فلسفه احکام /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

دربارة موسيقي مشروع و نامشروع و اينكه برخي از پزشكان مدعي هستند موسيقي درمان اعصاب و روان است مفصل توضيح فرماييد؟


در پاسخ به فراز اول سؤال مي‌گوييم موسيقي دو گونه است 1. موسيقي طبيعي مانند نغمة جويبارها، صداي آبشارها، نواي زيباي پرندگان، صداي وزش باد ملايم بر شاخسار درختان و امثال آن. 2. موسيقي هنري، كه ساخته شدة انسان است و عبارت است از همان آهنگ‌هايي كه بشر آن را ساخته و وسايل مصنوعي آن در دنياي كنوني از قبيل تار، ويولون، سنتور، آلوردئون، گيتار، پيانو، و غيره هستند. آهنگهاي مصنوعي داراي زير و بم‌ها و ارتعاشات و تحريكات گوناگوني است كه گاهگاهي مي‌خنداند، زماني مي‌گرياند، گاهي به حد افراط نيروي نشاط را در آدمي تحريك مي‌كند و زماني سخت او را به ديار غم و اندوه مي‌فرستد يا او را در حيرت و بهت فرو مي‌برد و گاهگاهي انديشه‌هاي منطقي او را به خيالات و پندارها تبديل مي‌كند، در صورتي كه آهنگهاي طبيعي نمودهاي مستقيم واقعيتهايي است كه در جريانند. موسيقي حرام و ملاك تشخيص آن آنچه از موسيقي در شرع مقدس اسلام حرام گرديده است قسمتي از نوع دوم موسيقي است (يعني موسيقي هنري مطرب) تعريف غنا از نظر مقام معظم رهبري بنابر آنچه در كتاب «انسان، غنا، موسيقي» آمده است چنين است. موسيقي مطرب، نوازندگي خاص مجالس باطل و حرامي است كه انسان با كيفيت نواختن عادتاً از حالت عادي خارج مي‌شود. «غنا» خوانندگي خاص همان مجالس با همان خصوصيات است، ملاك مطرب بودن، نوعي است كه اگر با تشيخص مكلف نوعاً مطرب است حرام مي‌باشد.» و در جمع دانش جويان شاخصه‌هاي حرمت موسيقي را چنين بيان فرموده‌اند: «موسيقي اگر انسان را به بيكارگري و ابتذال و بي‌حالي و واخورگي از واقعيت‌هاي زندگي و امثال اينها بكشاند، اين موسيقي، موسيقي حلال نيست، موسيقي حرام است. موسيقي اگر چنانچه انسان را از معنويت، از خدا و از ذكر غافل كند اين موسيقي حرام است. موسيقي اگر انسان را به گناه و شهوتراني تشويق كند اين موسيقي حرام است؛ نظر اسلام اين است. موسيقي اگر اين خصوصيات مضر و موجب حرمت را نداشته باشد البته آن وقت حرام نيست. اينها كه من گفتم بعضي از آنها در موسيقي بي‌كلام و در سازها است و بعضي هم در كلمات است...» و در مورد موسيقي سنتي چنين فرموده‌اند: «من نمي توانم به طور مطلق بگويم كه موسيقي اصيل ايراني موسيقي حلال است؛ نه اين طور نيست آن موسيقي‌اي كه مناديان دين و شرع هميشه در دوره‌هاي گذشته با آن مقابله مي‌كردند و مي‌گفتند حرام است همان موسيقي سنتي ايراني خودمان است كه به شكل حرامي در دربارهاي سلاطين در نزد افراد بي‌بند و بار، در نزد افرادي كه به شهوات تمايل داشتند و غوص در شهوات داشتند اجرا مي‌شده اين موسيقي حرام است. بنابراين مرز موسيقي حرام و حلال عبارت از ايراني بودن، سنتي بودن، قديمي بودن، كلاسيك بودن، غربي بودن يا شرقي بودن نيست مرز آن چيزي است كه من عرض كردم» در استفتائت امام(ره) نيز چنين آمده است: 1. اگر به نحو مناسب با مجالس لهو و لعب باشد جايز نيست؛ 2. موسيقي مطرب حرام است و صدايهاي مشكوك مانع ندارد؛ 3. تشخيص (مطرب بودن موسيقي) عرفي است. موسيقي و درمان امراض و اما در پاسخ به آنچه از قول برخي روان‌شناسان نقل مي‌كنند كه «موسيقي موجب درمان اعصاب و روان است» عرض مي‌كنيم اولاً تأثيرات لذت بار ناشي از موسيقي قابل انكار و ترديد نيست اما آنچه براي يك انسان‌شناس همه جانبه مطرح است اين است كه آيا اين لذت چيزي از واقعيت مطلوب آدمي مي‌كاهد يا بر آن مي‌افزايد؟ در اين باره به مطالبي كه از علامه محمدتقي جعفري(ره) اقتباس شده اشاره مي‌شود. دلايلي كه براي تجويز سماع به معناي موسيقي آورده شده است بيشتر به ضعف و درماندگي انسان دلالت مي‌كنند تا ضرورت و شايستگي خود موسيقي، وقتي كه در مضمون دو بيت: پس غذاي عاشقان باشد سماع كه در او باشد خيال اجتماع قوتي گيرد خيالات ضمير بلكه صورت گردد از بانگ صفير دقت لازم و كافي به عمل بياوريم خواهيم ديد كه شكل موسيقي جز انگيختن خيال و تقويت تجسميات رواني چيزي نيست. موسيقي موجب وصال نيست بلكه خيال وصال را در انسان تحريك مي‌كند و نهايت كاري كه انجام مي‌دهد اين است كه از خيالات و توهمات تجاوز نموده به تجسيم صورت مطلوب مي‌انجامد... محققان و دانشمندان پركار و متتبع دربارة پديده موسيقي به حد لازم و كافي به مطالعه و بررسي‌ها پرداخته‌اند و در نتيجه به دلايل و شواهد قانع كننده‌اي دست نيافته‌اند كه ضرورت و يا شايستگي موسيقي را بدون ضرر رواني اثبات كنند، پس نتيجه منطقي كه ما با آن روبرو هستيم عبارت است از احساس لذت از پديده‌اي به نام موسيقي يا احتمال ضرر رواني و ضرر نافرماني در مقابل تعهد تكليف الهي كه دنبال خواهد داشت. موضوع اين احتمال از نظر هويت انساني، فوق‌العاده با اهميت است. زيرا مسئله روان و تعهد الهي در كار است... لذا مكتبي كه ممنوعيت موسيقي را گوشزد مي‌كند در حقيقت بزرگترين حمايت را از درون آدميان به عهده گرفته است. و نبايد فراموش كنيم كه هيچ حقوق‌دان، فيزيك‌دان، رياضي‌دان و هيچ يك از دانشمندان علوم تحقيقي نه تنها از موسيقي بهره‌برداري براي كارهاي خود نكرده‌اند بلكه به جهت مخالفت موسيقي با فعاليت علمي مغز همواره راه تعقل و انديشه را از راه موسيقي جدا كرده‌اند. اين حقيقت دليل آن است كه انديشه و تعقل باتحريكات و تجسميات موسيقي سازش ندارند. بنابراين نوعي از اختلال تعقل در موسيقي يافت مي‌شود كه از خواص تخديري و تحريكات احساس موسيقي به وجود مي‌آيد. به علاوه پيشوايان مذهبي (مانند معصومين ـ عليهم السّلام ـ) كه به تمام سطوح شخصيت انسانها آگاه‌ترند موسيقي را محكوم مي‌نمايند. و اما نظر برخي روان‌شاسان و روان‌پزشكان براي درمان برخي بيماران سخني تخصصي است كه در آن موارد هم غالباً موسيقي ملايم (غير مطرب و هيجان‌انگيز) تجويز مي‌كنند و اين خاص بيماران رواني است نه عامة مردم. و بهترين موسيقي همان موسيقي طبيعي است كه آرام‌بخش اعصاب و روان است زيرا نمودهاي لذت بخش واقعي هستند كه از متن عالم خلقت سرچشمه مي‌گيرند و در اسلام نيز مورد نهي قرار نگرفته‌اند بلكه به تفكر در اطراف آنها و استفاده مباح از آنها توصيه شده است. و با آيه شريفه أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ آگاه باشيد با ياد خدا دل‌ها آرام مي‌گيرند. مطابقت دارند به خلاف موسيقي مطرب. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image