مراتب سیر و سلوک -منازل سلوک /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

سلام سالک الی الله در چه وادی موفق به کسب مقاماتی مانند طی الارض یا چشم برزخی و امثالهم میشود؟سوال دوم: آیا سالک برای ترفیع مقام گرفتن باید وارد وادی عرفان شده و آن را به اتمام رسانده باشد؟


در پاسخ به پرسش شما باید قدری به ارکان عرفان پرداخته شود. عرفان اسلامی در یک تقسیم بندی به دو بخش تقسیم می‌شود که عبارت است از عرفان نظری (که بخش جهان بینی عرفان بوده و نوع نگرش عارف را نسبت به جهان هستی نشان می‌دهد) و عرفان عملی (که سیر و سلوک و وظیفه عارف را بر اساس نوع نگرش او به جهان بیان می‌کند که قسمت ایدئولوژی عرفان را تشکیل می‌دهد). عارف در عرفان نظری این نکته را شهود می‌کند و به این حقیقت نائل می‌شود که تنها یک حقیقت در جهان هستی وجود دارد که خداوند می‌باشد و جهان هستی و انسان‌ها، مظاهر و جلوه صفات و اسماء او هستند و نه وجودی در مقابل حق تعالی؛ به چنین نوع نگرشی در باب توحید عرفانی، وحدت وجود گفته می‌شود. اگر بخواهیم چنین نگرشی را در قالب مثالی ارائه کنیم مثال دریا و امواج آن مثال خوبی است که امواج تنها جلوه ای از دریا هستند و وجودی مستقل از دریا ندارند. عارف پس از رسیدن به این حقیقت باید رابطه جهان هستی را با خداوند روشن کرده و تبیین نماید. به همین دلیل خلقت جهان مادی که ما در آن هستیم را در یک سیر نزولی از خداوند بیان می‌کند و هر موجودی را مظهر یکی از اسماء و صفات خداوند می‌داند. پس از آن عارف برای شهود این حقیقت که وجودی از خود ندارد و هر چه هست جلوه ای از صفات پروردگار است، نیاز به طی مراحلی دارد که در عرفان به آن سیر و سلوک گویند. لازم به ذکر است که چنین مطالبی را می‌توان با عقل فهم کرد و ادراک کرد؛ اگر عارف سیر و سلوکی را طی می‌کند برای دیدن این مطلب است نه فهم و ادراک آن. در واقع باید گفت ابتدای سیر و سلوک، سالک باید به لحاظ عقلی و استدلالی توحید را فهم کرده باشد و سپس پای در این مسیر بگذارد. سیر و سلوک در عرفان تحت عنوان عرفان عملی مطرح است که در قالب منازل و مقاماتی مطرح می‌شود. در حقیقت طی مقامات و منازل، خود هدف نیست بلکه وسیله ای برای رسیدن به هدف متعالی که همان شهود توحید ناب عرفانی است می باشد. در طی کردن منازل و مقامات عرفانی، عارف در هر مرحله که میرسد به یکسری از کرامات نیز دست پیدا می‌کند که ویژه همان مقام می‌باشد. اگر بخواهیم جایگاه این کرامات را با مثالی در عرفان، تبیین کنیم، کرامات مانند راهنما و سنسورها و حسگرهایی می‌باشد که تنها به عارف جایگاه او را نشان می‌دهد و بس. کرامات به خودی خود هیچ ارزش و اعتباری ندارد و حتی عرفا رکنی دارند تحت عنوان ادب در محضر پروردگار که بر اساس آن عارف چون این جهان و خلقتش را نظام احسن می‌داند و بر این باور است که این جهان را کسی بهتر از خداوند نمیتوانست خلق کند در نتیجه به خود اجازه نمیدهد که با کراماتی که به دست آورده است در این جهان تصرفی بنماید. البته ناگفته نماند که در برخی از اوقات استفاده از کرامات به عنوان وظیفه برای عارف مشخص شده و این خود در واقع در همان چرخه نظام احسن می‌افتد که عارف باید چنین کاری را انجام دهد و علاوه بر این هستند سالکانی که در وسط راه کرامتی پیدا کرده و به دنبال استفاده از کرامات رفته و از طی راه باز می‌مانند و در حقیقت استفاده از کرامات به عنوان حجابی برای آنان می‌گردد. اما عارف واقعی جز در مواقع انجام وظیفه از کرامات خود استفاده نکرده و حتی ارزشی برای آن قائل نیست. این که عارف در چه مراحلی می‌تواند به کراماتی مانند طی الارض و یا چشم برزخی دست پیدا کند نیاز به تبیین چینش نظام هستی عرفانی دارد و تببین عوالمی که عارف در سیر به سوی پروردگار طی می‌نماید و این خود نیاز به توضیحات زیادی دارد که در این مجال نمیگنجد؛ اما اجمالا چنین بیان می‌کنیم که عوالمی که عارف در مسیر خود طی می‌نماید هر یک دارای ویژگی‌های خاص خود می‌باشد، به طور مثال یک سالک پس از طی عالم مادّی به عالم مثال می‌رسد و عالم مثال خصوصیاتی خاصّ خود دارد. از جمله این‌که موجودات در عالم مثال یا همان عالم برزخ به صورت اصلی خود بروز می‌نمایند، به طور مثال اشخاصی که هوسران هستند به صورت خوک ظاهر می‌شوند. اگر عارفی به این عالم دست یابد می‌تواند انسان‌ها را در همین عالم به صورت واقعی خود ببیند. ویا در همین عالم که عالم مجردات نیز هست و موجودات آن فارغ از قید زمان و مکان می‌باشند و می‌توانند در هر مکانی و در هر زمانی حاضر شوند کرامتی چون طی الارض قرار دارد که اشخاص رسیده به این عالم از آن بهره مند می‌شوند. در پایان دو نکته حائز اهمیت می‌باشد؛ اول آن‌که کرامات، مقامات نیست بلکه به منزله علامت می‌باشد و در واقع در نظر گرفتن کرامات به عنوان نوعی مقام و رتبه، خود حجاب اکبری است که سالک را از طی مسیر باز می‌دارد و عارف راستین به هیچ وجه به کرامات وقعی نمی‌نهد. دوم آن‌که همان‌گونه که گفتیم مراحل سیر و سلوک به صورت ترتیب می‌باشد و تا مرحله ای به طور کامل طی نگردد نوبت به مرحله بعد نمی‌رسد و طی طریق ناقص نمی‌تواند عارف را به سرمنزل مقصود برساند و انتهایی به جز انحراف ندارد. اولین مرحله از سیر و سلوک عرفانی پس از مرحله اراده و تصمیم بر طی مسیر سیر و سلوک بر طبق فرمایشات بزرگان از جمله آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه، انجام واجبات و ترک محرمات است که این مرحله ممکن است عمر یک انسان را گرفته و به مراحل دیگر نرسد. این که چنین مرحله ای برای انسان ملکه شود و انسان بتواند واجبات خود را انجام داده و محرمات خود را ترک کند از لوازم طی این مرحله می‌باشد و تا شخصی نتواند این مرحله را طی کند نوبت به مراحل بعدی نمیرسد. فلذا اگر دیدید که مدعی سیر و سلوکی خود را در مراحل بالای عرفان دیده اما از انجام محرمات و ترک واجبات ابائی ندارد و یا در مراحل بعد مستحبات را ترک کرده و مکروهات معروف را انجام می‌دهد چنین شخصی را نمیتوان سالک مسیر حق تعالی تصور نمود. نبابر این در یک جمع بندی باید گفت: کرامات خود از مقامات به حساب نمی‌آید بلکه از لوازم سیر و سلوک است که به عارف در طی مسیر داده می‌شود و چندان ارزشی ندارد. و این که کرامات بر اساس ویژگی هایی که هر عالم در مسیر سیر وسلوک دارد در این عوالم وجود د اشته و کراماتی چون چشم برزخی و یا طی الارض ویژه عالم مثال می باشد. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image