تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه
فكر گناه: در متون اخلاقي ما و اصطلاح علماي اخلاق، اين بحث با عنوان «خواطر» مطرح مي گردد. خواطر جمع خاطر، و خاطر در لغت به معني فكر و انديشه و خيال است. و در اصطلاح به معني وارد قلبي است. ملا مهدي نراقي دربارة دل و قلب و آنچه برآن وارد ميشود ميفرمايد: مثَل قلب نسبت به خاطري كه بر آن ورود و خطور ميكند همچون نشانه و هدفي است كه از هر سو به آن تير افكنند، يا حوضي كه از نهرها و مجاري مختلف آب به آن بريزد.... همانطور كه اين امور از آن حوادث جدا و منفك نميشود، همينطور هم دل آدمي از واردات و خواطر خالي و منفك نميماند، و اين لطيفة الهي(دل) پيوسته ميدان ورود آنها و جولانگاه برخورد آنهاست، تا وقتي كه نفس از بدن پيوند بگسلد و...» و در ادامه اين بيان نوراني را از پيامبر اكرمـ صلّي الله عليه و آله ـ) نقل مينمايند : «در قلب آدمي دو وارده و انديشده هست: وارده و انديشهاي از ملك كه به خير و تصديق حق وعده ميدهد و وارده و انديشهاي از شيطان كه به بدي و تكذيب حق ميخواند». منشاء فكر گناه: حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ در روايتي درباره منشاء و راه نفوذ اينگونه افكار اشاره ميفرمايند: «شيطان به وسوسه كردن، بر آدمي تسلط نمي بايد مگر در وقت اعراض كردن و روي گرداندن از ذكر خداوند و سهل گرفتن عظمت و بزرگواري خداي تعالي و غافل شدن از مناهي و محرمات، و به ياد نداشتن اين حقيقت كه خداوند متعال بر ظاهر و باطن وي آگاه است.» آن حضرت ـ عليه السّلام ـ در مورد اين فكر گناه (وسوسه) چه چيز است؟ و چطور ايجاد ميشود؟ ميفرمايد: وسوسه چيزي است كه از بيرون دل و فكر، ناشي ميشود اما به اشارة دل و مدخليّت طبيعت، كه خيال و وهم باشد. شيوههاي مقابله با فكر گناه: 1.تسلط بر افكار خود: رابطه انسان با فكر و ذهن او را در دو صورت ميتوان متصور دانست: 1. انسان مسلط بر ذهن خود است و آنرا به هر سو و جهتي كه اراده كند ميكشاند. 2. حالت عكس قبل. انسان بايد تلاش نمايد تا به حالت اول دست يابد. اين تلاش شامل تمرينهاي تدريجي و منظم براي به كنترل درآوردن افكار و مسلط شدن بر آنهاست. يكي از علماي اخلاق اين تمرينها را اينگونه بيان ميفرمايد: «به واسطة توجه تام به شيئيء از اشياء چون تخته سنگي يا تخته چوبي يا صور قیّمه اسماء الله ذهن را تقويت كرد و سپس نفي خاطر نمود، بدين طريق كه شخص خود را نگهبان دل فرض كند، و هر خاطري كه بخواهد وارد شود او را براند. و بعد از آن كه سالك در اين موضوع قوي شد آنگاه به ذكر و توجه پردازد» 2. جابجايي ذكر و فكر: اين روش بدين طريق است كه با حربه «ذكر» با فكر گناه مبارزه ميشود. يعني براي آنكه آن افكار در ذهنش خطور نكند، متذكر به ذكر خدا و توجه به خدا يا اسمي از اسماء الله ميشود و بدين وسيله با وجود اين ذكر ديگر مجالي براي افكار آلوده نخواهد بود، پس نفي افكار گناه خودبخود به تبع ذكر خواهد بود و به تبع ذكر ذهنش از خواطر و افكار گناه آلود خالي است. روش مرحوم آخوند ملاحسين قلي همداني و شاگردان او و مرحوم حاج ميرزا علي آقا قاضي رضوان الله عليهم همين طريق بوده است. عالم رباني، مؤلف معراج السعاده در اين روش نكتهاي بيان ميدارند: «از براي ذكر خدا در دل و خود را بر آن داشتن اگر چه مدخليت بسياري است در دفع خواطر و دفع وساوس، وليكن هر گاه سد راه شيطان نشده باشد و اخلاق ذميمه و علايق دنيويه را از خود دفع نكرده باشد چندان فايدهاي بر آن مترتب نميشود» بر اين مبناست كه روشهاي «بستن راههاي نفوذ» و «استفاده از ضد» را نيز لازم برمي شمارند. 3. بستن راههاي نفوذ: ملا احمد اين روش را اين گونه بيان ميفرمايند: «راههاي عظيمه شيطان را در دل كه رئوس صفات ذميمه، و اصول ملكات رذيله است سد كند، مانند شهوت و غضب و حرص و حسد و عداوت و عجب و كبر و طمع و بخل و جبن و محبت دنياي دنيه و بيم فقر و فاقه و عصبيت و بددلي به خدا و خلق و نحو اينها. كه هر يك از اينها دري هست وسيع از براي شيطان كه چون آن را مفتوح ديد داخل ميشود و مشغول وسوسه ميگردد. و بعد از سد آنها راهي نخواهد يافت مگر گاهي بر سبيل گذار و عبور، از راههاي خفيه داخل شود» 4. استفاده از ضد: آن بزرگ در ادامه روش قبل چنين توصيهاي دارند: «گشودن درهاي ملك كه اضداد صفات مذكوره است، از اخلاق فاضله و اوصاف شريفه،و ملازمت ورع و طاعت و مواظبت بر تقوا و عبادت» 5. جايگزيني و دل مشغولي: علماي اخلاق نيازهاي رواني انسان را در دستورالعملها و راهكارهاي خود ناديده نميبينند بلكه به جايگزيني براي افكار آلوده مطرح مينمايند از جمله ميفرمايند: «چونكه ضرر وساوس و خواطر رديّه را دانستي و علاج آن را شناختي بدان كه مقابل آن، خواطر محموده و افكار حسنه است كه شرعاً يا عقلاً مستحسن باشد. و آن بر پنج است: ... اول: ذكر قلبي و ياد خدا در دل. دوم: تفكر در مسائل علميه و معارف حقانيّه، از احوال مبداء و معاد و احكام اوامر و نواهي متعلقه به اعمال عباد و صفات اخلاق ايشان و كيفيت خلق و حشر و نشر و امثال آن. سوم: تذكر بيوفايي دنيا و عبرت گرفتن از گذشتگان و ... چهارم: تأمل در عجايب صنع پروردگار و آثار قدرت كامله او ... پنجم: تذكر احوال و اعمالي از خود آن شخص سر زده از آنچه او را به خدا نزديك يا از درگاه او دور ميكند و تصور آنچه بر اينها مترتب ميشود از راحت و ثواب، يا محنت و عقاب.» 6. نكتة ديگري كه بايد توجه نمود تأثير گذاري متقابل افكار و اعمال بر هم است همانگونه كه منشأ اعمال انسان افكار اوست، اعمال و رفتار انسان هم در شكل گيري شخصيت و به تبع آن نحوة تفكر انسان (كه منشأ عمل است) تأثير گذارد به همين جهت بايد هم افكار و هم اعمال تحت كنترل باشند. شيوههاي ايجاد و تقويت تمركز فكر: اين بحث را ميتوان با بحث «شيوههاي ايجاد و تقويت تمركز فكر» نيز هم عرض دانست و درصدد بيان آن بود؛ اما به دليل كوتاهي مجال در اين نوشتار تنها به ذكر آنان بسنده ميشود و اصل منبع ارجاع داده ميشود محدود كردن دايره دل مشغولي، تمرين، رها سازي عضلاني، نماز، توانايي تنها بودن با خود، حساسيت به حالات دروني، هنر خوب شدن. سخن آخر: حضرت عيسي ـ علي نبينا و آله و عليه السّلام ـ فرمودند: «انّ موسي أمركم ان لا تزنوا و أنا امركم أن لا تحدثوا انفسكم بالزّنا فضلا عن أن تزنوا فانّ من حدّث نفسه بالزنّا كان كمن أوقد في بيت مزوّج فافسد التزاويق الدّخان و إن لم يحترق البيت.» موسي بن عمران به شما دستور داد زنا نكنيد، اما من به شما سفارش ميكنم فكر زنا هم نكنيد، زيرا كسي كه به زنا بينديشد مانند كسي است كه در اطاق زيبا و رنگ آميزي شدهاي آتش روشن كند، كه در اين صورت، هر چند ممكن است خانه در آتش نسوزد لكن دست كم دود آن را سياه و خراب ميكند. ملا رومي در اين باره ميگويد: روي نفس مطمئنه در جسد زخم ناخنهاي فكرت مي كشد فكرت بد ناخن پر زهر دان مي خراشد از تعمق روي جان گر دخان او را دليل آتش است بي دخان ما را در آن آتش خوش است خاصه اين آتش كه از قرب و ولا از دخان نزديكتر آمد به ما پس سيهكاري بود رفتن ز جان بهر تخييلات جان سوي دخان .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.