نداشتن شرایط ازدواج-فشار غریزه جنسی-کنترل غریزه جنسی /

تخمین زمان مطالعه: 23 دقیقه

من جوان ۲۲ ساله هستم توانایی ازدواج ندارم و از لحاظ جنسی نمی توانم خودم را کنترل کنم از شما تقاضای کمک دارم.


بى شک هیچ شالوده اى مقدس تر از شالوده بناى رفیع ازدواج نیست رسول خدا (ص) فرمود: ما بنى بناء فى الاسلام احب الى الله عز و جل من التزویج.( هیچ بنایى در اسلام محبوب تر از ازدواج نزد خداوند بنا نشده است). وسایل الشیعه، ج 14/3 و هر ملتى در دین و آئین خود به نوعى از آن بهره مند هستند. دین اسلام بیش از همه بر آن تاکید فراوان دارد و براى آن آثار و فوائد مهمى یاد کرده است. در قرآن مجید سه آیه در اهمیت اصل ازدواج آمده و همگان را به آن تشویق و دعوت مى نماید:1. و انکحوا الایامى منکم و الصالحین من عبادکم وامائکم ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح را، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز مى سازد، خداوند گشایش دهنده و آگاه است. نور/ 322. و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودة و رحمة ان فى ذلک لآیات قوم یتفکرون و از نشانه هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتاتان مودت و رحمت قرار داد در این نشانه هایى ا ست براى گروهى که تفکر مى کنند. روم / 213. و ان خفتم الا تقسطوا فى الیتامى فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنى و ثلث و ربع فان خفتم الا تعدلوا فواحدة او ما ملکت ایمانکم ذلک ان لا تعولوا و اگر مى ترسید که (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) عدالت را رعایت نکنید (از ازدواج با آنان چشم پوشى کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج کنید دو یا سه یا چهار همسر و اگر مى ترسید عدالت را (در باره همسران متعدد) رعایت نکنید تنها یک همسر بگیرید و یا از زنانى که مالک آنهایید استفاده کنید این کار از ظلم و ستم بهتر جلوگیرى مى کند. نساء/ 3و در کنار آیات روایات بسیارى نیز در این زمینه آمده است در یکى از آنها آمده که نبى اکرم (ص) فرمود:هر کس ازدواج کند، بدرستى که از نصف دینش پاسدارى نموده است. من تزوج فقد احرز نصف دینه. وسایل الشیعه، ج 14/5از این رو فقیهان ازدواج را از مستحبات مؤکد بر شمرده اند و آن را براى کسى که به سبب نگرفتن همسر به گناه بیفتد، واجب دانسته اند.با توجه به نقش بسیار سازنده ازدواج در زندگى فردى و اجتماعى، در دین مبین اسلام سفارش فراوانى در مورد ازدواج شده که همگى بر اهمیت و آثار ارزنده آن دلالت دارد و ناگفته پیداست که تعابیرى مثل النکاح سنتى فمن رغبتى عن سنتى فلیس منىازدواج سنت و آیین من است و هر که به سنت من پشت کند از من نیست به طور کلى در جهت تشویق و ترغیب به این امر الهى و سنت نبوى(ص) است و هدف از آن ایجاد انگیزه و یادآورى اهمیت و ارزش آن است و با این گونه روایات درصدد گوشزد کردن آثار و خیرات عمیق آن مى باشند؛ چنانچه در مورد محاسبه نفس نیز داریم که: کسى که نفس خود را محاسبه نکند و پرونده اعمالش را بررسى ننماید از ما اهل بیت نمى باشد و واضح است که این حدیث به این معنا نیست که چنین فردى شیعه و دوستدار ما خانواده نمى باشد. بلکه هدف توجه دادن به اهمیت محاسبه نفس مى باشد. با توجه به این نکته معلوم مى شود در این روایات خطاب به کسانى است که با وجود داشتن امکانات و زمینه ازدواج به این سنت پیامبر(ص) اهمیتى نمى دهند و با این کار عملاً به سنت و شیوه و روش پیامبر(ص) بى اعتنایى کرده و آن را کوچک و کم اهمیت مى شمرند و این زمینه ساز تخلف و سرپیچى و پشت کردن به دیگر سنت هاى پیامبر و اولیاى الهى(ع) و انحراف از دین مبین مى باشد. مسلماً خطاب این گونه احادیث با افرادى نیست که به خاطر عدم آمادگى و یا وجود موانعى بر سر راهشان هنوز براى ازدواج آمادگى ندارند. بلکه بیشتر متوجه کسانى است که به خاطر ترس از فقر و ندارى و یا عدم توکل بر قدرت خداوند و یا ترس از مسؤولیت پذیرى زیر بار ازدواج نمى روند.از آنجا که یک عذر تقریبا عمومی و بهانه همگانی برای فرار از زیر بار ازدواج و تشکیل خانواده، مسأله فقر و نداشتن امکانات مالی است قرآن به پاسخ آن پرداخته و می فرماید: مردان و زنان بی همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز می سازد، خداوند واسع و آگاه است. (نور، آیه 32).قدرتش آن چنان وسیع است که پهنه عالم هستی را فرا می گیرد وعلم او چنان گسترده است که از نیات همه کس به ویژه آنها که به نیت عفت و پاکدامنی اقدام به ازدواج می کنند آگاه است و همه را مشمول فضل و کرم خود قرار خواهد داد. ولی از آنجا که گاه با تمام تلاش و کوشش که خود انسان و دیگران می کنند وسیله ازدواج فراهم نمی گردد و خواه ناخواه انسان مجبور است مدتی را با محرومیت بگذارند، مبادا کسانی که در این مرحله قرار دارند گمان کنند که آلودگی جنسی برای آنها مجاز است و ضرورت چنین ایجاب می کند، لذا بلافاصله در آیه بعد دستور پارسایی را هر چند مشکل باشد به آنها داده و می گوید: و آنها که وسیله ازدواج ندارند باید عفت پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بی نیاز سازد. (نور، آیه 33).نکند در این مرحله بحرانی و در این دوران آزمایش الهی تن به آلودگی دهند و خود را معذور بشمارند که هیچ عذری پذیرفته نیست، بلکه باید قدرت ایمان و شخصیت و تقوا را در چنین مرحله ای آزمود. فضل در این آیه به معنای زیادی نعمت و عنایت ویژه خداوند به کسانی است که در عین نیاز به ازدواج به دلیل فقر توان انجام آن را ندارند. خداوند به این افراد وعده داده که در صورت فقیر بودن از نعمت خاص خود آنها را برخوردار خواهد ساخت و به زندگی آنها وسعت خواهد بخشید و زمینه ازدواج مناسب و در خور را برای آنها فراهم می سازد. برادر گرامی توصیه ما برای رفع مشکل شما ازدواج است، همیشه امکان ازدواج وجود دارد و بهترین راهکار مناسب برای شما در حال حاضر ازدواج دانشجویی است. درست است که هنوز از نظر اقتصادی آماده نیستید و شغل مناسب ندارید، خوب بدون شک نیاز اقتصادی و داشتن شغل و درآمد از نیازهای اساسی انسان در زندگی است، بنابراین برای مدیریت زندگی مشترک و پس از ازدواج این نیاز وجود خواهد داشت و باید به شکلی ( هر چند از طریق مساعدت والدین و...)تامین شود، ولی برای اقدام به ازدواج نیاز نیست که حتما شغل و درآمدی داشته باشید و نباید آن قدر عقلانی و محاسبه گرانه با این موضوع برخورد نمایید.به نظر ما بهترین گزینه در شرایط فعلی اقدام به خواستگاری و فراهم نمودن مقدمات ازدواج است و این امر باعث می شود که شما انگیزه بیشتری برای دستیابی به شغل مناسب پیدا کنید زیرا باعقد بستن احساس مسؤولیت شما چند برابر می شود و همین باعث می شود که با جدیت بیشتری دنبال کسب و کار بروید.البته این را هم بگوییم که اول باید یک خانواده منصف و فهمیده و مومن پیدا کنید که منطقی باشند و درد جوان ها رو بفهمند که تعداد این نوع خانوادهها کم هم نیستند و اگر سعی کنید حتما موفق می شوید.برخی افراد فقر و نداشتن شغل مناسب را بهانه می کنند و زیر بار ازدواج نمی روند. قرآن کریم اینطرز تفکر و فرهنگ را 1400 سال پیش پیش بینی و ان را غلط دانسته و با صراحت اعلام می دارد هرکس پا به عرصه ازدواج و خانواده گذارد خداوند وضع اقتصادی او را نیز دگرگون می کند: «و أنکحوا الأیمی منکم والصلحین من عبادکم و اما یکم ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله والله واسع علیم: (32 سوره نور )و مردان و زنان بی همسر را همسر دهید، و همچنین غلامان و کنیزانی را که صلاحیت ازدواج دارند. و اگر نیازمند و فقیر باشند خداوند از فضلش آنان را بی نیاز خواهد ساخت و خداوند گشایش دهنده و داناست.»در این آیه شریفه یک واژه وجود دارد که خیلی دقیق است و آن واژه فضل است. فضل یعنی اضافی. برای درک این حقیقت خوب است نسبت به موضوع روزی و رزق دقت کنید. روزی انسان دست خداوند است و قابل محاسبه معمولی و عقلانی نیست. روزی با حقوق و مقرری که انسان از دولت یا جای دیگری می گیرد فرق دارد. روی حساب حقوقی که می گیریم اگر بخواهیم حساب کنیم به این نتیجه می رسیم که حتی برای خریدن یک خانه، نیاز به مثلا پنجاه سال پس انداز داریم، در حالی که خیلی از مردم بدون اتکا به حقوق مشخص در زمان بسیار کوتاه تری خانه دار می شوند و حتی خودشان هم تعجب می کنند که چطور خانه دار شده اند. کسی که حتی درست نمی تواند مخارج عادی زندگی اش را تامین کند، بعد از مدتی ممکن است خانه بخرد یا ماشین بخرد و این اصلا با حساب های عادی و محاسبات عقلانی بشری درست در نمی آید. ما طلبه ها در زندگی خودمان موضوع رزق را بسیار تجربه می کنیم و اگر دقت کنید شما هم حتما در زندگی خودتان این تجربه را دارید. بین مردم هم معروف است که می گویند خداوند خرج ازدواج و خانه را تامین می کند. خوب این تجربه آنها است و درست هم هست و در روایات و آیه شریفه فوق هم آمده است. درست است که ما کار می کنیم یا حتی ممکن است کاری فعلا نداشته باشیم، ولی غنی و بی نیاز نمودن و رزق دادن کار خدا است و خودش وسایلی فراهم می کند که انسان به همه چیز می رسد و بی نیاز می شود. ترسیدن در این امور و محاسبات افراطی کردن از ضعف ایمان است. کسی که ایمان دارد از چیزی نمی ترسد و کسی که به قدرت خدا توکل می کند، بسیار شجاعانه و با آرامش عمل می کند و موفق هم می شود. همه ما همین طور عمل کرده ایم و موفق هم شده ایم. این تجربه مسلمی است که اکثر مردم دارند، مگه تمام کسانی که ازدواج کرده اند و در حال حاضر خانواده و خانه و ماشین دارند، از اول این چیزها را داشته اند؟ اکثر قریب به اتفاق افراد دارایی های خودشان را بعد از ازدواج بدست آورده اند.خوب البته نمی خواهیم به کلی عقل را کنار بگذاریم، نه شما می توانید از برخی از راهکارهای عقلانی هم استفاده کنید و با به تاخیر انداختن برخی مراحل بعدی ازدواج ، آمادگی اقتصادی و روحی و اجتماعی لازم را نیز پیدا نموده و خود را برای پذیرش مسئولیت آماده کنید.راهکار این است که فرد مناسب را پیدا کنید، و پس از انجام خواستگاری، با توافق دو خانواده مدت زمان عقد را طولانی نمایید. از این طریق می توانید هم به نیازهای عاطفی خود پاسخ مناسب بدهید، و هم بار اقتصادی خانواده روی دوش شما نیست و می توانید با آرامش تا زمان فراهم شدن شرایط و یافتن شغل مناسب و پایان تحصیلات، صبر کنید و عروسی را به تاخیر بیاندازید. این مشکل را خانواده دختر هم دارد و آنها هم مایل نیستند، دختران شان در خانه بماند و برای یافتن همسر مناسب در انتظاری سخت بسر ببرد و چشم به راه خواستگاری باشد که به او آرامش و عشق هدیه دهد.دوست عزیز آنچه اهمیت دارد شناسایی فرد مناسب و اعمال تدابیر صحیح برای برخورداری از حسن سلوک با همسر و خانواده تان می باشد لذا توصیه می شود جهت اطلاعات بیشتر و دقیق تر و تصمیم گیری واقع بینانه تر برای مهمترین تصمیم دوران زندگی از تدابیر زیر غفلت ننمایید.1- تفکر بیشتری داشته باشید. 2- با خانواده محترمتان به گفتگو و مشورت بپردازید.3- از نظرات مشورتی افراد با تجربه استفاده نمایند.4-کتاب های معرفی شده را نیز مطالعه فرمایید.4-1- جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان4-2- انتخاب همسر، آیت الله ابراهیم امینی، سازمان تبلیغات اسلامی4-3- تشکیل خانواده از سری آموز خانواده، جمعی از مؤلفان، انجمن اولیاء مربیانحکمت غریزه جنسى استمرار و بقاى نوع بشر است و لذا سالم ترین، بایسته ترین و مطلوب ترین نوع مواجهه با آن و بهترین راه حل مقابله با آن، ازدواج و نکاح مشروع است. انسان با ازدواج به موقع و در وقت نیاز - بى آن که به دیرى یا زودى آن فکر کند - به مقبول ترین و کامل ترین صورت خود به نیازمندى خویش پاسخ مثبت مى دهد و پیش از آن که به عواقب و پى آمدهاى آزاردهنده و فشارهاى غریزه به دنبال آن عقده هاى روانى دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن کاسته است و قبل از آن که انرژى انباشته آن از وجودش سرازیر شود و دامنش را آلوده کرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبیعى و مشروع بى اضطراب و نگرانى - فرو نشانده است و این نخستین توصیه دین در این مورد است.رسول اکرم(ص) مى فرمایند: یا معشر الشباب! من استطاع منکم الباه فلیتزوج...اى جمعیت جوانان هر کس از شما توانایى ازدواج دارد ازدواج کند...(مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج 2، باب مقدمات نکاح، ص 531، ح 21). از حضرت صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «جاء رجل الى ابى علیه السلام فقال له: هل لک من زوجة؟ قال: لا فقال ابى: ما احب ان لى الدنیا و ما فیها و انى بت لیلة و لیست لى زوجة. ثم قال: الرکعتان یصلیهما رجل متزوج افضل من رجل اعزب یقوم لیله و یصوم نهاره. ثم اعطاه ابى سبعة دنانیر ثم قال: تزوج بهذه. ثم قال ابى: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم. مردى به محضر پدرم - که درود خدا بر او باد - رسید، آن حضرت به او فرمود: آیا همسرى دارى؟ عرض کرد: نه! پدرم فرمود: من دوست ندارم همه دنیا و آنچه در آن است از آن من باشد در حالى که یک شب را بى همسر، سر به بالین گذارم! سپس فرمود: دو رکعت که مرد زن دار به جاى آورد بهتر است از مرد بى همسرى که شبش را به نماز قیام کند و روزش را با روزه تمام کند. آن گاه پدرم هفت دینار داد و گفت: با این پول ازدواج کن. سپس پدرم از رسول اکرم(ص) نقل کرد که فرمود: براى خود تشکیل خانواده دهید که براى روزى شما بهتر و مفیدتر است(وسائل الشیعه، انتشارات مکتبة الاسلامیه، ج 14، ص 7).روایات در این باره فراوان است که به همین دو نمونه بسنده مى کنیم. بنابراین توصیه می کنیم با والدین خود صحبت کنید و نیاز خود را برای ازدواج تشریح نمایید و در این موضوع خجالت به خود راه ندهید. مسلما اگر آنها نیاز فرزند خود را ببینند به کمک تان خواهند شتافت البته در صورتی که شرایط و امکانات مالی و... برایشان فراهم باشد. شکی نیست مطرح کردن این موضوع برای اولین بار با والدین خود به طور مستقیم مشکل است، بنابراین از فرد واسطه ای مثل پدر بزرگ، مادر بزرگ یا یکی از اقوام دیگر که واسطه نزدیک تری با آنها دارید کمک بگیرید و از وی بخواهید موضوع را به طور غیر مستقیم به خانواده محترمتان منتقل کنند. واقع شدن در دام شیطان و ارتکاب گناه بدتر است یا برای مدتی و آن هم برای بار اول خجالت کشیدن مطمئن باشید اگر اشاره ای به این مطلب داشته باشید آنها خودشان پی گیری خواهند کرد. نگران نباشید و اقدام کنید.اما براى کسى که به هر دلیلى امکان ازدواج نباشد،هرگز عنوان مجاز نیست به گناه روی آورد زیرا خطر گناه و آلوده دامنى بسیار فراتر از فشارها و رنج هاى عزوبت و بى همسرى است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممکن واجب مى شود و لذا چنین کسى یا باید خود را کنترل کند و دست به گناه نیالاید و یا مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن فراهم آورد.قرآن کریم مى فرماید: ولیستعفف الذین لا یجدون نکاحاو باید آ ن کسانى که ازدواج برایشان مقدور نیست عفت بورزند(نور، آیه 33).کنترل این غریزه به دو صورت ممکن است تحقق پذیرد:1- کنترل منفى: غالبا وقتى سخن از کنترل غریزه جنسى به میان مى آید، توجه اشخاص به سمت و سوى نوع منفى آن جلب مى شود و آن این است که کسى با وجود تحریکات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریک شده اش مبارزه و مقابله کند و به سوى ارتکاب جرم نرود، چنین کارى گرچه قطعا بهتر از آلایش دامن و عمل به جرم است، ولى پیامدهاى سوء و مخرب آن بر کسى پوشیده نیست. این کار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار و بدین جهت هرگاه شخصى به کنترل غریزه سفارش مى شود با چنین برداشتى از آن و تصور دشوارى و زیانبارى آن، از پذیرفتن چنین توصیه هایى سرباز مى زند.2- کنترل مثبت: غریزه جنسى اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب ترین راه تسلط بر آن، کنترل مثبت است و آن پرهیز از صحنه ها و کارهایى است که به تحریک این غریزه مى انجامد.این نوع از کنترل، که در حقیقت جنبه ى پیشگیرى دارد هم راحت است و هم بى زیان و بلکه مفید. راحت است، زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه اى است با سرعت معمولى و قانونى که در مواجهه با خطر، مهار حرکت آن زحمت چندانى ندارد، برخلاف ماشینى که با سرعتى بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود سیر مى کند که چه بسا به کلى اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبت ها به بار آورد و کنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب براى وسیله و صاحب آن به همراه دارد. و بى زیان است، زیرا با این حال کنترل غریزه فشارى بر جسم و روان تحمیل نمى کند تا به آن صدمه اى وارد شود و مفید است چون موجب مى شود مغز و اعصاب و قواى بدن در حالت عادى به سر برند و تعادل روانى شخص محفوظ بماند وانرژى و سرمایه هاى جسمى و روحى او بیهوده مصرف نشوند.پیش از این نیز از قرآن کریم نقل کردیم که باید کسانى که قدرت و وضعیت مساعد براى ازدواج ندارند عفت پیشه کنند وعفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصى منافى با آن را دارد ولى با تأمل بیشتر معلوم مى شود که آیه کریمه معنایى عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است و اکنون طرق کنترل مثبت را به اختصار برمى شمریم:1- پرهیز از فکر و ترسیم صحنه هاى محرک در ذهن و خیال. عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل مى کند که حضرت(ع) فرمود: «ان عیسى قال للحواریین:... ان موسى امرکم ان لا تزنوا و انا آمرکم ان لاتحدثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن ا ن تزنوا فان من حدث نفسه بالزنا کان کمن او قد فى بیت مزوق فافسد التزاویق الدخان و ان لم یحرق البیت؛ عیسى به اصحاب خود گفت:... موسى به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور مى دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به این که زنا کنید زیرا کسى که خیال زنا کند مانند کسى است که در خانه اى نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کارى گرچه خانه را نمى سوزاند ولى زینت و صفاى آن را مکدر کرده و فاسد مى کند» ، (وسائل الشیعه، ج 14، ص 240).2- دورى از نگاه هاى مسموم و مناظر تحریک آمیز. قرآن کریم در دو آیه متوالى دستور به اغماض و نگهدارى چشم از نگاه حرام و هوس آلود داده است. در آیه اول مى فرماید: قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم...به مؤمنان بگو دیدشان - را از نامحرمان - فرو شنانند و نهانگاه هاى خود را - از وقوع در حرام - نگه دارند و در آیه بعدى مى فرماید: و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن...به زنان مؤمن بگو - چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاه هاى خویش را محافظت کنند(نور، آیه 30 - 31).جالب این است که در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرک و عفت چشم مى دهد و آن گاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.رسول اکرم(ص) مى فرمایند: «النظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من الله اعطاه الله ایمانا یجد حلاوته فى قلبه ؛ نگاه هوس آلود - تیرى است مسموم از تیرهاى شیطان - هر کس آن را به جهت خوف الهى ترک کند، خداوند ایمانى به او مى بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس مى کند» ، (الاخلاق، سید عبدالله شبر، قم، انتشارات بصیرتى، ص 127).3- گوش ندادن به آوازها و موسیقى هاى تحریک کننده و مبتذل. در حدیثى از حضرت صادق(ع) آمده است: ان رجلا سأله عن سماع الغناء فنهى عنه و تلا قول الله عز وجل: «ان السمع والبصر والفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولاً» (اسراء، آیه 36).«و قال یسأل السمع عما سمع و الفؤاد عمّا عقد و البصر عمّا ابصر» مردى از آن حضرت درباره شنیدن آواز محرک پرسید. حضرت از آن نهى کرده و این آیه را خواندند: «به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود» و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد.4-مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج 2، ص 459، ابواب یکتسب به، باب 80.اجتناب شدید از گفتگوهاى دوستانه و نشست هاى غفلت زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریک آمیز.از حضرت امام باقر(ع) این گونه روایت شده است: «من اصغى الى ناطق فقد عبده، فان کان الناطق یؤدى عن الله عزوجل فقد عبدالله و ان کان یؤدى عن الشیطان فقد عبد الشیطان ؛ هر کس به سخن گوینده اى گوش فرا دهد او را بندگى کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانى بر زبانش جارى کند قطعا بندگى شیطان کرده است» (وسائل الشیعه، چاپ ایران، کتابفروشى اسلامیه، ج 12، ص 236).5- اعتدال در خوردن. بى تردید پرخورى و بى نظمى در خوردن در ذخیره سازى و انباشتن موادى که نیازمند تفریغ باشد مؤثر است، ولى در صورت اعتدال و کم خورى سهم ناچیزى از آن صرف تهیه آن مواد مى شود.در حدیثى که قبلاً از پیامبر گرامى(ص) نقل کردیم، آن حضرت پس از آن که جوانان را به ازدواج ترغیب مى کنند مى فرمایند: «و من لم یستطع فلیصم فان الصوم به وجاء؛ هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروى غریزه او را تضعیف مى کند» (مستدرک الوسائل، ج 2، ص 531).6- اشتغال، ورزش و سرگرمى هاى مفید. زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایى در تقویت غریزه به مصرف مى رسد و هم فکر و خیال مصروف چاره سازى در تفریغ آن مى شود و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است.حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه «مفضل» مى فرمایند: «... وهکذا الانسان لو خلا من الشغل لخرج من الاشر والعبث والبطر الى ما یعظم ضرره علیه و على من قرب منه..؛ ... و همین گونه انسان اگر بى کار و فارغ باشد، به بیهودگى و سرمستى دچار مى شود و بر اثر آن به مسایلى مبتلا مى شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینى خواهد کرد...» (بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج 3، ص 87).7- تلاوت قرآن. بى شک انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفکر در مضامین آن، خود شفاى هر دردى است که به سرعت کار هر پریشانى را رو به سامان مى برد و زخم هاى پنهان را التیام مى دهد و همت ها را تا آسمان ها بالا مى برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات مى بخشد.امیرمؤمنان(ع) مى فرمایند: «و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب واستشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و احسنوا تلاوته فانه انفع القصص ؛ قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرض ها و دردهاى خود مرهم بگذارید زیرا آن داروى شفابخش سینه هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه هاست» (وسائل الشیعه، ج 4، ص 825، ابواب قرائة القرآن، باب 1، ح 7).خلاصه این که: راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غریزه جنسى نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت با شرحى که بیان شد و سپس کنترل منفى با وجود همه زیان هاى آن، ولى هیچ گاه به بى بند و بارى و افسارگسیختگى و آلودگى به گناه رضایت نمى دهد و زیان آن را به مراتب خسارت بارتر و ویرانگرتر از ضرر کنترل منفى مى داند.خداوند با حکمت و دانش گسترده خویش همراه با غرایز و نیروهاى دیگر، «غریزه جنسى» را نیز در انسان آفریده است که به هنگام بلوغ شکوفا مى شود و اگر به درستى رهبرى نشود، ناگزیر طغیان مى کند و شخص را به راه هاى انحراف و سقوط مى کشاند و براى کنترل و هدایت درست این غریزه راه هاى متعددى وجود دارد که از جمله آنها، ازدواج بدون تشریفات است. چنان که قرآن کریم در این مورد مى فرماید: «وانکحوا الایامى منکم والصالحین من عبادکم و امائکم ان یکونوا فقراء یغنیهم اللّه من فضله واللّه واسع علیم؛ مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز مى سازد خداوند گشایش دهنده و آگاه است.»، (نور ، آیه 32).در این آیه ابتدا جوانان را بر ازدواج آسان و ساده و پرهیز از تشریفات دست و پاگیر ترغیب و به آنان امید داده که مسأله فقر را مطرح نکنند؛ زیرا با اتخاذ شیوه صحیح و منطقى در زندگى، این مشکل به راحتى حل مى گردد.باید توجه داشته باشید که در حال حاضر ترس از مشکلات، بیش از خود مشکلات، جوانان را از ازدواج دور مى سازد. واقع مطلب این است که در هیچ مسأله اى نمى توان نشست تا مشکلات حل شود و سپس اقدام نمود. همه پیشرفت ها و موفقیت هایى که بشریت تاکنون به دست آورده مرهون اقدامات انسان هاى مصمم، جدى و با پشتکار قوى است که خود را به آب و آتش زده و قهرمانانه از انبوه مشکلات استقبال کرده و با عزم و اراده و تلاش بر آن فائق آمده اند. به قول شاعر:زندگى جنگ است جانا بهر جنگ آماده شو نیست هنگام تأمل بى درنگ آماده شو بسیارى از جوانان همین که ازدواج کرده اند و خود را ناچار به کاریابى دیده اند، به تلاش مضاعف پرداخته و پس از چندى، زندگى خود را رو به سامان برده اند. در حال حاضر توصیه ما به جوانانى چون شما این است که براى حل مشکل خود، فردى مناسب که هم مورد علاقه شما و هم با شرایطتان سازگار باشد را پیدا کنید و با توافق طرف مقابل و خانواده اش او را به عقد رسمى خود درآورید. ولى زمان ازدواج را دو یا سه سال به تأخیر بیندازید. این کار مزایاى زیر را در بر دارد:1- از شیرینى دوران نامزدى که دلپذیرترین دوران زندگى است بهره مند مى شوید.2- مخارج سنگین ازدواج بر دوش شما سنگینى نمى کند.3- به تدریج در برخورد با مشکلات و تلاش براى حل آنها، پختگى بیشترى براى زندگى کسب مى کنید.4- در طى این مدت، کم کم در جستجوى کار برمى آیید تا بتوانید در کنار تحصیل، کارى نیز دست و پا کنید و بدین صورت بر مشکلات اقتصادى فائق آمده و زمینه هاى ازدواج را فراهم مى کنید. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image