تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
پيشدرآمدمسئله توسّل به اولياء و مقربان درگاه الاهي براي حل مشکلات مادّي و معنوي و واسطه قرار دادن آنها در پيشگاه خداوند از مهمترين و جنجاليترين مباحث اختلافي ميان وهابيان و ساير مسلمانان است. وهابيان تصريح ميکنند، توسّل به اعمال صالحه در پيشگاه خدا اشکال ندارد، اما توسّل به اولياء الله شرک است و جايز نيست. در نوشتار حاضر به پاسخ اين شبهه خواهيم پرداخت.چکيدهاز آيات، روايات و سيره مسلمانها به خوبي استفاده ميشود که توسل جستن به پيامبر گرامي اسلام - صلي الله عليه و آله وسلّم- و امامان معصوم - عليهم السّلام- جايز است و تفاوتي بين حيات و ممات آن بزرگان نيست. سيره صحابه نشان ميدهد که آنان هم در زمان رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به او توسل ميجستند و هم بعد از رحلت آن حضرت به قبر او پناه ميبردند. آياتي که مخالفان توسل به عنوان دليل آوردهاند، همه دربارة مشرکان و عبادت آنان است و هيچ ربطي به مسئله توسل ندارد. توسل جستن به پيامبر اکرم – صلي الله عليه و آله و سلّم – و امامان معصوم - عليهم السّلام- هرگز به اين معنا نيست که آنها نيز در کنار خداوند، ربوبيت و تدبير امور و اجابت حوائج مردم را مستقلاً به عهده داشته باشند، بلکه توسل، تنها به معناي واسطه قرار دادن انسانهاي والاتري است که در پيشگاه خداوند، مقام و منزلت بالاتري دارند.مقدمهدر جهاني كه ما در آن زندگي ميكنيم، سراسر با وسايل سر و كار داريم، آب مينوشيم تا رفع تشنگي نماييم، نان ميخوريم تا رفع گرسنگي كنيم، وقتي مريض ميشويم، دارو استفاده ميكنيم تا بهبود يابيم و... ؛ بنابراين، استفاده از وسيله براي رسيدن به يك نتيجه، امري مسلّم است و شكي در آن نيست. براي رسيدن به مقامهاي بالاي معنوي هم، خداوند وسيلههايي قرار داده است كه انسان به كمك اين وسيلهها ميتواند به مقامات عاليه دست يابد.تعريف توسلتوسل در لغت به معناي تقربجستن و يا چيزي است كه باعث تقرب به ديگري ميشود[1] و در اصطلاح، به اين معنا است که انسان «موجود گرانمايهاي را جهت رسيدن به اهداف و نيل به مقام قرب الاهي بين خود و خدا، وسيله قرار دهد.[2]توسل در قرآن کريمبه برخي از آياتي که از آنها جواز توسل به انبياء، اولياء و مقربان درگاه الاهي استفاده ميشود، اشاره ميکنيم.1. آيه توسل: «يا ايها الذين آمنوا اتقوالله و ابتغوا اليه الوسيلة وجاهدوا في سبيله لعلکم تفلحون؛[3] اي کساني که ايمان آوردهايد، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد و وسيلهاي براي تقرب به او بجوييد و در راه او جهاد نماييد، باشد که رستگار شويد».در آية مذکور واژة «وسيله» به صورت مطلق آمده است؛ يعني هر چيزي که مورد توجه و پسند خدا باشد، ميتواند وسيله قرار گيرد. ممکن است اين وسيله از نوع افعال باشد، مانند نماز، روزه، حج، جهاد، يا از انواع اشخاص باشد، مانند انبيا و اولياي خدا، يا از نوع اشيا باشد، مانند کعبه، حجرالاسود، مقام ابراهيم و قرآن. خلاصه هر چيزي که ما را به خدا نزديک کند و ما را به ياد خدا بيندازد، ميتواند وسيله قرار گيرد.2. آيه وحدت: «واعتصموا بحبل الله جميعاً ولاتفرقوا؛[4] همگي به ريسمان خدا چنگ بزنيد و از هم جدا نشويد». اين «حبل الله» ميتواند قرآن، اسلام، پيامبر - صلّي الله عليه وآله وسلّم-، امامان معصوم - عليهم السّلام- و اولياي الاهي باشد. در هر حال، اين آيه بر جواز توسل به غير خدا دلالت ميکند؛ چون «حبل الله» هر چه باشد، چيزي است که واسطه ارتباط ميان مردم و خداست.3. آيه استغفار: «ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفرالله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توّاباً رحيماً؛[5] و اگر آنها هنگامي که به نفس خود ظلم کردهاند، پيش تو آيند و از خدا طلب مغفرت کنند و رسول هم براي آنان طلب آمرزش کند، خداوند را توبه پذير و مهربان خواهند يافت».بيضاوي، مفسر بزرگ اهل سنت، ميگويد: اين خطاکاران پيش رسول خدا معذرت خواهي ميکردند و رسول اکرم هم شفيع آنها ميشد و خدا نيز آنها را ميبخشيد. رسول خدا حق دارد که عذر آنها را بپذيرد و براي آنها شفاعت کند؛ گرچه جرمشان بزرگ باشد.[6]امام مفسران اهل سنت، فخرالدين رازي، ميگويد: ممکن بود بدون استغفار رسول اکرم - صلّي الله عليه وآله وسلّم- توبه آنها پذيرفته شود، اما وقتي استغفار رسول خدا- صلّي الله عليه وآله وسلّم- به توبه آنها ضميمه شود، قبول توبه حتمي خواهد بود.[7] همين کار مصداق بارز توسل به پيامبر است که خداوند آن را به مردم آموخته است و اين آيه مشروعيت توسل به غير خدا را به روشني ثابت ميکند.آيت الله مکارم شيرازي مينويسد: از اين آيه پاسخ کساني که توسل جستن به پيامبر و يا امام را يک نوع شرک ميپندارند، روشن ميشود؛ زيرا اين آيه صريحاً ميگويد که رو آوردن به پيامبر و او را بر درگاه خدا شفيع قرار دادن و وساطت و استغفار او، براي گنهکاران مؤثر است و موجب پذيرش توبه و نزول رحمت الاهي ميشود. اگر وساطت و دعا و استغفار خواستن از سوي خدا شرک بود، چگونه ممکن بود در قرآن چنين دستوري به گنهکاران داده شود. منتها افراد خطاکار بايد نخست توبه کنند و از راه خطا برگردند، سپس براي قبول توبه خود از استغفار پيامبر استفاده کنند. پس پيامبر آمرزنده گناه نيست؛ او تنها ميتواند از خدا طلب آمرزش کند. اين آيه نيز پاسخ دندان شکني است به آنها که اين گونه وساطت شرک ميدانند.[8]4. آيه مدح متوسلان: «قل ادعوا الذين زعمتم من دونه فلا يملکون کشف الضرّ عنکم ولاتحويلا اولئک الذين يدعون يتبغون الي ربهم الوسيلة ايّهم اقرب و يرجون رحمته ويخافون عذابه ان عذاب ربک کان مخدوراً؛[9] بگو: کساني را که غير از خدا را (معبود خود) ميپندارند، آنها نميتوانند مشکلي را از شما برطرف سازند و نه تغييري در آن ايجاد کنند. کساني را که آنان ميخوانند، خودشان وسيلهاي (براي تقرب) به پروردگارشان ميجويند؛ وسيلهاي هر چه نزديکتر و به رحمت او اميدوارند و از عذاب او ميترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت همواره در خور پرهيز و وحشت است»!اين دو آيه بر مشروعيت توسل به افرادي که مقرباند دلالت ميکند. مفسران اتفاق نظر دارند که «يبتغون الي ربهم الوسيلة ايّهم اقرب»، مدح و توصيف براي مؤمنان است؛ زيرا آنان براي رسيدن به خدا توسل ميجويند. البته در اينکه متوسلان بايد به چه کساني متوسل شوند، اختلاف وجود دارد، اما همگان به حقيقت جواز توسل اعتراف نمودهاند.مؤمنان برخلاف مشرکان به کساني متوسل ميشوند که اهل باشند و صلاحيت رفع مشکلات را داشته باشند. اين آيه مشرکان را نکوهش ميکند که آنها چيزهايي را عبادت ميکنند و از آنها طلب حاجت ميکنند که اصلاً مالک نفع و ضرر خود نيستند.5. آيه طلب استغفار: «قالوا يأبانا استغفرلنا ذنوبنا انا کنا خاطئين قال سوف استغفرلکم ربي انه هو الغفور الرحيم؛[10] گفتند: پدرجان، از خدا براي ما آمرزش بخواه که ما خطاکار بوديم. گفت: به زودي براي شما از پروردگارم آمرزش ميطلبم که او آمرزنده و مهربان است».از اين دو آيه نيز استفاده ميشود که طلب استغفار از ديگري، نه تنها منافات با توحيد ندارد، بلکه راهي براي رسيدن به لطف پروردگار است. همين که يعقوب، پيامبر بزرگ خدا، تقاضاي فرزندان را ميپذيرد و پاسخ مثبت به آنها ميدهد، نشاندهندة اين نکته است که توسل به اولياي الاهي امري جايز است.[11]توسل در روايات و سيره مسلمانهاروايات زيادي در زمينه جواز توسل داريم. بسياري از اين روايات مربوط به توسّل به شخص پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است كه گاه قبل از تولّد و گاه بعد از تولّد و يا در حال حيات و گاه بعد از رحلت آن حضرت مي باشد. حاصل آن كه تمام اقسام توسّل در اين روايات ديده مي شود، به گونهاي كه راه را بر تمام بهانهجويان وهّابي ميبندد. اكنون به چند نمونه از اين روايات توجّه كنيد:1- احمد بن حنبل در مسند خود از عثمان بن حنيف، چنين روايت ميكند: «مردي نابينا نزد پيامبر گرامي آمد و گفت: از خدا بخواه تا مرا عافيت بخشد، پيامبر فرمود: اگر ميخواهي دعا نمايم و اگر مايل هستي به تأخير مياندازم و اين بهتر ميباشد. مرد نابينا عرض كرد: دعا بفرما. پيامبر گرامي او را فرمان داد تا وضو بگيرد و در وضوي خود دقت نمايد و دو ركعت نماز بگذارد و اين چنين دعا كند: پروردگارا! من از تو درخواست ميكنم و به وسيله محمد، پيامبر رحمت به تو روي ميآورم اي محمد من در مورد نيازم به وسيله تو به پروردگار خويش متوجه ميشوم تا حاجتم را برآورده فرمايي، خدايا او را شفيع من گردان».[12]ازاين روايت به خوبي استفاده ميشود كه توسل به پيامبر گرامي اسلام - صلّي الله عليه وآله وسلّم- به منظور برآورده شدن نياز، به وسيله آن حضرت جايز است، بلكه رسول خدا آن مرد نابينا را فرمان داد تا آن گونه دعا كند، و با وسيله قرار دادن پيامبر- صلّي الله عليه وآله وسلّم- بين خود و خدا، از پروردگار درخواست نمايد و اين معنا همان توسل به اولياي الاهي و عزيزان درگاه خداوند است.[13]2. توسّل ابوطالب به پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در كودكي. خلاصة حديث چنين است: وقتي خشكسالي در مكّه واقع شد، قريش نزد ابوطالب رفته و گفتند: تمام بيابانها خشك شده، قحطي همه جا را در فرا گرفته، بيا برويم و از خدا طلب باران كنيم، ابوطالب حركت كرد درحاليكه كودكي با او بود (پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ) چهرة اين كودك مانند آفتاب درخشان بود. ابوطالب در حاليكه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را بغل كرده بود، پشت خود را به كعبه چسبانيد و به همين كودك متوسّل شد، در حاليكه در آسمان هيچ ابري نبود. ناگهان ابرها از اين طرف و آن طرف در آسمان ظاهر شدند و به هم پيوستند و چنان باراني باريد كه بر اثر آن بيابانهاي خشك سرسبز شدند.[14]3. توسل به پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بعد از وفات او. قحطي شديدي در مدينه پيش آمد. گروهي از مردم نزد عايشه رفته و چاره جويي خواستند، عايشه گفت: برويد كنار قبر پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ، سوراخي در بالاي سقف قبر بكنيد به طوري كه آسمان از آنجا ديده شود و منتظر نتيجه باشيد، رفتند و آن سقف را سوراخ كردند به طوري كه آسمان ديده ميشد، باران فراواني باريد بهقدري كه بعد از مدتي بيابانها سر سبز شد و شتران چاق و فربه شدند.[15]4. توسّل به عباس عموي پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ. عمربن خطّاب هنگامي كه در مدينه قحطي شد به وسيلة عباس بن عبدالمطلب از خدا تقاضاي باران كرد و عبارتش درموقع دعا اين بود: خداوندا ما به پيامبر خود متوسّل ميشديم و تو باران براي ما ميفرستادي، الآن به عموي پيامبرمان متوسّل ميشويم، براي ما باران بفرست، راوي ميگويد: به دنبال آن باران فراواني نازل شد.[16]5. توسل به اهل بيت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ. ابن حجر مكّي در صواعق از امام شافعي پيشواي معروف اهل سنّت نقل ميكند كه شافعي به اهل بيت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ. توسّل ميجست و اين شعر معروف را از او نقل ميكند:آل النبي ذريعتي و هم اليه وسيلتيارجوا بهم أعطي غداً بيد اليمين صحيفتيخاندان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ وسيلة من هستند. آنها در پيشگاه او سبب تقرّب من ميباشند. اميدوارم فرداي قيامت به سبب آنها نامة اعمال من به دست راست من سپرده شود![17]از روايات مذکور و روايات متعددي ديگر كه از طرق شيعه و اهل سنت در اين زمينه وارد شده به خوبي استفاده ميشود كه توسل به معناي مذكور، هيچگونه اشكالي ندارد. سيره مسلمين در زمان زندگاني پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ و بعد از آن بر اين بوده كه به اولياء خدا و بندگان صالحش متوسل ميشدند، بدون اينكه در ذهن شان خطور كند كه اين كار شرك، بدعت و حرام است.ختم سخناز مطالب مذکور به اين نتيجه ميرسيم که توسل به انبياء، امامان معصوم و اولياي الاهي هيچگونه منافاتي با توحيد ندارد؛ زيرا اولا؛ اين مساله يک امر عرفي است که وقتي کسي بخواهد از شخص ديگري تقاضاي امر مهم و با ارزشي را بکند، براي اين که زودتر به هدفش برسد، در پي آن بر ميآيد که شخص سومي را که رابطه نزديکتري با فرد مورد نظر دارد، بيابد و او را واسطه قرار دهد.ثانياً؛ همانگونه که اشاره شد، در خود قرآن کريم آياتي وجود دارند که در آنها به گروهي امر شده است که بايد نزد پيامبر بيايند و از ايشان بخواهند که برايشان طلب آمرزش و مغفرت نمايند و چون چنين نکردند، مورد توبيخ قرار گرفتند. اين توبيخ حاکي از مقبوليت، مشروعيت و مطلوبيت توسل در نزد خداوند است.ثالثاً؛ بايد دانست که توسل جستن و واسطه قرار دادن انسانهاي برگزيده و شايستهاي همچون انبيا و امامان معصوم و اولياي الاهي وقتي با توحيد در دعا منافات پيدا ميکند که بخواهيم آنان را در عرض خداوند قرار دهيم و مستقلاً از آنان چيزي بخواهيم که در اين صورت توسل به معناي شرکورزيدن به خدا و رقيب تراشيدن براي اوست، اما توسل جستن به پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله و سلّم- و امامان معصوم - عليهم السّلام- هرگز به اين معنا نيست که آنها نيز در کنار خداوند، ربوبيت و تدبير امور و اجابت حوائج مردم را مستقلاً به عهده داشته باشند، بلکه توسل، تنها به معناي واسطه قرار دادن انسانهاي والاتري است که در پيشگاه خداوند، مقام و منزلت بالاتري دارند و از قرب بيشتري برخوردارند. بنابراين توسل نه از نظر عرف و فطرت مورد خدشه است و نه از جهت قرآن، روايات و سيره مسلمانها.[18] .
سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.