تاريخ بزرگان / بزرگان / اهل بیت و یاران /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

خلاصه‌ای از زندگی‌نامه و شخصیت حبیب بن مظاهر را که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، بیان نمایید.


حبیب بن مظاهر(مظهر[1])، (مطهر)[2] بن رئاب(ریاب) بن اشتر[3] اسدی،فقعسی[4] که در برخی منابع - شاید به اشتباه - نام وی را حتیت بن مظهّر ذکر کرده‌اند،[5] یکی از برجسته‌ترین شهداى کربلا است که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید،[6]همراهی با پیشوایانبرخی از گزارش‌های تاریخی او را از اصحاب پیامبر(ص) برشمرده‌اند؛[7] گزارش‌هایی نیز بیان‌گر آن است که حبیب زمان حضرتشان را درک کرد، اما با ایشان ملاقات نداشت.[8]به هر حال، وی از اصحاب خاص امام علی(ع)،[9] و از راویان سخنان آن‌حضرت(ع) بود؛[10] لذا امام(ع) علم «منایا و بلایا» (آنچه بعدها اتفاق خواهد افتاد) را به او آموخت.[11] گفت‌وگوى او با میثم تمّار سال‌ها قبل از عاشورا و هنگام عبور از مجلس بنی‌اسد که هر یک نحوه شهادت دیگرى را پیش‌گویى می‌کردند و مایه‌ی شگفتى حاضران شده بودند، معروف است.[12] وی از اصحاب امام حسن(ع)[13] و امام حسین(ع) هم بود.[14]نقل روایتکتاب‌های حدیثی روایاتی را از حبیب ذکر کرده‌اند. به عنوان مثال در روایتی حبیب از امام حسین(ع) پرسید، قبل از آن‌که خداوند آدم(ع) را بیافریند شما چه بودید؟ امام(ع) فرمود: ما شبح‌‏هاى نورى بودیم که اطراف عرش خدا دور می‌زدیم و به فرشتگان تسبیح (سبحان الله) گفتن و تهلیل (لا اله الا الله) و تحمید (الحمد لله) را تعلیم می‌‏دادیم.[15]نقش حبیب در کوفهبعد از رسیدن یزید به حکومت، بزرگان کوفه؛ مانند سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد و حبیب بن مظاهر به امام حسین(ع) نامه نوشتند و ‌حضرتشان را به کوفه دعوت نمودند.[16] امام(ع) نیز برای حبیب و برخی از بزرگان کوفه نامه نوشت و آنها را به حمایت از خود دعوت کرد.[17] با ورود مسلم بن عقیل به کوفه، حبیب با او بیعت نمود و به دنبال بیعت وی مردم نیز با مسلم بیعت نمودند.[18]نقش حبیب در کربلابعد از ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه و به شهادت رسیدن مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و عقب‌نشینی بیشتر کوفیان، و بعد ورود امام حسین(ع) به سرزمین کربلا، حبیب بن مظاهر دست از حمایت مولایش برنداشت، بلکه خود را به کربلا رسانده و در رکاب امامش وفاداری خویش را ثابت نمود.حبیب به جهت داشتن سن و سال بالا و تجربیات فراوان در سپاه امام حسین نقش محوری داشت:از آن‌جا که وی از بزرگان قبیله بنی‌ اسد بود، با اجازه امام(ع) شبانه به سمت گروهی از قبیله‌ی خود رفت و آنان را به دفاع از حضرتشان فراخواند و آنها نیز قبول نمودند. این خبر به عمر بن سعد رسید و وی ازرق‌ بن حرب صیداوی با چهار هزار نفر به سمت آنها فرستاد و آنان را پراکنده ساخت. حبیب نیز به نزد امام(ع) بازگشت.[19]غروب روز تاسوعا وقتی شیپور جنگ توسط سپاه عمر بن سعد نواخته شد، حبیب به همراه گروهی از یاران، ابوالفضل(ع) را یاری دادند تا از سپاه اموی امان بگیرند.[20] در این جریان حبیب با کلام خویش از امام(ع) دفاع کرد، اما مورد هجوم عروة بن قیس قرار گرفت.[21] در همین ماجرا سپاه اموی به او پیشنهاد مالی و نیز تأمین امنیتش را دادند، اما وی قبول نکرد.[22]در برخی از کتاب‌های متأخر آمده است شب عاشورا هلال‌ بن نافع به حبیب گفت حضرت زینب(س) نگران است که یاران امام(ع) بیعت خود با آن‌حضرت(ع) را بشکنند و امام(ع) را تنها بگذارند؛ لذا حبیب به همراه اصحاب، کنار خیمه‌ی حضرت زینب(س) رفتند و وفاداری خود را اظهار نمودند.[23]البته این گزارش را در منابع کهن نیافتیم.فرماندهی سمت چپ سپاه امام در روز عاشورا بر عهده حبیب بود.[24]بعد از خطبه‌ی امام حسین(ع) در روز عاشورا، شمر گفت اگر بدانم که تو چه می‌گویى، خدا را با شک و تردید عبادت کرده‌‌ام! حبیب در پاسخ به او گفت: به خدا سوگند من چنان می‌‏بینم که تو با هفتاد شک و تردید خدا را عبادت می‌‏کنى و من گواهم این‌که می‌‏گویى نمی‌‌دانم چه می‌‏گوید درست می‌گویی؛ زیرا قلب تو سیاه و مهر شده است.[25]حبیب نه تنها با جان، بلکه بارها با زبان خود از امام(ع) دفاع نمود؛ و به عنوان نمونه، هنگامی که ابن حصین به امام(ع) گفت که نماز تو قبول نمی‌‌شود، حبیب به او گفت: آیا نماز امام(ع) قبول نمی‌‌شود و نماز تو که شراب می‌‌نوشی پذیرفته خواهد شد؟![26]شهادت حبیب بن مظاهردر روز عاشورا حبیب بعد از زهیر بن قین به میدان رفت[27] و این‌گونه رجز می‌خواند:إِنِّی حَبِیبٌ وَ أَبِی مُظَاهِرٍ * فَارِسُ هَیجَاءَ وَ حَرْبٍ تَسْعُرُوَ أَنْتُمُ عِنْدَ الْعَدِیدِ أَکثَرُ * وَ نَحْنُ أَعْلَى حُجَّةً وَ أَقْهَر؛[28]من حبیبم و پدرم مظاهر بود. من شهسوار کارزارى هستم که آتش آن شعله‌‏ور شود. شما از نظر تعداد بیشترید، ولى ما از لحاظ حجت و دلیل عالی‌‌تر و ظاهرتریم. شما در موقع وفادارى بی‌‏وفایید، ولى ما باوفا و براى حق صبورتریم. من از شما بالاتر و عذر ما براى جنگ مواجه‏‌تر است.حبیب در میدان نبرد، جنگ سختى کرد. سرانجام مردى از بنی تمیم بر او حمله کرد و نیزه‌‏اى به وى زد، وقتى خواست برخیزد حصین بن نمیر با شمشیر ضربتى بر سرش زد و ایشان را از پاى درآورد، آن‌گاه آن مرد تمیمى سر مبارکش را از تنش جدا نمود.[29] البته بر اساس گزارش دیگری بدیل بن صریم غفقانی او را به شهادت رساند[30] و سر مبارکش را به گردن اسب خود آویزان نمود.[31]اگرچه حبیب بن مظاهر، عاشق شهادت بود،[32] اما شهادت او بر امام(ع) بسیار سخت بود؛ لذا زمانی که حبیب به شهادت رسید، امام حسین(ع) در هم شکست و فرمود: جان خود و یارانم را به حساب خدا می‌گذارم‏.[33]در زیارت‌نامه‌ی ناحیه این‌گونه از ایشان تجلیل شده است: «السَّلَامُ‏ عَلَى‏ حَبِیبِ‏ بْنِ‏ مُظَاهِرٍ الْأَسَدِی‏».[34]حبیب بن مظاهر به همراه سایر شهدا در کنار امام حسین(ع) دفن شد،[35] و اکنون دارای ضریح مستقلی از آن‌حضرت(ع) و دیگر یاران ایشان می‌باشد.[36] .

اسلام کوئست

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/23



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image