تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

نظر قرآن درباره ی طالوت و جالوت چیست؟


بنی اسرائیل، پس از حضرت موسی(علیه السلام)، طغیان کرده و دین خدا را تغییر دادند و به پیامبرشان که ارمیا نام داشت، توجهی ننمودند. در سوره ی بقره به بخشی از داستان ایشان اشاره شده است: (أَ لَمْ تَرَ إِلَی الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسی إِذْ قالُوا لِنَبِیّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِکاً نُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ أَلاَّ تُقاتِلُوا قالُوا وَ ما لَنا أَلاَّ نُقاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِیارِنا وَ أَبْنائِنا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ * وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً قالُوا أَنَّی یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ)؛[1] پس نزد پیامبر رفتند و گفتند: از خداوند متعال برای ما امیر و فرماندهی طلب کن، تا در راه خدا جنگ کنیم! -گفتنی است که نبوّت در یک نسل از بنی اسرائیل و حکومت در نسل دیگری از ایشان بود؛ یعنی خداوند پیامبری و حکومت را در یک خانواده از بنی اسرائیل قرار نداده -پیامبرشان فرمود: اگر به جنگ مأمور شوید، آیا مخالفت می کنید؟ گفتند: چرا جنگ نکنیم، در حالی که ما و فرزندانمان را از خانه و شهر بیرون کرده اند؟! پیامبر فرمود: خداوند طالوت را امیر شما قرار داد. بنی اسرائیل خشمگین شدند و گفتند: چرا طالوت؟! ما از او شایسته تریم؛ او فقیر است. -طالوت از نسل (بن یامین) برادر حضرت یوسف(علیه السلام)، قوی ترین و شجاع ترین آن ها بود، در حالی که نبوّت در نسل حضرت یوسف قرار داشت -پیامبر فرمود: خداوند طالوت را برگزید؛ او دانا و قوی است و خداوند مُلک را به هر کس اراده کند، عطا می کند.) نشانه ی حکومت طالوت، تابوت حضرت موسی(علیه السلام) بود؛ یعنی صندوقی که مادرش، موسی را در آن گذاشته و به آب انداخته بود. آن صندوق در میان بنی اسرائیل مقدس شمرده می شد و به آن تبرک می جستند. تابوت پس از وفات حضرت موسی(علیه السلام) نزد یوشع بود و بنی اسرائیل نیز به این جهت عزت و شرافت داشتند؛ اما وقتی طغیان کردند و برای تابوت ارزشی قائل نشدند، به گونه ای که در کوچه ها وسیله ی بازی اطفال شده بود؛ خداوند تابوت را از بین آن ها برد و زمانی که از خداوند امیر خواستند، خداوند تابوت را به آنان بازگرداند و نشانه ی حکومت طالوت قرار داد.[2] وقتی طالوت مردم را برای جنگ با جالوت آماده کرد، وحی آمد: کسی که زره موسی بر اندام او اندازه باشد، جالوت را خواهد کشت و اسم او (داود) پسر (آسی) است. (آسی) چوپان بود و بیست فرزند داشت و داود از همه کوچک تر بود. طالوت، آسی و فرزندانش را احضار کرد و زره موسی را بر اندام همه ی آن ها آزمایش نمود، اما بر اندام هیچ یک اندازه نبود؛ به آسی گفت: آیا فرزندی داری که نیاورده باشی؟ آسی گفت: بله؛ کوچک ترین فرزند من به چوپانی مشغول است. هنگامی که داود آمد و زره را پوشید، اندازه ی او بود؛ لذا داود که فردی قوی و شجاع بود، آماده ی جنگ شد. طالوت به لشگریان خود گفت: در بین راه نهر آبی هست، هر کس بیشتر از یک کف دست آب بنوشد، از (حزب الله) نیست. همین که لشگریان به نهر رسیدند، بیشتر آن ها بیش از حد مجاز آب نوشیدند (60 هزار نفر نافرمانی کردند) و تنها افراد کمی (313 نفر) اطاعت کردند؛ آن گاه کسانی که سیراب شده بودند، گفتند: ما طاقت جنگ نداریم؛ اما کسانی که آب نیاشامیده بودند، گفتند: خدایا! ما را ثابت قدم گردان و صبر عنایت فرما و پیروزی عطا کن! داود(علیه السلام) به میدان جنگ آمد و در مقابل جالوت قرار گرفت و به او حمله برد و با سنگی او را از پای درآورد.[3] نکته های آموزنده 1. تسلیم شدن در برابر اراده و مشیّت خدای متعال، بهترین گزینه است؛ 2. اطاعت و فرمانبرداری از فرمانده، یکی از اساسی ترین محورهای هر نظام است؛ و در صورت صبر و استقامت، با کمترین نیرو هم پیروزی میّسر است. 3. توکل به خداوند و امداد الهی، مهمترین رکن پیروزی است. .

موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/03



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image