نظر ادیان مختلف درباره طلاق / احکام / طلاق /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

می خواستم نظر اسلام را درباره ی طلاق بدونم و همچنین در ادیان دیگر مانند یهودیت و مسیحیت.


طلاق از دو جنبه در دین اسلام می تواند مورد بررسی قرار گیرد، یکی جنبه فقهی و احکام مربوط به آن و دیگری جنبه اجتماعی و آثار اجتماعی مربوط به آن، در زمینه فقهی که طلاق با شرایطی که در رساله ها و کتب فقهی بیان شده است جایز است و زن و شوهر تحت شرایطی می توانند از هم جدا شده و دیگر باهم زندگی نکنند که جهت اطلاع از آن می توانید به رساله های عملیه و یا لینک هایی که در سایت وجود دارد رجوع کنید اما آنچه ظاهرا مراد شما می باشد نظر اسلام در مورد طلاق به عنوان پدیده ای اجتماعی است، در این باره باید به آگاهی شما برسانیم که در اسلام، پیوند زناشویی پیوند مقدسی است که برای آرامش روح و جسم بشر، لازم و ضروری است. قرآن کریم در آیات بسیاری به ازدواج فرمان داده و پیامبر اسلام نیز بسیار بر آن تأکید کرده و مسلمانان را از این که به خاطر ترس از فقر و نداری، تن به ازدواج ندهند، بر حذر می دارند. همانگونه که در اسلام، ازدواج امری مقدس و پسندیده می باشد و برای ثبات آن تأکید فراوان شده است، طلاق امری ناپسند و نامقدس است که برای جلوگیری از آن از هر وسیله ممکن استفاده شده و از آن در کلمات شارع مقدس، به عنوان مبغوضترین حلالها و امری که خشم خدا را به دنبال دارد، تعبیر شده است. امام صادق علیه السلام فرمودند: «ما من شی ء مما احلّه الله عزّوجل ابغض الیه من الطلاق...»[1] هیچ چیز از آنچه خداوند متعال آن را حلال قرار داده است، نزد او منفورتر و ناپسندتر از طلاق نیست. در سخنی دیگر فرموده است: در اسلام، هیچ چیز نزد خداوند، مبغوضتر و نکوهیده تر از خانه ای نیست که با جدایی و طلاق خراب شود. خداوند از کسانی که به طلاق روی می آورند، بی زار است و هنگامی که طلاق رخ می دهد، عرش خداوند به لرزه در می آید.[2] با این بیانات ناپسندی طلاق از نظر اسلام مشخص می شود و از آنجایی که ازدواج قراردادی است که بنیانش محبت و علاقه بین طرفین است لذا دین اسلام طلاق را برای آن زمانی که این علاقه از بین می رود جایز دانسته تا انسان ها بتوانند آزادانه تصمیم بگیرند و بدون عشق و محبت زندگی نکنند، برای اطلاع بیشتر به لینک های زیر مراجعه نمایید: مبغوضیت طلاق در اسلام احکام طلاق از رساله امام خمینی-ره طلاق در هندوستان طلاق در دین زرتشت: بر اساس تعلیمات این دین، آیین زناشویی کاری بسیار پسندیده محسوب می شده و تجرد امری ناپسند و درخور نکوهش بوده است. در ایران باستان تحقق طلاق با رأی دادگاه بود، یعنی اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می کرده و شوهر متمرد را به مجازات محکوم می نموده تا بی جهت به طلاق دست نیازد.[3]   بر اساس آیین نامه احوال شخصیه زرتشتیان (که پس از تصویب ماده واحده مصوب 31 تیرماه 1312 از سوی زرتشتیان ایران تعیین گردید)، طلاق به اراده و اختیار انحصاری مرد واگذار نشده و محدود به موارد سه گانه زیر است:   1- زنای زن (ماده 24 آیین نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران)   2- نافرمانی زن (ماده 29 آیین نامه مذکور)   3- ترک دین زرتشتی توسط زن (ماده 2 آیین نامه مذکور)   و بر اساس همین آیین نامه، موجبات طلاق به درخواست زن به این شرح است:   1- عنن مرد[4]   2- عدم پرداخت نفقه   3- بدرفتاری و ستم شوهر   4- غیبت شوهر   5- زنای شوهر   6- ترک دیانت شوهر   طلاق در دین یهود: اگر چه طلاق در دین یهود ممنوع نیست، ولی کاری بس ناپسند و مکروه عنوان شده است و احکام آن به صورت کلّی مطرح شده است: «اگر مردی پس از ازدواج با زنی به عللی از او راضی نباشد، طلاق نامه ای نوشته، به دستش دهد و او را رها سازد»[5] در آیین یهود طلاق به طور مطلق وانحصاری در اختیار مرد بوده و زن بدون آنکه حق هیچگونه اعتراضی بر این تصمیم مرد داشته باشد، مطلقه گردید. لیکن از سویی دین یهود مردان را از طلاق دادن باز داشته است. در کتاب «ملاکی» باب 2 آیه 16 ذکر شده که «یهود» خداوند بنی اسرائیل می گوید: «از طلاق نفرت دارم»! گرچه در آیین یهود طلاق به دست مرد و با اختیار اوست، اما صرفا در موارد زیر مرد با اجازه دادگاه و محکمه و تأیید وی زن را طلاق می دهد:   1- زنای زن   2- وجود عیب مجوز طلاق در زن (قون، جذام، برص، افضاء و عقیم بودن زوجه)   3- محکومیت کیفری زن   4- عدم تمکین زن   5- عدم همراهی زن با مرد در مهاجرت به اسرائیل   6- اهانت شدید زن به شوهر   7- عقیم بودن زوجه   8- بوی زننده و شدید دهان، زیر بغل، بینی و سایر بوهای نامطبوع در زن   9- جنون زن   همچنین درخواست طلاق زن بنا به علل زیر و با اثبات آن در نزد «بت دین» مورد قبول دین یهود است:   1- عقیم بودن شوهر   2- اجبار زن به تمکین از شوهر در غیر مواقعی که شرعا تمکین جایز نیست   3- عدم پرداخت نفقه زن یا اعسار شوهر از پرداخت نفقه   4- عدم ایفاء وظیفه خاص زوجیت   5- از بین رفتن دو دست یا دو پا یا دو چشم مرد در اثر سانحه   6- وجود امراض غش و صرع در مرد   7- زنی که قصد مهاجرت به اسرائیل را داشته ولی مرد نخواهد او را همراهی کند   8- بوی زننده و شدید دهان .....   9- محکومیت کیفری شوهر   10- سوء معاشرت شوهر   طلاق در دین مسیح: طلاق، در اِنجیل، حرام شمرده شده است،[6] مگر در وقتی که زنی به مردش خیانت کرده باشد.[7] بیوه زنان نیز مجاز به ازدواج دوباره نیستند.[8]در شریعت مسیح علیه السلام ازدواج به عنوان عقد غیر قابل انحلال شناخته شده و طلاق امکان پذیر نیست. از این رو در کشورهای اروپایی که عموما مسیحی هستند تا دو قرن پیش طلاق وجود نداشت و چون از طرفی دوام بعضی زناشویی ها غیر قابل تحمل بود، از طریق «تفریق جسمانی» اقدام می کردند. یعنی زن و شوهری که به هیج وجه نمی توانستند با هم بسازند در خانه های جداگانه ای زندگی می کردند ولی تمام وظایف و تکالیف زناشویی از قبیل وفاداری به همسر پابرجا می ماند و تنها مرد وظیفه انفاق و زن وظیفه تمکین را نداشت. نه مرد می توانست زن بگیرد و نه زن می توانست شوهر اختیار کند و روابط نامشروع هر یک نیز قابل تعقیب بود. مدت این جدایی سه سال پیش بینی شده بود که پس از آن ناچار به زندگی مشترک بودند. *بر گرفته از مقالات مجلات حدیث زندگی :: فروردین و اردیبهشت 1386، شماره 34 و مجله شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، شماره 5 ، جعفر پور، جمشید .

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/17



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image