تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
هر نوشتهاي كه از ناحية غير خدا باشد در آن اختلاف و تناقضات زيادي يافت ميشود و از همين روست كه كتاب مقدس مسيحيت پر از تناقضهاي فراوان ميباشد، چون كلام الهي نيست،بلكه دست نوشتههايي از پيروان مسيحيت است كه به مرور زمان نوشته شده و پس از مدتها به عنوان كتاب مقدس مسيحيت و آن هم از طرف حكومتهاي مسيحي معين شده است[1] به همين خاطر كتاب مقدس مسيحيان در شخصيت حضرت عيسي عليه السلام دچار تناقض شده، گاهي وي را فرزند يوسف دانستهاند كه از نسل داود نبي است.[2] و گاهي هم ميگويند: حضرت مريم در حال باكرگي و دوران نامزدي،حضرت عيسي عليه السلام را به دنيا آورد و پس از آن با يوسف نجار ازدواج كرده و داراي فرزنداني نيز شد، ولي در تناقض آشكار ميگويند: او از يوسف است.[3]با اين توصيف در جاي ديگري از كتاب مقدس، حضرت عيسي عليه السلام را خدا دانسته و ميگويند: «براي ما فقط يك خداست يعني خداي پدر كه آفرينندة همه چيز است و ما براي او زندگي ميكنيم و فقط يك خداوند وجود دارد، يعني عيسي مسيح كه همه چيز به وسيلة او آفريده شده و ما در او زندگي ميكنيم.[4]آري جامعه مسيحيت با گذشت زمان دچار انحرافاتي گشته و احساس كردند كه بايد حضرت عيسي عليه السلام يك شأن الهي داشته باشد،لذا برخي بر اين باور شدند كه روح مسيح هنگامي كه حضرت يحيي عليه السلام ، حضرت عيسي عليه السلام را غسل تعميد ميداد، به او فرود آمد و هنگام به صليب رفتن حضرت عيسي عليه السلام از او جدا گشته و او مانند فرد عادي از دنيا رفت و عدّهاي ديگر گفتند كه عيسي عليه السلام را نميتوان به عنوان فرد عادي دانست، چرا كه گاهي به عنوان «يهوه» از او حاجت خواسته ميشود بنابراين دو ديدگاه به وجود آمد:1. عيسي عليه السلام انسان است كه از طرف خداوند به او الهام يا وحي ميشد.2. مسيح عليه السلام روح خالص خداوند است يعني وي انسان نبوده،بلكه روح خداوند در قالب و صورت يك انسان بر زمين فرود آمده بود.البته بايد يادآور شد كه تا اواسط قرن 2 م، حضرت عيسي عليه السلام را كسي خدا نميپنداشت، بلكه پيامبر ميدانستند.[5]اينجاست كه قرآن كريم به تمامي اين پندارهاي باطل خط بطلان كشيده و با اثبات توحيد الهي و نفي هرگونه همتا بودن كه مصداق كاملش سورة توحيد است، حضرت عيسي عليه السلام را فرزند حضرت مريم، پيامبر و بندة خدا، كسي كه بدون پدر به دنيا آمده و اينكه او هيچ گاه ادعاي خدايي نكرده و بندة مخلص خدا بود كه هيچ وقت ادعاي خدايي نكرده است و فقط مردم را به توحيد دعوت ميكرد. معرفي ميكند.اما در مورد حضرت مريم نيز بايد گفت كه همين الهي نبودن كتاب مقدس و وجود تناقضات فراوان، باعث ديدگاههاي مختلفي گرديده است چنان چه پروتستانها حضرت مريم را تا به دنيا آمدن حضرت عيسي عليه السلام باكره دانسته و گويند: پس از تولد حضرت عيسي عليه السلام ، مريم با يوسف ازدواج كرد و فرزنداني به دنيا آورد و اين پندار را از كتاب مقدس گرفتهاند.[6]اما كاتوليكها و ارتدكسها، حضرت مريم را تا پايان عمر باكره دانسته و متون كتاب مقدس را تأويل كرده و ميگويند: منظور از يعقوب، يهودا و... برادران و خواهر ديني حضرت عيسي عليه السلام ميباشند، نه اينكه از مريم متولد شوند و مراد از فرزندان حضرت مريم، فرزندان عمو يا خاله وي ميباشند. و از نوشتهها و رسالههاي قرنهاي نخستين مسيحيت اين مطلب به روشني ثابت ميشود كه حضرت مريم تا پايان عمر باكره بود.[7]بنابراين همة اين تناقضات در كتاب مقدس كه شخصيت حضرت عيسي عليه السلام و حضرت مريم فقط نمونهاي از آن تناقضها ميباشد، همه از اين ناشي شده كه انجيل اصلي كه بر عيسي ـ عليه السّلام ـ وحي شده بود از بين رفته و اين نوشتهها را افراد عادي نوشتهاند كه امروزه كتاب مقدس پنداشته ميشود، هر چند ممكن است برخي از معارف درست نيز در آن وجود داشته باشد.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. زندگاني و تعاليم عيسي مسيح، دنيس كلارك، ترجمه: ميكائليان.2. كلام مسيحي؛ توماس ميشل، ترجمه: حسين توفيقي، قم. .
سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.