از فرق و مذاهب کلامی، ص 287، همان.[6] . درآمدی بر علم کلام، ص 296، همان.[7] . بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 202، اقتباس از فرق و مذاهب کلامی، ص 283، همان.[8] . سبحانی، جعفر، آئین وهابیت، ص 29.[9] . گرجی، دکتر ابو القاسم، تاریخ فقه و فقها، انتشارات سمت، چاپ سوم، 1379، ص 84. .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.