کلام /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

لطفا درباره برخورد حکومت عباسيان با نواب اربعه، اطلاعاتي ارائه فرماييد؟


همان گونه که تاريخ گواه است، عباسيان با شعار حمايت از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و سلاله حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ قيام کردند و با اين شعار فريبنده توانستند عده‌ای زيادي از مردم را به دور خود جمع کرده و حکومت امويان را منقرض نموده و حکومت خود را بنا بگذارند. آنان در ابتداي امر به شيعيان روي خوش نشان داده چند سالي از آنان حمايت کرده و مورد توجه خود قرار دادند، اما ديري نپاييد که آن خوي پليد و نيّات شوم خود را آشکار ساختند و از هر کاري براي حفظ حکومت و خلافت خود فرو گذار نبوده و حتي باعث شهادت چند تن از امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ شدند. زيرا از نفوذ آنان در دل مردم و زياد شدن جمعيت شيعيان و قيام آن ها و از دست دادن حکومت خود هراس و وحشت داشتند. لذا مي بينيم زندگي امامان در عهد آنان در اختناق شديد بوده و حتي بعضي از آن ها در ميان پادگان هاي نظامي زنداني بودند و از ارتباط آنان با مردم جلوگيري مي کردند، ولي درعين حال تظاهر به اسلام و حتي تشيع مي کردند و چهره اي عوام فريب و رياکاري از خودنشان داده و در ظاهر دست به عمل ناشايستي نمي زدند. آنان بعد از شهادت امام حسن عسگري ـ عليه السلام ـ آن زمان که از تولد امام زمان ـ عليه السلام ـ با خبر گشتند، ابتدا تلاش کردند حضرت را يافته و دستگير کنند، ولي آن زمان که از يافتن حضرت نااميد شدند، به دنبال شيعيان خاص حضرت بودند تا از آن طريق حضرت را دست گير کنند اما همان طور که ذکر شد در ظاهر عملي بر خلاف ذائقه عموم مردم انجام نمي دادند. به طور مثال در تاريخ ثبت شده که به گوش عبيدالله بن سليمان وزير وقت رسيد که حضرت حجت اموال مردم را جمع مي کند، وکلايي دارد که در اطراف پراکنده اند و اين‌ کار را انجام مي دهند، وزير همت گماشت آن وکلاء را بگيرد، سلطان گفت: اشخاصي را که نمي شناسند به عنوان جاسوس با پول هاي زياد نزد آنها بفرست، هر کس از آنان پول را گرفت او را بگيريد. در همان موقع توقيعي از وجود نازنين حضرت ولي عصر ـ عليه السلام ـ رسيد که هيچ کس از وکلاء حق ندارد چيزي را از مردم بگيرد. اين حکايت نشان مي دهد که آنان از ابتداي غيبت صغري در صدد شناسايي و دستگيري وکلاء و حاميان حضرت بودند، به همين دليل وکلاي حضرت در تقيه کامل به سر مي بردند و تمام کارهاي خود را در خفاي کامل انجام مي دادند. اما در خصوص نواب اربعه بايد گفت آنان چون از جايگاه رفيع و بالايي در ميان مردم برخوردار بودند و صاحب علم و فقاهت بودند، و همان طور که اشاره شد خلفاء در ظاهر، تظاهر به اسلام مي کردند، با آن ها برخورد شديدي نداشتند و همگي مورد احترام ظاهري خلفا بودند. نواب اربعه نيز بسيار محتاطانه و مخفيانه عمل مي کردند و در تقيه شديد بودند و شيعه بودن خود را مخفي مي کردند به حدي که در ميان اهل سنت هم جايگاه مناسبي پيدا کرده بودند. به طور مثال در مورد حسين بن روح نوبختي در تاريخ ثبت شده که در بعضي از منابر از فضايل خلفاي اهل سنت سخن مي گفت و در مجلسي که براي امتحان او توسط علماي اهل سنت منعقد شده بود، عمر را بر حضرت امير المومنين علي ـ عليه السلام ـ برتري داد، و با اين سخن قلوب اهل سنت را به خود جلب کرد و مايه‌ی خوشحالي آنان شد. در رابطه با نائب سوم حسين بن روح نوبختي مي توان گفت: ايشان چون از قبيله نوبخت بود، و در زمان نيابت ايشان تني چند از شخصيت هاي بزرگ خاندان نوبختي مانند «ابو يعقوب اسحاق بن اسماعيل، ابو حسين علي بن عباس، ابو عبدالله حسين بن علي نوبختي و...» در بخش هاي مهم حکومت عباسيان به عنوان وزير، کاتب و... حضور داشتند، و خود ايشان نيز از شخصيت هاي برجسته و بسيار مورد احترام مردم بوده، هم چنين اولين سال نيابت ايشان مصادف با يازدهمين سال حکومت مقتدر عباسي بود و در آن زمان نيز ابوالحسن علي بن فرات که شيعه مذهب بود، وزير او بود. لذا به همین دلایل خليفه با حسين بن روح رفتاري خوبي داشت و مورد احترام او بود. در سال 312ق آشوبي از سوي فرقه قرامطه در سرزمين حجاز به وقوع پيوست و به حسين بن روح تهمت زده شد و وي عامل اين اغتشاش و آشوب معرفي گشت لذا توسط مقتدر عباسي دستگير و به مدت 5 سال در زندان بود، ولي در عين حال، در همان زندان کار نيابت را به خوبي انجام داده و با نصب وکلايي در شهرهاي مختلف امور شيعيان را بخوبي اداره مي کرد. در سال 320ق مقتدر از دنيا رفت و برادرش ابو منصور محمد بن معتضد به جاي او نشست و حدود 2 سال حکومت کرد و بعد از وي نوبت به خلافت ابو عباس احمد بن مقتدر رسيد که حدود 7 سال حکومت کرد. حاکمان ياد شده در اين دوران نيز با حسين بن روح رفتار نسبتاً خوبي داشتند، و حتي در سال هايي که دستگاه عباسيان دچار فقر شده بود، حسين بن روح نيز به خاطر مصالحي که وجود داشت، به حکومت کمک مالي کرد و آن‌چنان در نظر خليفه جايگاه مناسبي پيدا کرده بود که خليفه در حق او مي گفت: «بي ميل نبودم که هزار تن مثل حسين بن روح وجود مي داشت». ايشان در طول 21 سال نيابت خود در حالي که شيعيان در اقليت مطلق مي زيستند و در سخت ترين شرايط به سر مي بردند، توانست با هوشياري و علم و کياست خود از پراکندگي شيعيان جلوگيري کرده و اين قافله را به خوبي هدايت کرد. در مورد تعامل نواب، با حکومت وقت بر چيزي جز آنچه گفته شد دست نيافتيم. در نتيجه: طبق گواه تاريخ خلفاء رفتار نسبتا خوبي با نواب اربعه داشتند اگر چه در پنهاني کارشکني هايي مي کردند، و نواب اربعه نيز درخفاي کامل کارها را انجام مي دادند و به هيچ وجه بهانه اي به دست خلفا نمي دادند و از لحاظ عقيده در تقيه کامل به سر مي بردند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image