آیه 67 مائده / قوم یهود و نصاری / روز غدیر / ابلاغ رسالت پیامبر / امامت امام علی /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

آیه 67 مائده در بین آیاتی است که در مورد قوم یهود و نصاری است و به آنها توصیه می کند که به تعالیم کتاب خود عمل کنید، چگونه ما اعتقاد داریم که این آیه در مورد روز غدیر و ابلاغ رسالت پیامبر در مورد امامت امام علی ـ علیه السلام ـ است؟


در پاسخ به این پرسش باید گفت مسأله خلافت بعد از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در آیاتی متعددی و از جمله آیه 3، 55، 67 سوره مائده مطرح شده است. مفاد آیه 67 دستور اکید همراه با تهدید و وعده حفاظت به پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می باشد و در پایان همین آیه به عنوان مجازات آن‌ها که از روی لجاجت، پیام آیه را انکار کنند می فرماید: «خدا کافران را هدایت نمی کند» یعنی آنان را در رسیدن به مقصد شوم‌شان ناکام می گذارد. بدون تردید این آیه از آخرین آیاتی است که بر پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نازل شده و مفسرین برای آن شأن نزولی نقل کرده اند که می رساند آیه در مورد امامت امام علی ـ علیه السلام ـ می باشد، کتب شیعه تنها شأن نزولی را که برای آیه نقل کرده اند مسأله ولایت امام علی ـ علیه السلام ـ است و در میان علماء اهل سنت نیز کسانی هستند که یا یکی از شأن نزول های این آیه را ولایت امام علی ـ علیه السلام ـ دانسته اند و آن را به عنوان یک احتمال ذکر نموده اند و یا امامت امام علی ـ علیه السلام ـ را به عنوان شأن نزول منحصر به فرد، آیه ذکر نموده اند که از جمله این افراد فخر رازی (تفسیر کبیر،ج6، ص53، جلال الدین سیوطی، الدر المنثور، ج2، ص298، قاضی شوکانی فتح الغدیر، ج3، ص57، آلوسی روح المعانی، ج6، ص172، و محمد رشید رضا (تفسیر المنار، ج6، ص463) می باشند.[1] برای کسانی که با تفاسیر آیات آشنایی دارند روشن است که شأن نزول آیات را نمی توان نادیده گرفت و به مقتضای شأن نزول آیه مورد سؤال، آیه اجنبی از قبل و بعد خودش می باشد که در مورد اهل کتاب سخن می گوید و ربط نداشتن این آیه به آیات قبل و بعدش وجوهی دارد که اجمالا اشاره می شود. اولا با توجه به چگونگی ترتیب آیات قرآن وکیفیت جمع‌آوری آن به این نتیجه می رسیم که ضرورتی ندارد آیاتی که در کنار هم قرار گرفته مربوط به یک موضوع باشد زیرا: قرآن یک کتاب کلاسیک نیست که روی یک موضوع واحد متمرکز شده و فقط همان را دنبال کند هر چند در میان اجزاء سوره های آن و نیز خود تمام قرآن یک پیوند کلی و عام وجود دارد ولی این بدان معنا نیست که حتما یک آیه به قبل و بعد خودش مربوط باشد زیرا آیات قرآن به تدریج و بر حسب اقتضاء نیازها و ضرورت ها نازل و جای هر آیه به دستور خداوند تعیین شده و پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ هر آیه را در جای خود قرار داده است و لذا است که یک سوره از نظر محتوا متنوع است و درباره مسایل مختلفی در آن سخن به میان آمده است مثلا در سوره نور هم درباره توحید، داستان افک، مسایل مربوط به منافقین، حجاب، اجرای حد زنا و... سخن گفته شده است چون هر کدام به مناسب خاصی نازل شده است. بر این اساس هیچ بعدی ندارد که سوره مائده نیز چنین باشد، بخشی از آن راجع به اهل کتاب و قسمت دیگر راجع به بیان احکام گوشت ها و برخی از آیات مربوط به داستان غدیر باشد که البته این بخش ها از نظر کلی یک ارتباطی هم با همدیگر دارد زیرا تعیین جانشین برای پیامبر اکرم تأثیر روشنی روی مسایل اهل کتاب خواهد گذاشت و موجب یأس آنها در مورد فرو پاشی اسلام پس از رحلت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ خواهد گردید.[2] ثانیا نحوه خطاب یعنی تهدیدی که در «و اگر ابلاغ نکنی اصلا پیغام خداوند را نرسانده‌ای» وجود دارد و نیز احساس خطری که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از رساندن پیام آیه داشته و خداوند با وعده حراست حضرت را در جهت این احساس خطر تأیید می‌نماید که جمله (خدا تو را از مردم نگه می دارد...) بر آن دلالت دارد. این ها همه مانع از آن است که آیه مرتبط به قبل و بعدش باشد یعنی این آیه با آیات قبل و بعدش هماهنگ نیست. و بحث اصلا به وحدت سیاق نمی‌رسد. از احساس ترس پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و تأئید این احساس از سوی خداوند نیز فهمیده می‌شود که پیام آیه یک موضوع حساسیت برانگیز و از اهم موضوعات بوده است. ولی این احساس خطر از ناحیه کفار نبوده است چون می دانیم این آیه در اواخر بعثت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و هنگام بازگشت از حجة الوداع نازل شده و در چنین شرائطی اهل کتاب قدرت و شوکتی نداشته اند چون یهود شکست های خیبر و احزاب و... را متحمل شده و نصاری در زمان نزول آیه جزیه می دهند. لذا خوف پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از ناحیه آنان وجهی ندارد.[3] و کلمه «کافرین»در ذیل آیه نیز نمی تواند قرینه و شاهدی باشد بر این که آیه مربوط به اهل کتاب و ترس پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از ناحیه آنان است زیرا: همان طور که بسیاری از مفسرین گفته اند منظور از «کافرین» همان منافقین هستند چون نفاق مرتبه‌ای از کفر است و کفر در لسان قرآن و لغت به معنای سرپوش گذاشتن روی حقیقت و انکار و مخالفت با آن است که این مخالفت و انکار گاهی در قالب انکار خدا، معاد و رسالت متبلور می شود و گاهی با انکار دیگر دستورات الهی تحقق می یابد. قرآن در مورد مخالفت با حج که از فروع دین است می فرماید: «کسانی که حج را انکار و به خدا کفر بورزند به خدا زیانی نمی رسانند».[4] از همین جا روشن می شود که پیام آیه و آنچه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مأمور به ابلاغ آن شده موضوع خلافت امام علی ـ علیه السلام ـ و امامت آن حضرت بوده و رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ موظف شده است که برای ابلاغ آن منتظر زمان دیگری نباشد و می دانیم همین موضوع است که حساسیت برانگیز است. آن هم برای جامعه‌ای که متشکل است از مؤمنان واقعی، منافقین و یک عده انسان‌های ساده که هر حرف را از هر کس به آسانی می پذیرند. بیم پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نسبت به نابودی زحمات 23 ساله اش از جهت پیامدهای وخیم ابلاغ امامت علی ـ علیه السلام ـ و عکس العمل منفی برخی مسلمانان و از ناحیه آنان بوده است. رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از این هراس داشته که مبادا عده‌ای دچار این شبهه شوند که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به نفع حکومت خود پسر عم خود را به خلافت برگزیده است و می‌دانیم چنین شبهه ای اگر دامن جامعه اسلامی را بگیرد چقدر خطرناک است و عقل می گوید پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ حق داشته که خوف داشته باشد چون عکس العمل منفی برخی از مسلمانان در مقابل ابلاغ این پیام به ضرر دین تمام می‌شود نه ضرر شخص پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و آن حضرت مبرا از این است که بخاطر ترس بر جان خود ابلاغ پیام خدا را به تأخیر بیندازد و منتظر زمان مناسبی باشد بلکه رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ پیام خدا را ابلاغ می نمود حتی در سخت ترین شرائط و این امری است که سیره حضرت شاهد آن است. فخر رازی می گوید وقتی این آیه نازل شد پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ دست علی ـ علیه السلام ـ را گرفت و بلند کرد و فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه؛ و آنگاه عمر به علی به عنوان مولای مسلمانان تبریک گفت».[5] و روشن است که خطبه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روز غدیر بعد از نزول این آیه و اقرار گرفتن از مردم بر اولویت خودش نسبت به مردم و ترغیب به پیروی از قرآن و عترت، همه و همه قرینه است که کلمه «مولا» در کلام پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به معنای صاحب اختیار است وگرنه پسر عم بودن علی برای پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نه ابلاغ می خواست و نه تبریک مردم را. از همه مهمتر این که آیه خطاب به پیامبر است و با جمله یا ایها الرسول آغاز می شود، پس تکلیف پیامبر را روشن کرده نه اهل کتاب را. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1ـ شهید مطهری، مجموعه آثار، امامت و رهبری، صدرا، هفتم، 1381ش. 2ـ رضوانی، علی اصغر، امام شناسی. پاورقی ها: [1]. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، 1381ش، ج9، ص198. [2]. همان، ص182. [3]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، بی تا، ج6، ص60 به بعد. [4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، ج5، ص21. [5]. فخر رازی، محمد، تفسیر کبیر، دارالفکر، 1415ق، ج6، ص53؛ ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج7، ص61. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image