تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
اولا: در ادامه اصل مزبور آمده است: «ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید، اعمال میکند.» همین اصل قانون اساسی بیان می کند که اعمال حاکمیت جامعه بر سرنوشت اجتماعی خویش بی ضابطه نیست، بلکه در چارچوب اصول و قوانین کشور است و میدانیم یکی از اصول قانون اساسی، اصل ۹۹ یعنی نظارت شورای نگهبان بر انتخابات است. آیا میتوانیم با تکیه بر اصل ۵۶، اصول دیگر از جمله اصل ۶۲، ۱۰۸ و ۱۱۵ را که به شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و کیفیت انتخابات اشاره می کند، نادیده بگیریم؟ آیا معنای اصل ۵۶ این است که برای انتخابات کننده و انتخاب شونده نباید شرایط و صلاحیت هایی را منظور کرد؟! ثانیا: احراز پست و مقام اجتماعی (مانند ریاست جمهوری و نمایندگی مجلس و...) از طریق کاندیدا شدن در انتخابات تنها حکومت بر سرنوشت خویش نیست، بلکه دخالت و حاکمیت نسبت به سرنوشت اجتماعی دیگران نیز است. کسی که به چنین مقاماتی می رسد بر اساس اختیاراتی که دارد، می تواند در سرنوشت همه افراد جامعه تأثیرگذار باشد. بالطبع نمی توان در این میدان، به هر فرد ناصالح و ناشایستی اجازه ورود و حضور داد. نظام جمهوری اسلامی ایران نظامی است الهی بر پایه ایمان به اصول و معتقدات و احکام دینی (اصول ۲ و ۴ قانون اساسی)؛ در چنین نظامی نمی توان مسئولیت ها و مناصب را به فرد نااهل و ناشایست های سپرد. «لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»(1) پینوشت: 1- سوره بقره،آیه ۱۲۴ منبع: نظارت استصوابی، دکتر عباس نیکزاد، دفتر نشر معارف، چاپ اول، قم، 1393 ش. .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.