تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

باورهای غلط در سلامت به چه چیزی اطلاق می شود ؟


پاسخ از آقای دکتر اسماعیل اکبری، فوق تخصص جراحی غدد و سرطان : مفهوم باور این است که یک محتوای ذهنی و یک پشتوانه ی اطلاعاتی و فنی در جامعه وجود دارد که به عنوان آن پشتوانه ی فنی و آن باور ذهنی فرد کاری را انجام می دهد . به عنوان مثال اگر ما باور مذهبی داشته باشیم به دلیل همین باور سعی می کنیم وقتی از خانه بیرون می آییم حجاب را رعایت کنیم . پشت این قضیه یک مقدار حرف ها و اطلاعات فنی قرار دارد و یک مقدار نیز ذهنیت است . یا یک ذهنیت و باوری داریم که اگر مریض شدیم باید به دکتر برویم . استنباط ما این است که یک اطلاعات فنی پشت این قضیه است و یک مقدار نیز باور است . حالا گاهی اوقات این اطلاعات فنی کفایت مطلب را برای تصمیم گیری نمی کند . یعنی ما به اندازه ی کافی مجتهد آن مطلب نیستیم . و از کسانی نیز که مشاوره می گیریم به اندازه ی کافی علم آن مطلب را به ما منتقل نمی کنند . در نتیجه امکان دارد باور ما که باید براساس علم استوار باشد تا حدودی منحرف شود . تقریباً امکان ندارد بی هیچ چیزی ما دچار یک باوری شویم . یعنی وقتی باور پیدا می شود حتماً بخشی از مسائل وجود دارد . شما حدیث شریفی را از امام محمد باقر(ع) قرائت کردید که خیلی مدخل مناسبی برای بحث است . ایشان فرمودند که هیچ نعمتی مانند سلامتی نیست و هیچ سلامتی هم مانند سلامت دل نیست . خوب ما به عنوان مسئولین سلامت مملکت برای سلامت دل چه کرده ایم ؟ در تمام دوره ی مدیریت و حرف هایی که برای سلامت گفته می شود ، چه توسط مجریان ، چه توسط مسئولین و چه توسط معلمان حوزه سلامت در دانشگاه ها می گویند سلامت چهار بعد دارد . سلامت جسم ، سلامت روان ، سلامت دل یا معنا و سلامت اجتماعی . ما سلامت جسم را فهمیدیم ، دکتر برای آن تربیت کردیم . رشته ی جراحی ، رشته ی سرطان ، رشته ی ارتوپدی ، رشته ی عمومی و اینها مکلف هستند که به سلامت جسم جواب دهند . برای سلامت روان هم تا حدودی فکرهایی کرده ایم، روان پزشک و روان شناس داریم . اما با دو بعد دیگر یعنی بعد های اجتماعی واقعاً بیگانه هستیم . جامعه شناس داریم ، مسائل اجتماعی داریم ، می دانیم که فقر هم در سلامت تأثیر گذار است ، می دانیم که مسکن هم تأثیر گذار است . اما راه عملی مانند اینکه نسخه برای آن بنویسیم وجود ندارد . سلامت معنوی یا سلامت دل را که به طور مطلق رها کرده ایم . این حرفهایی که الان بخصوص در ارتباط با سلامت معنا زده می شود ، در قالب معنا درمانی ، فرادرمانی ، آن سوی سکه یا اصطلاحات مختلفی از این دست که به کار برده می شود و مردم نیز به این حرف ها اقرار می کنند و می روند بخصوص افرادی که دارای بیماری های مزمن هستند. معنای آن این نیست که هم آنها بد هستند و هم مردم بد هستند . معنای آن این است که این نیاز برای مردم وجود دارد . سلامت دل و سلامت معنا جزئی از سلامت وجودی آنها است دنبال آن می گردند. اما ما هیچ شاخصی برای آن نگذاشته ایم که شما کجا باید بروید. کجا باید بروید که سلامت دل را پیدا کنید و چه کاری باید انجام دهید . گاهی اوقات بعضی حرف ها را می زنیم ، حتی در صدا و سیما گفته می شود اما اینها تمرین روزانه ی جامعه ی سلامت نگر نیست . مفهوم این است که همانطور که ما می گوییم این قرص مسکن را بخور تا این درد تو ساکت شود باید روشی را داشته باشیم تا سلامت معنای فرد را تأمین کنیم و یاد خدا را در او زنده کنیم . ما هیچ چارچوبی نداریم ، الان شما به وزارت بهداشت مراجعه کنید و بگویید یک دستورالعمل به من بدهید که من بتوانم برای سلامت معنا برنامه ریزی کنم . تا به آنها بگویید من می خواهم یک مطب ارتوپدی بازکنم برای شما دستورالعمل می آورند ، مطب جراحی بازکنم مشخص است که چه کاری باید بکنید . نظام پزشکی بروید نیز همینطور است ، پنج سال باید آمپول و قرص و کپسول تجویز کرده باشید تا بعد از پنج سال به شما مجوز بدهند که یک مطب دیگر دایرکنید . توجه کردیم ، برنامه ریزی کردیم و زیرساخت درست کردیم برای سلامت جسمی . اما اگر همان طبیب بخواهد برای سلامت معنا ، سلامت روان یا اجتماعی کار کند ، نه خود او بلد است و نه کس دیگری به او می گوید که چه کاری باید بکند . اما مردم نیاز دارند و به استناد نیاز خود رجوع می کنند . به مکان هایی رجوع می کنند که واقعاً همه ی علم لازم را در این موضوع ندارند . به دلایل مختلفی بخشی از علم را یاد گرفته اند و بخشی از آن را نیز به شکل ها و شمایل مختلف آرایش می کنند . حرف های درست را می زنند اما همه ی حرف های درست را نمی زنند و بخشی از آن را می زنند . لذا من نمی توانم بگویم کسی که موسسه ی فرادرمانی درست کرده است و بیش از انتشارات دانشگاه ما کتاب و جزوه منتشر کرده، همه ی حرف های او غلط است . ولی می توانم به یقین بگویم که این پاسخ به یک نیازی از مردم را داده که مردم برای آن اقدام می کنند . اما ما به عنوان مسئولین سلامت به غلط چون استاندارد و برنامه ی مشخصی نداریم ، ایشان می تواند خلاف هم بکند و حرف های او ناکافی و در برخی موارد ناسالم هم باشد . لذا اینکه مردم به دنبال این باورها می روند می تواند هم درست باشد و هم بدلیل کمبود موازین علمی و عدم وجود شاخص های استاندارد از طرف حوزه های مسئول منحرف شوند . آنها به مکان هایی رجوع کنند که کار درست برای ایشان انجام نشود یا همه ی کار درست انجام نشود .www.ch3.ir .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image