تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آيا آيات قرآن اين سخن را تأييد مى كند كه «عيسى به دين خود، موسى به دين خود»[1] و بر امكان رستگارى پيروان تمام اديان تأكيد دارد؟[2] آيا پيامبر(صلى الله عليه وآله)اهل كتاب را به كتاب هاى خودشان ارجاع مى داد و از آنان توقّع نداشت و نمى خواست كه اسلام بياورند؟[3]


تا به قرآن كريم و تفسير آن آگاهى كافى نداشته باشيم نمى توانيم بگوييم آيات قرآن تأييد مى كند كه «عيسى به دين خود، موسى به دين خود» و يا پيامبر(صلى الله عليه وآله) از اهل كتاب توقّع نداشت و نمى خواست كه اسلام بياورند، و نمى توانيم با استناد به آيه ى (قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَيْء حَتّى تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ)[4] ادعا كنيم كه قرآن از اهل كتاب اقامه ى كتاب آسمانى خودشان را مى طلبيد. اين مانند آن است كه به آيه ى (لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى)؛[5] استناد كنيم و بگوييم كه قرآن مى گويد به نماز نزديك نشويد. با مراجعه به تفاسير درمى يابيم كه آيه ى شريفه ى فوق (68 مائده) در مقام بيان چنين چيزى نيست. در تفسير مجمع البيان و تفسير قرطبى از ابن عباس در مورد شأن نزول آيه نقل گرديده است كه جمعى از يهود خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمدند، نخست پرسيدند آيا تو اقرار ندارى كه تورات از طرف خداست؟ پيغمبر(صلى الله عليه وآله)جواب مثبت داد. آنها گفتند: ما هم تورات را قبول داريم، ولى به غير آن ايمان نداريم (مقصودشان اين بود كه تورات را كه قدر مشترك ميان ما و شماست بپذيريم و غير آن، يعنى قرآن را نفى كنيم). اين آيه نازل شد كه (قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ...)؛[6] اى اهل كتاب شما هيچ موقعيّتى نخواهيد داشت، مگر آن كه تورات و انجيل و تمام كتب آسمانى را كه بر شما نازل شده است بدون تبعيض و تفاوت برپا داريد. شما كه مدّعى هستيد تورات و انجيل را قبول داريد، در آنها بشارت هاى متعدّدى درباره ى آخرين كتاب، يعنى قرآن آمده است كه بايد در برابر آن سر تعظيم فرود آوريد و بهانه جويى نكنيد.[7] آلوسى در تفسير اين آيه ى شريفه مى نويسد: آيه خطاب به اهل كتاب است كه دين شما لايق به اين كه شىء ناميده شود نيست (كه در آن نوعى تحقير آنان است) مگر آن زمانى كه تورات و انجيل را برپا داريد و محافظت برآنچه در آن دو است بنماييد كه از جمله ى آن دلايل رسالت پيغمبر(صلى الله عليه وآله) و شواهد نبوّت آن حضرت است.[8] آيات فراوانى از سوره ى مائده نيز در مذمّت اهل كتاب است. چنان كه آمده است: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْض وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظّالِمِينَ)؛[9] اى كسانى كه ايمان آورده ايد، يهود و نصارى را (تكيه گاه و سرپرست و) دوست نگيريد. بعضى از آنان دوستان بعضى ديگرند. هركس از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهد قطعاً از آنان است. همانا خداوند، قوم ستمگر را هدايت نمى كند. از آيه ى شريفه استفاده مى شود كه: آن دولت هاى اسلامى كه رابطه ى ولايت و سلطه پذيرى با كفّار دارند از كفّار محسوب مى شوند (فانَّه مِنهّمْ) و تكيه بر كفّار، ظلم به جامعه ى مسلمين و نظام اسلامى است.[10] هم چنين در آيه اى ديگر به طور صريح اهل كتاب را به پذيرفتن و اعتقاد آوردن به پيامبر اسلام دعوت مى نمايد و مى فرمايد: (يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيراً مِمّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِير قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ)؛[11] اى اهل كتاب! همانا پيامبر ما به سوى شما آمد، درحالى كه بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما پنهان مى كرديد، بيان مى كند و از بسيارى (حقايقى كه شما پنهان كرده ايد و فعلاً نيازى به آنها نيست) صرف نظر مى كند. قطعاً از طرف خداوند، نور و كتاب آشكار برايتان آمده است. آيه ى شريفه ى فوق داراى پيام هايى است: 1. اسلام، دينى جهانى است و همه ى اديان را به سوى حق و خود دعوت مى كند. 2. بيان مطالب كتمان شده، نشانه ى علم غيب و يكى از راه هاى شناخت پيامبر است. 3. تورات و انجيل، تحريف شده اند؛ (كثيراً ممّا كنتم تخفون). 4. جهان بشريّت، بدون قرآن، تاريك است؛ (قَد جاءَكُم مِنَ الله نُورٌ)[12]. با توجه به اين آيات صريح، آيا باز مى توانيم بگوييم كه قرآن مى فرمايد عيسى به دين خود، موسى به دين خود؟، و يا قرآن يهود را به تورات ارجاع مى دهد و از مراجعه ى آنها به پيامبر انتقاد مى كند؟...، قضاوت در اين باره را به خوانندگان عزيز وامى گذاريم. پی نوشتها:[1]. روزنامه ى خرداد، عماد الدين باقى، 19/9/78، ص 6. [2]. همان، 22/8/78، ص 6. [3]. همان، 20/8/78، ص 6. [4]. سوره ى مائده، آيه ى 68. [5]. سوره ى نساء، آيه ى 43. [6]. سوره ى مائده، آيه ى 68. [7]. تفسير نمونه، ج5، ص 24 ـ 25، (با اندكى تغيير). [8]. آلوسى بغدادى، تفسير روح المعانى، ج5ـ6، ص200. [9]. سوره ى مائده، آيه ى 51. [10]. محسن قرائتى، تفسير نور، ج3، ص112. [11]. سوره ى مائده، آيه ى 15. [12]. همان، ص48ـ49. منبع: اسلام و اقليّت هاى مذهبى، محمد باقر طاهرى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1384). .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image