تربیت و مشاوره /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

بنده دختري دارم که سن آن 11 سال است و کلاس پنجم ابتدائي است و ديگري 7 ساله و کلاس اوّل است و متأسفانه با همديگر ناسازگاري مي کنند و حسادت مي نمايند و با بازي گوشي و رفتار کودکانه باعث سلب آسايش والدين خود هستند و متأسفانه از طريق روان شناسي نيز نتيجه نگرفته ايم و با اين که هر 2 دختراند و آنکه 11 ساله است به نماز بي علاقه و به شدت کاهل و سست مي باشد و هر چه به وي تذکر و امر به معروف مي کنيم کارساز نيست و الآن مانده ايم که چه روشي به پيش بگيريم دختر 11 ساله ام اغلب تا پاسي از شب نيز بيدار است و ميل خواب کمتري دارد و نوشتن درس را بهانه مي کند و در امور خانه نيز کمک و همکاري ندارد و به شدت والدين را کلافه کرده است لطفا راه کارهاي عملي و کاربردي را تجويز بفرماييد. ضمنا دختر 11 ساله ام اغلب با کتمان حقايق يا پنهان کاري ريز و درشت باعث ناراحتي ما مي شود لطفا مفصل مرقوم فرمائيد.


همانگونه که در روايت شريفي امام صادق (ع) مي فرمايند: «اِنَّ خَيرَ ما وَرَّثَ الآباءُ لاَِبنائِهم الاَدَبُ لا المالُ؛ فَانَّ المالَ يذهَبُ و الاَدَبَ يبقي؛ بهترين چيزي که پدران براي پسرانشان به ارث مي گذارند، تربيت است نه مال؛ چراکه مال مي رود و تربيت مي ماند». بي ترديد از جمله وظايف و تکاليفي که بر عهده والدين نهاده شده است، تربيت صحيح ديني و اجتماعي فرزندان مي باشد، که در مواقعي موجبات نگراني و دلواپسي هاي والدين را فراهم مي آورد، که نکند در اين امر خواسته يا ناخواسته اشتباه و يا کوتاهي داشته باشند. بنابراين مي طلبد که والدين گرامي با بالا بردن اطلاعات علمي و ديني خود، در مورد مراحل تحول و چگونگي رشد و تربيت صحيح فرزند، به نحو مطلوب تري در اين مسير گام بردارند، تا به ياري خداوند متعال بتوانند فرزنداني شايسته و صالح تربيت نمايند. پيامبر (ص) در اين رابطه مي فرمايند: «اِنَّ الوَلَدَ الصّالِحَ رَيحانَةٌ مِن رَياحينِ الجَنَّةِ؛ همانا فرزند شايسته، گلي از گل هاي بهشت است». پس از ذکر اين مقدمه، از چند جنبه سؤال شما را مورد بررسي قرار مي دهم. الف) نکات و اصول کلي در رابطه با تربيت فرزندان براي تربيت صحيح فرزندان، نکات و اصول کلي است که بايستي والدين جهت تربيت بهتر فرزندان، آنها را مدنظر و توجه قرار دهند. از جمله اين نکات و اصول، عبارتنداز: 1. فرزندان آنگونه که ما مي خواهيم نمي شوند، بلکه آنگونه که ما هستيم، مي شوند. يعني رفتار و کردار ماست که فرزندان را مي سازد، نه خواسته ها و گفتار ما. 2. هماهنگي گفتار و عمل؛ بايستي والدين سعي نمايند در مقام تربيت، رفتار و گفتارشان موافق هم باشد و تعارض نداشته باشد. چرا که در صورت وجود ناهماهنگي و تعارض بين گفتار و رفتار، فرزندان دچار تعارض و دوسوگرايي شده و نمي توانند مسير صحيح و درست را انتخاب نمايند. پيامبر گرامي اسلام فرمودند: «يا اباذر مَن وافق قوله فِعلَهُ فذلک الذي اصاب حظّهُ و مَن خالف قوله فِعله فانّما يُوبّخ نفسه؛ اي ابوذر؛ هر کسي گفتارش با کردارش موافق باشد بهرة خود را از سعادت دريافت کرده است و هر کسي که کردارش مخالف گفتارش باشد (هنگام پاداش) خود را سرزنش خواهد کرد». 3. شيوه تربيتي والدين بايستي هماهنگ و يکسان باشد؛ يعني والدين جهت تثبيت نمودن يک رفتار مناسب در فرزندانشان و يا اصلاح و تغيير يک رفتار نادرست و نامناسب آنها، بايستي هر دو هماهنگ و به يک شيوه عمل نمايند؛براي مثال اينطور نباشد که يکي سخت گير و ديگري سهل گير. و اگر هم که اختلاف عقيده اي در رابطه با تربيت فرزندان دارند، به هيچ عنوان در جلو فرزندان بيان نشود و فرزندان از آن مطلع نگردند؛ چرا که اين ناهماهنگي اگر واضح شود، باعث ايجاد خلل در تربيت فرزندان شده و موجب سوء استفاده هاي فرزندان از اين اختلاف سليقه و عقيده در تربيت مي شود. 4. مراحل رشد و تحول کودکان مورد توجه دقيق قرار گيرد؛ چراکه فرزندان در طي مراحل رشد و تحول، خصوصيات و ويژگي هاي جسمي و رواني خاص آن مرحله را دارا مي باشند؛ لذا بايستي والدين نيز با آگاهي از اين خصوصيات، به گونه اي مناسب با آنها ارتباط و برخورد داشته باشند. 5. جهت تربيت صحيح فرزندان بايستي شخصيت فرزند را از رفتار نادرست او جدا دانست و کل شخصيت او را مورد سرزنش قرار نداد؛ براي مثال هنگامي که فرزند حرف ناشايستي مي زند، کل شخصيت او را مورد عتاب و سرزنش قرار ندهيد و نگوييد که ديگر تو را دوست ندارم، بلکه رفتار او را از شخصيتش جدا کنيد و به او بيان کنيد که اين رفتار او مناسب نيست، لذا از اين رفتار خوشتان نمي آيد. 6. اظهار محبت و برقراري ارتباط عاطفي؛ از جمله نکات مهم در تربيت فرزندان، اظهار محبت و برقراري رابطه عاطفي صحيح و حساب شده با آنان مي باشد. 7. احترام و عدم تحقير؛ بايستي والدين بگونه اي رفتار کنند که فرزند هيچگاه احساس تحقير و خرد شدن نکند؛ چرا که تحقير فرزند در کودکي زمينه پايين آمدن اعتماد به نفس و عزت نفس و يا پرخاشگري هاي او را به دنبال خواهد داشت، که خود موجبات آسيب هاي روحي و رواني بسياري را فراهم مي نمايد. امام صادق (ع) فرمودند: «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم يُغفَرلکم؛ فرزندان خود را احترام کنيد و آداب شان را نيکو گردانيد که مورد رحمت و بخشش قرار مي گيريد». 8. بايستي حقوق و مسئوليت ها مناسب با سن و نقش اعضاء خانواده براي همه و خصوصا فرزندان، کاملا مشخص و واضح گردد و در برابر هر حقي، مسئوليتي بر عهده گذاشته شود. 9. در تربيت فرزندان، نقش پدر خصوصاً از سنين 12 سال به بعد پررنگ تر و برجسته تر شود (حتي در تربيت دختران). علاوه بر اين در اين سنين يک تقسيم مسئوليتي نيز بين والدين صورت گيرد؛ يعني بايستي مادر مسئول درخواست امور از فرزندان باشد (براي مثال اينکه امروز بايستي درس بخوانند) و پدر مسئول پي گيري امور باشد (او تکاليف فرزندان را مورد بررسي قرار دهد و اگر تشويق و تنبيهي نياز بود، به اجرا درآورد). پس از ذکر اين نکات و اصول اساسي و کلي، مي پردازيم به جزئيات سؤال شما: ـ در رابطه با اين موضوع که بيان داشته ايد: «فرزندانتان با همديگر ناسازگاري مي کنند و حسادت مي نمايند و...»، لازم به ذکر است که در موارد بسياري حسادت فرزندان نسبت به يکديگر، يا ناشي از افراط والدين در مقايسه نمودن فرزندان با يکديگر و به رخ کشيدن خصوصيات مثبت يکي از آنها نسبت به طرف ديگر مي باشد و يا ناشي از عدم رعايت عدالت بين فرزندان (يا در واقع اينگونه است و يا فرزندان اينگونه برداشتي را دارند) و توجه بيشتر به يکي از آنها مي باشد، که خود موجب ناسازگاري بيشتر بين آنها مي شود. بنابراين لازم است که سعي نماييد از مقايسه آنها با يکديگر خودداري نماييد و خصوصيات مثبت يکي را به رخ ديگري نکشيد. علاوه بر اين لازم است نشان دهيد که همه فرزندانتان را به يک اندازه دوست داريد. اگر در واقع نيز اينگونه بوده، ولي آنها اين برداشت اشتباه را داشته اند، بايستي به تدريج اين برداشت اشتباه آنان را اصلاح نماييد. مطمئناً به تدريج حسادت و ناسازگاري آنها نسبت به يکديگر از بين مي رود. اضافه بر اين بايستي به اين نکته مهم توجه داشته باشيد، که دختر 11 ساله شما در سنين نزديک بلوغ مي باشد، که يقينا تغييرات جسمي و رواني زيادي را به دنبال خواهد داشت. از جمله اين تغييرات: عدم ثبات عاطفي، پرخاشگري و احساس بزرگي و استقلال در تصميم ها و رفتارها مي باشد. لذا اين تغييرات باعث مي شود که در مواردي نسبت به ديگران بي حوصله شود و شروع به ناسازگاري نمايد. بنابراين لازم است با مطالعه کتب مربوط به اين مرحله از تحول فرزند، با آگاهي يافتن از خصوصيات اين دوران، ارتباطي صحيح با او برقرار نماييد و به او کمک نماييد که به نحو شايسته اي از اين مرحله عبور نمايد. ـ در رابطه با مسأله نماز فرزند 11 ساله تان، لازم است به اين نکته توجه نماييدکه براي مقيد شدن او به نماز، بايستي زمينه آن را به تدريج فراهم نماييد. از امر و نهي هاي بيش از حد اجتناب نماييد؛ زيرا همانگونه که بيان شد او در سن بلوغ است و معمولا فرزندان در اين سن احساس بزرگي و استقلال دارند و به راحتي تن به امر و نهي هاي والدين نمي دهند و فشار بيش از حد نيز موجبات لجبازي بيشتر آنها را فراهم مي آورد. بنابراين سعي نماييد با ايجاد رابطه عاطفي مناسب و محبت آميز، به تدريج الگو دهي مناسبي براي او داشته باشيد. يعني سعي نماييد خودتان به بهترين وجه ممکن نماز را اقامه نماييد. علاوه بر اين با عمل به راهکارهايي، او را ترغيب به نماز نماييد. از جمله اين راهکارها عبارت اند از: 1. به بهترين وجه، با پوشيدن بهترين لباس و عطر زدن و در سجاده اي زيبا نماز را اقامه نماييد؛ زيرا هر چقدر که شما به نماز بيشتر اهميت دهيد و با حوصله تر نسبت به آن برخورد کنيد، بگونه اي غير مستقيم، اهميت آنرا به فرزندان خود نشان مي دهيد. 2. در مواردي، برکتي را که در زندگي خود داريد، ناشي از نماز و عبادت بيان کنيد و نشان دهيد که چقدر در زندگي تان تأثير مثبت داشته و موجبات آرامش روحي و رواني شما و حل شدن مشکلاتتان را به دنبال داشته است. 3. در مواقعي که حوصله دارند، سعي نماييد با پيش کشيدن بحث هاي مذهبي و ديني، موضوعات در رابطه با اهميت نماز و تأثيرآن را بيان نماييد. 4. هر از چند مدتي چادر نمازي و سجاده زيبايي را به او هديه دهيد. 5. سفرهاي زيارتي بيشتري را در برنامه خود بگنجانيد. بي شک رفتن به حرم هاي مقدس امامان و امام زادگان ـ عليهم السلام ـ ، تأثير معنوي بسيار زيادي را بر جاي خواهد گذاشت. البته بهتر است که اينگونه سفرها، همراه با سفرهاي تفريحي انجام شود، تا تأثير گذاري آن دو چندان شود. 6. به خصوصيات مثبت او توجه نماييد و آنها را برجسته نماييد. وقتي فرزند ببيند که والدين به اين خصوصيات و ويژگي هاي مثبت او توجه دارند و به آنها مي بالند، به تدريج سعي مي نمايند بگونه اي رفتار کنند که رضايت بيشتر والدين را فراهم نمايند. ـ در رابطه با اين موضوع که بيان داشته ايد: «دختر 11 ساله ام تا پاسي از شب بيدار است و...»، لازم به ذکر است که خواب کودکان تا حدود زيادي برگرفته از الگوي خوابي است که والدين در خانواده نشان مي دهند. بنابراين لازم است که شما اول الگوي خواب مناسب و منظمي را در خانه تعريف کنيد و خودتان نيز به آن عمل نماييد. مطمئناً پس از مدتي آنها نيز اين الگو را به اجرا در مي آورند. اين موضوع به اين معنا نيست که همه بايد در يک زمان بخوابند و والدين نيز موظفند با فرزندان بخوابند؛ بلکه بايد زمان دقيق خواب فرزندان را به آنها گوشزد کرد و آنها را ترغيب نمود که طبق برنامه به رختخواب بروند. اين موضوع باعث مي شود پس از مدتي چرخه منظم خواب در آنها شکل بگيرد و سر زمان معيني به خواب روند. البته لازم است که در شب ها کمتر از تلویزيون و فيلم ها و بازي هاي کامپيوتري استفاده نمود؛ چرا که باعث مي شود چرخه خواب کودکان به هم بريزد. علاوه بر اين سعي کنيد شب ها غذاها و نوشيدني هايي که کم خوابي را به دنبال دارند (مثل چايي يا قهوه و...)، کمتر به فرزندان داده شود. هم چنين سفره شام خيلي دير پهن نشود؛ هر چه شام زودتر خورده شود، زودتر هضم شده و بچه ها راحت تر بخواب مي روند. نکته آخر اين است که همانگونه که در بالا بيان شد او در سن بلوغ است و تغيرات هورموني زيادي را دارد که مي تواند در مواردي موجبات کم خوابي او را فراهم آورد. ـ در رابطه با کتمان حقايق و يا پنهان کاري فرزندان، لازم است توجه نماييد که اين امر در بيشتر موارد ناشي از نوع تنبيه و سرزنشي است که والدين در هنگام سرزدن اشتباه از فرزندان انجام مي دهند. يعني اگر والدين بگونه اي افراطي و بيش از حد فرزند را سرزنش و تنبيه نمايند، او براي جلوگيري از اينگونه موارد، شروع به کتمان حقايق و پنهان کاري مي نمايد. مطمئنا ادامه اين روش در سنين بالاتر آسيب زاست. بنابراين سعي کنيد اولاً، تا آنجا که مي توانيد از اشتباهات و خطاهاي فرزندانتان چشم پوشي نماييد؛ زيرا يکي از بهترين روش هاي تربيت، چشم پوشي و تغافل مي باشد. ثانياً، در جاييکه نياز به تنبيه مي باشد از تنبيه بدني استفاده نکنيد و او را نيز بيش از حد سرزنش ننماييد. ثالثاً، مدت قهر خود را کوتاه کنيد و خيلي زود رابطه را آغاز نماييد، بگونه اي که اصلاً اتفاقي نيافتاده است. همانگونه که در بالا مطرح شد، در هنگام بروز اشتباه و يا خطا، رفتار اشتباه فرزند را از شخصيت او جدا کنيد و کل شخصيت او را زير سؤال نبريد؛ زيرا از آنجا که فرزند نمي خواهد مهر و محبت بي قيد و شرط والدين را از دست بدهد. اگر شما کل شخصيت او را در صورت سرزدن اشتباه، مورد سرزنش قرار دهيد، براي فرار و اجتناب از آن، به کتمان و پنهان کاري رو مي آورد، که با ادامه، اين موضوع تبديل به لجبازي و جبهه گيري خواهد شد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image