دینداری قبل انقلاب -دینداری مردم /

تخمین زمان مطالعه: 20 دقیقه

چراباوجودگذشت سالهاازنظام جمهوری اسلامی،مردم بعدازانقلاب به لحاظ گرایش به دینداری ضعیف ترازقبل ازانقلاب شده اند؟


با وجود بروز برخی مشکلات و ناهنجاریها در مورد دینداری مردم و جوانان باید اذعان کنیم مقایسه دینداری مردم پیش از انقلاب و پس از انقلاب گویای نقش انقلاب اسلامی در ترویج ارزش ها و مقابله با ضد ارزشها می باشد هر چند این تأثیر در همه برهه های تاریخ انقلاب اسلامی به یک میزان نبوده و با شدت و ضعف هایی همراه بوده است . انقلاب اسلامی با تأثیرات شگرف خویش توانست جامعه ایرانی که پیش از انقلاب توسط رژیم گذشته به سمت فساد و قهقرا سوق داده شده بود را بار دیگر زنده کند و وجدان و فطرت خفته آنان را بیدار نماید و از جوانانی که رژیم ستمشاهی در به فساد کشاندن آنها تلاش بسیاری نموده بود , جوانانی بسازد و تربیت کند که در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن در عرصه های مختلف برای کشور جان خویش را فدا نموده و برای نظام افتخار آفرینی کنند . به عنوان نمونه در بررسی آماری که در زمینه تحول ارزش ها در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی صورت گرفته است .( ر.ک: ذو علم , انقلاب وو ارزشها , تهران, پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی , 1379, ص 125- 210 )نتیجه ای که از پرسش از تعدادی از پاسخ دهندگان در خصوص سیر تحول ارزش های خاص دینی و عبادی در چهار شاخص فرعی ؛ توجه به نماز و عبادت , شرکت در مساجد و حسینیه ها و مراسم مذهبی , توجه به خدا و پیامبر اکرم و ائمه اطهار (علیهم السلام ) و گرایش به قرآن و معارف اسلامی به دست آمده است این است که از تعداد 225 نفر پاسخ دهنده به این پرسش ( شاخص فرعی اول ) , تنها 56 نفر توجه به عبادت و نماز را در دوران قبل از انقلاب زیاد و بسیار زیاد ارزیابی کرده اند , حال آنکه تعداد 205 نفر برای سال های اول پس از انقلاب و تعداد 144 نفر برای حال حاضر , توجه به نماز و عبادت را در سطح جامعه زیاد و بسیار زیاد دانسته اند که نشان دهنده این امر است که مقایسه وضع کنونی جامعه با قبل از انقلاب , تحول مثبت و چشمگیری را نشان می دهد اگر چه در مقایسه با سال های اول پس از انقلاب , نمایانگر افول نسبی است . و در زمینه وضعیت شرکت در مساجد , حسینه ها و مراسم مذهبی نیز کمتر از 20 درصد از پاسخ دهندگان شرکت مردم در مراکز و مراسم مذهبی را در سال های قبل از انقلاب , زیاد و بسیار زیاد ارزیابی کرده اند , در حالی که بیش از 90 درصد در مورد سال های اول پس از انقلاب و حدود 55 درصد در مورد وضع کنونی همین ارزیابی را داشته اند . در مورد توجه به خدا و پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام نیز از بین 228 پاسخ دهنده , حدود 95 درصد میزان توجه به خدا و معصومین علیهم السلام را در سال های اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی زیاد و بسیار زیاد دانسته اند و نزدیک 70 درصد وضعیت کنونی را چنین ارزیابی نموده اند و کمتر از 27 درصد وضعیت قبل از انقلاب را این گونه دانسته اند و بالاخره در زمینه شاخص چهارم ( گرایش به قرآن و معارف اسلامی ) تنها 31 نفر از 232 نفر پاسخ دهنده , گرایش به قرآن و معارف اسلامی در سال های قبل از انقلاب , زیاد و بسیار زیاد دانسته اند در حالی که 210 نفر از پاسخ دهندگان , وضع سال های اول پس از انقلاب را و 157 نفر از آنان , وضع حال حاضر را در همین سطح ارزیابی کرده اند . در مجموع شاخص های فرعی مورد بررسی در خصوص سیر تحول ارزش های دینی و عبادی نشان می دهد که به طور کلی ارزش های خاص دینی و عبادی در جامعه ما پس از انقلاب اسلامی دستخوش تحول مثبت و مشهودی شده وفضای فراهم آمده پس از پیروزی انقلاب اسلامی , گرایش به این شاخص ارزشی را تقویت و تشدید کرده به طوری که تا حال حاضر هم روند مثبت تا حدود زیادی حفظ شده هر چند نسبت به سال های اول پس از انقلاب اسلامی , نشانگر افول نسبی است .( همان , ص 159-163) نکته ای که باید در ارزیابی تحول ارزش های دینی بدان توجه داشته باشیم این است که سطح انتظارات و توقعات مردم نسبت به رعایت ارزش ها و دینداری نسبت به پیش از انقلاب بسیار بالاتر رفته و همین « افزایش گرایش جامعه به سمت ارزش های والای اسلامی _ حداقل در سطح انتظارات و توقعات – که خود یکی از برترین و ارزنده ترین آثار فرهنگی انقلاب اسلامی است , موجب شده که به طور ناخود آگاه شاخص ها و ملاک های اندازه گیری فضایل و ارزش های جامعه ما برای همه _ البته با تفاوت در سطح و عمق _ نسبت به شاخص های قبل از انقلاب , حساستر و ریزترشده باشد و خود به خود و ناخود آگاه , اندک ناهنجاری ارزشی جامعه در وضع فعلی , بسیار برجسته تر از مورد مشابه یا بزرگ تر از دوران قبل از انقلاب به چشم آید و مورد نقادی قرار گیرد .» بنابر این , در مجموع روند و حرکت کلی نظام جمهوری اسلامی با توجه به قرار گرفتن ولی فقیه در رأس نظام که وظیفه حفظ جهت گیری کلی نظام و مهندسی نظام را برعهده دارد به سمت تحقق اهداف اسلامی و بر پایی احکام و ارزش های اسلامی می باشد هر چند تا رسیدن به نقطه آرمانی و تحقق نظام اسلامی کامل فاصله زیادی وجود دارد و همانگونه که امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خودشان خاطر نشان نمودند « اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده وبی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند .» (امام خمینی , وصیت نامه الهی – سیاسی , قم, دفتر تبلیغات اسلامی , 1380, ص 22) و مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند « ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی وظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم , این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود .» ( حدیث ولایت , ج4, ص 252-253) نظام جمهوری اسلامی کوشش نموده تا با فراهم نمودن فضای مناسب جهت گرایش به ارزش ها و دینداری با ترویج و تبلیغ معارف اسلامی از راههای مختلف و با شیوه های گوناگون از جمله رسانه ملی و آموزش و پرورش و آموزش عالی و در کنار آن فعالیت مساجد و پایگاهها و کانون های فرهنگی و حضور روحانیت در سراسر کشور به منظور تبلیغ فرهنگ اسلامی و برنامه هایی همچون راهیان نور و اردوهای جهادی و... زمینه تقویت باورهای دینی را در میان مردم به ویژه نسل جوان فراهم نماید و حضور پرشور مردم به ویژه جوانان در مراسمات مذهبی , هیئت های مذهبی , عزاداری ها و مراسم اعتکاف و احیاء شبهای قدر و ... بیانگر روحیه دینداری و دین گرایی جوانان و تأثیرات نظام جمهوری اسلامی در این بخش است هر چند در جامعه شاهد ریزش هایی در زمینه مسائل دینی و فرهنگی هستیم که عوامل مختلفی موجب آن شده است که بدان اشاره خواهیم کرد اما در کنار این ریزش ها, رویش های قابل توجهی را نیز دراین عرصه به ویژه در میان جوانان شاهد هستیم که قابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی نیست . «موانع و آسیب های فرا روی تقویت روحیه دینداری مردم »در ارزیابی عملکرد نظام جمهوری اسلامی در مورد تقویت دینداری در میان مردم تنها نمی توان به این محور اکتفا نمود بلکه در کنار توجه به اقدامات و عملکرد نظام در این خصوص باید به موانع وآسیب های فرا روی این راه نیز توجه نمود و در مجموع نسبت به میزان تأثیر نظام در دینداری مردم اظهار نظر نمود .موانع و آسیب های مختلفی در دینداری مردم به ویژه نسل جوان وجود دارد که می توان به این موارد به صورت فهرست وار اشاره نمود؛1. کم توجهی و کوتاهی برخی خانواده ها نسبت به تربیت دینی فرزندان خود و آشنا نمودن آنان با فرهنگ اسلامی و کمرنگ شدن ارزش ها و معیارهای دینی در میان برخی خانوادها 2. دنیا گرایی و گرایش به مادیات , هواپرستی و ضعف ایمان در میان برخی افراد3. مشکلات و نارسایی های اقتصادی در کشور و در کنار آن کم توجهی به مسائل فرهنگی و تربیت دینی از سوی برخی مسئولین در برخی برهه ها و در گیری های حزبی و جناحی و غافل شدن از مسائل فرهنگی و فقدان دغدغه دینی و فرهنگ دینی در میان برخی از آنان 4. فقدان برنامه جامع و مدون فرهنگی و دینی و نگاه جامع به تربیت دینی به منظور تقویت باورها و ارزشهای دینی و فرهنگی و ارائه راهکارهای عملی 5. تهاجم فرهنگی غرب و جنگ نرم و تلاش دشمنان برای ضربه زدن به فرهنگ و باورهای دینی مردم به ویژه جوانان و ترویج فرهنگ ابتذال و مادی گرایی با بهره گیری از وسائل مختلف همچون ماهواره ها, اینترنت , رسانه ها , عکس و فیلم و... البته با وجود تمامی این موانع و آسیب های پیش رو و علی رغم تلاش های دشمنان اسلام و انقلاب که از فرهنگ دینی نظام اسلامی ضربه خورده و بنیان های خویش را در معرض خطر دیده و برای مقابله با نظام اسلامی از هر ابزاری کمک گرفته اند وحجم گسترده ای از تهاجمات را بر علیه انقلاب اسلامی براه انداخته اند و با وجود تمامی کمبودها و نارسایی ها در حوزه ترویج و تبلیغ معارف دینی و تعمیق فرهنگ دینی , نمی توان نقش و تلاش نظام جمهوری اسلامی در حوزه دین داری و تقویت و تعمیق آن را نادیده گرفت و با تمرکز و بزرگ نمایی ریزش های در این زمینه , رویش های به دست آمده را از نظر دور داشت هر چند رسیدن به نقطه مطلوب و برطرف نمودن کاستی ها و نارسایی ها در این زمینه, نیازمند برنامه ریزی جامع و دقیق و عزم و اراده جدی مسئولان نظام و همراهی مردم است که دور از دسترس نیست . در مورد میزان مشارکت مردم در انتخابات نیز باید خاطر نشان کنیم که به جز مشارکت بیش از نود و هشت درصدی که در همه پرسی جمهوری اسلامی در آغاز شکل گیری نظام صورت گرفت , بیشترین درصد مشارکت را در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شاهد بودیم که با مشارکت هشتاد درصدی , بیشترین میزان مشارکت در انتخابات را به نام جمهوری اسلامی ثبت گردید . درصد مشارکت مردم در انتخابات مجلس در دوره های قبل از 51 درصد تا 71 درصد متغیر بوده است. این در حالی است که درصد مشارکت در انتخابات پارلمانی در کشورهای غربی معمولا بین 50 تا 60 درصد است. با توجه به این آمار، میانگین درصد مشارکت در انتخابات پارلمانی ایران از میانگین کشورهای غربی بالاتر است. این در حالیست که کشور ما درگیر چالش های بزرگی همچون هشت سال جنگ تحمیلی و تحریم های اقتصادی بوده است که معمولا چنین مسایلی در کشورهای دیگر، میزان مشارکت در انتخابات را به شدت کاهش می دهد.در انتخابات اخیر مجلس میزان مشارکت بیش از 64 درصد بوده است و در تهران نیز جالب این است که میزان مشارکت مردم نسبت به دوره قبل انتخابات مجلس در دور اول و دور دوم بیشتر شده است . هر چند میزان مشارکت در تهران در برهه های مختلف با فراز و فرود هایی همراه بوده است اما این بدان معنا نیست که جایگاه نظام در میان مردم متزلزل شده است زیرا حضور پررنگ مردم در صحنه های مختلف دفاع از نظام و انقلاب از جمله راهپیمایی ها گویای پیوند آنان با انقلاب است که اوج آن را در حماسه نهم دی در دفاع از اسلام و اصول انقلاب شاهد بودیم . جامعه ما علی‌رغم وجود معضلات فرهنگی که در آن وجود دارد، دارای ظرفیت‌های فرهنگی و دینی بسیار قوی است که نمود آن هم در جامعه به خوبی قابل مشاهده است. جوانانی با ایمان و پرشور مانند شما در جامعه ما کم نیستند. اما به دلیل این‌که زشتی مانند کف روی رودخانه که باعث مخفی شدن آب است به گونه‌ای است که اندک آن هم بسیار بزرگ در ذهن امثال من و شما جلوه‌گر است و باعث پوشیده ماندن خوبی‌ها خواهد بود. جوانانی با این شور ایمان و فهم دینی را در هیچ‌کجای این دنیای خاکی نمی‌توان یافت حتی در جوامع دیگر اسلامی نیز چنین جوانانی به ندرت یافت می‌شوند. ایثارگری‌های فراوان، توجه به مسائل معنوی مانند اعتکاف و مراسم‌های مذهبی ما که سرشار از جوانانی است که تنها به دلیل فهم دینی‌شان علی‌رغم وجود زمینه‌های تفریحی زیاد قلب‌هایشان متوجه مسائل معنوی و الهی است، همه نشانه‌هایی از این امر است. توضیح بیشتر اینکه: درباره وضعیت فکری و رفتاری نسل سوم اصولا، دو دیدگاه مهم و قابل توجه وجود دارد. یک دیدگاه نگاهی واقع بینانه و منصفانه است و دیدگاه مقابل نظریه ای سطحی نگر و قابل تامل. نسل سوم، صرف نظر از پاره ای انتظارات، معجونی از دو نظام حکومتی است که اولی سالیانی در پی بی هویت کردن انسان ها بود و با تمام وجود و قوا در تلاش باز کردن دروازه های تمدن وارداتی، سرانجام جمعی با بصیرت و تلاش آن را به موزه تاریخ فرستادند و پس از آن، این نظام که برای رساندن ارزش ها به انسان و انسان ها به ارزش ها در تکاپو است که اگر به همان فرصت واقعی دست یابد، کم کم می تواند لایه های رسوب کرده نظام سابق را محو نموده تا راه را برای نسل چهارم روشن تر سازد. با این مقدمه، به یک اظهار نظر توجه کنید که معتقد است: «نسل سوم، نسل بی رویا، نسلی سرگردان، نسلی بی هدف و... این نسل با مشکل فرو پاشی نظام اخلاقی مواجه است که علت آن جایگزین احکام فقهی به جای مضامین، اصیل اخلاقی است...»[1] در نقد این نظر به نکات زیر توجه کنید: اولا این ادعا که نسل سوم، نسلی سرگردان و ... است منظور چه تعداد از این جمعیت عظیم است. آیا همه افراد نسل، یا بخشی از آن، و آیا تمام عناوین اخلاقی یا بخشی از آن؟ دوم این که این ادعا صرفاً یک توهم است که با دیدن چند صحنه به ذهن می آید. وجود موارد نادر در یک جامعه دلیل بر تعمیم آن نیست بلکه نیاز به استقراء تام دارد. و یک آمار وتحقیق میدانی لازم است. شما می دانید که هر ادعایی نیاز به براهین قاطع دارد و در این ادعا هیچ گونه برهان و استدلالی یافت نمی شود وانگهی، اصطلاح فرو پاشی زمانی به کار برده می شود که یک نظام جای خود را به نظام دیگر سپرده و محو شود مثل آن چه درباره نظام سوسیالیستی در عصرخود مشاهده کردیم و رهبر انقلاب امام خمینی فرمودند: از این پس باید این نظام را در موزه های تاریخ مشاهده کرد.[2] و هم چنین نظام اشرافیت به همت پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ تبدیل به نظام شایسته سالاری شد که نمونه ای دیگر از فروپاشی عصر جاهلیت و برده داری بود. پس با دیدن چند صحنه خلاف ارزش و یا چند جوان بیکار نمی توان فریاد زد که نظام اخلاقی فروپاشی شده است. می گویند: مورچه ای فریاد می زد که همه دنیا را آب برد در حالی که وقتی خوب نگاه می کنیم آب فقط مورچه را می برد ولی دیگران سر جای خود سالم اند. و اما آیا تقابل برخی با ارزش های اصیل انسانی ـ اسلامی، به دلیل احکام شرعی فقهی است؟ این رابطه را چه دلیل و برهانی تأیید می کند. اصولاً در هیچ جای فقه، نمونه ای پیدا نمی کنید که در آن اشاره بر ترویج ضد اخلاقی ـ و یا تشویق بر رفتارهای خلاف شئونات انسانی وجود داشته باشد. پس از کجا کشف شده است که رفتارهای موجود در جامعه به خاطر احکام فقهی است؟ فقه ما عین قرآن است. قرآن کلام وحی است. در کلام وحی که قانون اساسی انسان است کدام نمونه را سراغ دارید که در نهایت منجر به ترویج فساد و ضد اخلاق در جامعه باشد؟ ما نمی توانیم نفهمیدن خود را به حساب دین بگذاریم. دروغ گفتن مثلاً در شریعت به هر صورتی که باشد حرام است چه در ماه رمضان باشد و یا نباشد. اما دروغی که موجب ضرر و خطر برای یک نفر باشد با دروغی که عده زیادی را منحرف می کند متفاوت است. از آنجا که با دروغ بستن به خدا و پیامبر موجب بدعت و انحراف در دین می شود به خاطر شدت قبح و زشتی آن، خداوند حکم به باطل شدن روزه کرده تا از این طریق به همگان اعلام کند که کسی حق ندارد فهم و سلیقه و رأی خود را به حساب خدا بگذارد و دین را کم و زیاد کند چون انحراف در دین موجب سقوط انسان ها از ارزش ها می شوند به همین خاطر خداوند حکم کرده که این گونه دروغ گفتن حرمت شدیدتری دارد تا دروغ های دیگر. نه اینکه ما از این حکم خدا سو استفاده کرده و بگوییم خداوند به ما اجازه داده تا نسبت به دیگران دروغ ببندیم. این سوء استفاده هم مصداقی از افتراء به خداوند است. کسی حق ندارد دروغ بگوید در همه جا، چه ماه رمضان چه غیر آن. ولی دروغی که ساحت خدا و رسول را لکه دار کند از این جهت که بدعت گذاری حرام است، قانون را شدیدتر اعلام کرده. مثل سایر قوانین عرفی که دارای شدت و ضعف است.[3] ظاهراً گوینده این مقدار از مسائل شرعی دور است که نمی داند هر گناهی روزه را باطل نمی کند و فکر می کند که اگر کاری روزه را باطل نکرد حرام نیست بلکه فقط مکروه است. بنابراین به نظر کارشناسان و هر ناظری تناقض و تضادی بین خواسته های قرآن و اخلاق وجود ندارد. وقتی نمونه های اخلاقی قرآن را به سایر پیروان اهل کتاب نشان دهید، آیا موردی را می توانند پیدا کنند که در آن مورد پذیرش ایشان نباشد؟ از سوی دیگر مردم نسل گذشته که به نظر حتی شما با تربیت تر بودند، همه آن ها تربیت یافته رساله های علمیه بودند که در این رساله ها احکام شرعی برگرفته از قرآن و سنت را خوانده و عمل می کردند. پس اگر احکام شرعی علّت بروز رفتارهای ضد اخلاقی است پس چرا نسل گذشته به مبانی اخلاق پایبندتر بودند؟! باید دید که نظر مدعی به چیست؟ آیا مراد شرایط حاکم بر اخلاق اجتماعی است یا منظور اخلاق و رفتار فردی است؟ این دو مقوله کاملاً از هم متمایز است. در مقوله اجتماع باید سراغ دلایل خاص خود رفت و نیز در مورد افراد باید به دلایل خاص خود توجه کرد. شرائط اجتماعی نسبت به چند دهه قبل کاملاً تفاوت کرده است. به جای انحراف ذهن، لازم است که ادله قطعی تر را جستجو کرد. امروزه وجود ارتباطات سریع و آسان با دنیای اطراف ـ وجود سرگرمی های متنوع و فراوان، وجود راه های انحرافی و باندهای مافیایی و... دست به دست همه داده تا نسل سوم را از داشته های خود منقطع کند. وقتی نسلی از پیشینه خود که سرشار از علم و ادب و عرفان و شعر و شعور و صنعت و حماسه است، فاصله گرفت به راحتی دچار ضعف اعتقاد و اخلاق می شود. و به اصطلاح برخی، بی هویت می شود. چرا به جای نشان دادن نقاط ضعف، نسل سوم را با نسل قبل خود آشنا نکنیم؟ پس به جای انحراف ذهنی که «بی هویت شدن نسل سوم مدیون وجود احکام شرعی است» باید به دلایل تربیتی قضیه نگاه کنیم. به راستی اگر قوانین حاکم بر نظام اجتماعی به خوبی رعایت شود، دیگر شاهد حادثه ای خواهیم شد؟ رعایت قوانین عرفی، ضامن سلامتی نسبی در اجتماع است. پس این نمونه می گوید: «رعایت قوانین فقهی، ضامن تأمین و تقویت رفتارهای انسانی ـ اخلاقی است» با توجه به آن چه گذشت؛ علت اصلی انحطاط برخی افراد که نمی توان آن را انکار کرد، در پایبند نبودن به احکام است نه وجود آن. اگر نسل سوم، مثل نسل های گذشته، از ضوابط شریعت درس زندگی بیاموزد، هیچ گونه آسیبی به او نمی رسد بنابر این اگر در اطراف خود، هنجار شکنی می بینیم، از دو حال خارج نیست یا به خاطر القائات مسموم دیگران است و یا به خاطر بی توجهی به داده های وحی. اطلاعات رسیده از ناحیه خداوند، همگی در سعادت انسان تاثیر دارد.[4] پس این گونه نیست که وجود قانون، جرم ساز باشد بلکه عمل نکردن به قانون مجرم ساز و جرم پرور است. نسل سوم از دو ارگان تغذیه می شود یکی خانواده و دیگر اجتماع، ارگان خانواده بعضاً به وظیفه اش عمل نمی کند و اجتماع هم غیر از اهرم «امر به معروف و نهی از منکر» راه کاری سراغ ندارد. تربیت نسل سوم در سایه وحی مدت هاست که شروع شده است اما پارازیت هایی «ایمیل، سایت های کذا، موبایل ها، بازی ها و رایانه و...» او را سردر گم کرده است. لازم به ذکر است جناب طهماسبی، جمعی از جوانان را در شب احیا در حال دعا و مناجات دیده اند. جوانانی که در صحنه های علمی و هنری و حماسی توانسته اند به خوبی نقش آفرینی کنند. همین جوانان امروز تا بلندای عرفان و علم به پیش خواهند رفت. جوانانی که دارای انگیزه های بلند و والا، در راه خدمت به جامعه و تولید علم و ثروت در تلاش اند. جوانان امروز بر خلاف تصور برخی کج اندیش، نه تنها بر نظام اصیل اخلاق دینی پایبندند که از ورود فرهنگ وارداتی سخت عصبانی اند. کدام رژیم و فرهنگ است که ازدواج هم جنس را قانونی و ترویج می کند؟! کدام حکومت است که از معتاد شدن جوانان ما خرسند است؟ کدام بنگاه اقتصادی و فرهنگی است که جدیدترین برنامه های زشت و زننده را روی آنتن های ماهواره به خانه ها می فرستاد؟ کدام قانون است که از ورود خانم های با حجاب به دانشگاه ها جلوگیری می کند؟ پس این جوانان ما نیست که بی هویت اند بلکه این بدخواهانند که علیرغم تلاش میلیارد دلاری هنوز هم نتوانسته اند اندکی از آروز های خود را اعمال کنند و در واقع خود بی هویت شده اند. خواننده گرامی خود قضاوت کنید که آیا تولید و تکثیر و ارسال انواع قرص های روان گردان از سوی کشور های غربی و آمریکا و... به سایر نقاط جهان خواسته خانواده ها است یا کسان دیگر؟ و آیا دخالت در امور فرهنگی جوامع باانگیزه های سود جویانه مغایر با اصل آزادی عقاید و فرهنگ ها نیست؟ و آیا عامل اصلی در انحراف برخی جوانان وجود احکام قرآن و فقه است یا شرکت های صهیونیستی که با نقشه های فریبکارانه قصد در تخریب بنیان اصیل خانواده دارد؟ اگر جوانان مذهبی ما بی هویت اند و .... پس چرا روند گرایش به اسلام در جوامع اروپایی و آمریکایی روز به روز جدی تر شده و باعث ترس و دلهره حکومت های به اصطلاح آزاد شده است؟ اگر وجود احکام فقهی مانع بزرگی برای آرزوی جوانان است پس چرا جوانان غیر مسلمان با همه امکاناتی که دارند، هویت خود را در لابلای احکام قرآن جستجو می کنند؟ چرا؟ ---------------------- [1] . سایت روز، سها سیفی 25/7/76. [2] . پیام امام خمینی به گورباچف. [3] . قاعده عقلایی: اثبات شی نفی ما ع دا نمی کند. یعنی اگر دروغ بستن به خدا حرام باشد دلیلی بر مجاز بودن سایر دروغها نیست. [4] . قرآن کریم: هر چه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ برای شما آورده عمل کنید و هر چه نهی کرده است دوری کنید.( محمد غفرانی ، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات http://www.andisheqom.com) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image