حیا و عفت /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

فرق بین حیا وعفت چیست؟


در پاسخ مطالب ذیل قابل توجه و دقت است : 1- به طور اجکال می توان گفت که عفت از جمله آثار حیا و نمود و ظهور آن است . حیا نوعی انفعال درونی و عفت به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار از هر گونه ناهنجاری و زشتی است.2- در بیانی تفصیلی در مورد این دو صفت می توان چنین گفت : «حیا» در لغت به مفهوم شرمساری و خجالت است که در مقابل آن «وقاحت» و بی شرمی قرار دارد.[ ابن منظور: لسان العرب، ج 8، ص 51؛ مفردات الفاظ القرآن، ص 270، و ابن اثیر: نهایه، ج 1، ص 391. ] در فرهنگ عالمان اخلاق، حیا نوعی انفعال و انقباض نفسانی است که موجب خودداری از انجام امور ناپسند در انسان می گردد و منشأ آن ترس از سرزنش دیگران است. (ابن مسکویه: تهذیب الاخلاق، ص 41؛ طوسی:اخلاق ناصری، ص 77.) 2- مطالعه دربارة مفهوم «حیا» در آیات و روایات نشان می دهد که منشأ پیدایش این حالت، درک حضور در محضر ناظری آگاه، محترم و گرانمایه است. ناظر در حیا شخصی است که مقام و منزلت او در چشم فاعل عظیم و قابل احترام باشد. شایان ذکر است که اگرچه چهرة بارز و جوهرة حیا، بازدارندگی از ارتکاب اعمال زشت است، قهراً این بازدارندگی، انجام اعمال نیک را در پی خواهد داشت. 3-«عفت » به گفته راغب اصفهانى در کتاب «المفردات »، به معنى پدید آمدن حالتى در نفس است که آدمى را از غلبه شهوت باز مى دارد و «عفیف » به کسى گفته مى شود که داراى این وصف و حالت باشد.علماى اخلاق نیز در تعریف «عفت »، آن را صفتى حد وسط در میان شهوت پرستى و خمودى دانسته اند. «عفت » نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى » و یکی از فضایل چهارگانه مهم اخلاقی در حوزه قوای تحریکی است، صفتی است که باعث حفظ اعتدال در نیروی شهوت در انسان می شود. عفت به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار از هر گونه ناهنجاری و زشتی است.آنچه بیان شد، تفسیر «عفت » به مفهوم عام کلمه بود، زیرا بعضى براى معرفى «عفت » از نقطه مقابل آن، یعنى، پرده درى نیز استفاده کرده اند. به همین علت در بسیارى از موارد، واژه «عفت » را در مورد پرهیزکارى در خصوص مسایل جنسى استعمال کرده اند.4- رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ حیا را زینت آدمی شمرده و فرموده است: «بی شرمی با هیچ چیز همراه نشد مگر این که آن را زشت گردانید و حیا با هیچ چیز همراه نگشت، مگر این که آن را آراست.»[ شیخ مفید، امالی، ص 167] امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «حیا پیشه کن که حیا نشانة نجابت است»[آمدی: غررالحکم، ح 6082.] اهمیت حیا در حدّی است که امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.»[کلینی: کافی، ج 2، ص 106] 4- اسباب حیا: 1 . عقل: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در پاسخ راهب مسیحی (شمعون بن لاوی بن یهودا) که از او در بارة ماهیت و آثار عقل پرسیده بود، فرمود: عقل موجب پیدایش حلم است و از حلم، علم و از علم، رشد و از رشد، عفاف و از عفاف، خویشتن داری، و از خویشتن داری، حیا، و از حیا، وقار، و از وقار، مداومت بر عمل خیر و تنفّر از شرّ، و از تنفّر از شر، اطاعت نصیحت گوی، حاصل می گردد.(حرّانی: تحف العقول، ص 19)2 . ایمان: امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.»[کلینی: کافی، ج 2، ص 106، ح 5]5- موانع حیا: در روایات، اموری به عنوان موانع حیا و یا به عبارت دیگر علل بی حیایی یا کمی حیا معرفی شده اند که مهم ترین آنها به شرح زیر است: یک. از میان برداشتن پرده ها و حریم ها: از امام کاظم ـ علیه السّلام ـ به یاران خود توصیه می فرمود: پردة شرم و آزرم میان خود و برادرت برمدار، و مقداری از آن باقی گذار؛ زیرا برداشتن آن، برداشتن حیا است. [همان، ج 2، ص 672، ح 5.] دو. دست نیاز به سوی مردم دراز کردن: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «دست نیاز به سوی مردم دراز کردن، عزت را سلب می کند و حیا را می برد.»[همان، ج 2، ص 148، ح 4]سه. زیاد سخن گفتن: امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: هر که پرگفت، راه خطا بسیار پوید، وآنکه بسیار خطا کرد شرم او اندک شود، و آنکه شرم او اندک شود، پارسایی او کم گردد، و آنکه پارسایی اش اندک گردد، دلش بمیرد.[ نهج‌البلاغه، حکمت 349] چهار.شراب خواری: به امام رضا ـ علیه السّلام ـ منسوب است که در شرح علت تحریم خمر فرمود: «خداوند تعالی شراب را حرام فرمود؛ زیرا شرابْ تباهی می‌آورد، عقل ها را در شناخت حقایق باطل می کند و شرم و حیا را از چهره فرد می زداید.»[فقه الرّضا ـ علیه السلام ـ ، ص 282]به هر حال از آیات قرآن مجید و روایات اسلامى استفاده مى شود که «عفت » - به هر دو معنى- از بزرگترین فضایل انسانى است و هیچ کس در سیر الى الله، بدون داشتن «عفت » به جایى نمى رسد. در زندگى دنیا نیز آبرو و حیثیت و شخصیت انسان در گرو عفت است.براى کنترل شهوات- مخصوصا شهوت جنسى و شهوت شکم- راه هاى بسیارى وجود دارد که بخشى جنبه کلى و عمومى دارد، یعنى، در تمام مفاسد اخلاقى سارى و جارى است، مانند: پاک بودن محیط، نقش معاشران و دوستان، تربیت خانوادگى، علم و آگاهى به پیامدهاى رذایل اخلاقى، مسایل فرهنگى و مانند آن .برای اگاهی بیشتر در این مورد ر. ک : 1.پژوهشی درفرهنگ حیا عباس پسندیده2.اخلاق اسلامی ترجمه جامع السعاده ملا مهدی نراقی3.گناهان کبیره شهید دستغیب 4.نقطه های آغازدراخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی5- اخلاق الهی, جلد چهارم, آفات زبان, َآیت الله مجتبی تهرانی. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image